آلودگی هوای تهران سال گذشته شش هزار قربانی گرفت

رسانهها در ایران گزارش دادند آلودگی هوای سال گذشته در پایتخت، شش هزار نفر از ساکنان تهران را به کام مرگ کشاند.

رسانهها در ایران گزارش دادند آلودگی هوای سال گذشته در پایتخت، شش هزار نفر از ساکنان تهران را به کام مرگ کشاند.
پایگاه خبری اعتماد آنلاین جمعه ۱۰ مرداد نوشت: «آلودگی هوا معضل دیرینه تهرانیهاست؛ نیمه اول سال پایتختنشینان با گرد و غبار و در نیمه دوم سال با وارونگی دما دست و پنجه نرم میکنند.»
بر اساس آمار شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، پایتخت از ابتدای سال جاری تا پنجم مرداد، تنها شش روز هوای پاک را تجربه کرده است.
در همین بازه زمانی، ۷۵ روز هوای سالم، ۳۹ روز ناسالم برای گروههای حساس، پنج روز ناسالم برای همه گروهها و سه روز نیز بسیار ناسالم و خطرناک برای پایتخت به ثبت رسیده است.
اعتماد آنلاین در گزارش خود با استناد به این آمار نوشت: «در حالی که ۲۳ دستگاه در زمینه آلودگی هوا وظیفه دارند، اما از ابتدای سال جاری پایتختنشینان تقریبا هر سه روز یکبار، یک روز هوای آلوده داشتند.»
پیشتر در خردادماه، مرکز پژوهشهای مجلس با استناد به ارزیابیهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرد در سال ۱۴۰۲، آلودگی هوا عامل مرگ زودرس بیش از ۳۰ هزار نفر در ۵۷ شهر با جمعیتی حدود ۴۸ میلیون نفر بوده است.
همچنین زیان اقتصادی ناشی از آلودگی هوا در کشور حدود ۲۳ میلیارد دلار برآورد شده است.
در پی تداوم آلودگی هوا و مهگرفتگی ناشی از گرد و غبار در تهران، رضا شهبازی، معاون زمینشناسی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی ایران، ۱۷ تیر هشدار داد تالاب خشکیده صالحیه در جنوب غربی پایتخت به کانون اصلی گرد و غبار تبدیل شده است.
دلایل ناکامی حاکمیت در مهار بحران آلودگی هوا
اعتماد آنلاین در ادامه گزارش خود «پراکندگی مسئولیت میان دستگاهها و نبود ضمانت اجرایی» را دلیل اصلی تداوم آلودگی هوای تهران دانست.
بر اساس این گزارش، «تشکیل یک نهاد واحد با اختیارات اجرایی، تامین بودجه پایدار برای طرحهای کاهش آلودگی، ممنوعیت تردد خودروهای فرسوده و برخورد با نهادهای کمکار» از جمله راهکارهای مقابله با آلودگی هوا در تهران به شمار میروند.
محمدرضا توکلیان، کارشناس شهری، با انتقاد از وضعیت موجود گفت با وجود تعیین وظایف مشخص برای دستگاههای مسئول، نبود بودجه کافی و فقدان ضمانت اجرایی موجب شده است که بسیاری از قوانین و برنامهها روی کاغذ باقی بمانند و به مرحله اجرا نرسند.
۹ مرداد، پایگاه خبری تجارتنیوز گزارش داد برخلاف وعدههای پیشین مقامهای جمهوری اسلامی، مازوتسوزی به گزینه «رسمی و مورد اتکا» برای حکومت در مدیریت بحران انرژی تبدیل شده و این روند حتی سال گذشته نیز در جریان بوده است.
این رسانه با اشاره به ناتوانی حکومت در مدیریت بحران انرژی حتی با وجود مازوتسوزی نوشت: «مردم باید همزمان آلودگی هوا، بیبرقی و بیماریهای متعدد را تحمل کنند.»

اول آگوست برابر با ۱۰ مرداد، روز جهانی سرطان ریه است. روزی برای توجه جهانی به یکی از مرگبارترین و شایعترین انواع سرطان که هر سال جان بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر را در جهان میگیرد. سرطان ریه در ایران دومین عامل مرگ ناشی از سرطان است و با روندی نگرانکننده در حال افزایش است.
کارشناسان بهداشت معتقدند استفاده گسترده از سیگار، قلیان، مواجهه با دود دست دوم، آلودگی هوا و تماس شغلی با مواد سرطانزا از عوامل اصلی شیوع سرطان ریه در ایران هستند.
اهالی شهرهایی مانند اراک، اصفهان، اهواز، تهران، کرج و مشهد که در سالهای اخیر جزو آلودهترین شهرهای کشور شناخته شدهاند، در معرض افزایش ابتلا به سرطان ریه قرار دارند.
افزون بر این موارد، عوامل ژنتیکی، تغذیه ناسالم و ضعف در نظام پیشگیری و غربالگری نیز میتوانند نقش موثری در شیوع و تشدید سرطان ریه داشته باشند.
در ایران، آمار رسمی و بهروز از شمار مبتلایان به سرطان ریه منتشر نمیشود اما روند رو به رشد مصرف سیگار و قلیان که از مهمترین عوامل ابتلا به این بیماریاند، نشان میدهد در سالهای آینده شمار مبتلایان به سرطان ریه افزایشی نگرانکننده خواهد یافت.
فقدان برنامه ملی برای غربالگری
در کشورهای توسعهیافته، برنامههای غربالگری و تشخیص زودهنگام برای افراد در معرض خطر، یکی از مرثرترین ابزارهای کاهش مرگومیر ناشی از سرطان ریه است.
در ایران، چنین برنامههایی بهصورت سیستماتیک وجود ندارد و بسیاری از بیماران زمانی به مراکز درمانی مراجعه میکنند که بیماری در مراحل پیشرفته قرار دارد.
پزشکان نیز از کمبود تجهیزات تشخیصی در بیمارستانهای دولتی و طولانی بودن روند ارجاع برای انجام سیتیاسکن یا نمونهبرداری، بهویژه در استانهای محروم شکایت دارند.
در استانهایی مانند خوزستان و سیستانوبلوچستان، دسترسی به دستگاههای تشخیصی مانند سیتیاسکن یا مراکز ریهشناسی بهشدت محدود است.
در این شرایط، کارشناسان هشدار میدهند بدون برنامه ملی برای کاهش مصرف دخانیات، مقابله با آلودگی هوا، غربالگری گروههای پرخطر و افزایش آگاهی عمومی، مرگومیر ناشی از سرطان ریه در ایران طی سالهای آینده بهمراتب بیشتر خواهد شد.
چهارم مرداد، رضا باقری، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، با اشاره به اینکه سرطان ریه یکی از شایعترین سرطانها با مرگومیر بالا در سراسر جهان است، گفت: «متاسفانه مصرف سیگار و قلیان در حال افزایش است که زنگ خطری جدی برای سلامت جامعه محسوب میشود.»
به گفته باقری، تشخیص به موقع و بررسیهای تخصصی میتواند کیفیت و طول عمر بیماران مبتلا به سرطان ریه را بهطور قابل توجهی بهبود بخشد.
پیش از این و در بهمن ۱۴۰۳، کاظم زندهدل، معاون پژوهشکده سرطان دانشگاه علوم پزشکی تهران، از مرگ روزانه ۲۰۰ بیمار مبتلا به سرطان در ایران خبر داد.
زندهدل با بیان اینکه از چهار سال پیش انتشار آمارهای جدید از موارد ثبت شده ابتلا به سرطان در ایران متوقف شده است، گفت: «آخرین آمارها مربوط به سال ۱۳۹۹ است که نشان میدهند سالانه ۱۳۱ هزار نفر در ایران به انواع سرطان مبتلا میشوند.»
هزینههای سنگین درمان
درمان سرطان ریه، بهویژه در مراحل پیشرفته، نیازمند داروهای گرانقیمت، پرتودرمانی و گاهی جراحی است.
بسیاری از این داروها وارداتیاند و بیماران بهدلایل مختلف یا با کمبود آنها مواجه هستند یا ناچارند آنها را با هزینههای سرسامآور تهیه کنند. بیمهها نیز بخش اندکی از هزینهها را پوشش میدهند. در نتیجه، شمار زیادی از بیماران، بهویژه در طبقات متوسط و پایین، درمان را نیمهکاره رها میکنند یا به روشهای غیرعلمی و طب جایگزین پناه میبرند که معمولا به وخامت بیماری میانجامد.
روز جهانی سرطان ریه تنها یک مناسبت تقویمی نیست بلکه هشداری است برای سیاستگذاران سلامت در ایران که اگر اقدامات فوری برای کاهش مصرف دخانیات، مقابله با آلودگی هوا، غربالگری منظم و کاهش هزینههای درمان انجام نشود، سرطان ریه به یکی از فاجعهبارترین بحرانهای بهداشتی کشور بدل خواهد شد. بحرانی خاموش که هر روز قربانیان بیشتری میگیرد؛ بیصدا، بیپناه و اغلب دور از چشم نظام سلامت.

روزنامه هممیهن در گزارشی نوشت بر اساس بعضی تحقیقات، ۸۲.۸ درصد زنان باردار در ایران، در دوران بارداری حداقل یکی از انواع خشونتهای جسمی، روانی و مالی را تجربه کردهاند. طبق این گزارش در کمترین تخمینها ۵۲ درصد زنان باردار یعنی دستکم یک زن از هر دو زن مورد خشونت قرار گرفتهاند.
هممیهن در گزارش خود نوشت بر اساس این پژوهشها شایعترین شکل خشونت در دوران بارداری، خشونت روانی و در مرتبه بعدی، خشونت جنسی، اقتصادی و جسمی است.
طبق این گزارش، بسیاری از این رفتارها، مانند وادار کردن زن به رابطه جنسی، نه تنها بهعنوان خشونت شناخته نمیشوند بلکه در فضای خانواده، به دلیل انتظار برای تولد فرزند، نادیده گرفته میشوند یا پنهان میمانند.
روایتهایی از بارداری در سایه خشونت
در گزارش روزنامه هممیهن، پزشکان، فعالان اجتماعی و زنانی که تجربه خشونت داشتهاند، از وضعیت زنان باردار در ایران گفتهاند.
مسعود هاشمی، پزشک جوانی که در یک درمانگاه خصوصی کار میکند، در حساب ایکس خود از زنی باردار نوشت که همسرش با لگد به شکمش زده و او را غرق در خون به درمانگاه برده.
به گفته او، خشونت علیه زنان باردار آنقدر پرتکرار است که نمیتوان گفت «قبح فرهنگی» مانع آن شده است.
به نوشته هممیهن، زنان دیگری همچون ندا و پدیده نیز روایتهایی مشابه دارند: «ندا از کتکخوردنهای مکرر در دوران بارداری و هل داده شدن از پلهها میگوید. پدیده هم با اینکه شاغل و دارای تحصیلات عالی بوده است، از خشونت اقتصادی در دوران بارداریاش سخن میگوید. از اینکه همسرش حتی پول خوراکش را نمیداده و او را مجبور میکرده سریعتر به سر کار برگردد.»
خشونتهای پنهان، عادیسازیشده و بدون مداخله
زینب حسینی، رزیدنت تخصص زنان و زایمان در تهران، تاکید کرد که در سه سال اخیر دهها زن باردار خشونتدیده را دیده است: «نه فقط کتکخورده، بلکه زنانی که حتی از حداقل احترام و حمایت روانی هم محروم بودهاند.»
او گفت حتی مردان تحصیلکرده گاهی خشونت روانی را عادی جلوه میدهند و تاکید کرد که بسیاری از زنان، بهخاطر جنسیت جنین هم مورد خشونت واقع میشوند.
این پزشک از نبود دستورالعمل مشخص برای مواجهه با چنین زنان خشونتدیدهای گفت. از اینکه کمکهای او محدود به توصیههای شفاهی، نامهنویسی یا ارجاع به مشاور است و نه اقدام عملی یا حمایت حقوقی.
او از فشارهایی از جمله درخواست برای روابط جنسی حتی در صورت داشتن منع پزشکی گفت.
پزشکان: مسئولیت قانونی نداریم
پزشکان میگویند در غیاب هرگونه دستورالعمل قانونی، مداخله در پروندههای خشونت خانگی میتواند برای آنها پیامدهای حرفهای و شخصی بهدنبال داشته باشد.
هاشمی در این خصوص گفت: «تجربهام نشان داده در این مواقع مردها بسیار تهاجمیاند. کسی که به شکم زن باردارش لگد میزند، با من چه خواهد کرد؟»
او تاکید کرد در ایران بر خلاف بعضی کشورها که پلیس با گزارش پزشک بهسرعت وارد عمل میشود، هیچ قانونی برای حمایت از پزشک در مواجهه با چنین خشونتهایی وجود ندارد.
اعظمالسادات موسوی، رییس سابق انجمن متخصصان زنان و زایمان نیز تایید کرد که دستورالعملی برای برخورد با خشونت علیه زنان باردار وجود ندارد و اگر پزشکی اقدامی بکند، «تنها از سر وجدان شخصی» است.
او اضافه کرد در زمانهای که تاکید زیادی بر ازدیاد جمعیت میشود و افزایش تعداد بچهها اهمیت پیدا کرده، دستکم برای سلامت روانی و جسمی جنین هم که شده، باید قوانین حمایتی از زنان باردار در نظر گرفته شود.
زن باردار، هدف آسیبپذیرتر خشونت
هممیهن در بخش دیگری از گزارش خود با استناد به نتایج پژوهشها نوشت میان سابقه خشونت در خانواده و اعمال خشونت نسبت به زنان باردار، ارتباط معناداری وجود دارد و بیشتر از ۶۰ درصد زنانی که در دوران بارداری مورد خشونت قرار گرفتهاند قبلا سابقه مشاهده خشونت را داشتهاند.
زهرا افتخارزاده، بنیانگذار «خانه امن آتنا»، در گفتوگو با هممیهن با اشاره به اینکه ۶۵ تا ۷۰ درصد زنان خشونتدیده، تجربه خشونت را در دوران بارداری داشتهاند، گفت: «این خشونتها گاه بیپرواترین شکل خشونت خانگی است.»
او تاکید کرد زن باردار بهدلیل محدودیتهای جسمی و روانی و نیاز به حمایت، بیشتر از همیشه در موضع ضعف قرار دارد و مردان از این موقعیت سوءاستفاده میکنند.
گزارش هممیهن بار دیگر توجه را به نبود حمایتهای قانونی از یکی از آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی جلب میکند.
روایت پزشکان، فعالان اجتماعی و خود زنان، همگی از چرخهای خبر میدهند که خشونت را عادیسازی، سکوت را تحمیل و بیپناهی را تثبیت میکند.
در حالی که سیاستگذاران جمهوری اسلامی بر فرزندآوری بیشتر پافشاری میکنند، سکوت در برابر خشونت علیه زنان باردار نشان میدهد در ایران حمایت از مادران همچنان اولویتی ندارد.

نشریه فارینپالیسی در یک تحلیل تازه نوشته است که مداخله ناگهانی ایالات متحده در جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، نه تنها موازنه قدرت در خاورمیانه را بر هم زده، بلکه محاسبات امنیتی چین درباره حمله احتمالی به تایوان را نیز پیچیدهتر کرده است.
این مقاله «سکوت و انفعال پکن» در برابر حملات گسترده هوایی اسرائیل و حمایت نظامی سریع آمریکا از متحد خود را نشانهای از محدودیتهای واقعی چین در مدیریت بحرانهای نظامی و ضعف ساختاری این کشور در اتحادهای غیررسمیاش با کشورهایی نظیر ایران و روسیه میداند.
گرنت روملی، متخصص امور دفاعی اسرائیل و کرِگ سینگلتون، کارشناس استراتژی امنیتی و اقتصادی چین که نگاهی سختگیرانه نسبت به حکومتهای اقتدراگرا مانند چین، روسیه و جمهوری اسلامی دارند، معتقدند نحوه ورود «سریع و قاطع» ایالات متحده به جنگ ۱۲ روزه این پیام ضمنی را به چین داد که واشینگتن همچنان میتواند متحدانش را بهسرعت تقویت کند و معادلات امنیتی را تغییر دهد.
آنها نوشتهاند در حالی که چین در سالهای گذشته با میانجیگری دیپلماتیک میان عربستان و جمهوری اسلامی ایران و ارائه چارچوبهایی مانند «ابتکار امنیت ملی» تلاش میکرد خود را بازیگری مسئول در برقراری امنیت منطقه معرفی کند، اما بحران اخیر نشان داد که ادعا در بزنگاههای راهبردی پشتوانه عملی ندارد.
نویسندگان با اشاره به امتناع چین از ارسال تجهیزات نظامی برای جمهوری اسلامی، تخصیص اعتبارات مالی یا حتی فرستادن قطعات جایگزین برای سامانههای آسیبدیده ایران حین جنگ ۱۲ روزه، این رفتار را با حمایت همهجانبه آمریکا از سوی دیگر درگیری مقایسه کردهاند.
آنها نتیجه گرفتهاند که این رفتار نهتنها نشاندهنده بیاعتمادی میان اعضای محور چین-روسیه-جمهوری اسلامی است، بلکه از شکافی عمیق میان شعارهای ضد آمریکایی این محور و توان عملیاتیاش در دنیای واقعی حکایت دارد.
خودمحوری و فرصتطلبی چین در جریان حمله حوثیها به کشتیها در دریای سرخ نقطه عطف دیگری در رابطه چین با کشورهای خلیج فارس عنوان شده است. نویسندگان با اشاره به اینکه چین در آن بحران فقط امنیت کشتیهای خود را تضمین و از کنار تهدیدهای مشترک با بیاعتنایی عبور کرده، استدلال میکنند که چین منافع ملی خود را بر همه چیز ترجیح میدهد، حتی به قیمت نقض ادعاهایش درباره «امنیت جمعی».
پیشبینی رفتار آمریکا در صورت حمله احتمالی چین به تایوان
این مقاله با کنار هم نهادن رفتارهای ایالات متحده و چین در قبال متحدانشان نتیجه گرفتهاند که در صورت حمله چین به تایوان، حتی رئیسجمهوری مانند ترامپ که به گمان چین «درگیر بحرانهای داخلی و از جنگ گریزان است»، احتمال دارد بهسرعت وارد میدان شود، بهویژه اگر منافع خودش یا متحدانش را در خطر ببیند و افکار عمومی آمریکا به نفع تایوان تحریک شود.
درسی که دیکتاتورها نمیگیرند
روملی و سینگلتون، نویسندگان این مقاله، بر این باورند که جنگ ۱۲ روزه باید پکن را به احتیاط وادارد، اما به نقل از آنها «تکبر معمولا اجازه شنیدن سیگنالهای ناخوشایند را نمیدهد.»
آنها نوشتهاند: «تجربههای جنگی اخیر نشان دادهاند که قدرتهای تجدیدنظرطلب اغلب خود را به ورطه جنگهایی میکشانند که توان پایاندادن به آنها را ندارند.»
به باور آنها حکومتهایی چون روسیه و جمهوری اسلامی که میکوشند نظم موجود را تغییر دهند و موازنه قدرت را به نفع خود عوض کنند، از مواجهه با واقعیت گریزانند، کاستیهای خود را موقتی و قابل مدیریت میدانند و بر نشانههای پوسیدگی عمیق چشم میبندند.
با اینحال همهشان از جمله چین الگوی روشنی پیش رو دارند: اعتمادبهنفس کاذب اغلب به محاسبات اشتباه میانجامد.
نویسندگان این مقاله تایوان را «میدان قمار بعدی یکی از حکومتهای اقتدارگرای جهان» میدانند و هشدار میدهند: «اقتدارگرایان، قماربازانی مطمئن به پیروزیاند اما خیلی دیر درمییابند که ورقها را اشتباه خواندهاند.»

یک گزارش تحقیقی تازه از شبکه سیبیاس فاش کرده است که چین همچنان به خرید مخفیانه نفت از ایران و دور زدن تحریمهای ایالات متحده ادامه میدهد و این کار را از طریق مجموعه کشتیهای نفتکش مشهور به «ناوگان تاریک» انجام میدهد که نفت را میان اقیانوس کشتی به کشتی منتقل میکنند.
این شبکه گزارش داد که با وجود تحریمهای سنگین ایالات متحده علیه صنایع نفتی ایران، چین همچنان خریدار ۹۰ درصد نفت ایران است.
کنگره آمریکا سال گذشته گزارش داد که این تجارت، تا سقف ۷۰ میلیارد دلار برای جمهوری اسلامی درآمد داشته و به تقویت این حکومت و تامین مالی برنامههای هستهای آن کمک کرده است.
گروهی از روزنامهنگاران شبکه سیبیاس با سفر به آبهای آزاد در نزدیکی مجمعالجزایر ریائو در سواحل مالزی، موفق شدند چندین عملیات انتقال نفت میان کشتیهای بدون شناسه را از نزدیک مشاهده و مستند کنند.
سفر آنها از بندر سنگاپور، یکی از بزرگترین بندرهای تجاری جهان آغاز شد. آنها با طی کردن حدود ۱۴۸ کیلومتر دریایی توانستند کشتیهایی را ببینند که با استفاده از تجهیزات گمراهکننده، موقعیت و مسیرشان را از دید ماهوارهها و نهادهای نظارتی پنهان کرده بود.
بر اساس این گزارش تحقیقی، این کشتیها جایی در منطقه ریائو به نفتکشهای حامل نفت خام ایران میرسند و نفت را از یک کشتی به کشتی دیگر منتقل میکنند. تیم تحقیقی سیبیاس حین حضور خود در این منطقه چهار عملیات انتقال را از نزدیک مشاهده کردهاند.
تا پایان همان روز ۱۲ عملیات انتقال دیگر در منطقه ثبت شد. این عدد نشان میدهد که فعالیتهای انتقال نفت از ایران و خرید از سوی چین در حال افزایش است.
این گزارش همزمان با اعمال تحریمهای تازه وزارت خزانهداری آمریکا علیه «امپراتوری عظیم کشتیرانی» متعلق به فرزندان علی شمخانی، مشاور ارشد رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده است.
وزارت خزانهداری آمریکا چهارشنبه هشتم مرداد در بیانیهای نوشت که افراد، شرکتها و شناورهای تحریمشده بخشی از ساختاری هستند که تحت مدیریت حسین (محمدحسین) شمخانی، فرزند مشاور ارشد رهبر جمهوری اسلامی، فعالیت میکنند.
این مجموعه تحریمها بزرگترین اقدام تحریمی ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی از سال ۲۰۱۸ به شمار میرود.
چارلی براون، افسر سابق نیروی دریایی آمریکا که سالهاست فعالیتهای ناوگان تاریک را رصد و مستندسازی میکند و به عنوان مشاور ارشد در سازمان «اتحاد علیه ایران هستهای» فعالیت میکند، به سیبیاس میگوید: «تا وقتی عرضه نفت تخفیف خورده ادامه داشته باشد، تقاضا هم برای آن وجود دارد.»
چین با وجود اعمال تحریمهای گسترده جهانی علیه تجارت نفتی جمهوری اسلامی، تحریمهای یکجانبه آمریکا را به رسمیت نمیشناسد و بهروشنی اعلام میکند که تجارتش با جمهوری اسلامی خلاف قوانین بینالمللی نیست.
ترامپ و فراز و فرودهای خرید نفت از جمهوری اسلامی
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده، با وجود تداوم رسمی سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی در دولت دوم خود، اظهارنظرهای متناقضی درباره خرید نفت ایران از سوی چین مطرح کرده است.
ترامپ در نخستین روزهای دومین دوره حضورش در کاخ سفید دستورالعمل «بسیار سختگیرانه» برای از سرگیری سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی و به صفر رساندن صادرات نفت ایران امضا کرد و گفت جمهوری اسلامی دیگر نباید به کشورهای دیگر نفت بفروشد.
بلافاصله پس از آن، وزارت خزانهداری اعلام کرد که یک شبکه بینالمللی را که در تسهیل انتقال نفت خام جمهوری اسلامی به چین نقش داشت، تحریم کرده است؛ شبکهای که صدها میلیون دلار درآمد برای حکومت ایران به همراه داشت.
ترامپ در نیمه نخست اردیبهشت امسال هم پس از اعمال تحریمهایی علیه شبکه صادرات نفت و پتروشیمی جمهوری اسلامی خریداران نفت از ایران را به محرومیت از تجارت با آمریکا تهدید کرد.
پس از اعلام آتشبس و پایان جنگ ۱۲ روزه میان اسرائیل و جمهوری اسلامی، ترامپ با انتشار پستی در شبکه اجتماعی خود، تروث سوشال، نوشت: «چین میتواند به خریدن نفت از ایران ادامه دهد» و در ادامه ابراز امیدواری کرد چینیها نفت زیادی هم از آمریکا بخرند.
این اظهار نظر که با سیاستهای رسمی و رویه عملی دولت آمریکا در تضاد بود، بازار جهانی نفت را شگفتزده کرد و نهتنها بر قیمت جهانی نفت که بر شاخصهای بورس در همه بازارها اثر گذاشت.

رهبر گروه اپوزیسیون در تبعید «شورای ملی مقاومت ایران» روز پنجشنبه در تجمعی در رم اعلام کرد که این گروه متعهد به سرنگونی مسلحانه جمهوری اسلامی و برپایی یک دولت دموکراتیک و غیرهستهای در ایران است.
مریم رجوی در سخنرانی خود در این کنفرانس گفت: «راهحل تغییر این رژیم در دستان مردم و مقاومت ایران است. با سرنگونی رژیم توسط مردم و مقاومت سازمانیافته، ایران به سمت دموکراسی حرکت خواهد کرد و از وقوع یک جنگ بزرگ منطقهای جلوگیری میشود.»
او افزود: «ایران آینده، کشوری آزاد، غیرهستهای، بدون اعدام، بدون حجاب اجباری، بدون دین تحمیلی و بدون حکومت استبدادی خواهد بود.»
افرادی از حاضران در این گردهمایی که برخی از آنها لباسها و روسریهایی با رنگهای هماهنگ قرمز و سفید پوشیده بودند، سخنان رجوی را بارها با شعارهای پرشور و مشتهای گرهکرده قطع کردند.
گروه ممنوعه مجاهدین خلق بزرگترین بخش شورای ملی مقاومت ایران را تشکیل میدهد و رهبران آن در پاریس مستقر هستند.
سازمان مجاهدین خلق یک گروه چپگرا-اسلامگراست که در دهه ۱۳۵۰ علیه حکومت شاه و اهداف آمریکایی دست به عملیات مسلحانه زد، اما پس از انقلاب ۱۳۵۷ با دیگر جناحها دچار اختلاف شد و از آن زمان با جمهوری اسلامی در حالت جنگ قرار دارد.
پس از جنگ ۱۲ روزه حکومت ایران و اسرائیل که ماه گذشته رخ داد، شخصیتهای اپوزیسیون بر فراخوانها برای بسیج علیه تهران افزودند، هرچند تاکنون اعتراضات گستردهای شکل نگرفته است.
شاهزاده رضا پهلوی نیز در کنفرانس طرفدار پادشاهی در مونیخ، روز شنبه خواستار اتحاد میان نیروهای اپوزیسیون ایران شد و گفت: «سقوط جمهوری اسلامی میتواند به صلح و رفاه پایدار در خاورمیانه منجر شود.»
نشست رم با عنوان «نه جنگ، نه سازش – تغییر به دست مردم ایران و مقاومت سازمانیافته» برگزار شد و میزبان شماری از مقامات سابق غربی بود که از رهبری حکومت ایران انتقاد کرده و از شورای ملی مقاومت حمایت کردند.
از جمله این افراد میتوان به رودی جولیانی (شهردار پیشین نیویورک)، جیمز کلورلی (وزیر خارجه پیشین بریتانیا) و شارل میشل (نخستوزیر سابق بلژیک و رئیس پیشین شورای اروپا) اشاره کرد.
رسانههای حکومتی در ایران روز یکشنبه اعلام کردند که دو عضو سازمان مجاهدین خلق به اتهام هدف قرار دادن اماکن غیرنظامی با سلاحهای دستساز اعدام شدهاند.
مریم رجوی در واکنش به این اعدامها گفت: «ما این گردهمایی را در حالی برگزار میکنیم که دیکتاتوری مذهبی، با اعدام مبارزان قهرمان بهزاد احسانی و مهدی حسنی، درماندگی خود در برابر مردم و مقاومت سازمانیافته را به نمایش گذاشته است. آنها هرگز سر فرود نیاوردند و به جلاد “نه” گفتند.»
اتهامات این دو نفر شامل «بغی» (قیام مسلحانه)، «محاربه»، «افساد فیالارض»، عضویت در سازمان تروریستی، جمعآوری اطلاعات طبقهبندیشده و توطئه علیه امنیت ملی عنوان شده است.
سازمان عفو بینالملل روند دادرسی این دو را «بهشدت ناعادلانه» توصیف کرده است. طبق گزارش کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، ایران در سال ۲۰۲۴ دستکم ۹۰۱ نفر را اعدام کرده است که بالاترین رقم از سال ۲۰۱۵ تاکنون محسوب میشود.
از سال ۲۰۱۳، حدود ۲۵۰۰ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق در آلبانی پناه داده شدهاند؛ جایی که انجام فعالیتهای سیاسی برای آنها ممنوع است.







