افزایش تعداد ورزشکاران ایرانی متهم به «تجاوز جنسی گروهی» به یک زن در کره جنوبی
بر اساس اطلاعات اختصاصی رسیده به ایراناینترنشنال، دادستانی شهر دِهگو در کره جنوبی بهطور رسمی برای چهار عضو تیم دو و میدانی ایران به اتهام «تجاوز جنسی گروهی» به یک زن کرهای کیفرخواست صادر کرد. پیشتر اعلام شده بود نفر چهارم نقش مهمی در تجاوز گروهی نداشته است.
این چهار نفر شامل سه ورزشکار و یک مربی هستند که برای شرکت در رقابتهای آسیایی به شهر گومی کره جنوبی رفته بودند.
به گفته مقامهای پلیس، در روز حادثه ابتدا دو ورزشکار و یک مربی در محل هتل بازداشت شدند و پس از آن، نفر چهارم هم بازداشت شد.
پیشتر اعلام شده بود نفر چهارم نقش مهمی در ماجرا نداشته است اما بر اساس مدارک جدیدی که کشف شده، نفر چهارم هم نقشی کلیدی در این موضوع داشته.
دادستانی کره جنوبی با اشاره به «جدیت بالای جرم»، اعلام کرد تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا مجازات مناسبی علیه متهمان اعمال شود.
۱۳ خرداد، «اسپو تیوی» کره جنوبی خبر داد دو دونده و یک مربی ایرانی به یک زن ۲۰ ساله کرهای در شهر گومی، «تجاوز گروهی» کردهاند و آنها به این اتهام بازداشت شدهاند.
دفتر حقوقی «تهریان» که اعلام کرده وکالت زن کرهای را بر عهده دارد، همان زمان اعلام کرد: «مرتکبان این جنایت، به صرف داشتن تابعیت خارجی، از مسئولیت قضایی در امان نخواهند بود. ما بر اساس قوانین جزایی کره جنوبی، با قاطعیت و دقت تمام پیگیری قضایی را انجام خواهیم داد.»
این دفتر حقوقی درباره جزییات این پرونده اعلام کرد: «این حادثه مشمول ماده چهار بند یک از قانون ویژه مجازات جرائم جنسی است و به عنوان "تجاوز ویژه" شناخته میشود که مجازات آن حداقل هفت سال حبس و در موارد شدید، حتی حبس ابد است.»
۱۱ خرداد، سایت روزنامه هانکیوره کره جنوبی گزارش داد حدود ساعت هفت صبح ۳۱ می برابر با ۱۰ خرداد، گزارشی به پلیس شهر گومی رسید مبنی بر اینکه یک زن کرهای در هتلی در این شهر، از سوی افرادی مورد تجاوز قرار گرفته است.
در این گزارش آمده بود: «پلیس پس از حضور در محل حادثه، دو ورزشکار ایرانی ۳۰ ساله و یک مربی را به عنوان متخلفان بازداشت کرد.»
پس از آن، خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران هم به نقل از روزنامه کوریا دیلی (Korea Daily)، نوشت: «به گفته پلیس در ۱۰ خرداد گزارشی دریافت شد مبنی بر اینکه زنی حدودا ۲۰ ساله از سوی ورزشکاران ایرانی و افرادی دیگر در هتلی در شهر گومی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.»
•
•
به نوشته این رسانه، ورزشکاران ایرانی و مربیان با این زن جوان در یک بار (میخانه) در جایی که دهکده ورزشکاران واقع شده، آشنا شدند و او را به هتل بردند و مرتکب جرم شدند.
دوندههای ایرانی در حالی قرار است به اتهام «تجاوز جنسی» در کره جنوبی محاکمه شوند که احسان حدادی، رییس فدراسیون دوومیدانی از سالها پیش حکم اجرا نشده به دلیل تجاوز به یک زن دارد.
او پس از دیداری با علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، رییس فدراسیون شد.
پس از حمله هوایی اسرائیل به زندان اوین در جریان جنگ ۱۲ روزه با جمهوری اسلامی، همچنان اطلاع دقیقی از وضعیت زندانیان ترنس و الجیبیتیکیو پلاس محبوس در این زندان در دست نیست.
زندان اوین، دوم تیر و در جریان جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و جمهوری اسلامی هدف حمله قرار گرفت. پس از این حمله، محمد حبیبی، زندانی سیاسی پیشین و محمد حسنپوره، معلم زندانی در اوین، در شبکه ایکس به کشته شدن تعدادی از افراد از جمله زندانیان ترنس اشاره کردند اما در هیچ یک از روایتها به تعداد مشخص کشتهشدگان اشاره نشد.
یکی از کارمندان بخش اداری زندان اوین که در حمله اسرائیل بهصورت سطحی زخمی شده است و به شرط ناشناس ماندن با ایران اینترنشنال گفتوگو کرد، درباره وضعیت زندانیان ترنس و آخرین آمار آنان گفت که تعداد زندانیان این بخش در ماههای منتهی به حمله دوم تیرماه، بین ۱۴ تا ۳۶ نفر در نوسان بوده وهیچگاه از ۳۶ نفر فراتر نرفته است.
با این حال، روزنامه نیویورک تایمز ۱۵ تیر در گزارشی به نقل از یک وکیل دادگستری نوشت که نزدیک به ۱۰۰ نفر از زندانیان ترنس و الجیبیتیکیو پلاس، در جریان حمله اسرائیل به زندان اوین کشته شدهاند.
منبع ایراناینترنشنال با رد این عدد گفت اطلاعات او نشان میدهد در کل زندانهای استان تهران، ۱۰۰ زندانی ترنس و الجیبیتیکیو پلاس نگهداری نمیشوند و این گزارش نمیتواند درست باشد.
او به ایراناینترنشنال گفت که افراد ترنس محبوس در زندان اوین، به دلایل مختلفی بازداشت و زندانی شده بودند: «از اتهامات مالی و درگیری و ضرب و جرح بگیر تا زنانه پوشیدن برای افرادی که ظاهری مردانه داشتند و شماری از آنها هم کارگر جنسی بودند.»
بیخبری زندانیان سیاسی از سرنوشت زندانیان ترنس
یک زندانی ترنس که بین سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۳ با اتهامات مالی در زیرزمین بند یک (بند ترنسها) دوره زندان خود را گذرانده است، به ایراناینترنشنال گفت: «تعداد زندانیان این بند در دورههای مختلف بهدلیل آزادی یا بازداشتهای جدید تغییر میکرد. در دورهای که من بودم از ۹ نفر تا ۳۰ و چند نفر را دیدم.»
سه زندانی سیاسی فعلی و پیشین هم در گفتوگو با ایراناینترنشنال، به عدم دسترسی به زندانیان ترنس و اخبار و اطلاعات مربوط به آنها تاکید کردند.
یکی از این زندانیان به احتمال جابهجایی این زندانیها در ماههای پیش از حمله اسرائیل به ساختمانی متروکه در اطراف بند چهار زندان اشاره کرد و گفت: «ما هیچگاه این افراد را نمیدیدیم اما در ماههای گذشته شایعاتی در خصوص جابهجایی آنها مطرح شده بود. اگر این شایعات درست باشد و آنها به محدوده نزدیک به بند چهار و ساختمانهای اداری منتقل شده باشند، احتمال آسیب دیدن یا کشته شدنشان وجود دارد.»
یکی از مددکاران زندان اوین نیز با اشاره به اینکه روز ملاقات زندانیان ترنس با اعضای خانواده خود یک دوشنبه در هر ماه بود، گفت دوشنبه دوم تیر که حمله اسرائیل به زندان اوین رخ داد، این زندانیان ملاقات نداشتند و طبیعتا در سالن ملاقات که آسیب فراوانی دیده، حضور نداشتند.
اعضای خانواده یک زندانی هم به نقل از او به ایراناینترنشنال گفتند زندانیان از برخی کارمندان زندان تهران بزرگ شنیدهاند که زندانیان ترنس، پس از حمله اسرائیل به این زندان منتقل شدند.
خانواده این زندانی به نقل از او گفت: «اخباری در خصوص کشته شدن سه زندانی ترنس و زخمی شدن تعدادی دیگر در حمله اسرائیل به اوین، در این زندان شنیده شده است.»
ایراناینترنشنال نمیتواند مستقلا این آمار را تایید کند.
محل نگهداری زندانیان ترنس و الجیبیتیکیو پلاس در زندان اوین
زندانیان ترنس و الجیبیتیکیو پلاس در زندان اوین از سالهای دور در شرایطی جدا از سایر زندانیان محبوس بودند. تا پیش از دی سال ۱۳۹۸، این زندانیان در سلولهای انفرادی و چند نفری بند امنیتی ۲۴۰ زندان اوین نگهداری میشدند اما بر اساس گزارشی که سایت ایران وایر در خرداد ۱۴۰۰ منتشر کرد و همچنین بررسیهای ایراناینترنشنال، این زندانیان در دی سال ۱۳۹۸ به زیرزمین بند یک زندان اوین منتقل شدند.
از طبقه همکف بند یک زندان اوین به عنوان قرنطینه استفاده میشود. زندانیان در بدو ورود به زندان، به این بند منتقل و پس از دو روز، بر حسب نوع اتهام، حکم یا قرار وثیقه، به بندهای مختلف انتقال داده میشوند. این ساختمان زیرزمینی دارد که در سال ۱۳۹۸ به محل نگهداری زندانیان ترنس و دگرباش بدل شد.
موقعیت جغرافیایی این ساختمان به گونهای است که بر اساس تصاویری که پس از حمله اسرائیل از زندان منتشر شد، آسیبی به آن نرسیده است.
آمارهای رسمی و تردیدها
سازمان حقوق بشری ههنگاو که پیشتر گزارشهایی درباره زندان اوین و حمله اسرائیل به آن منتشر کرده است، در پاسخ به ایراناینترنشنال درباره کشته شدن زندانیان ترنس در این حمله اعلام کرد: «ما تاکنون هیچ گزارش موثقی مبنی بر کشته شدن این تعداد از زندانیان تراجنسیتی دریافت نکردهایم؛ هرچند گزارشهایی رسمی حاکی از کشته شدن شماری از افراد در حمله اسرائیل به این زندان منتشر شده است و همچنین اعلام گردیده که شماری از زندانیان موفق به فرار شدهاند.»
اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضاییه، ۹ تیر اعلام کرد ۷۹ نفر از مراجعان، خانواده زندانیان، کادر اداری، سربازان وظیفه و زندانیان در این حمله کشته و تعدادی نیز مجروح شدند.
قوه قضاییه تاکنون نام و تصاویر ۴۱ نفر از پرسنل زندان را که در حمله اسرائیل کشته شدند منتشر کرده که سرشناسترین آنها علی قناعتکار، سرپرست دادسرای اوین (مقدسی) و معاون امنیتی دادستان تهران و روحالله توسلی، معاون زندان اوین بودند.
نام و تصاویر ۱۳ نفر از سربازان وظیفه که در این حمله کشته شدند نیز منتشر شده است.
یکی از قربانیان، مهرانگیز ایمنپور، همسر سابق رضا خندان مهابادی، نویسنده و عضو کانون نویسندگان بود که در مجاورت زندان اوین زندگی میکرد و در روز حمله در آن منطقه حاضر شده بود.
لیلا جعفرزاده، شهروند دیگری است که روز حمله برای انجام امور اداری مرتبط با همسرش که در زندان اوین دوران محکومیت خود را میگذراند، به دادسرای اوین رفته بود و همانجا کشته شد.
همچنین نام مهرداد خیری، فرزند پنج ساله زهرا عبادی، کارمند زندان اوین نیز در میان کشتهشدگان حمله به زندان اوین مشاهده میشود.
مغایرت آمارها و قربانیان گمنام
آمار رسمی کشته شدن ۷۹ نفر در زندان اوین با اسامی و تعداد افراد کشته شده اختلافی ۲۲ نفره دارد. هویت ۵۷ نفر از کشتهشدگان در زندان اوین اعلام شده اما از ۲۲ قربانی دیگر اطلاعاتی در دست نیست.
سخنگوی قوه قضاییه ۲۱ تیر اعلام کرد تعداد زندانیان کشته شده در زندان اوین پنج نفر بودند که همه آنها با اتهامات مرتبط با جرایم مالی زندانی شده بودند.
قوه قضاییه به هویت این پنج زندانی اشارهای نکرده است.
در روزهای پس از حمله به زندان اوین، در روایتهای شماری از زندانیان از آنچه در روز حمله تجربه کردند، به کشته شدن تعدادی از بازجویان امنیتی در زندان اشاره شده است. نام و تعداد این افراد از سوی مقامهای رسمی اعلام نشده است.
ابهام در سرنوشت زندانیان ترنس
با وجود گزارشها و آمارهای مختلف، فقدان شفافیت رسمی در مورد سرنوشت دقیق زندانیان ترنس و الجیبیتیکیو پلاس، نگرانیها و ابهامات جدی را در سطح جامعه و خانوادههای آنان ایجاد کرده است.
عدم انتشار اطلاعات کامل و دسترسی نداشتن به اخبار مرتبط با این افراد، موجب افزایش تردیدها و گمانهزنیها شده و مانع از شفافیت و بررسی دقیق شرایط آنان میشود.
روشن نشدن نام و مشخصات دستکم ۲۲ نفر از کسانی که بر اساس آمار رسمی در حمله به زندان اوین کشته شدهاند، به ابهام و نگرانیها درباره سرنوشت زندانیان ترنس که تا پیش از این حمله در زندان اوین محبوس بودند، دامن زده است.
تصاویری که در رسانههای اجتماعی و برخی رسانههای ایران منتشر شده نشان میدهد بنرهایی با لوگوی شورای شهر و شهرداری قم در خیابانهای این شهر نصب شده که برشی از عکس علیرضا فغانی با دونالد ترامپ را نشان میدهد و روی آن نوشته شده «مدال وطنفروشیت مبارک».
علاوه بر این، مدال فغانی، با تصویری از سیبزمینی جایگزین شده است.
رسانههای حکومتی بلافاصله پس از انتشار تصاویر اهدای مدال به علیرضا فغانی، داور فینال جام جهانی باشگاهها توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و سپس عکس یادگاری آنها کنار یکدیگر با ژست مشابه، به داور ایرانی فیفا، حمله کردند.
آنها در مواضع مشابهی، داور ایرانی را «بیوطن» خطاب کردند.
کیهان، روزنامه زیر نظر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، دراینباره با اعتراف به شایستگی فنی فغانی، انتخاب او بهعنوان داور فینال را هدفدار دانست و نوشت: «اگر بخواهیم نگاهی واقعبینانه به این موضوع داشته باشیم، باید بگوییم که انتخاب فغانی- با وجود شایستگیهای فنیاش- تصادفی نبوده است.»
آوش مدیا به نقل از یکی از مسئولان کمیته المپیک ایران گزارش داد که دادگاه چند ورزشکار دوومیدانی تیم ملی که به «تجاوز جنسی» به یک زن در کره جنوبی متهم شدهاند، طی یک ماه آینده در سئول برگزار میشود. این مقام کمیته المپیک گفته تمام آزمایشهای انجام شده به ضرر این ورزشکاران بوده است.
سایت آوش مدیا، سهشنبه ۲۴ تیرماه در گزارشی نوشت از طریق وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون دوومیدانی مکاتباتی با وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی صورت گرفته و دو وکیل کرهای از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران در سئول مسئول رسیدگی به پرونده تجاوز ملیپوشان دوومیدانی شدهاند.
یکی از مسئولان کمیته ملی المپیک به آوش مدیا گفت: «طی آخرین اخبار رسیده از کرهجنوبی دادگاه خاطیان تیم ملی دوومیدانی طی یکماه آینده در سئول برگزار خواهد شد و متاسفانه تمام آزمایشها و تحقیقات تاکنون به ضرر این ورزشکاران خاطی بوده است.»
همزمان پایگاه خبری فوتبالی گزارش داد که جلسه دادگاه این ورزشکاران ایرانی که در کره جنوبی متهم به تجاوز شدهاند، هفته آینده برگزار میشود.
پیش از این در ۱۳ خرداد، «اسپو تیوی» کره جنوبی خبر داد که دو دونده و یک مربی ایرانی به یک زن ۲۰ ساله کرهای در شهر گومی، «تجاوز گروهی» کرده و آنها به این اتهام بازداشت شدهاند.
دفتر حقوقی «تهریان» که گفته وکالت قربانی را بر عهده دارد، همان زمان اعلام کرد: «مرتکبان این جنایت، به صرف داشتن تابعیت خارجی، از مسئولیت قضایی در امان نخواهند بود. ما بر اساس قوانین جزایی کره جنوبی، با قاطعیت و دقت تمام پیگیری قضایی را انجام خواهیم داد.»
این دفتر حقوقی درباره جزییات این پرونده اعلام کرد: «این حادثه مشمول ماده چهار بند یک از قانون ویژه مجازات جرایم جنسی است و به عنوان "تجاوز ویژه" شناخته میشود. مجازات آن حداقل هفت سال حبس و در موارد شدید حتی حبس ابد است.»
پیش از آن در ۱۱ خرداد، سایت روزنامه هانکیوره کره جنوبی گزارش داد حدود ساعت هفت صبح ۳۱ مه برابر با ۱۰ خرداد گزارشی به پلیس شهر گومی رسید مبنی بر اینکه یک زن کرهای در هتلی در شهر گومی از سوی این افراد مورد تجاوز قرار گرفته است.
در این گزارش آمده بود: «پلیس پس از حضور در محل حادثه، دو ورزشکار ایرانی ۳۰ ساله و یک مربی را به عنوان متخلفان بازداشت کرد.»
پس از آن خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران هم به نقل از روزنامه «Korea Daily»، نوشت: «به گفته پلیس در ۱۰ خرداد گزارشی دریافت شد مبنی بر اینکه زنی حدودا ۲۰ ساله از سوی ورزشکاران ایرانی و افرادی دیگر در هتلی در شهر گومی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.»
به نوشته این رسانه، ورزشکاران ایرانی و مربیان با این زن جوان در یک بار (میخانه) در شهر گومی، جایی که دهکده ورزشکاران واقع شده، آشنا شدند و او را به هتل بردند و مرتکب جرم شدند.
درحالی دوندههای ایرانی قرار است به اتهام «تجاوز جنسی» در کره جنوبی محاکمه شوند که احسان حدادی، رییس فدراسیون دوومیدانی از سالها پیش حکم اجرا نشده به دلیل تجاوز به یک زن دارد. او اما پس از دیدار با علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، رییس فدراسیون شد.
در ادامه حملات رسانههای وابسته به حکومت جمهوری اسلامی به علیرضا فغانی، داور بینالمللی ایرانی، بابت دریافت مدال از دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا، در اختتامیه جام جهانی باشگاهها، جوان، روزنامه وابسته به سپاه، قضاوت فغانی در فینال را حاصل توطئه اینفانتینو و ترامپ دانست.
در یادداشت این روزنامه آمده: «فغانی انتخاب شد، چون امریکاییها خوب میدانستند چیزی در کرنش و تعظیم کم نمیگذارد و آنها میتوانند این استرالیایی را به عنوان نماینده مردم ایران معرفی کنند و مدال به گردنش بیندازند و صدالبته در این میان نباید از تعاملات «اینفانتینوی صهیونیستپرست» با «ترامپ قمارباز» هم غافل بود. باید خیلی ساده باشیم اگر بخواهیم همه چیز را به تواناییهای فنی فغانی ربط دهیم.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «کسی از علیرضا فغانی توقع سر دادن شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل را نداشت. به هر حال از یک استرالیایی نمیتوان چنین توقعی داشت. هرچند که شاید این روزها حتی در استرالیا هم آدمهایی پیدا شوند که نسبت به تنفر جهانی از ترامپ بیتفاوت نباشند، ولی ته دلمان میگفتیم شاید فغانی بهخاطر خون ایرانی که هنوز در رگهایش جاریست، عکسالعملی نشان دهد.»
جوان در پایان هم با «استرالیایی» خواندن فغانی نوشت: «بگذریم، به هر حال از یک استرالیایی توقعی بیش از این نیست. یک استرالیایی حتماً نهایت آرزویش عکس یادگاری با قماربازهاست. حالا اگر این قمارباز رئیسجمهور جنایتکار امریکا هم باشد که چه بهتر و اگر خون هموطنانت را هم ریخته باشد که خیلی بهتر!»
جمهوری اسلامی شاید در حال حاضر بهدنبال قطع کامل جیپیاس نباشد، اما با سرمایهگذاری در اختلالهای هدفمند و استفاده از سامانه جایگزینی بِیدو محصول چین، تلاش میکند وابستگی خود به این فناوری آمریکایی را کاهش دهد؛ رویکردی که بخشی از استراتژی جنگ نامتقارن جمهوری اسلامی است.
بر اساس گزارشهای عمومی و رسمی منتشر شده، جمهوری اسلامی در سالهای اخیر یکی از منابع مداخله در سامانه جیپیاس منطقهای بوده است اما این اختلالها در روزها و هفتههای گذشته به اوج خود رسیده است.
تیمراستیآزمایی ایراناینترنشنال در این گزارش به بررسی ابعاد مختلف اختلالها در سیستمهای ناوبری در ایران پرداخته و تلاش کرده تا تصویری جامع از چند و چون آنچه به عنوان بخشی از جنگ الکترونیک در منطقه نامیده میشود ارائه دهد.
چرا دولتها در سیگنال جیپیاس مداخله میکنند؟
در کنار ایران، روسیه، چین و کرهشمالی نیز از پیشگامان اختلال در جیپیاس با استفاده از جمینگ و اسپوفینگ شناخته میشوند؛ فناوریهایی که بخشی از تاکتیکهای جنگ نامتقارن بهشمار میروند.
در جریان اعتراضات سراسری در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱، نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بهطور همزمان دست به قطع اینترنت، اختلال در جیپیاس و تضعیف سیگنالهای ارتباطی زدند.
همانزمان کاربران از اختلال در اپلیکیشنهای مسیریابی مانند «ویز» و «گوگلمپ» خبر دادند. این دست از اختلالهای محلی، معمولا برای محدود کردن جابهجایی معترضان یا کاهش هماهنگی آنها صورت گرفته است.
در جنگهای مدرن، نیروهای نظامی بهصورت محلی اقدام به ایجاد انواع اختلال در دادههای ماهوارهای میکنند تا استفاده دشمن از جیپیاس برای هدایت موشکها، پهپادها و نیروهای زمینی جلوگیری کنند.
گزارشها نشان میدهد روسیه در سال ۲۰۱۷ بهطور عمدی سیگنالهای جیپیاس را در دریای سیاه دچار اختلال کرده است.
در سالهای اخیر نیز در سواحل شرقی مدیترانه، اختلالهای گستردهای ثبت شده که کارشناسان منشا آن را اسرائیل میدانند.
چین نیز از چنین تاکتیکهایی در مناطق حساس امنیتی، بهویژه اطراف تایوان و جزایر استراتژیک خود استفاده کرده است.
آمریکا در گذشته برای اهداف امنیتی، بهطور عمدی دقت جیپیاس غیرنظامی را با استفاده از قابلیت «دسترسی انتخابی» کاهش میداد تا دشمنان به اطلاعات دقیق موقعیت دسترسی نداشته باشند اما این قابلیت در سال ۲۰۰۰ از سوی دولت آمریکا غیرفعال شد.
در سیستمهای مکانیابی مانند جیپیاس، تلفنها، کشتیها، هواپیماها و سامانههای نظامی از سیگنالهایی استفاده میکنند که از ماهوارهها به زمین فرستاده میشوند.
این سیگنالها بسیار ضعیف هستند و اگر کسی در نزدیکی گیرنده (مثلا یک موبایل یا هواپیما) امواج قویتر در همان فرکانس پخش کند، گیرنده دیگر نمیتواند سیگنال اصلی را تشخیص دهد. به این عمل جمینگ جیپیاس میگویند.
اسپوفینگ یا جعلیسازی، نوعی پیشرفتهتر از جمینگ است که در آن سیگنالهای تقلبی ولی شبیه سیگنال اصلی فرستاده میشود، به طوری که گیرنده فکر کند در جای دیگری قرار دارد.
دولتها معمولا برای حفاظت از مراکز حساس یا رویدادهای مهم، بهصورت محلی، میدانهای جمینگ یا «حبابهای اسپوفینگ» ایجاد میکنند تا از پرواز پهپادها یا حملات هدایتشونده جلوگیری شود.
جمینگ نظامی جمهوری اسلامی در مناطق درگیری
در طول جنگ ۱۲ روزه، ایراناینترنشنال به پیامهای بسیاری از سراسر کشور درباره قطع اینترنت و اختلال در سیستمهای جیپیاس دریافت کرد.
پیش از آغاز درگیریها گزارش شد که روزانه بین ۹۷۰ تا هزار و ۱۰۰ کشتی در خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان با اختلال در جیپیاس روبهرو شدهاند؛ این آمار در ۲۵ خرداد، روز سوم جنگ، به هزار و ۱۵۵ کشتی رسید.
اختلال جیپیاس باعث شد سیگنالهای سامانه شناسایی خودکار (AIS) کشتیها بهاشتباه نشان دهد که آنها هنگام عبور از تنگه هرمز، در خشکی ایران قرار دارند
در یک حادثه، دو نفتکش فرانتایگل و آدالین شبانه با یکدیگر برخورد کردند و بازرسان احتمال دادند که جمینگ جیپیاس عامل خطای ناوبری بوده است.
پس از آن شرکتهای کشتیرانی مجبور شدند مسیرها و برنامههای خود را تغییر دهند و از عبور شبانه خودداری کنند، که موجب ازدحام در یکی از مسیرهای حیاتی تجارت جهانی شد.
پیش از آن دولت آمریکا مرداد ۱۳۹۸ به جمهوری اسلامی هشدار داده بود که از ارسال پارازیت روی کشتیهای تجاری که از تنگه هرمز میگذرند، خودداری کند.
گزارشهایی از پاییز ۲۰۲۳ نشان میدهد که هواپیماهای مسافربری در حال عبور از حریم هوایی ایران دچار اسپوفینگ جیپیاس شدهاند.
به گفته نهادهای رصد هوانوردی، بر اثر این مداخله جدی، دستکم ۲۰ هواپیمای مسافربری و خصوصی از مسیر خارج شدند.
در این عملیات سیگنالهای جعلی از ایستگاههای زمینی پخش میشدند و آنقدر قوی بودند که سیگنالهای واقعی جیپیاس را تحتالشعاع قرار دادند.
این اسپوفینگها طوری طراحی شده بودند که خلبانها تا مدتی متوجه انحراف خود از مسیر نمیشدند.در یکی از موارد، خدمه یک بوئینگ ۷۷۷ که بهشدت از مسیر منحرف شده بود، از برج مراقبت بغداد پرسید: «الان کجاییم و ساعت چنده؟»
عملیات تسخیر پهپاد آمریکایی با اسپوفینگ در سال ۲۰۱۱
در دسامبر ۲۰۱۱، جمهوری اسلامی اعلام کرد که یک پهپاد پیشرفته جاسوسی آمریکا آر-کیو سنتینال ۱۷۰، را با دستکاری سیگنال جیپیاس به زمین نشانده است.
مقامهای تهران گفتند با «اسپوفینگ» سیگنال جیپیاس پهپاد، آن را فریب دادهاند تا در خاک ایران فرود بیاید.
مقامهای آمریکایی علت را نقص فنی عنوان کردند، اما سالم بودن کامل پهپاد و فرود بیحادثه آن تا حدی به ادعای ایران اعتبار بخشید.
یک هفته بعد باراک اوباما، رییسجمهوری وقت آمریکا، از جمهوری اسلامی خواست تا این پهپاد را پس بدهد. اتفاقی که هرگز نیافتاد.
جمهوری اسلامی در سالهای بعد با الهام از آنچه در این نبرد الکترونیک بدست آورده بود، برای ساخت مدلهای مشابه تلاش کرد.
مدل بازسازی شده پهپاد پیشرفته جاسوسی آمریکا آر-کیو سنتینال ۱۷۰
از سیستم ناوبری جیپیاس چه میدانیم؟
سامانه موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) متعلق به دولت ایالات متحده آمریکاست و از سوی نیروی فضایی وابسته به وزارت دفاع این کشور اداره میشود.
مدیریت این منظومه ماهوارهای در اختیار مرکز کنترل نیروی فضایی آمریکا واقع در پایگاه نیروی فضایی شریور در ایالت کلرادو است.
جیپیاس از یک شبکه ماهوارهای در مدار میانی زمین (MEO) در فاصله ۲۰ تا ۳۵ هزار کیلومتری استفاده میکند.
این سامانه برای عملکرد پایه خود به حداقل ۲۴ ماهواره فعال در شش صفحه مداری (هر صفحه شامل چهار ماهواره) در ارتفاع بیش از ۲۰ هزار کیلومتری از سطح زمین طراحی شده است تا در هر زمان، دستکم چهار ماهواره از هر نقطه روی زمین قابل مشاهده باشند.
سیگنالهای جیپیاس بهطور جهانی برای همه کشورها و کاربران در دسترساند، اما کنترل کامل زیرساختها، ماهوارهها و تنظیمات سیگنال در دست ارتش آمریکا است.
چنین قابلیتی باعث شده کشورهایی همچون چین، روسیه و حتی ایران، از اتکا به جیپیاس به عنوان وابستگی ناامن به یک ابزار کلیدی که در کنترل «دشمن» است، یاد کنند.
کشورهای دارای سامانه مستقل ناوبری ماهوارهای جهانی
اتحادیه اروپا، سامانه ناوبری گالیلئو (Galileo) را با کنترل غیرنظامی طراحی کرده که خدمات جهانی با دقت بالا ارائه میدهد. تا اوایل دهه ۲۰۲۰، این سامانه صاحب ۲۴ ماهواره عملیاتی (بهعلاوه ذخیرهها) در مدار شده و در حال دستیابی به ظرفیت کامل عملیاتی است.
روسیه دارای یک سامانه ناوبری به نام گلوناس (GLONASS) است که با بیش از ۲۴ ماهواره، پوشش جهانی فراهم میکند.
چین یک سامانه ناوبری ماهوارهای به نام بیدو (BeiDou) را از سال ۲۰۲۰ در سطح جهانی فعال کرده است که اکنون ۳۵ ماهواره دارد. خدمات غیرنظامی این سامانه رایگان و آزاد است اما خدمات رمزنگاریشده نظامی نیز ارائه میدهد.
علاوه بر این سامانهها، هند یک سامانه ناوبری منطقهای با نام ناویک (NavIC) شامل هفت ماهواره ساخته و میتواند مناطق اطراف این کشور را تا شعاع تقریبی هزار و ۵۰۰ کیلومتر پوشش میدهد.
ژاپن نیز یک سامانه منطقهای با چهار ماهواره به نام «سامانه شبه-سمتالراسی» (QZSS) طراحی کرده که بهعنوان یک سامانه تقویتی عمل کند.
بیدو، سامانه مکانیابی چینی
آیا نشانهای از تلاش ایران برای استفاده از سامانههای جایگزین همچون بیدو وجود دارد؟
محمد کشاورز زاده، سفیر جمهوری اسلامی ایران در پکن اسفند ۱۳۹۹ اعلام کرده بود که چین سیستم موقعیتیاب جهانی جدید خود با نام بیدو را در اختیار ایران قرار خواهد داد.
مرکز بلفر هاروارد، همان سال در گزارشی نوشت ایران از سال ۱۳۹۴ با چین تفاهمنامهای درباره سامانه بیدو امضا کرده که شامل ایستگاههای زمینی و مرکز داده فضایی است، اما تا زمان تنظیم گزارش، شواهد دقیقی از استفاده ایران از این سامانه منتشر نشده است.
حتی احسان چیتساز، معاون وزیر ارتباطات، ۲۱ روز پس از پایان جنگ ۱۲ روزه، سهشنبه ۲۳ تیر از تدوین برنامهای برای انتقال خدمات مکانیابی از جیپیاس به سامانه ماهوارهای بیدو چین خبر داد و تاکید کرد که در جریان مذاکرات ایران و چین، یکی از محورهای اصلی توافق، بهرهگیری از ظرفیت این منظومه چینی برای موقعیتیابی دقیق در ایران بوده است.
به گفته چیت ساز، جمهوری اسلامی در حال تدوین برنامهای است تا بخشی از خدمات مکانمحور کشور – در حملونقل، کشاورزی، اینترنت اشیا – بهتدریج از جیپیاس به سمت بیدو مهاجرت کند.»
در نبود اطلاعات موثق نمیتوان گمانهزنی دقیقی انجام داد، اما این احتمال وجود دارد که تهران برخی از تجهیزات نظامی به ویژه موشکی خود را مستقل از جیپیاس و وابسته به بیدو بهروزرسانی کرده باشد.
موانع جایگزین کردن جیپیاس با سامانههای دیگر چیست؟
هر کشوری با کنار گذاشتن جیپیاس، از اکوسیستم جهانی آن جدا میشود. اپلیکیشنها، پلتفرمها و سرویسها بر پایه جیپیاس طراحی شدهاند و نبود آن به منزله انزوای تکنولوژیک و کاهش بهرهوری است.
استفاده از سامانه یک کشور شریک، مانند بیدو چینی، مستلزم سرمایه گذاری بر روی تجهیز گسترده «سامانه ناوبری بلندمدت پیشرفته» (eLoran) و زیرساختهایی بر روی زمین است؛ فرایندی پر هزینه و زمانبر.
برای کاربران غیرنظامی، مانند گوشیهای هوشمند، سیستمهای ناوبری خودرو، ناوگان هوایی و دریایی نیز نیاز به تغییرات گسترده سختافزاری وجود دارد و این به معنای یارانه دادن یا اجبار تولیدکنندگان به تغییر محصولات است.
قطع ناگهانی جیپیاس برای مردم عادی پیامدهای فوری و گستردهای دارد، چرا که بسیاری از خدمات روزمره مانند مسیریابی، تاکسیهای اینترنتی، سفارش غذا و اپلیکیشنهای مکانمحور بهطور مستقیم به این سامانه وابستهاند.
قطع جیپیاس بدون جایگزین مناسب، زندگی روزمره کاربران را مختل میکند؛ مسیریابی، تماسهای اضطراری و خدمات آنلاین دچار اختلال میشوند و نارضایتی عمومی افزایش مییابد و صنایع حیاتی مانند هواپیمایی، حملونقل، برق و مخابرات با تاخیر، خطا یا توقف سرویس روبهرو میشوند.