واشینگتن پست: برنامه سفر ویتکاف به عمان در روز شنبه، هنوز نهایی نشده است
به گزارش واشینگتنپست، برنامه سفر استیو ویتکاف به عمان در روز شنبه هنوز نهایی نشده، این در حالی است که وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده او برای سومین نشست مذاکرات هستهای با هیات نمایندگی جمهوری اسلامی، به عمان سفر خواهد کرد.
واشینگتن پست در این گزارش که شامگاه پنجشنبه منتشر شد، نوشته دولت ترامپ هنوز موضع قطعی خود را در قبال توافق هستهای با ایران مشخص نکرده است.
سخنگوی وزارت خارجه، تَمی بروس، پنجشنبه در جریان نشست خبری این وزارتخانه به خبرنگاران گفت استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، شنبه برای دیداری جداگانه و سومین ملاقات ماه جاری با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، به عمان سفر خواهد کرد.
بر اساس گزارشها، تیم فنی آمریکا هم روز شنبه نخستین نشست خود را با همتایان ایرانی در عمان برگزار خواهند کرد.
ریاست تیم فنی آمریکا، با مایکل آنتون، رییس تازه دفتر برنامهریزی سیاست وزارت خارجه است.
او از چهرههای وفادار به کارزار «آمریکا را دوباره عظیم کن» (MAGA) است و در دولت اول ترامپ نیز خدمت کرده، اما به نوشته واشینگتنپست، هیچ تخصص شناختهشدهای در زمینه مسائل هستهای ندارد.
وقتی از تمی بروس پرسیده شد چرا آنتون برای این نقش انتخاب شده، فقط پاسخ داد: «او آنجاست چون باید آنجا باشد.»
به گزارش واشینگتنپست، تیم فنی آمریکا متشکل از تقریبا دوازده نماینده از نهادهای مختلف از جمله وزارت خارجه، وزارت خزانهداری و جامعه اطلاعاتی، این هفته برای نخستین بار در وزارت خارجه گرد هم آمدند.
بر اساس این گزارش این تیم درباره پارامترهای هنوز نامشخص خواستههای دولت ترامپ از تهران، که نیازمند تصمیمگیری نهایی از سوی ترامپ است، تبادلنظر کردند.
در این جلسه ابتدایی برنامهریزی، اعضای تیم فنی سوالاتی را درباره جنبههای مختلف موضع آمریکا مطرح کردند، از جمله اظهارات متناقض برخی مقامهای دولت در مورد اینکه آیا ایران اصلا باید اجازه هرگونه غنیسازی اورانیوم را داشته باشد یا نه.
ایران با یا بدون امکان غنیسازی
مارکو روبیو، وزیر خارجه، این هفته در پاسخ به این پرسش گفت که ایران میتواند مقدار مشخصی اورانیوم با غنای پایین را برای برنامههای غیرنظامی صلحآمیز هستهای استفاده کند، اما این اورانیوم باید از خارج وارد شود. طبق توافق برجام که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد، ایران مجاز به غنیسازی سطح پایینی از اورانیوم برای مصارف انرژی و پزشکی بود.
روبیو در مصاحبهای با روزنامه فری پرس گفت: «اگر آنها برنامه صلحآمیز و غیرنظامی هستهای بخواهند، مسیر آن وجود دارد. اما اگر اصرار بر غنیسازی داشته باشند، آنگاه تنها کشوری در دنیا خواهند بود که برنامه موسوم به غیرتسلیحاتی دارد اما همچنان غنیسازی انجام میدهد. این مسئله مشکلساز است.»
در واقع، کشورهای متعددی مانند ژاپن، برزیل، آرژانتین، هلند و آلمان، در قالب یک کنسرسیوم اروپایی، دارای برنامه غنیسازی، بدون سلاح هستهای هستند.
معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای که در سال ۱۹۷۰ تصویب شد و هدف آن جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای و ترویج همکاری هستهای است، غنیسازی را ممنوع نمیکند.
ایران اعلام کرده که قصد ساخت سلاح هستهای را ندارد، هرچند ایالات متحده و برخی دیگر کشورها میگویند حجم و خلوص کنونی اورانیوم غنیشده ایران، تنها برای تولید سلاح کاربرد دارد.
تهران همچنین بر محدود ماندن مذاکرات به مسائل هستهای اصرار دارد و خواهان کنار گذاشتن بحث درباره برنامههای تسلیحات متعارف خود و حمایت از گروههای نیابتی مانند حوثیهای یمن، حزبالله لبنان و حماس در غزه شده است.
جمهوریاسلامی همچنین در ازای آنچه عراقچی «نظارت و راستیآزمایی قوی» بر برنامه هستهای خود مینامد، خواهان لغو تحریمهای اقتصادی آمریکا و جامعه بینالملل است.
به گزارش خبرگزاری شینهوا، نمایندگان جمهوری اسلامی، چین و روسیه در آژانس بینالمللی انرژی اتمی پنجشنبه چهارم اردیبهشت بهصورت مشترک با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دیدار کردند.
بر اساس این گزارش، در نشست نمایندگان سه کشور با گروسی، گفتوگوهای عمیقی درباره چگونگی ایفای نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در روند حلوفصل سیاسی و دیپلماتیک پرونده هستهای جمهوری اسلامی صورت گرفت.
به گزارش شینهوا، نماینده چین در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت این کشور از تعهد جمهوری اسلامی به عدم تولید سلاح هستهای قدردانی میکند.
بر اساس این گزارش، چین، حق تهران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را محترم میشمارد و از گفتوگوی ایران با همه طرفها، از جمله آمریکا، حمایت میکند.
این گزارش افزود چین آمادگی دارد ارتباط و همکاری خود با روسیه، جمهوری اسلامی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در ارتباط با پرونده هستهای تهران تقویت کند.
پیشتر هم میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین، درباره این دیدار مشترک خبررسانی کرده بود.
به گفته اولیانوف، محور اصلی این دیدار بررسی ابعاد مختلف برنامه اتمی جمهوری اسلامی بوده است.
او در پیامی در حساب ایکس نوشت که نمایندگان سه کشور یادداشتی مشترک درباره جنبههای مختلف فعالیتهای هستهای جمهوریاسلامی به گروسی ارائه کردند.
حمایت گروسی از مذاکرات هستهای
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، چهارشنبه سوم اردیبهشت در واشینگتن به خبرنگاران گفت با استیو ویتکاف، نماینده ترامپ در مذاکرات هستهای با تهران، در ارتباط است و از تلاشهای او حمایت میکند.
گروسی گفت برای ویتکاف احترام زیادی قائل است و مدتی است با او در تماس است.
مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی تیم ویتکاف را «گروهی از حرفهایهای بسیار متعهد» توصیف کرد.
گروسی گفت که معتقد است تهران «بهطور جدی» در مذاکرات با آمریکا مشارکت دارد، اما خاطرنشان کرد که جمهوری اسلامی هنوز درباره آثار اورانیوم یافتشده در سایتهای اعلامنشده خود، توضیحی که «از نظر فنی قابل قبول» باشد، ارائه نکرده است.
گروسی سهشنبه دوم اردیبهشت در گفتوگویی با اندیشکده «شورای روابط خارجی»، با اشاره به بازرسیهای آژانس از سایتهای هستهای ایران گفت: «بهروشنی میتوان گفت که میزان دید و نظارت ما در حدی که ضروری میدانیم، کافی نیست.»
او تاکید کرد که جمهوری اسلامی باید متقاعد شود به محدودیتهایی که از نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی ضروری است، تن بدهد تا جامعه جهانی اطمینان یابد که اوضاع کموبیش تحت کنترل است.
روزنامه هیل در یادداشتی به قلم دو حقوقدان ایرانی و آمریکایی نوشت در حالی که جمهوری اسلامی از فرصت توافق احتمالی برای سرکوب اعتراضات مردمی استفاده خواهد کرد، دولت دونالد ترامپ مرتکب خطایی جدی خواهد شد اگر به بقای حکومت ایران کمک کند.
سعید دهقان، وکیل حقوق بشر و مدیر مرکز حقوقی پارسی لا و مایکل آیزنر، مشاور ارشد حقوقی کمپین حقوق بشر ایران، در این یادداشت تاکید کرده اند که ترامپ برای دستیابی به توافقی تاریخی، باید نهتنها به خلع سلاح حکومت ایران بیندیشد، بلکه باید از مردم ایران که با شجاعت در پی تغییر نظام هستند، دفاع و حمایت کند.
بهنوشته نویسندگان، دولت ترامپ از جمله برای تامین منافع امنیت ملی ایالات متحده، باید به مردم ایران بهعنوان مهمترین تهدید بلندمدت علیه حکومت جمهوری اسلامی توجه کند.
نویسندگان این یادداشت تاکید کردهاند که این هدف میتواند از طریق ایجاد یک مسیر موازی در مذاکرات تحقق یابد، بهویژه با الهام از طرح دوحزبی «قانون حمایت حداکثری» که با هدف تضمین دسترسی مردم ایران به ارتباطات آنلاین در کنگره مطرح شده است.
بازداشتن جمهوری اسلامی از سرکوب و خشونت بهعنوان شرط توافق
در این یادداشت گفته شده است:«این حمایت باید شامل شروطی باشد که حکومت ایران را از سرکوب معترضان و زندانیان سیاسی پس از توافق بازدارد. از جمله این شروط میتوان به توقف فوری اعدامهای سیاسی، بازرسی سازمان ملل از زندانهایی مانند اوین که محل نگهداری زندانیان سیاسی است، پایان استفاده از خشونت مرگبار علیه معترضان و توقف تعقیب قضایی برای ابراز مخالفت مسالمتآمیز اشاره کرد.»
بهنوشته سعید دهقان و مایکل آیزنرِ، حکومت ایران در ابتدا این شروط را نخواهد پذیرفت، اما اگر اقتصاد کشور بیش از پیش رو به فروپاشی بگذارد، تهدید جنگ بالا بگیرد یا نیروهای سرکوبگر حکومت شروع به جدا شدن از بدنه قدرت کنند، ممکن است حکومت هم در موضع خود تجدیدنظر کند.
نویسندگان یادداشت روزنامه هیل تاکید کردهاند که حمایت از مردم ایران صرفا یک ضرورت اخلاقی نیست، بلکه اقدامی در راستای منافع امنیت ملی ایالات متحده نیز محسوب میشود.
در ادامه این یادداشت گفته شده است: «توافقی که فقط به تواناییهای نظامی ایران بپردازد، این امکان را به جمهوری اسلامی میدهد که بدون هزینه، از تهدید اصلی یعنی نارضایتی عمومی نجات یابد. این در حالی است که بخش عمده مردم ایران مخالف سیاستهای ضدغربی و حمایت از نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه هستند. در چنین شرایطی، ماهیت جمهوری اسلامی تغییر نخواهد کرد و این حکومت همچنان بر دکترین «صبر استراتژیک» در مواجهه با غرب پافشاری خواهد کرد. در واقع، «توافق بزرگ» ترامپ تنها بحران را به آیندهای نزدیک موکول میکند تا دولت بعدی آمریکا با پیامدهای آن دست و پنجه نرم کند.»
وقتکشی، روش همیشگی جمهوری اسلامی
بهنوشته روزنامه هیل، در حالی که ایالات متحده در حال انجام مذاکرات حساس درباره برنامه هستهای ایران است، مقامات جمهوری اسلامی همان مسیر همیشگی را در پیش گرفتهاند: وقتکشی، تهدید، مذاکره و باز مذاکره. در واقع، هدف آنها این است که زمان را آنقدر به جلو ببرند تا تمرکز رییسجمهوری ایالات متحده به بحرانی دیگر، چه داخلی و چه خارجی، معطوف شود.
نویسندگان این یادداشت افزودهاند: حتی اگر توافقی امضا شود، حکومت ایران تلاش خواهد کرد مفاد آن را تا حد ممکن تضعیف کند، بهطوریکه ترامپ بتواند آن را پیروزی خود قلمداد کند اما در عمل از خواستههای خود عقب بنشیند تا حکومت ایران فرصت بیابد که بار دیگر بر بزرگترین تهدید از نگاه خود، یعنی مردم ایران، تمرکز کند.
از نگاه نویسندگان، بیش از ۸۰ درصد مردم ایران مخالف جمهوری اسلامی هستند. در سالهای اخیر، اعتراضات پیاپی سراسر کشور را دربر گرفته است؛ جایی که معترضان و مردم عادی شعارهایی چون «مرگ بر جمهوری اسلامی» و «مرگ بر دیکتاتور» سر میدهند.
دو نویسنده مقاله در ادامه استدلال کردهاند که برای مقامات جمهوری اسلامی، خطر به همینجا ختم نمیشود. حتی در میان بدنه نظامی و امنیتی حکومت، نشانههایی از تزلزل و بیاعتمادی دیده میشود. کسانی که سالها در خدمت نظام بودهاند، امروز شاهد شکستها و تحقیرهای پیدرپی جمهوری اسلامی هستند؛ بهویژه پس از آنکه آمریکا و اسرائیل یکی پس از دیگری نیروهای نیابتی مورد اتکای تهران را در منطقه هدف قرار دادند.
استفاده از توافق برای تشدید سرکوب داخلی
در ادامه این یادداشت گفته یکی از استادان سرشناس در داخل ایران نقل شده که بهدلایل امنیتی نامش فاش نشده است. او گفته در میانه تنشهای داخلی و خارجی، جمهوری اسلامی در تلاش است تا زمان خروج ترامپ از صحنه، وارد «خواب زمستانی» شود و در این فاصله، سرکوب داخلی را تشدید کند تا موج نارضایتیها را فرو بخواباند.
نویسندگان سپس افزودهاند که موفقیت این استراتژی بستگی دارد به این مسئله دارد که آیا دولت ترامپ در مذاکرات، موضوع تاثیر توافق بر مردم ایران را نیز وارد دستور کار خود خواهد کرد یا نه.
به گفته نویسندگان، آنچه در طرح فعلی آمده، تنها بر جنبههای نظامی تمرکز دارد: یعنی دادن امتیازهای اقتصادی در ازای محدودیتهای سختگیرانه بر برنامه هستهای ایران. اگر چنین توافقی به حکومت ایران تحمیل شود، جمهوری اسلامی احتمالا آن را خواهد پذیرفت، اما پس از آنکه توجه جهان به سمت دیگری معطوف شد، با سرمایه حاصل از رفع تحریمها، سرکوب داخلی را سرعت خواهد بخشید و پایههای قدرت خود را تقویت خواهد کرد.
در این یادداشت گفته شده است که این رویکرد مسبوق به سابقه است: «در سال ۱۹۸۸، جمهوری اسلامی در حالی که پیشتر گفته بود تا پیروزی نهایی از جنگ دست نخواهد کشید، پس از هشت سال جنگ فرسایشی با عراق، توافق صلح را امضا کرد، اما پس از آن، موج جدیدی از سرکوب را در داخل آغاز کرد و از جمله حدود پنج هزار زندانی سیاسی را قتل عام کرد و همزمان، با بازیابی اقتصادی، سرمایهگذاری عظیمی در نیروهای نیابتی چون حزبالله، حماس و سوریه انجام داد.
موسسه علوم و امنیت بینالملل در آمریکا با استناد به تصاویر ماهوارهای تجاری خبر داده است که حکومت ایران در حال احداث یک محوطه امنیتی با حصارهای جدید در اطراف کوه کلنگ گزلا در جنوب تاسیسات هستهای نطنز است.
تاسیسات هستهای نطنز در اعماق این کوه ساخته شده است.
براساس این گزارش و تصاویر ماهوارهای منتشرشده، محوطه امنیتی جدید، تمامی دامنه کوه کلنگ گزلا را احاطه کرده است و تا جاده اصلی امتداد مییابد و به حصار امنیتی مجتمع نطنز در نزدیکی آن میپیوندد.
در گزارشی که موسسه علوم و امنیت بینالملل در روز چهارشنبه سوم اردیبهشت منتشر کرد، گفته شده است: «کوه چند قلهای کلنگ گزلا، محل احداث یک مجتمع تونلی بزرگ و عمیق جدید و یک تونل کوچکتر جداگانه است که قدمت آن به سال ۲۰۰۷ بازمیگردد. هیچکدام از این دو سایت تاکنون مورد بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار نگرفتهاند.»
بهنوشته این موسسه، «ایجاد چنین حصار امنیتی گستردهای در اطراف تاسیسات مرتبط با غنیسازی اورانیوم که در اعماق زمین و در دل کوه ساخته شده، نشان میدهد که جمهوری اسلامی نگران نفوذ پنهانی افراد یا گروههایی به این تونلهاست. با این حال، هنوز مشخص نیست این نوع موانع حفاظتی تا چه اندازه میتواند در برابر یک دشمن مسلح و مجهز کارآمد باشد.»
مجتمع تونلی بزرگ جدید
موسسه علوم و امنیت بینالملل در ادامه گزارش خود افزوده است: «این مجموعه تونلی جدید که دارای دو ورودی مجزا است و به احتمال زیاد به زیر بلندترین قله کوه ختم میشود، طی چند سال گذشته در حال ساخت بوده است. انتظار میرود این مجتمع در سال جاری یا سال آینده به بهرهبرداری کامل برسد. بر اساس گزارشها، این مجموعه قرار است جایگزین مرکز مونتاژ سانتریفیوژهای پیشرفته در نطنز شود که در تابستان ۲۰۲۰ در اثر انفجار تخریب شد.»
براساس این گزارش، تونلهای جدید در عمقی بیش از سایت فردو ساخته شدهاند و فضای زیرزمینی آنها به اندازهای وسیع است که میتوانند علاوه بر تاسیسات مونتاژ، یک سایت کوچک غنیسازی سانتریفیوژ گازی اعلامنشده را نیز در خود جای دهند.
دیوید آلبرایت و سارا بورکهارد، نویسندگان این گزارش، افزودهاند: «با توجه به اینکه حکومت ایران طی یک سال گذشته حدود شش هزار سانتریفیوژ پیشرفته در فردو و مجتمع نطنز مستقر کرده که هیچکدام تحت نظارت آژانس نبودهاند، به نظر میرسد که توانایی استقرار مخفیانه هزاران سانتریفیوژ دیگر در این مجتمع جدید را دارد.»
تاسیسات زیرزمینی اولیه
موسسه علوم و امنیت بینالملل، برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ مجتمع تونلی اولیه را که از مجتمع جدید جداست، شناسایی کرد. این مجتمع بسیار کوچکتر از مجتمع جدید است. تصاویر ماهوارهای اخیر نشاندهنده فعالیتهای گسترده در اطراف ورودیهای این تونل است که ظاهرا با هدف تقویت استحکامات امنیتی صورت گرفته است. جمهوری اسلامی تاکنون هیچ توضیحی درباره علت ساخت این سایت ارائه نداده است.
در این گزارش گفته شده است: «با اینکه شواهدی مبنی بر استفاده از این سایت برای غنیسازی اورانیوم وجود ندارد، اما به نظر میرسد این مجتمع بهعنوان انبار اضطراری برای ذخیره اورانیوم طبیعی یا غنیشده، تجهیزات مونتاژ سانتریفیوژ، یا انجام تحقیقات محدود در نظر گرفته شده باشد.»
جمهوری اسلامی پیشتر تاسیسات مشابهی در نزدیکی تاسیسات تبدیلی اصفهان ساخته بود که مورد بازدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار گرفت؛ هرچند بازرسان آژانس از سال ۲۰۰۷ به این سو، اجازه بازرسی از تاسیسات نطنز را نداشتهاند.
مسائل پادمانی
بهنوشته دیوید آلبرایت و سارا بوکهارد، هیچیک از تاسیسات تونلی نطنز بهعنوان سایت هستهای رسمی اعلام نشدهاند. طبق بند ۳.۱ از توافقنامه پادمانی، ایران موظف است اطلاعات طراحی سایت را بهمحض تصمیم به ساخت، به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه کند. با این حال، حکومت ایران از اجرای این بند خودداری کرده است.
نویسندگان در ادامه افزودهاند: «با توجه به سابقه فعالیتهای پنهانی هستهای جمهوری اسلامی، شفافسازی درباره هدف این تونلها باید در اولویت آژانس و کشورهای نگران قرار گیرد. چنانچه جمهوری اسلامی اقدام به ساخت سایت غنیسازی کرده و آن را به آژانس اعلام نکرده باشد، بهطور جدی پادمان را نقض کرده است.»
موسسه علوم و امنیت بینالملل، در گزارش خود تاکید کرده است که آمریکا باید در مذاکرات خود با جمهوری اسلامی بهروشنی اعلام کند که انتقال یا ذخیره اورانیوم غنیشده، سانتریفیوژ یا تجهیزات مرتبط با آن در این تاسیسات زیرزمینی، روند گفتوگوها را بهشدت تضعیف خواهد کرد.
وضعیت عملیاتی
در این گزارش در عین حال گفته شده است که تشخیص وضعیت عملیاتی این دو مجتمع تونلی دشوار است، اما ایجاد حصار امنیتی در اطراف کوه نشاندهنده آمادگی برای آغاز بهرهبرداری از آن در آینده نزدیک است.
براساس این گزارش، «با توجه به فعالیتهای اخیر در ورودی تونل سایت ۲۰۰۷ و تغییرات چشمگیر در ساختار امنیتی آن، به نظر میرسد این سایت پس از بیش از یک دهه وقفه، مجددا فعال شده باشد. این تغییرات از ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۳ آغاز شده و طی شش ماه گذشته شدت گرفته است. ورودیهای تونل اکنون با ساختمانهای امنیتی، موانع جادهای و ساختارهای پیچیده امنیتی تقویت شدهاند.»
بهگفته نویسندگان این گزارش، «در مقابل، وضعیت مجتمع جدید کمتر مشخص است. دو ورودی مجزا در تصاویر قابل مشاهدهاند که یکی تقریبا تکمیل شده و دیگری با مشکلات زهکشی روبهروست. مسیرهای منتهی به تونلها هنوز آسفالت نشدهاند و بخشی از حصار امنیتی همچنان ناقص است. با این حال، برخی از منابع غربی نگراناند که بخشی از این مجتمع از هماکنون عملیاتی شده باشد.»
تصاویر ماهوارهای و ساخت حصار امنیتی
موسسه علوم و امنیت بینالملل در پایان گزارش خود نوشته است: «تصاویر ماهوارهای که در پایان مارس گرفته شده، نشان میدهند که عملیات گستردهای برای تسطیح زمین و آمادهسازی مسیر نصب حصار امنیتی در جریان است. در حالیکه سمت غرب تا تاریخ ۲۹ مارس ۲۰۲۵ همچنان باز بود، نصب پنلهای دیواری از دو سمت شمال و شرق آغاز شده است. ضلع شمالی این حصار به حصار امنیتی پیشین نطنز متصل میشود و در شرق به جاده مجاور میرسد. بنابراین، این حصار نه تنها تونلهای جدید و زیرساختهای مرتبط را در بر میگیرد، بلکه همچنین شامل ورودی و سالن زیرزمینی پیش از سال ۲۰۰۷ نیز میشود.»
طبق این گزارش، «بهدلیل توپوگرافی کوهستانی، تسطیح زمین برای نصب پنلها به عملیات خاکبرداری قابلتوجهی نیاز دارد. کانالکشیهایی در امتداد حصار مشاهده میشود که احتمالا برای زهکشی آبهای سطحی و یا کابلکشی زیرزمینی برای نورپردازی و دوربینهای نظارتی در نظر گرفته شدهاند. عرض جادههای تسطیحشده به اندازهای است که بتوان در آن حصار دوگانهای شامل دیوار بتنی، حصار سیمی و تیرهای چراغ برق و دوربین ایجاد کرد.»
چند منبع دیپلماتیک به ایراناینترنشنال گفتند که عباس عراقچی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در سفر به چین حامل پیام ویژه کتبی علی خامنهای به شی جینپینگ، رییسجمهوری چین، است که در آن تاکید شده نتایج گفتوگو با آمریکا لطمهای به مناسبات تهران و پکن وارد نخواهد کرد.
این منابع دیپلماتیک، که نخواستند نامشان فاش شود، به ایراناینترنشنال گفتند که رهبر جمهوری اسلامی در پیام خود به شی جین پینگ تاکید کرده است که این مذاکرات صرفا برای کاهش تنش با آمریکاست و نه تغییر سیاست «نگاه به شرق» جمهوری اسلامی.
خامنهای در پیام خود به شی گفته است در صورت بهدست آمدن هرگونه توافق با آمریکا، تهران به مفاد توافقنامه راهبردی ۲۵ ساله خود با پکن پایبند خواهد بود و روابط اقتصادی دو کشور ادامه خواهد یافت.
بهگفته این منابع، در این پیام تاکید شده است رویکرد «نگاه به شرق» جمهوری اسلامی در سیاست خارجی یک راهبرد اساسی است و تغییری در آن بهوجود نخواهد آمد.
عباس عراقچی، سهشنبه دوم اردیبهشت، و در آستانه دور سوم گفتوگوهای جمهوری اسلامی و آمریکا که قرار است روز شنبه شش اردیبهشت در عمان برگزار شود، به چین میرود.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، پیش از برگزاری دور دوم گفتوگوها در رم، پایتخت ایتالیا، به مسکو سفر و با ولادیمیر پوتین و سرگئی لاوروف، رییسجمهوری و وزیر امور خارجه روسیه دیدار کرد. او در آن سفر حامل پیام کتبی مشابهی از سوی رهبر جمهوری اسلامی به ولادیمیر پوتین بود.
روسیه و چین متحدان جمهوری اسلامی هستند و تهران با هر دو کشور قراردادهای بلندمدت استراتژیکی امضا کرده که مفاد آنها علنی نشده است.
استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ رییسجمهوری آمریکا در خاورمیانه، که مذاکرات واشینگتن با تهران را رهبری میکند، پیش از دور سوم مذاکرات به روسیه سفر و با ولادیمیر پوتین دیدار میکند. او پیش از دور اول مذاکرات در عمان نیز به روسیه رفت و با پوتین گفتوگو کرد.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه دوشنبه، اول اردیبهشت، ضمن اعلام سفر عراقچی به پکن، با تاکید بر هماهنگیهای مستمر با شرکای راهبردی گفت: «طبیعی است که چین نیز در جریان آخرین تحولات مربوط به گفتوگوهای ایران و آمریکا قرار گیرد.»
منابع دیپلماتیک آگاه از متن پیام رهبر جمهوری اسلامی به رییسجمهوری چین به ایراناینترنشنال گفتند که عراقچی در سفر خود به چین میکوشد به این کشور اطمینان دهد که هرگونه توافق با ایالات متحده صرفا برای کاهش تنش با واشینگتن است نه تغییر رویکرد راهبردی جمهوری اسلامی.
بهگفته این منابع، رهبر جمهوری اسلامی درباره مذاکرات با آمریکا به رهبر چین گفته است تهران همیشه از ابزار دیپلماسی برای رفع تنش و بحران استفاده کرده است.
منابع دیپلماتیک به ایراناینترنشنال گفتند این پیام از آن جهت برای مقامات چین ارسال شده است که رهبر جمهوری اسلامی خواسته به طرف چینی اطمینان بدهد اتفاقی که پس از توافق برجام رخ داد، این بار اتفاق نخواهد افتاد و دولت کنونی مثل دولت وقت (دولت حسن روحانی) نخواهد کوشید رویکرد خود را از شرق به غرب تغییر دهد و با کشورهای غربی قراردادهای اقتصادی کلان امضا کند.
جایگاه کمرنگ ایران در طرح «کمربند و جاده» و حمایت چین و روسیه از امارات
این پیام در حالی ارسال شده که نقش ایران در طرح کلان «کمربند و جاده» چین (BRI) همچنان حاشیهای باقی مانده است. با وجود امضای توافق جامع راهبردی در سال ۲۰۱۶ و روابط سیاسی نزدیک، سرمایهگذاریهای چین در ایران بسیار کمتر از حد انتظار بوده است. بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ تنها دو قرارداد عمده امضا شده که یکی از آنها پس از خروج آمریکا از برجام لغو شد.
هرچند چین همچنان بزرگترین شریک تجاری ایران بهشمار میرود، اما شرکتهای چینی در سالهای اخیر قراردادهای بسیار پرسودتری با عربستان سعودی و امارات متحده عربی امضا کردهاند.
در همین حال، دولت ترامپ پس از روی کار آمدن، فشار اقتصادی علیه جمهوری اسلامی را افزایش داده و پالایشگاههای کوچک و مستقل چینی موسوم به «تیپات» (قوری) را هدف قرار داده است. این پالایشگاهها یکی از مسیرهای حیاتی فروش نفت ایران در دوران تحریم بودهاند.
چین همچنین در اوایل خردادماه سال ۱۴۰۲ در بیانیهای از مواضع امارات متحده عربی در قبال جزایر سهگانه ایران در خلیج فارس و تلاشهای امارات برای دستیابی به یک «راهحل مسالمتآمیز» برای این موضوع حمایت کرد.
پس از آنکه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی سفیر چین در تهران را در اعتراض به «حمایت مکرر» پکن از «ادعاهای بیاساس» امارات احضار کرد، مائو نینگ، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، با رد اعتراض جمهوری اسلامی به بیانیه مشترک چین و امارات متحده عربی درباره جزایر سهگانه گفت: «موضع چین در مورد این سه جزیره ثابت است.»
نینگ روز دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ در یک نشست خبری افزود: «چین از ایران و امارات میخواهد اختلافات خود را از طریق گفتوگو و رایزنی به صورت مسالمتآمیز حل کنند.»
علاوه بر چین، روسیه نیز در پرونده جزایر سهگانه از ایران حمایت نکرده است.
اوایل دی ماه سال ۱۴۰۲، در جریان نشست مشترک روسیه و کشورهای عربی که در ۲۹ آذر در مراکش برگزار شد، بیانیهای صادر شد که بار دیگر از مواضع ابوظبی درباره جزایر سهگانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی حمایت میکرد.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، به نمایندگی از این کشور در این نشست حضور یافته بود.
روسیه و شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس در تابستان سال ۱۴۰۲ نیز در نشست مشترک خود در مسکو با صدور بیانیه مشترکی خواستار «ارجاع پرونده جزایر سهگانه به دیوان بینالمللی دادگستری به منظور حل و فصل این مساله مطابق با مشروعیت بینالمللی» شده بودند.
امارات متحده عربی که مدعی حاکمیت بر جزایر سهگانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی در خلیج فارس است، در دهههای گذشته، خواهان ارجاع موضوع به دیوان بینالمللی لاهه شده است.
ایران که در مقابل میگوید مسئله حاکمیتش بر جزایر بهطور قطعی و دائمی در سال ۱۹۷۱ مشخص شده، این درخواست را رد و تنها برای مذاکره «برای رفع سوءتفاهم» اعلام آمادگی کرده است.
در حالی که مذاکرات هستهای میان واشینگتن و تهران بهآرامی پیش میرود، دو مقام پیشین آمریکایی هشدار دادند که این روند در آستانه یک نقطه عطف حساس قرار دارد، نقطهای که مقامات ایران ممکن است از آن برای گرفتن امتیازهای گسترده یا خریدن زمان بهرهبرداری کند.
کریستوفر فورد، دستیار پیشین وزیر خارجه آمریکا در امور امنیت بینالمللی و عدم اشاعه در دولت اول ترامپ، دوشنبه هشدار داد که شکاف میان آنچه ایالات متحده خواهان آن است و آنچه ایران حاضر به پذیرش آن است، ممکن است بیش از اندازه عمیق باشد که بتوان آن را پر کرد.
اظهارات فورد در کنفرانس بینالمللی سیاست هستهای مطرح شد که به میزبانی اندیشکده بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی در واشینگتن برگزار شد.
این در حالی است که بهنظر میرسد حرکتهایی به سمت آغاز دوباره مذاکرات میان واشینگتن و تهران بر سر برنامه هستهای ایران در حال شکلگیری است.
فورد با ابراز تردید جدی نسبت به مسیر فعلی مذاکرات، گفت استراتژی ایران احتمالا کش دادن روند تا پس از مهرماه سال جاری است، زمانی که قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت منقضی میشود و مبنای حقوقی برای بازگرداندن فوری تحریمهای سازمان ملل از بین میرود.
او گفت: «اگر من جای طرف ایرانی بودم، استراتژی شماره یکم در مذاکرات همین بود: کش بده.»
لغو نشست عراقچی؛ هشدار درباره رویکرد تهران
این نشست با عنوان «از برجام تا آینده نامعلوم: ارزیابی چشمانداز دیپلماسی با ایران» برگزار شد، در حالی که همزمان نشست مجازی جداگانهای با حضور وزیر خارجه ایران، عباس عراقچی، بهطور ناگهانی لغو شد.
عراقچی در روز شنبه به فهرست سخنرانان کنفرانس سیاست هستهای بنیاد کارنگی اضافه شده بود. اما صبح روز برگزاری، این اندیشکده اعلام کرد که این نشست لغو شده، زیرا هیئت ایرانی خواستار تغییرات دقیقه آخری شده بود که امکان پرسش از سوی مجری و مخاطبان را سلب میکرد.
فورد این ماجرا را نمونهای گویا از شیوه دیپلماسی ایرانی توصیف کرد.
او گفت: «کارنگی در ۲۴ ساعت گذشته طعم کوچکی از سبک مذاکره ایرانی را چشیده است. همان بازی فریبکارانهی طعمه و تعویض. او میدانست چه میکند، و من بابت اینکه شما سر حرفتان ایستادید، تحسینتان میکنم.»
ریچارد نفیو، یکی از طراحان تحریمهای آمریکا علیه ایران در دوران ریاستجمهوری اوباما و پژوهشگر کنونی در موسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک، نیز نگرانیهای فورد را تکرار کرد و رویکرد فعلی ایران را «فرصتطلبانه» خواند.
نفیو، که پیشتر از مذاکرهکنندگان آمریکا بوده است، گفت: «اگر شما عباس عراقچی باشید، باید در تلاش باشید ببینید چه چیزی میتوانید به دست بیاورید، و آیا میتوانید توافقی امتیازمحور به نفع خودتان بگیرید یا نه.»
او استدلال کرد که ایران در حال آزمودن امکان کسب رفع تحریمها در ازای حداقل امتیازهای هستهای است و شاید از اختلافات داخلی در دولت ترامپ بر سر سختگیرانه یا نرم بودن توافق دلگرم شده باشد.
او گفت: «ورود واقعی آنها از همینجاست … اینکه با کمترین امتیازات هستهای، رفع تحریم بگیرند.»
نفیو افزود که اظهارات علنی برخی مقامهای آمریکایی نیز نشاندهندهی تمایل به توافقی بسیار سستتر است.
او گفت: «اگر متن صریح صحبتهای رییسجمهور و ویتکاف را بخوانید، میتوان از آنها توافقی بسیار نرمتر و شلتر را استنباط کرد.»
نفیو با ابراز تردید نسبت به دستیابی به یک توافق پایدار، گفت ممکن است یک توافق کوتاهمدت بتواند اوضاع را تثبیت کند، بهویژه اگر محدودکننده فعالیتهای هستهای باشد و نظارت موثری از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر آن اعمال شود.
هر دو کارشناس شرایط کنونی را لحظهای شکننده و پرابهام با مخاطرات بالا و مجال اندک برای خطا در دیپلماسی توصیف کردند.