دولت دونالد ترامپ اعلام کرد که پس از تیراندازی چهارشنبه در واشینگتن دیسی، «بازنگری کامل و دقیقی» در مورد تمام دارندگان گرینکارت از «کشورهایی که باعث نگرانی هستند» انجام خواهد داد.
در این ارتباط، دو مقام امنیت داخلی ایالات متحده به شبکه خبری سیبیاس گفتند که ۱۹ کشور در این فهرست قرار دارند.
آنها به نام کشورهای افغانستان، کوبا، هائیتی، ایران، سومالی، لیبی، سودان، یمن و ونزوئلا اشاره کردند.
در همین حال، جوزف ادلو، مدیر خدمات شهروندی و مهاجرت ایالات متحده، گفت که این اقدام به دستور رییسجمهوری آمریکا انجام میشود.

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به سوال خبرنگار ایراناینترنشنال گفت دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، بارها از جمله در مجمع عمومی سازمان ملل گفته است که ایالات متحده مسیر را برای گفتوگوی جدی و مستقیم باز گذاشته، حتی زمانی که ایران بهطور مستمر گفتوگو را رد کرده است.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اضافه کرد پیش از عملیات اخیر حمله به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی، ایران در حال انباشت اورانیوم با غنای بالا بدون هدف صلحآمیز معتبر بود و تنها کشوری است که بدون سلاح هستهای چنین سطحی تولید اورانیوم میکرده است.
سوال خبرنگار ایراناینترنشنال درباره اظهارات اخیر یک نماینده سابق مجلس جمهوری اسلامی بود که گفت مسعود پزشکیان با مجوز خامنهای پیامی را از طریق محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، برای دونالد ترامپ فرستاد و برای گفتوگوی بدون «شرط» اعلام آمادگی کرد. رویترز هم گزارش داده بود پزشکیان از بنسلمان خواست برای احیای مذاکرات متوقفشده هستهای پس از جنگ ۱۲ روزه، کمک کند.

علی رمضانی، دانشجوی زندانی سابق، روز پنجشنبه با انتشار تصاویری در شبکه اجتماعی لینکدین نوشت پس از بازداشت و محکومیت در ایران، امسال بهعنوان نخستین ایرانی موفق به کسب مدال طلا و کاپ قهرمانی المپیاد بینالمللی میکروالکترونیک ۲۰۲۵ شده است.
او همچنین نوشت که پرچم شیر و خورشید ایران را بر سکوی نخست برافراشته و این موفقیت را به دانشجویان ایرانی و جوانان آزادیخواه که جمهوری اسلامی آنها را از حق تحصیل محروم کرده، تقدیم میکند.
او در بخشی از پیام خود افزود وقتی بهدلیل راهاندازی دوباره و مدیریت نشریه امیرکبیر توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدم، با خود عهد کردم که هرگز مسیر آزادی، کرامت و حق تحصیل دانشجویان ایرانی را ترک نکنم.

پژوهشی تازه نشان میدهد تورم مزمن در ایران از مرز یک بحران اقتصادی فراتر رفته و به عاملی تعیینکننده در دگرگونی روابط اجتماعی، فرسایش اعتماد عمومی و گسترش احساس ناامنی روانی بدل شده است؛ تصویری که از بازتولید مستمر آسیبهای اجتماعی در سایه بیثباتی قیمتها حکایت دارد.
پژوهش جواد افشارکهن، محمدتقی سبزهای و اسماعیل بلالی، اعضای هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا همدان، به بررسی تاثیرات تورم طولانیمدت بر ساختار زندگی اجتماعی در ایران میپردازد و تصویری هشداردهنده از پیامدهای آن ترسیم میکند.
این مقاله در آخرین شماره دوفصلنامه «پژوهشهای جامعهشناسی معاصر» منتشر شده است.
به باور محققان، تورم در ایران دیگر تنها پدیدهای اقتصادی نیست و خود به «چرخه بازتولید مساله اجتماعی» بدل شده است.
این مطالعه با تکیه بر آمارهای رسمی و مرور دهها تحقیق داخلی و خارجی نشان میدهد پنج دهه تورم دورقمی در ایران نهتنها معیشت و آرامش روانی شهروندان را تحت فشار قرار داده، بلکه بهتدریج بنیانهای اعتماد اجتماعی، روابط جمعی و احساس امنیت شغلی را فرسوده کرده است.

ناامنی و بیثباتی؛ تجربه مشترک همگانی
پژوهشگران با استناد به دادههای بانک مرکزی یادآوری میکنند که از ابتدای دهه ۵۰ شمسی تا امروز، نرخ تورم سالانه در ایران تقریبا همواره دو رقمی بوده و در برخی سالها به مرز ۵۰ درصد رسیده است.
به گفته آنها، این روند طولانیمدت باعث شده تورم از یک شاخص صرفا اقتصادی فراتر رود و به یک «مخاطره اجتماعی» تبدیل شود.
در این مقاله آمده است که تورم «مهمترین اطلاعات» یک جامعه، یعنی قیمتها، را دستکاری میکند. بر همین اساس، وقتی مردم روزانه با قیمتهای متغیر مواجه هستند، احساس ناامنی و بیثباتی به تجربه مشترک همگانی بدل میشود و ابهام در زندگی روزمره گسترش مییابد.
این پژوهش بر پایه تحلیل نظری و اسنادی انجام گرفته و جامعه آماری آن، اقتصاد و جامعه ایران در چهار دهه اخیر است.
در این بازه زمانی، نرخهای سالانه تورم از میانه دهه ۱۳۵۰ تا سالهای پس از ۱۴۰۰ گردآوری شده و در کنار شاخصهایی مانند فقر، جرم و دیگر آسیبهای اجتماعی قرار گرفته است.
از سفره خانواده تا سرمایه اجتماعی
محققان با مرور پژوهشهای میدانی پیشین تاکید کردند تورم تنها سفره خانوادههای کمدرآمد را کوچک نمیکند، بلکه برای جوانان، بازنشستگان و طبقه متوسط نیز پیامدهای روانی و اخلاقی به همراه دارد.
در یکی از مطالعاتی که به آن استناد شده، جوانان طبقه پایین از «عطش پول»، «غلتیدن در ابهام» و «بزرگسالی زودرس» در شرایط تورمی سخن گفتهاند.
به نوشته افشارکهن و همکارانش، تورم مزمن «گروههای برنده و بازنده» تازهای میسازد و نظم طبقاتی جامعه را برهم میزند.
در این شرایط، طبقه متوسط به پایین رانده میشود، فردگرایی افراطی بالا میگیرد و روابط اجتماعی سرد و محاسبهگر میشود. در چنین فضایی اعتماد عمومی فرو میریزد و «زوال اخلاق جمعی» گسترش مییابد.

چرخه معیوب تورم و دولتمحوری
این مطالعه بر چرخهای تمرکز دارد که در آن تورم نه فقط از سیاستها اثر میگیرد، بلکه خود به بازتولید همان سیاستها میانجامد.
بر این اساس، تورم مزمن به تغییر ترجیحات شهروندان، گرایش به سیاستهای دولتمحور، بیاعتمادی جمعی و در نهایت زوال اخلاق جمعی منتهی میشود؛ چرخهای که دوباره تورم را تقویت میکند.
بر پایه یافتههای پژوهش، تورم ساختاری در سطح فردی، «اضطراب، سردرگمی، بیثباتی فردی، حس پیشبینیناپذیری و فروپاشی ذهنی» را به دنبال دارد و در سطح اجتماعی نیز به اثرات نامطلوبی همچون «ضعف در پیوندهای اجتماعی، روزمرگی، نادیدهانگاری دیگری و فرد گرایی افراطی» دامن میزند.
به تعبیر نویسندگان، در چنین وضعیتی «نظم ذهنی در معرض فرسایش قرار میگیرد و بیمعنایی گسترش مییابد».
از منظر کلان نیز تورم جامعه را تضعیف میکند و همزمان سبب شکلگیری «توهم» قدرتمندی هرچه بیشتر دولت میشود.
در چنین وضعیتی، شهروندان در خلأ ناشی از بیثباتی، در پی کنشگری توانمند میگردند که قادر به حل مساله باشد؛ امری که به تقویت گفتمان «دولتمحور» میانجامد، حتی اگر خود دولت بخشی از مشکل به شمار آید.
محصول نهایی این روند، نه جامعه قوی و دولت قوی، بلکه «دوگانه جامعه ضعیف – دولت ضعیف» است؛ وضعیتی که در آن شهروندان زیر فشار تورم مداوم، توان بازآفرینی نظم اجتماعی بر اساس خواست و منفعت خود را از دست میدهند و در فقر شناختی و معیشتی گرفتار میشوند.
پژوهشگران هشدار میدهند تورم طولانیمدت در ایران از مرز یک پدیده اقتصادی عبور کرده و مهار آن تنها با ابزارهای پولی و مالی ممکن نیست.
به بیان دیگر، تورم پس از گسترش، «ماهیتی غیراقتصادی» مییابد و از همین رو، مقابله با آن مستلزم سیاستهایی فراتر از حوزه اقتصاد است؛ سیاستهایی که بازنگری در مناسبات میان دولت و جامعه را نیز ضروری میسازد.

اداره خدمات شهروندی و مهاجرت آمریکا از صدور دستوری با هدف بازبینی «کامل و سختگیرانه» تمام گرینکارتهای صادرشده برای مهاجرانی از ۱۹ کشور خبر داد که به لحاظ امنیتی «نگرانکننده» به شمار میآیند. ایران نیز یکی از این کشورهاست.
جوزف ادلو، مدیر اداره خدمات شهروندی و مهاجرت آمریکا مشهور به یواِسسیآیاِس، پنجشنبه ششم آذر اعلام کرد که این دستور به درخواست شخص دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده صادر شده است.
دو مقام وزارت امنیت داخلی آمریکا به شبکه سیبیاِس گفتند که ۱۹ کشور از جمله ایران، افغانستان، کوبا، هائیتی، سومالی، لیبی، سودان، یمن و ونزوئلا در این فهرست قرار دارند.
قرار داشتن نام ایران در این فهرست سبب نگرانیِ بسیاری از ایرانیان درباره تکرار محدودیتهای مشابه برای شهروندان ایران شده است؛ بهویژه کسانی که در حال تمدید گرینکارت، درخواست شهروندی یا در انتظار ویزای اقامت دائم اعضای خانوادهشان هستند.
اداره مهاجرت هنوز معیارهای این بازنگری را مشخص نکرده و احتمال لغو یا تعلیق برخی گرینکارتها را رد یا تایید نکرده است.
این تصمیم در پی تیراندازی روز گذشته در نزدیکی کاخ سفید اعلام شد؛ حادثهای که در آن دو عضو گارد ملی بهشدت زخمی شدند. مقامهای پلیس این حمله را «حملهای به سبک کمین» توصیف کردند.
یک شهروند افغانستانی که سال ۲۰۲۱ پس از خروج آمریکا از افغانستان، تحت برنامه «خوشامدگویی به متحدان» به آمریکا وارد شده بود، بهعنوان مظنون این پرونده، بازداشت شده است.
سازمان سیا پنجشنبه تایید کرد که مظنون هنگام اقامت در افغانستان با این سازمان همکاری داشته است.
پس از این حادثه، دولت ترامپ تمامی درخواستهای مهاجرتی مربوط به اتباع افغانستان را متوقف کرد و دستور داد بررسی سوابق مهاجرتی اتباع کشورهای «نگرانکننده» با شدت بیشتری انجام شود.
سارا بِکتسروم، سرباز ۲۰ ساله ارتش، و اندرو وُلف گروهبان ۲۴ ساله نیروی هوایی، که در این حادث بهشدت مجروح شدند، در بیمارستان تحت درمان قرار دارند. وضعیت هر دوی آنها وخیم گزارش شده است.
به گفته مقامها، رحمانالله لَکَنوال، مهاجم، روز چهارشنبه در صحنه تیراندازی بهدست یکی از اعضای گارد ملی هدف تیراندازی قرار گرفت و حمله پایان یافت.
جینین پیرو، دادستان فدرال، اعلام کرد لکنوال با سه فقره اتهام «حمله مسلحانه با قصد قتل» و همچنین «در اختیار داشتن اسلحه در هنگام ارتکاب جرم خشونتآمیز» روبهرو است. او افزود ممکن است با توجه به وضعیت دو عضو گارد، اتهامات تغییر کند.
دولت آمریکا پیشتر و در خردادماه اعلام کرده بود که برای متقاضیان ویزا، بررسیهای گسترده و سختگیرانهای را در مورد شهروندان کشورهایی آغاز میکند که از نظر فرایندهای امنیتی و راستیآزمایی «ضعیف» ارزیابی شدهاند؛ از جمله افغانستان، هاییتی، ایران، لیبی، یمن، سودان، سومالی، ونزوئلا و ترکمنستان.
ادلو، همزمان با اعلام خبر بررسی مجدد برخی گرینکارتها، این اقدام را برای «حفاظت از کشور» ضروری دانست و گفت که «هزینه سیاستهای اسکان دولت پیشین» نباید بر دوش آمریکاییها گذاشته شود.
هزاران ایرانی دارای گرینکارت در آمریکا بهعنوان پزشک، پژوهشگر، متخصص فناوری و نیروی کار ضروری مشغول فعالیتاند و نحوه اجرای تصمیم تازه میتواند بهطور مستقیم بر آینده حرفهای و زندگی خانوادگی آنها اثرگذار باشد.
ترامپ خرداد سال جاری با صدور یک فرمان اجرایی، سفر شهروندان ایران و ۱۱ کشور دیگر را به آمریکا ممنوع کرد
این فرمان برای برخی گروهها، از جمله دارندگان اقامت دائم، دو تابعیتیها، اقلیتهای مذهبی دریافتکننده ویزای مهاجرتی، دارندگان ویزاهای ویژه و دیپلماتیک و ورزشکاران شرکتکننده در رویدادهای جهانی، استثناهایی قائل شده بود.
بااینحال، هنوز مشخص نیست تصمیم جدید دولت درباره بازنگری گرینکارتها چه تغییری در وضعیت گروههای مشمول این فرمان اجرایی ایجاد خواهد کرد.

علی خضریان، نماینده مجلس شورای اسلامی، در صحن علنی با انتقاد به هزینه دو هزار میلیارد تومانی هلدینگ خلیج فارس برای باشگاه استقلال گفت: «امیدوارم دستگاه های نظارتی دقت ویژه ای کنند که هلدینگ خلیج فارس، تحت عنوان ورزش، دوباره این پولها را به انتخابات شورای شهر نبرد و هزینه نکند.»
او در اظهارات روز چهارشنبه خود، از دیوان محاسبات و سازمان بازرسی خواست که «این موضوع را به جد پیگیری کنند و آقای پزشکیان نیز حواسشان به این موضوع باشد.»
پیش از این علی تاجرنیا، رئیس هیات مدیره استقلال احتمال حضور در انتخابات شورای شهر را رد نکرده بود: «الان هیچ تصمیمی برای انتخابات ندارم اما اگر یک روز فکر کنم برای مردم این شهر حضورم خوب است، دریغ نمیکنم اما این به منزله این نیست که حتما ورود میکنم.»
خضریان همچنین گفت: «هلدینگ خلیج فارس، با انتصابات مسئلهداری که آقای شریعتمداری رقم میزند، آنجا را تبدیل به پایگاهی برای حضور متخلفین کرده.»





