مروری بر تحولات تنشهای منطقهای و مذاکرات تهران و واشینگتن
تنشهای میان تهران و واشینگتن و صحبتها از مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران، همزمان با سفر دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا به خاورمیانه ادامه یافت.
ترامپ که از صبح ۲۳ اردیبهشت سفر چهار روزه خود به کشورهای خاورمیانه را با حضور در ریاض آغاز کرد، شامگاه سهشنبه جمهوری اسلامی را به «سوءمدیریت گسترده»، «فساد ساختاری» و «تخریب منطقه» متهم کرد و در عینحال گفت مایل است «مسیر جدید و بهتری» را به ایران پیشنهاد دهد.
او بار دیگر تاکید کرد که میخواهد با ایران به توافق برسد، اما اگر رهبر جمهوری اسلامی «شاخه زیتون را رد کند»، آمریکا گزینهای جز فشار حداکثری بر آنها نخواهد داشت و همه اقدامات لازم را انجام میدهد تا ایران هرگز به سلاح هستهای نرسد.
همزمان با این سخنان، وزارت خارجه آمریکا یک شبکه حملونقل دریایی را که میلیونها بشکه نفت ایران را به چین منتقل کرده، تحریم کرد.
وزارت خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به تحریمهای جدید اعلام کرد این اقدامات با روند مذاکرات مغایرت دارد و واشینگتن نباید پیامهای متناقض ارسال کند.
اسماعیل بقائی، سخنگوی این وزارتخانه هم گفت تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران «سازنده نیست» و به روند مذاکرات کمکی نمیکند.
بقائی همچنین با تاکید بر این که «بحث توقف برنامه هستهای مطرح نیست»، گفت بدون دریافت تعهدات مشخص، توافق حاصل نخواهد شد.
از سوی دیگر، مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم، با اشاره به اینکه گفتوگوها با آمریکا «در هماهنگی کامل» با خامنهای است، گفت جمهوری اسلامی در این مذاکرات از اصول خود عقبنشینی نمیکند، اما در عین حال تنش هم نمیخواهد.
مجید تختروانچی، معاون عباس عراقچی نیز در سخنانی گفت جمهوری اسلامی در مذاکره با آمریکا، حاضر شده برای دورهای، محدودیتهایی را در ارتباط با سطح و ظرفیت غنیسازی خود بپذیرد.
مشروح تحولات مربوط به مذاکرات و تنشهای میان تهران و واشینگتن در ۲۳ اردیبهشت را اینجا بخوانید.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، از صبح سهشنبه ۲۳ اردیبهشت سفر چهار روزه خود به کشورهای خاورمیانه را با حضور در ریاض، پایتخت عربستان سعودی، آغاز کرد.
نخستین روز از سفر او، با مراسم رسمی باشکوه ریاض و قراردادهای تجاری همراه بود.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، با صرفنظر از پروتکلهای طولانیمدت دیدار با سران که معمولا از سوی استاندار ریاض انجام میشود، با حضور در باند فرودگاه ترمینال سلطنتی، شخصا از ترامپ استقبال کرد.
در ادامه روز، آمریکا و عربستان سعودی قرارداد اقتصادی راهبری و چندین تفاهمنامه همکاری در زمینههای دفاعی، امنیتی، انرژی، فضایی، پزشکی و موارد دیگر امضا کردند.
قراردادهای این دو شامل تعهد عربستان سعودی به سرمایهگذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری در ایالات متحده و فروش ۱۴۲ میلیارد دلاری تسلیحات آمریکایی به ریاض بود.
ترامپ در سخنرانی خود در ریاض، درباره ایران هم صحبت و جمهوری اسلامی را به «سوءمدیریت گسترده»، «فساد ساختاری» و «تخریب منطقه» متهم کرد.
بخشی دیگر از مهمترین سخنان ترامپ در ریاض، وعده او برای لغو تحریمهای آمریکا علیه سوریه بود؛ خبری که باعث شد شماری از شهروندان سوری در شهرهای مختلف به خیابانها بروند و شادی کنند.
اسرائیل، بهعنوان متحد کلیدی آمریکا، با لغو تحریمهای سوریه مخالفت کرده است، اما ترامپ گفت که ولیعهد عربستان سعودی و رییسجمهوری ترکیه که هر دو روابط نزدیکی با رییسجمهوری آمریکا دارند، او را به این تصمیم تشویق کردهاند.
بر اساس گزارش رسانهها، ترامپ همچنین پذیرفته که با احمد الشرع، رییسجمهوری دوره انتقالی سوریه که برای شرکت در نشستهای شورای همکاری خلیج فارس به ریاض رفته است، دیداری کوتاه داشته باشد.
تحولات مربوط به تحولات سفر ترامپ به خاورمیانه در سهشنبه ۲۳ اردیبهشت را اینجا بخواند.
حسین شریعتمداری، نماینده خامنهای در روزنامه کیهان در واکنش به سخنان دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، در عربستان، ادامه مذاکرات با آمریکا، را «نادیده گرفتن اقتدار» حکومت ایران عنوان کرد.
به گفته او، «کمترین انتظار از مسئولان» این است که «رسما اعلام کنند مادام که ترامپ از نظام و مردم ایران عذرخواهی نکرده است، به مذاکرات ادامه نخواهند داد.»
شریعتمداری افزود: «ترامپ با چه زبانی باید اعلام کند که مذاکره را به بازی گرفته است تا باورمان شود؟»
علی مطهری، نماینده پیشین مجلس، با اشاره به آنچه «موفقیتآمیز بودن دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا» خواند گفت: «آنان از موضع خود عقبنشینی کردند.»
به گفته نایبرییس مجلس دهم، مقامهای آمریکایی «به نوعی آنچه که پای میز مذاکره بیان میکنند، غیر از آن چیزی است که در مصاحبهها و رسانهها بیان میشود.»
او همچنین گفت در صورت برچیده شدن غنیسازی در ایران، آمریکاییها «هر لحظه که بخواهند مانع دریافت سوخت هستهای توسط ایران خواهند شد.»
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، در مصاحبه با فاکسنیوز، در پاسخ به پرسشی درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی گفت نمیخواهد ایران سلاح هستهای داشته باشد.
او افزود: «در زمان من آنها پول نداشتند، نه برای حماس و نه حزبالله.»
گفتوگوی رییسجمهوری آمریکا با شان هنتی، مجری فاکس نیوز، هنگام سفرش به خاورمیانه در هواپیمای ایرفورس وان انجام شد.
در ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، وکیل امیرحسین مقصودلو، مشهور به تتلو، اعلام کرد که «با پذیرش درخواست اعاده دادرسی از سوی رییس قوه قضاییه، حکم اعدام موکلش فعلا متوقف شده و پرونده وارد مرحله بررسی مجدد شده است».
این خبر، که ابتدا بهشکلی غیررسمی و همراه با شایعات ضدونقیض منتشر شد، اکنون به یکی از پرسروصداترین موضوعات حقوقی-فرهنگی سال بدل شده است.
پروندهای با ابعاد چندلایه ماجرا از آذر ۱۴۰۲ آغاز شد؛ تتلو که در ترکیه اقامت داشت، ابتدا از بازگشت به ایران سخن گفت و تلاش کرد به کشور بازگردد، اما اجازه پرواز نیافت. سرانجام طی سازوکاری که کاملا مشخص نشد، در ۱۵ آذر، از سوی پلیس ترکیه در مرز بازرگان تحویل جمهوری اسلامی داده شدو تتلو از آن زمان در بازداشت به سر میبرد. به احتمال قوی، پلیس ترکیه او را به ماموران وزارت اطلاعات تحویل داد.
اتهامات مطرحشده علیه او، بر اساس گزارشهای رسانههای رسمی و کیفرخواست اولیه، شامل موارد زیر بود:
سبالنبی (توهین به پیامبر اسلام)؛
تبلیغ علیه نظام؛
تشویق به فساد و فحشا؛
تولید محتوای مستهجن و راهاندازی قمارخانهٔ مجازی.
درمیان این اتهامها، خطرناکترین، سبّالنبی بود. طبق ماده ۲۶۲ قانون مجازات اسلامی، هر کس به پیامبر اسلام دشنام دهد یا نسبت ناروا بدهد، به اعدام محکوم میشود. اما اگر ثابت شود که توهین عمدی نبوده (مثلا از روی عصبانیت یا نقل قول بوده)، ممکن است از مجازات اعدام نجات یابد. وکلای تتلو مدعیاند که او در دادگاه بدوی از اتهام سبالنبی تبرئه شده بود و صدور مجدد حکم اعدام، نتیجه «بازتعریف غیرحقوقی» از مصادیق توهین است.
تناقض در اطلاعرسانی رسانههای حکومتی روزنامه جامجم، ارگان رسمی صداوسیمای جمهوری اسلامی، نخستین رسانهای بود که از صدور حکم اعدام تتلو خبر داد. اما تنها ۴۸ ساعت بعد، خبرگزاری فارس - نزدیک به سپاه پاسداران - این خبر را تکذیب کرد.
در نهایت، اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضاییه، در یک نشست خبری، رسما صدور حکم اعدام را تایید کرد و گفت: «در کنار حبس، حکم اعدام نیز در پرونده صادر شده، اما قابلیت بررسی مجدد وجود دارد.»
افکار عمومی و حکم اعدام در پی انتشار این اخبار، شبکههای اجتماعی با موجی بیسابقه مواجه شدند. هشتگ #اعدام_نکنید که پیشتر در پروندههای نوید افکاری، مصطفی صالحی و سه متهم اعتراضات آبان ۹۸ ترند شده بود، اینبار حول چهرهای جنجالیتر و پیچیدهتر بالا گرفت.
واضح بود که طرفداران تتلو از این حکم عصبانی و ناراحت بودند و تلاش داشتند با استفاده از شبکههای اجتماعی زندگیاش را نجات دهند.
در کنار کاربران عادی، برخی چهرههای شناختهشده نیز واکنش نشان دادند. این اواخر، مهدی طارمی، بازیکن تیم ملی فوتبال ایران، در یک استوری اینستاگرام نوشت: «اعدام نکنید. اعدام راهحل نیست.»
واکنش طارمی و اعتراضش به قوه قضاییه جمهوری اسلامی از این نظر اهمیت داشت که او کمتر پیش میآمد اعتراضی به سیاستهای جمهوری اسلامی بکند. طارمی طی خیزش مردمی زن، زندگی، آزادی و پسلرزههای آن - که به حضور تیم ملی فوتبال در جام جهانی هم کشید - با مردم همراهی نشان نداده بود.
هادی چوپان، قهرمان مسترالمپیا، نیز با انتشار تصویری از مقامات خواست تا «راههای انسانیتری برای برخورد با اشتباهات اجتماعی و فرهنگی» بیابند.
ورود طرفداران مشهور و معروف تتلو به میدان، جهت نجات جانش، نشان از جدیت ماجرا و حکم اعدامش داشت.
این در حالی بود که گروهی از همان ابتدا اعتقاد داشتند که امیر تتلو هرگز اعدام نخواهد شد و حکومت از حساسیت خبر اعدام هنرمند محبوب و پرطرفداری مثل او برای انحراف افکارعمومی از موضوعات مهمتر خبری استفاده ابزاری میکند.
تتلو؛ قربانی یا محصول حکومتی؟ امیر تتلو، فارغ از جنجالهای شخصی و محتوای آثارش، چهرهای است که بارها در خدمت روایتهای رسمی نظام قرار گرفته است؛ از اجرای آهنگ «انرژی هستهای» بر عرشه ناو جنگی ارتش تا ثبت عکسهای تبلیغاتی با چهرههای امنیتی نظیر ابراهیم رئیسی.
آنچه امروز در قالب یک پرونده کیفری دنبال میشود، دیروز بخشی از پروژه «جذب و هدایت هنرمندان» بهشمار میرفت.
او اکنون در مرکز تعارضی ایستاده که نه فقط درباره او، بلکه درباره سیاست فرهنگی و کیفری حاکم بر کشور سخن میگوید. چرا چهرهای که روزی با حمایت نهادهای رسمی رشد یافت، حالا به تهدیدی بدل شده است؟ چرا برخورد قضایی با چنین چهرههایی تا مرز اعدام پیش میرود، اما فسادهای کلان اقتصادی با احکام سبک یا تعلیقی مواجه میشوند؟
بحران اعتماد عمومی به عدالت در ایران
پرونده تتلو، تنها یک پرونده حقوقی نیست، بلکه بازتاب بحرانی عمیقتر است: بحران اعتماد عمومی به عدالت.
قوه قضاییه متهم است به اجرای گزینشی قانون، رسانهها به انتشار اخبار دستچینشده، و نظام سیاسی به استفاده ابزاری از چهرههای هنری و فرهنگی.
از یکسو، مردم سالهاست شاهد صدور احکام اعدام برای متهمانی هستند که روند دادرسیشان مبهم و پرسشبرانگیز است؛ از سوی دیگر، اختلاسگران و دزدان بیتالمال، با لابیهای امنیتی از مجازات میگریزند.
این پرسش همچنان مطرح است که آیا واقعا حکمی که برای این فرد صادر شده، با نوع و ابعاد اتهاماتش تناسب دارد؟ در شرایطی که متهمان پروندههای کلان فساد اقتصادی، همچون بابک زنجانی، بهرغم گستردگی تخلفاتشان، یا آزاد میشوند یا از اعدام نجات مییابند، چرا در این پرونده، حکم صادره بیش از آنکه بر پایهی قانون باشد، بازتابی از خشم و عصبانیت حاکمیت تلقی میشود؟
افزون بر این، شماری از منتقدان و کاربران شبکههای اجتماعی، نه بر مبنای شواهد حقوقی، بلکه صرفا از سر خشم شخصی، خواهان اشد مجازات برای تتلو شدند؛ گویی دادگاه به میدان تسویهحسابهای عاطفی و واکنشهای احساسی بدل شده است.
در چنین فضایی، پرسش از اعتبار روند دادرسی و استقلال دستگاه قضایی، نهتنها مشروع، بلکه ضروری است.
«استثناء رسانهای» و تقویت «قاعده خاموش»
حکم اعدام تتلو متوقف شده، اما هنوز لغو نشده است. او همچنان در زندان تهران بزرگ، در حال گذراندن بخشهایی از حکم حبس خود است. برخی وکلا احتمال اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری (اعاده دادرسی به دستور رئیس قوه قضاییه) را مطرح کردهاند.
اما آنچه اهمیت دارد، تنها نتیجه نهایی این پرونده نیست، بلکه زمینهسازی برای گفتوگویی ملی پیرامون این است که آیا هرگز بازنگری در مشروعیت و اثربخشی مجازات اعدام، در ایران ممکن است؟ این شاید امروز ممکن نباشد.
تتلو هم تنها ممکن است که اعدام نشود.
اما اگر این پرونده منجر به شفافسازی روندهای قضایی و بازاندیشی در سیاست کیفری نشود، این «استثناء رسانهای»، تنها بار دیگر به تقویت «قاعده خاموش» میانجامد.