پزشکیان: سال آینده با کمبود شدید آب در تهران مواجه خواهیم شد

مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم، با اشاره به وجود مشکلات گسترده در مدیریت پایتخت، هشدار داد که استان تهران سال آینده با کمبود شدید آب مواجه خواهد شد.

مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم، با اشاره به وجود مشکلات گسترده در مدیریت پایتخت، هشدار داد که استان تهران سال آینده با کمبود شدید آب مواجه خواهد شد.
پزشکیان شنبه ۲۵ اسفند در جلسه شورای برنامهریزی و توسعه استان تهران گفت بارندگیها کم بوده و اگر نتوان این روند را مدیریت کرد، تهران در سال ۱۴۰۴ با «ناترازی» (کمبود) شدید در حوزه آب مواجه خواهد شد.
مقامهای جمهوری اسلامی برای توصیف کسری شدید در حوزه آب، برق، گاز و انرژی از واژه «ناترازی» استفاده میکنند.
پزشکیان در ادامه این جلسه گفت با شکل توسعه کنونی تهران، دیگر امکان زندگی در آن وجود ندارد و افزود: «تهران را که نمیشود با تانکر آب داد.»
احد وظیفه، رییس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی، ۲۱ اسفند از کاهش بیش از ۴۰ درصدی بارندگی سال جاری در استان تهران نسبت به متوسط بلندمدت خبر داد و گفت به احتمال زیاد آب استان تهران در تابستان سال بعد جیرهبندی خواهد شد.
آب استان تهران عمدتا از طریق بارندگی، ذخیره برف در بالادست و منابع زیرزمینی تامین میشود اما برداشتهای شدید از منابع آب زیرزمینی در دهههای اخیر باعث شده که سفرههای زیرزمینی تهران سال به سال خالیتر شوند که این امر علاوه بر خشکسالی و کمبود آب، بحران فرونشست را هم به دنبال داشته است.
این مشکل علاوه بر تهران در دیگر نقاط کشور نیز وجود دارد و برخی کارشناسان میگویند ذخیره هزار ساله آبهای زیرزمینی ایران در سه دهه اخیر مصرف شده است.
پزشکیان با اشاره به موضوع فرونشست گفت که منطقه ورامین ۳۶ سانتیمتر فرونشست دارد و افزود: «در خارج از کشور برای سه سانتیمتر فرونشست، جلسه اضطراری تشکیل میدهند.»
او در ادامه گفت: «اگر کمی با دقت به آینده نگاه کنیم، میبینیم که اوضاع خیلی خطرناک است. مخازن زیر پای خود را از دست دادهایم و خطر بیخ گوش ماست.»
پیش از این و در ۲۰ اسفند، محمد آقامیری، رییس کمیته عمران شورای شهر تهران از خطر جدی فرونشست در هشت منطقه پایتخت خبر داده و گفته بود فرونشست به برخی از مناطق نفوذ کرده و در حال پیشروی به سمت مرکز شهر تهران است.
طی سالهای گذشته گزارشهای زیادی در خصوص بحران فرونشست در تهران و دیگر شهرهای ایران منتشر شده است.
۱۴ دی ماه، سایت دیدهبان ایران در گزارشی از وضعیت فرونشست در کشور نوشت که خطر فرونشست، هشت فرودگاه را تهدید میکند و حدود ۱۴ میلیون نفر یعنی یکپنجم جمعیت ایران متاثر از فرونشست شدید هستند.

روزنامه اعتماد ۲۵ اسفند در گزارشی هشدار داد سال ۱۴۰۴، سال بحران آب و انرژی است و نوشت که اگرچه در چند سال گذشته نیز برخی شهرهای کشور از جمله تهران با کمبود برق، گاز و آب مواجه بودهاند اما به نظر میرسد تمام بحرانهایی که تاکنون وجود داشته، در برابر بحرانی که در پیش است، بیشتر شبیه شوخی بوده باشند.
پزشکیان در سخنان تازه خود از نبود برق در کارخانهها با عنوان «کمبود وحشتناک» یاد کرد و گفت: «اگر یک مقدار مراقبت نمیکردیم زمستان باید گاز خانهها را قطع میکردیم.»
او گفت مشکل ناترازیها را باید «با استفاده از تخصص دانشگاهیان» حل کرد و افزود که با «دستور و بگیر و ببند»، مشکل حل نمیشود.

با اینکه فروشندگان آجیل و خشکبار از افزایش ۵۰ تا ۷۰ درصدی قیمت «آجیل شب عید» میگویند، اتحادیه صنف فروشندگان آجیل و خشکبار تهران میگوید افزایش قیمت آجیل تنها ۲۰ تا ۲۵ درصد بوده است. از طرفی، اتاق اصناف ایران تایید کرده است که مردم دیگر قدرت خرید آجیل را ندارند.
رسانههای داخلی در گزارشهای خود از بازار شب عید، تاکید کردند برخلاف سالهای گذشته که در آستانه نوروز بازار آجیل رونق داشت، امسال بسیاری از فروشندگان از کاهش شدید مشتریان گلایه دارند. قدرت خرید مردم بهقدری کاهش یافته که بسیاری از خانوارها ترجیح میدهند آجیل را از سبد خرید خود حذف کنند.
این موضوع را مخاطبان ایراناینترنشنال نیز تایید کردهاند. آنها با اشاره به حقوق و دستمزد ناچیز خود، به شرایطی که آن را «خیلی اسفناک» توصیف کردهاند پرداخته و میگویند که مردم دیگر توان خرید ندارند و نوروز امسال برای بیشتر شهروندان، همراه با استرس و نداری است.
آجیل کالای ضروری خانوارهای ایرانی نیست. به گفته رییس اتحادیه بنکداران مواد غذایی، قیمت اقلام ضروری خانوارها تا ۱۰۰ درصد افزایش یافته است و این در حالی است که سطح دستمزد نسبت به سال گذشته ۳۵ درصد افزایش داشته است. کسری بودجهای که به خانوارها تحمیل شده، از دلایل خلوت بودن بازار شب عید است.
با اینکه اتحادیه صنف فروشندگان آجیل و خشکبار تهران، افزایش قیمت آجیل را تنها ۲۰ تا ۲۵ درصد میداند، گزارشهای میدانی نشان میدهد قیمت آجیل نظیر سایر اقلام در اسفند سال ۱۴۰۳ نسبت به اسفند سال ۱۴۰۲، تقریبا دو برابر شده است.

بیشتر بخوانید: گزارشی از سوپرمارکتهای ایران؛ انفجار قیمتها و سقوط شهروندان به دهکهای پایینتر
بر اساس گزارشی که فرارو منتشر کرده است، در سطح تهران، قیمت هر کیلوگرم پسته شور یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، هر کیلوگرم بادام شور یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان، هر کیلوگرم بادام هندی یک میلیون و ۲۸۰ هزار تومان، هر کیلوگرم آجیل چهار مغز شور یک میلیون و ۵۰۰ هزار و تومان، هر کیلوگرم تخمه کدو ۴۰۰ هزار تومان، هر کیلوگرم تخمه ژاپنی ۳۹۰ هزار تومان و هر کیلوگرم مغز فندق خام بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به فروش میرسد.
به جز پسته و انواع تخمه، سایر خشکبار مورد استفاده در آجیل نوروز نظیر بادام هندی، فندق، بادام و برخی موارد دیگر وارداتی هستند؛ هرچند در مواردی مشابه داخلی هم وجود دارد، نظیر بادام درختی.
نوسانات ارزی و افزایش قیمت دلار از جمله مهمترین عوامل گران شدن آجیل در آستانه نوروز امسال هستند. از سوی دیگر، کاهش تولید داخلی و افزایش هزینههایی مانند حمل و نقل، بستهبندی و انرژی نیز به گرانی آجیل دامن زده است.
علیرضا ارزانی ممقانی، رییس کارگروه آجیل و خشکبار اتاق اصناف ایران، در گفتوگو با جامجم، ضمن تایید افزایش قیمت آجیل، خلوتی بازارها را ناشی از کاهش قدرت خرید مردم دانست.
او گفت: «با توجه به قیمتهای فعلی، به نظر میرسد خرید آجیل و خشکبار برای مردم صرفه اقتصادی ندارد.»

رسانهها در آمریکا به نقل از منابع آگاه خبر دادهاند که دولت دونالد ترامپ در حال بررسی اعمال محدودیتهای گسترده سفر برای شهروندان دهها کشور است. براساس این گزارشها، در صورت عملی شدن این طرح، شهروندان ۱۰ کشور از جمله ایران بههیچوجه نخواهند توانست به ایالات متحده سفر کنند.
ابتدا روزنامه نیویورکتایمز خبر داد که دولت دونالد ترامپ در حال بررسی ممنوعیت گسترده سفر برای شهروندان ۴۳ کشور است، اقدامی که به گفته مقامات آگاهی که این روزنامه نامشان را اعلام نکرد، محدودتر از ممنوعیتهای اعمالشده در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ خواهد بود.
سپس رویترز گزارش داد این تصمیم هنوز نهایی نشده اما براساس یادداشتهایی که مشاهده کرده، محدودیتها برای شهروندان ۴۱ کشور در نظر گرفته شده است.
براساس این گزارشها، یک فهرست پیشنهادی که از سوی مقامات دیپلماتیک و امنیتی ایالات متحده تهیه شده، کشورها را به سه دسته تقسیم میکند:
🔴 فهرست قرمز شامل ۱۱ کشور است که شهروندان آنها بهطور کامل از ورود به ایالات متحده منع خواهند شد. این کشورها عبارتاند از: ایران، افغانستان، بوتان، کوبا، لیبی، کره شمالی، سومالی، سودان، سوریه، ونزوئلا و یمن.
🟠 فهرست نارنجی شامل ۱۰ کشور است که محدودیتهای شدیدی بر سفر شهروندان آنها اعمال میشود، اما ورود آنها بهطور کامل ممنوع نخواهد شد. بهعنوان مثال، مسافران تجاری ثروتمند از این کشورها ممکن است اجازه ورود به خاک آمریکا را داشته باشند، اما اغلب ویزاهای مهاجرتی و توریستی برای شهروندان این کشورها تعلیق خواهند شد. همچنین، مصاحبه حضوری برای دریافت ویزا برای اتباع این کشورها اجباری خواهد شد. در این فهرست نیز ۱۰ کشور بلاروس، اریتره، هائیتی، لائوس، میانمار، پاکستان، روسیه، سیرالئون، سودان جنوبی و ترکمنستان قرار دارند.
🟡 فهرست زرد شامل ۲۲ کشور است که به آنها ۶۰ روز فرصت داده میشود تا «نقصهای شناساییشده» را اصلاح کنند. در غیر این صورت، ممکن است به یکی از دو فهرست بالا منتقل شوند. این کشورها شامل آنگولا، آنتیگوا و باربودا، بنین، بورکینافاسو، کامبوج، کامرون، کیپ ورد، چاد، جمهوری کنگو، جمهوری دموکراتیک کنگو، دومینیکا، گینه استوایی، گامبیا، لیبریا، مالاوی، مالی، موریتانی، سنت کیتس و نویس، سنت لوسیا، سائوتومه و پرنسیپ، وانواتو و زیمبابوه میشود.
مقامهای آگاهی که با نیویورکتایمز و رویترز صحبت کردهاند و بهدلیل حساسیت موضوع نخواستهاند نامشان فاش شود، تاکید کردهاند که این فهرست هنوز قطعی و نهایی نشده و ممکن است تا زمان ارائه به کاخ سفید تغییراتی در آن ایجاد شود.
در حال حاضر، مقامات سفارتخانههای آمریکا، دفاتر منطقهای وزارت امور خارجه و متخصصان امنیتی از سایر نهادهای دولتی و اطلاعاتی در حال بررسی این پیشنویس هستند. این طرح هنوز نیازمند تایید مقامات ارشد دولت، از جمله مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا است.
تشابه با سیاستهای مهاجرتی قبلی ترامپ
این اقدام یادآور ممنوعیت سفر برای شهروندان برخی کشورها به ایالات متحده در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ است. در آن زمان ورود شهروندان هشت کشور از جمله ایران به ایالات متحده محدود شد. این سیاست چندین بار اصلاح شد و در نهایت دیوان عالی ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ آن را تایید کرد.
دستور اجرایی جدید ترامپ و تشدید غربالگری امنیتی
در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، ترامپ یک فرمان اجرایی جدید صادر کرد که بررسیهای امنیتی را برای ورود اتباع خارجی به آمریکا تشدید میکند.
این فرمان از اعضای کابینه خواسته است که تا ۲۱ مارس فهرستی از کشورهایی که باید سفر از آنها بهطور کامل یا جزئی تعلیق شود، ارائه دهند. این فهرست بر اساس این معیار اصلی تنظیم میشود که فرایندهای نظارتی و غربالگری مهاجرتی این کشورها «ناکافی» تلقی شده است.
ممنوعیت جدید بخشی از برنامه گستردهتری برای مهار مهاجرت است که ترامپ آن را از آغاز دومین دوره ریاستجمهوری خود در دستور کار قرار داده است.
او در یک سخنرانی در اکتبر ۲۰۲۳ اعلام کرده بود که قصد دارد محدودیتهایی را برای غزه، لیبی، سومالی، سوریه، یمن و «هر منطقه دیگری که تهدیدی برای امنیت آمریکا تلقی شود»، اعمال کند.
این سیاست میتواند تاثیرات گستردهای بر مهاجرت، روابط دیپلماتیک و اقتصاد کشورهای هدف داشته باشد.
منتقدان احتمالاً این اقدام را تبعیضآمیز و محدودکننده آزادیهای بینالمللی خواهند دانست. اما طرفداران ترامپ و سیاستهای مهاجرتی او، این محدودیتها را گامی ضروری برای حفظ امنیت ملی آمریکا توصیف خواهند کرد.
عدم شفافیت درباره سرنوشت دارندگان ویزا و گرین کارت
هنوز مشخص نیست که آیا افرادی که پیشتر ویزای ورود به آمریکا دریافت کردهاند، از این ممنوعیت معاف خواهند بود یا ویزاهای آنها نیز لغو خواهد شد. همچنین، وضعیت دارندگان گرین کارت که به آنها امکان اقامت دائم قانونی در آمریکا را میدهد، مشخص نیست.
یک نمونه مرتبط، لغو گرین کارت محمود خلیل، یک دانشجوی سابق دانشگاه کلمبیا است که متولد سوریه و فلسطینیتبار است. دولت آمریکا دلیل این اقدام را نقش خلیل در رهبری اعتراضات دانشگاهی علیه جنگ اسرائیل در غزه عنوان کرده و آن را رفتاری یهودستیزانه دانسته است. این اقدام بحثهای حقوقی جدیدی درباره پیامدهای ممنوعیتهای مهاجرتی ایجاد کرده است.
دلایل انتخاب برخی کشورها در فهرست و ابهامات موجود
نیویورکتایمز نوشته است برخی از کشورهایی که در فهرستهای قرمز و نارنجی قرار گرفتهاند، در ممنوعیتهای دوره اول ترامپ نیز حضور داشتند. این کشورها عمدتا مسلمان، فقیر و دارای دولتهای ضعیف یا فاسد هستند.
اما دلیل افزوده شدن برخی کشورها مانند بوتان به این فهرست مشخص نیست. این کشور کوچک میان چین و هند واقع شده است، در حالی که هیچیک از این دو کشور در فهرست ممنوعیتهای پیشنهادی قرار ندارند.
از سوی دیگر، ممنوعیت ورود شهروندان روسیه پرسشهای جدیدی را مطرح کرده است. در حالی که دولت روسیه به فساد شهرت دارد، اما ترامپ همواره تلاش کرده است سیاست خارجی آمریکا را در جهت روابط دوستانهتر با مسکو پیش ببرد.
تصمیم برای افزودن ونزوئلا نیز ممکن است بر بهبود روابط اخیر میان این کشور و ایالات متحده تاثیر بگذارد. این روابط برای سیاستهای مهاجرتی ترامپ، از جمله بازگرداندن مهاجران غیرقانونی ونزوئلایی، اهمیت دارد.
نوسان در سیاستها
جو بایدن، رییسجمهوری پیشین آمریکا، هنگامی که در ژانویه ۲۰۲۱، بهعنوان رییسجمهوری وارد کاخ سفید شد با صدور فرمانی این ممنوعیتها را لغو کرد و آنها را «لکهای سیاه بر وجدان ملی آمریکا» و «ناسازگار با سنت دیرینه آمریکا در استقبال از مردم با هر دین و عقیده» خواند.
اما ترامپ در دستور اجرایی اخیر خود تاکید کرده است که وضع این ممنوعیتها برای حفاظت از شهروندان آمریکایی ضروری است.
او میگوید که این سیاستها «از ورود افراد خارجی که قصد ارتکاب حملات تروریستی، تهدید امنیت ملی، ترویج ایدئولوژیهای نفرتانگیز یا سوءاستفاده از قوانین مهاجرتی آمریکا را دارند، جلوگیری خواهد کرد.»

بنیاد دفاع از دموکراسیها در گزارشی جامع و مفصل، با تشریح یک نقشه راه و استراتژی برای خلع سلاح هستهای جمهوری اسلامی، تاکید کرد خلع سلاح هستهای حکومت ایران تنها راه حفظ امنیت آمریکا و متحدانش است.
ارد کیتری، آندره آ استریکر، و بهنام بن طالبلو، نویسندگان این گزارش که جمعه ۲۴ اسفند منتشر شد، استدلال کردهاند که هرگونه توافق با جمهوری اسلامی باید از سطح خلع سلاح فراتر رود و به صورت قابل راستیآزمایی بر برچیدن کامل تواناییهای تهران در غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم و برنامه موشکی آن متمرکز شود.
در این گزارش با اشاره به اینکه خطر ناشی از برنامه هستهای تهران از «ایدئولوژی انقلابی» جمهوری اسلامی و «سیاست خارجی بیثباتکننده» آن جداییناپذیر است، گفته شده است: «برنامه موشکی جمهوری اسلامی، سابقه تهران در صدور تروریسم و تلاش آن برای جلوگیری از صلح در منطقه، ضرورت رسیدن به توافقی را ایجاد میکند که این تهدیدات درهم تنیده را مورد توجه قرار میدهد.»
تاریخچه برنامه هستهای ایران؛ از همکاریهای اولیه تا بحران بینالمللی
بر اساس گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها، برنامه هستهای ایران ریشه در همکاریهای اولیه این کشور با آمریکا در چارچوب پروژه "اتم برای صلح" در دهه ۱۹۵۰ دارد. اما پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، این برنامه دستخوش تغییرات گستردهای شد و ماهیت آن با ابهامات بسیاری همراه شد.
در سالهای بعد، تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به فناوری غنیسازی اورانیوم، تنشهای گستردهای را در سطح بینالمللی برانگیخت. در دهه ۲۰۰۰، گزارشهای اطلاعاتی و بررسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) نشان داد که حکومت ایران بهطور مخفیانه در حال توسعه برنامه هستهای خود است. این موضوع به وضع تحریمهای شدید اقتصادی و دیپلماتیک علیه این کشور منجر شد.
در سال ۲۰۱۵، توافق هستهای موسوم به برجام میان جمهوری اسلامی و قدرتهای جهانی منعقد شد که طی آن حکومت ایران در ازای رفع بخشی از تحریمها، محدودیتهایی را بر برنامه هستهای خود پذیرفت. اما در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ آمریکا را از این توافق خارج و تحریمهای شدیدی علیه حکومت ایران اعمال کرد. در پاسخ، جمهوری اسلامی نیز تعهدات خود را بهتدریج کاهش داد و سطح غنیسازی اورانیوم را افزایش داد.
وضعیت کنونی؛ ایران در آستانه توانمندی هستهای؟
در گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها تاکید شده است که جمهوری اسلامی در حال حاضر در موقعیتی قرار گرفته که بهعنوان یک کشور «آستانهای» شناخته میشود؛ به این معنا که این کشور دانش و مواد لازم برای تولید سلاح هستهای را در اختیار دارد، اما هنوز تصمیم سیاسی برای انجام این کار را اتخاذ نکرده است.
در حال حاضر، ایران دارای مقادیر زیادی اورانیوم غنیشده با خلوص ۶۰ درصد است که بهمیزان قابل توجهی از سقف تعیینشده در برجام (۳.۶۷ درصد) فراتر میرود. علاوه بر این، این کشور تعداد سانتریفیوژهای پیشرفته خود را در تأسیسات نطنز و فردو افزایش داده و همکاریهای خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهشدت محدود کرده است.
واکنشها و مواضع بینالمللی؛ آمریکا، اروپا، چین و روسیه در برابر ایران
در گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها مواضع بازیگران کلیدی در قبال برنامه هستهای جمهوری اسلامی متفاوت ارزیابی شده است:
تهدیدات و خطرات؛ آیا درگیری نظامی اجتنابناپذیر است؟
بنیاد دفاع از دموکراسیها در گزارش خود هشدار داده است که ادامه پیشروی جمهوری اسلامی در برنامه هستهای میتواند احتمال یک درگیری نظامی را افزایش دهد. اسرائیل طی ماههای اخیر بر شدت حملات لفظی خود علیه جمهوری اسلامی افزوده و انجام حملات پیشدستانه را در دستور کار قرار داده است. همزمان، آمریکا حضور نظامی خود در منطقه را تقویت و بهوضوح اعلام کرده که «همه گزینهها» برای مقابله با تهدید هستهای ایران روی میز است.
از سوی دیگر، جمهوری اسلامی نیز با آزمایشهای موشکی و افزایش همکاری با گروههای نیابتی خود در منطقه، نشان داده که در صورت اقدام نظامی علیه تاسیساتش، واکنشی سخت خواهد داشت. این وضعیت، احتمال وقوع یک درگیری گسترده را بیش از پیش افزایش داده است.
چالشهای دیپلماتیک و موانع خلع سلاح ایران
یکی از چالشهای کلیدی که در گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها به آن اشاره شده، نبود اعتماد متقابل میان جمهوری اسلامی و غرب است. تهران معتقد است که آمریکا در گذشته تعهدات خود را زیر پا گذاشته و نمیتوان به واشینگتن اعتماد کرد. در مقابل، کشورهای غربی بر این باورند که جمهوری اسلامی از مذاکرات بهعنوان تاکتیکی برای خرید زمان و پیشبرد برنامه هستهای خود استفاده میکند.
علاوه بر این، وضعیت داخلی ایران، از جمله بحران اقتصادی، اعتراضات اجتماعی و اختلافات درون حاکمیت، بر تصمیمات سیاست خارجی این کشور تاثیرگذار است. برخی تحلیلگران بر این باورند که جمهوری اسلامی ممکن است با ادامه بنبست کنونی، تلاش کند تا فشار بیشتری بر غرب وارد و امتیازات بیشتری در مذاکرات آتی کسب کند.
راهکارهای پیشنهادی برای مهار برنامه هستهای جمهوری اسلامی
در گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها چند راهکار برای مقابله با برنامه هستهای جمهوری اسلامی ارائه شده است، از جمله:
۱- افزایش فشار اقتصادی: تشدید تحریمها علیه نهادهای مرتبط با برنامه هستهای ایران و کاهش دسترسی این کشور به منابع مالی؛
۲- تقویت همکاریهای اطلاعاتی: بهبود هماهنگی میان سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و اروپا برای نظارت بر برنامه هستهای ایران؛
۳- افزایش حمایت از گروههای مخالف: کمک به گروههای مخالف و استفاده از نارضایتیهای داخلی برای افزایش فشار بر حکومت ایران؛
۴- اتخاذ موضع نظامی قاطع: اعلام آمادهباش برای اقدام نظامی در صورت عبور ایران از خطوط قرمز هستهای؛
۵- ایجاد یک ائتلاف جهانی: متحد کردن کشورهای غربی و منطقهای برای اعمال فشار هماهنگ بر ایران.
نتیجهگیری؛ آینده برنامه هستهای ایران چه خواهد شد؟
نویسندگان گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها در پایان تاکید کردهاند که جهان در نقطه حساسی از مقابله با تهدید هستهای حکومت ایران قرار دارد. در حالی که برخی تحلیلگران معتقدند هنوز امکان بازگشت به مسیر دیپلماسی وجود دارد، دیگران هشدار میدهند که زمان برای جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای رو به پایان است.
به باور نویسندگان، اینکه آیا جمهوری اسلامی تصمیم به ساخت سلاح هستهای خواهد گرفت یا نه، به تحولات سیاسی داخلی، فشارهای بینالمللی و میزان عزم کشورهای غربی برای جلوگیری از این مسئله بستگی دارد؛ با این حال، جامعه بینالمللی باید با اتخاذ یک رویکرد هماهنگ و قاطع، مانع از تبدیل جمهوری اسلامی به یک قدرت هستهای شود و از تشدید تنشها در منطقه جلوگیری کند.

وزارت خارجه آلمان در پاسخ به ایران اینترنشنال درباره احضار سفرای فرانسه، بریتانیا و آلمان در تهران، اعلام کرد هدف این کشور و متحدان اروپایی آن همچنان یافتن یک راهحل دیپلماتیک برای برنامه هستهای ایران است.
در پاسخ وزارت خارجه آلمان که جمعه به ایراناینترنشنال ارسال شد، تاکید شده قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل بهوضوح شرایطی را که در آن مکانیزم ماشه میتواند توسط کشورهای مشارکتکننده در برجام فعال شود، مشخص کرده است.
وزارت خارجه آلمان افزود سه کشور اروپایی و ایران در ماههای اخیر چندین بار دیدار داشتهاند و همچنان به تعامل خود ادامه خواهند داد.
وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز پنجشنبه اعلام کرد که در اعتراض به «سواستفاده» بریتانیا، فرانسه و آلمان با آمریکا از سازوکار شورای امنیت و برگزاری یک نشست درباره برنامه هستهای ایران، سفرای این کشورها به وزارت خارجه احضار شدند.
شورای امنیت سازمان ملل شامگاه ۲۲ اسفند در جلسهای غیرعلنی به موضوع افزایش میزان ذخایر اورانیوم غنیشده جمهوری اسلامی پرداخت.
در این نشست کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، با هشدار درباره اینکه گسترش مستمر برنامه هستهای جمهوری اسلامی با تعهدات تهران در تناقض است، درخواست این اتحادیه برای حل و فصل مسئله هستهای ایران از طریق دیپلماسی را تکرار کرد.
آلمان، بریتانیا و فرانسه تهدید کردهاند آمادهاند در صورتی که جمهوری اسلامی نگرانیها را در زمینه فعالیتهای هستهای خود برطرف نکند، مکانیسم ماشه را در شورای امنیت سازمان ملل فعال کنند و تمامی تحریمهای بهحالت تعلیق درآمده علیه ایران را بازگردانند.
نمایندگی آمریکا در سازمان ملل متحد نیز پس از این نشست غیرعلنی در بیانیهای تاکید کرد این شورا باید رفتار «گستاخانه» تهران در نقض تعهدات پادمانیاش را محکوم کند. هیات نمایندگی جمهوری اسلامی نیز تاکید کرده که تلاشهای آمریکا شکست خواهد خورد.
در پیشنویس بیانیه پایانی گروه۷ در روز جمعه نیز اعلام شده که «ایران هرگز نباید اجازه ساخت و دستیابی به سلاح هستهای را داشته باشد.»
سخنان مقامات ایران و روسیه درباره نشست سه جانبه در چین
همزمان با اظهارات مقامات غربی درباره برنامه اتمی ایران، معاونان وزارت خارجه جمهوری اسلامی، چین و روسیه، جمعه در نشستی در پکن درباره مساله هستهای تهران گفتوگو کردند.
در همین حال وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که در این نشست اقداماتی برای کاهش تنشهای تحمیلی بر برنامه هستهای ایران هماهنگ شد و سه کشور «بر غیرقابل قبول بودن تهدیدها و استفاده از زور علیه تاسیسات هستهای ایران تاکید کردند.»
وانگ یی، وزیر خارجه چین، با اشاره به آخرین تحولات درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی گفت: «اوضاع بار دیگر به یک مقطع حساس رسیده است.»
او برجام را «یک دستاورد مهم» خواند و تاکید کرد این توافق از طریق «مذاکره و گفتوگو» حاصل شده بود.
وانگ گفت مداخله «شتابزده» شورای امنیت درباره پرونده هستهای جمهوری اسلامی به ایجاد اعتماد کمکی نمیکند.
کاظم غریبآبادی، معاون بینالملل وزارت خارجه جمهوری اسلامی،نیز درباره نشست سه جانبه با چین و روسیه گفت که هرگونه مذاکرات و گفتوگوها با طرفین دیگر باید صرفا ناظر بر موضوع هستهای و رفع تحریمها باشد.
جمهوری اسلامی، چین و روسیه، در بیانیهای مشترک پس از نشست سهجانبه معاونان وزیران خارجهشان در پکن، اعلام کردند که فعالیت فنی بیطرفانه آژانس، نباید تضعیف شود.

چهار مقام ایرانی به خبرگزاری رویترز گفتند جمهوری اسلامی با وجود بیاعتمادی عمیق به ایالات متحده و بهویژه دونالد ترامپ، نگران است نارضایتی عمومی از مشکلات اقتصادی به اعتراضات گسترده تبدیل شود و علیرغم اظهارات تند، همین نگرانی ممکن است ایران را وادار به چانهزنی با ترامپ کند.
خبرگزاری رویترز جمعه به نقل از این چهار مقام ایرانی که نامشان فاش نشده، گزارش داد اگرچه بیاعتمادی عمیق جمهوری اسلامی به ایالات متحده، و بهویژه دونالد ترامپ رییسجمهور آمریکا وجود دارد، اما تهران به طور فزایندهای نگران است که افزایش خشم عمومی نسبت به مشکلات اقتصادی به اعتراضات گسترده تبدیل شود.
این مقامات گفتند به همین دلیل است که با وجود موضع تسلیمناپذیر و لفاظیهای سرسختانه رهبران جمهوری اسلامی در انظار عمومی، تمایلی عملگرایانه در دالانهای قدرت تهران برای دستیابی به توافق با واشینگتن وجود دارد.
آنها افزودند که نگرانیهای تهران با احیای سریع کارزار «فشار حداکثری» دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران و تحریمهای بیشتر و به زانو درآوردن اقتصاد شکننده ایران، تشدید شده است.
مسعود پزشکیان رییسجمهور، بارها وخامت اوضاع اقتصادی ایران را برجستهتر و چالشبرانگیزتر از وضعیت اقتصادی در دوران جنگ ایران و عراق دانسته و در ماه جاری به آخرین دور تحریمهای آمریکا علیه نفتکشهای حامل نفت ایران اشاره کرده است.
یکی از مقامات ایرانی که با رویترز صحبت کرده، گفت رهبران جمهوری اسلامی نگران این هستند که قطع همه راههای دیپلماتیک ممکن است نارضایتی داخلی علیه علی خامنهای را افزایش دهد که تصمیمگیرنده نهایی در جمهوری اسلامی است.
شامگاه پنجشنبه، اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی اعلام کرد پس از «ارزیابی و بررسیهای کامل» نامه دونالد ترامپ رییسجمهور آمریکا به خامنهای، در خصوص نحوه واکنش جمهوری اسلامی به آن، تصمیمگیری خواهد شد.
دونالد ترامپ، ۱۷ اسفندماه در مصاحبه با شبکه خبری فاکس بیزنس از ارسال نامهای به رهبر جمهوری اسلامی خبر داده بود.
در حالی که ترامپ گفته است برای مذاکره با تهران در زمینه توافق هستهای آماده است، خامنهای چهارشنبه در دیدار خود با جمعی از دانشجویان،با اشاره به ارسال نامه ترامپ، گفت این که رییسجمهور آمریکا میگوید ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم و دعوت به مذاکره میکند، «فریب افکار عمومی» دنیاست.
اما عراقچی پنجشنبه ۲۳ اسفند در گفتوگو با روزنامه ایران تاکید کرد که شیوه مذاکره غیرمستقیم، بارها در طول تاریخ اتفاق افتاده است. او گفت مذاکرات با اروپاییها و به موازات آن رایزنیهای نزدیک با روسیه و چین ادامه دارد.
مقصر اصلی خامنهای است
الکس وطنخواه، مدیر برنامه ایران در موسسه خاورمیانه، یک اندیشکده در واشینگتن به رویترز گفت که هیچ تردیدی وجود ندارد که فردی که از سال ۱۳۶۸ تاکنون مقام رهبری را برعهده داشته و بیشترین تصمیمگیری را در زمینه سیاست خارجی داشته، مقصر وضعیت جاری است.

پیشتر، اقتصاد ضعیف ایران خامنهای را وادار کرد تا از توافق هستهای منعقد شده با قدرتهای بزرگ در سال ۲۰۱۵ حمایت کند که منجر به لغو تحریمهای غرب و بهبود شرایط اقتصادی شد.
اما خروج آمریکا از این توافق موسوم به «برجام»، در دوران ریاستجمهوری اول ترامپ، بار دیگر اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داد.
علیرضا یوسفی، یک معلم ۴۲ ساله اصفهانی به رویترز گفت: «وضعیت هر روز بدتر میشود. من نمیتوانم اجاره خانهام را بپردازم، قبضهایم را پرداخت کنم یا برای فرزندانم لباس بخرم و تحریمهای بیشتر، بقا را غیرممکن میکند.»
یکی از مقامات بلندپایه ایرانی به رویترز گفت که چارهای جز دستیابی به توافق وجود ندارد و این امکان وجود دارد، اگرچه با توجه به بیاعتمادی جمهوری اسلامی به ترامپ پس از کنار گذاشتن توافق برجام، راه پیشرو پردستانداز خواهد بود.
بیشتر بخوانید: حسن روحانی: خامنهای ممکن است چند ماه دیگر موافق مذاکره شود
جمهوری اسلامی توانسته تا حد زیادی به دلیل خرید نفت ایران از سوی چین، از فروپاشی اقتصادی ایران جلوگیری کند.
بر اساس برآوردهای اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، صادرات نفت ایران پس از کنار گذاشتن آمریکا از توافق هستهای کاهش یافت، اما در دوران ریاستجمهوری جو بایدن بهبود یافت.
ایران در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ بیش از ۵۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته، زیرا راههایی برای دور زدن تحریمها پیدا کرده بود.
با این حال، اکنون عدم اطمینان در مورد پایداری صادرات نفت وجود دارد، زیرا سیاست فشار حداکثری ترامپ با هدف کاهش فروش نفت خام ایران با وضع تحریمهای متعدد بر نفتکشها و شرکتهای درگیر در تجارت نفت همراه شده است.
مهدی مصلحی، کارشناس بازار نفت در مورد دور جدید تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی و تاثیر آنها بر فروش نفت ایران به ایراناینترنشنال گفت که تقریبا جمهوری اسلامی دیگر هیچ مجرایی برای دور زدن ندارد و همینطور سیستم حمل و نقل دیگری برای انتقال نفت در دسترس ندارد.
جمهوری اسلامی همچنین با مجموعهای از بحرانهای دیگر مانند کمبود انرژی و آب، سقوط ارز، شکستهای نظامی در میان متحدان منطقهای و نگرانی فزاینده از حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران روبهرو است.
از زمان اعمال مجدد تحریمها در سال ۲۰۱۸، ریال ایران بیش از ۹۰ درصد ارزش خود را در برابر دلار کاهش داده است.





