رسانههای ایران خبر دادند با مرگ کاظم نخعی، یکی دیگر از مصدومان انفجار معدن معدنجوی طبس در بیمارستان یزد، شمار کارگران جانباخته در این سانحه به ۵۳ نفر افزایش یافت. همزمان ایلنا در گزارشی نوشت که کارگران این معدن همچنان بدون امکانات لازم برای ایمنی محل کار مشغول به کار هستند.
خبرگزاری صدا و سیمای خراسان جنوبی، روز چهارم آبان در گزارشی نوشت که کاظم نخعی از مصدومان حادثه معدن که در بیمارستان صدوقی یزد بستری بود، از دنیا رفت.
طبق این گزارش، نخعی اهل روستای انابد بردسکن بود و پیش از او، شش نفر دیگر از همین روستا در جریان انفجار معدن معدنجوی طبس جان باختند.
جواد قناعت، استاندار خراسان جنوبی، روز ۱۲ مهر گفت که اکنون چهار نفر از مصدومان این حادثه در بیمارستانهای بیرجند و مشهد و دو نفر در یزد بستری هستند.
شامگاه شنبه ۳۱ شهریور رسانهها از انفجار در یکی از کارگاههای شرکت زغالسنگ معدنجو در طبس بر اثر «نشت گاز» خبر دادند.
مدیرکل مدیریت بحران خراسان جنوبی روز سوم مهر ماه گفت مجموع کارگران شرکت معدنجو در زمان حادثه ۶۵ نفر بودهاند.
خبرگزاری ایلنا پیش از این در گزارشی نوشت عملیات امدادی برای خارج کردن معدنکاران گرفتار در معدن تا صبح چهارم مهر ماه ادامه یافت و در مجموع پیکرهای ۴۹ جانباخته از تونلهای معدن خارج شد.
این رخداد ۱۶ مصدوم داشت و با مرگ چهار کارگر دیگر، شمار جانباختگان به ۵۳ نفر افزایش یافت.
کارگران همچنان مشغول کارند
خبرگزاری ایلنا روز چهارم آبان در گزارشی با اشاره به اینکه کارگران معدن معدنجوی طبس همچنان مشغول کارند، خاطرنشان کرد وزارت صمت پیش از این اعلام کرد که معدنجو طبس بعد از حادثه هنوز تعطیل است و مجدد راهاندازی نشده است.
ایلنا با بیان اینکه تنها بلوک C یا همان بلوک محل حادثه که نیاز به اصلاح و بازسازی دارد، فعلا تعطیل است، نوشت که کارگران سایر بلوکها به سرکار خود بازگشتهاند و همه چیز مثل قبل است.
طبق این گزارش، در معدن معدنجوی طبس چیزی تغییر نکرده و همچنان سنسور مرکزی، مانیتورینگ و تهویههای قوی در کار نیست و احتمال بروز حادثه مرگبار همچنان بالاست.
ایلنا در گزارش خود نوشت: «معدن طبس برقرار است، کارگران، آنهایی که از آن روز حادثه جان سالم به در بردهاند، به سر کار بازگشتهاند، ناچارند که برگردند، پیدا کردن یک لقمه نان از اعماق زمین شوخی ندارد.»
انفجار معدن زغالسنگ طبس، پرتلفات ترین حادثه مربوط به معادن در ایران بود که در یکی از کارگاههای شرکت زغالسنگ معدنجوی طبس رخ داد.
طبق این گزارش، این معدن پیش انفجار روز ۳۱ شهریور نیز حادثه داشته و دستکم دو فوتی و دو قطع نخاعی، پیش از آن و در نتیجه حوادث کار در این واحد معدنی ثبت شده است.
وقوع حوادث مرگبار در معدنهای ایران در سالهای اخیر افزایش یافته است.
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، در سال ۱۴۰۰ تعداد معادن در حال بهرهبرداری کشور شش هزار و ۲۵ معدن بوده که نسبت به سال قبل از آن، ۴/۲ درصد (۲۴۳ معدن) افزایش داشته است.
همچنین در سال ۱۴۰۰ تعداد افراد شاغل در معادن در حال بهرهبرداری، ۱۳۰ هزار و ۳۵۸ نفر بوده است که نسبت به سال ۱۳۹۹، برابر با ۸/۳ درصد (معادل ۱۰ هزار و ۳۱ نفر) افزایش یافته است.
یوهان فلودروس، شهروند ۳۴ ساله سوئدی و مقام اتحادیه اروپا که در خردادماه در جریان مبادله زندانیان میان تهران و استکهلم آزاد شد، در گفتوگو با پایگاه خبری پولیتیکو تاکید کرد که قربانی سیاست گروگانگیری جمهوری اسلامی بوده است.
در این مصاحبه که روز جمعه چهارم آبان منتشر شد، فلودروس به شرح دوران حبس خود در زندان اوین پرداخت و گفت در ابتدا گمان میکرده اشتباهی در خصوص بازداشت او رخ داده و او میتواند با نخستین پرواز به بروکسل، شهر محل کار خود، بازگردد.
فلودروس افزود پس از بازداشت در فروردین ۱۴۰۱، در ابتدا به یک سلول انفرادی با مساحت ۴۰ متر مربع منتقل شده بود و برای گذران وقت، شش ساعت در شبانهروز به قدم زدن در این سلول میپرداخت و دو ساعت دیگر را نیز به انجام تمرینات ورزشی طاقتفرسا اختصاص میداد.
این شهروند سوئدی در خصوص این تجربه گفت: «وقتی کاملا خسته میشدم، فقط دراز میکشیدم و نفسنفس میزدم. یک حوله خیس روی صورتم میگذاشتم، چشمانم را میبستم و ذهنم را فراری میدادم. یک ساعت را صرف این موضوع میکردم که [از نظر ذهنی] در جای دیگری باشم. این بهترین زمان روز بود.»
فلودروس اضافه کرد پس از انتقال به بند عمومی از طریق دیگر زندانیان متوجه دلیل بازداشت خود شده است: «وقتی به زندانیان دیگر گفتم چه اتفاقی برایم افتاده است، فورا به من پاسخ دادند: "اوه، تو گروگان هستی. آیا تا به حال درباره فردی به نام حمید نوری در سوئد چیزی نشنیدهای؟"»
در جریان مبادله زندانیان میان تهران و استکهلم، یوهان فلودروس و سعید عزیزی، دیگر شهروند سوئدی زندانی در ایران، در ازای آزادی حمید نوری اجازه یافتند روز ۲۶ خرداد خاک ایران را ترک کنند و به سوئد بازگردند.
نوری، دادیار سابق زندان گوهردشت، به اتهام دست داشتن در اعدام زندانیان سیاسی دهه ۶۰، در آبان ۱۳۹۸ در سوئد بازداشت و پس از محاکمه، به حبس ابد محکوم شد. دیوان عالی سوئد روز ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ فرجامخواهی نوری را رد کرده بود.
فعالان حقوق بشر بازداشت شهروندان کشورهای غربی از سوی جمهوری اسلامی را «گروگانگیری حکومتی» میدانند و میگویند تهران از این حربه برای تحت فشار گذاشتن غرب و گرفتن امتیازات از آن استفاده میکند.
پیش از این، توافق تهران و واشینگتن برای تبادل زندانیان خبرساز شده بود. مبادله پنج زندانی ایرانی در برابر پنج زندانی آمریکایی در شهریورماه ۱۴۰۲ انجام پذیرفت و در ازای آن شش میلیارد دلار از پولهای مسدود شده ایران در کره جنوبی به قطر منتقل شد.
واشینگتن میگوید تهران تنها برای خرید کالاهای بشردوستانه میتواند از این پول استفاده کند، اما بسیاری معتقدند نتیجه اقداماتی از این دست، تشویق جمهوری اسلامی به ادامه سیاست گروگانگیری است.
نوری، دادیار سابق زندان گوهردشت
پولیتیکو در ادامه مطلب خود نوشت جمهوری اسلامی از زمان انقلاب ۵۷، «استراتژی دیپلماسی گروگانگیری» را دستور کار خود قرار داده است.
این رسانه افزود اولین نمونه از سیاست گروگانگیری جمهوری اسلامی در آبان ۱۳۵۸ رخ داد، زمانی که گروهی از حامیان حکومت با حمله به سفارت آمریکا در تهران بیش از ۵۰ نفر را برای بیش از ۴۰۰ روز به گروگان گرفتند و شرط آزادی آنان را بازگشت محمدرضا شاه پهلوی به ایران عنوان کردند.
فلودروس در همین رابطه به پولیتیکو گفت بازداشت او بدون دلیل موجه و تنها برای تحت فشار گذاشتن دولت سوئد صورت گرفته بود: «اگر من نبودم، یک شهروندی سوئدی دیگر به جای من بازداشت میشد.»
فلودروس مدتی پس از بازداشت اطلاع یافت به جاسوسی متهم شده است. او پیشتر بهعنوان یک مقام اتحادیه اروپا برای رسیدگی به پروژههای مربوط به پناهندگان افغان به ایران سفر کرده بود و مقامهای قضایی جمهوری اسلامی این سفر را «جاسوسی» طبقهبندی کرده بودند.
در جریان آخرین جلسه رسیدگی به اتهامات فلودروس در بهمنماه سال گذشته، ایمان افشاری، قاضی شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران، اتهامات این شهروند سوئدی را «افساد فیالارض از طریق اقدام علیه امنیت کشور»، «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» و «همکاری اطلاعاتی» با اسرائیل اعلام کرد.
به گفته افشاری، این اتهامها بر اساس گزارشهای دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی و همچنین با در نظر گرفتن سایر ادله، نظیر حضور فلودروس در شهرهای مرزی ایران و سفرهای این دیپلمات به کشورهای مختلف جهان، از جمله اسرائیل مطرح شدند.
یوهان فلودروس در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران
فلودروس در ادامه مصاحبه خود با پولیتیکو گفت این اتهامات ظاهرا نشان میداد «نیت واقعی من - نیت واقعی اتحادیه اروپا و نیت من - براندازی رژیم بوده است».
او پس از هشت ماه نهایتا از سلول انفرادی خارج شد و پس از آن کوشید حبس در زندان اوین را تا حد ممکن قابل تحمل کند.
فلودروس که به زبان فارسی مسلط است، قوانینی برای زندگی مشترک تعیین کرد تا فضای کوچک را تمیز نگه دارد. او همچنین به تدریس زبان انگلیسی پرداخت، با استفاده از کارتن، صفحه شطرنج و کارتهای بازی ورق ساخت و حتی گاهی با سایر زندانیان پوکر بازی کرد.
او روز ۲۷ خرداد در مکالمه تلفنی با اولف کریسترسون، نخستوزیر سوئد، از آزادی از زندان جمهوری اسلامی ابراز خرسندی کرد و گفت: «از خوشحالی در آسمانها هستم.»
فلودروس در این مکالمه افزود حدود ۸۰۰ روز در انتظار لحظه آزادی بوده و بارها و بارها در این مورد رویاپردازی میکرده است.
احمدرضا جلالی یکی دیگر از شهروندان سوئدی است که همچنان در زندان حکومت ایران به سر میبرد.
سرانجام پس از انتشار گزارشهای ضد و نقیض، مرگ محمد صباحی، امام جمعه کازرون بهطور رسمی تایید شد. پیشتر صدا و سیمای جمهوری اسلامی از کشته شدن او در پی سوءقصد مسلحانه خبر داده بود، اما برخی از مقامات دیگر مرگ او را تایید نکرده بودند.
به گزارش رسانههای ایران پس از اقامه نماز جمعه، یک نفر اقدام به تیراندازی به سمت امام جمعه کازرون کرد.
محمدعلی بخرد، فرماندار شهرستان کازرون در اولین واکنشها، با بیان اینکه ضارب بنا به دلایل نامعلوم این اقدام را انجام داده، احتمال تروریستی بودن این سوءقصد را رد کرد و گفت احتمال خصومت شخصی در این حادثه وجود دارد.
به گفته غلامرضا دهقان ناصرآبادی، نماینده کازرون در مجلس ضارب، امام جمعه این شهر او را با «کلت» مورد هدف قرار داده است.
یککانال تلگرامی در خصوص ترور امام جمعه شهرستان کازرون مدعی شد که ضارب یک جانباز بوده که پس از شلیک، اقدام به خودکشی کرده است.
پس از آن مهدی مزارعی، رییس بنیاد شهید کازرون اعلام کرد فرد ضارب امام جمعه این شهرستان «جانباز یا ایثارگر» نبوده است و هر کس به این موضوع اشاره کند، تحت پیگرد قرار خواهد گرفت.
صباحی پیش از این به مدت ۱۰ سال امامت جمعه شهرستان خرامه استان فارس و قبل از آن نیز مدتی امام جمعه سابق کازرون بود.
او از ۱۷ آبان ۱۳۹۸ عهدهدار مسئولیت امامت جمعه شهرستان کازرون شده است.
امامجمعههایی که در کازرون کشته شدند
با کشته شدن محمد صباحی، او سومین امامجمعه در شهر کازرون است که طی سالهای پس از انقلاب ۵۷ در این شهر کشته میشود.
محمد خرسند، امامجمعه پیشین کازرون در روز چهارشنبه هشت خرداد ۱۳۹۸ به قتل رسید. او پس از شرکت در مراسم احیای شبهای قدر و هنگام بازگشت به منزل خود از سوی فردی با ضربات چاقو مورد حمله قرار گرفت و جان باخت. قاتل محمد خرسند از سوی نیروهای امنیتی شناسایی و بازداشت شد و پرونده او به دستگاه قضایی ارجاع داده شد.
دادگاه این پرونده پس از پایان جلسه اول برای ضارب این پروند حمید رضا درخشنده حکم اعدام صادر کرد و برخلاف رویه عادی بررسی چنین پروندههایی در قوه قضاییه ایران، این حکم در مدت کمتر از دو ماه در دیوان عالی کشور تایید و اجرا شده است.
در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۳۶۰ عبدالرحیم (رحمان) دانشجو، امام جمعه وقت کازرون هنگام بازگشت از نماز مغرب و عشاء نزدیک منزلش به دست دو موتور سوار هدف سه گلوله قرار گرفت و به قتل رسید. منابع جمهوری اسلامی این قتل را به اعضای سازمان مجاهدین خلق نسبت دادهاند.
میلاد آرمون، مهدی ایمانی، محمدمهدی حسینی و نوید نجاران که از حدود دو سال پیش به صورت بلاتکلیف در زندان قزلحصار کرج بهسر میبرند، قرار است روز ۱۲ آبان امسال همراه با دیگر متهمان پرونده موسوم به «شهرک اکباتان»، در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شوند.
سایت حقوق بشری هرانا به نقل از یک منبع مطلع از وضعیت پرونده این افراد نوشت که زمان و شعبه جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده به برخی از وکیلان متهمانی از جمله علیرضا برمرزپورناک، امیرمحمد خوشاقبال، علیرضا کفایی و حسین نعمتی که با وثیقه آزاد هستند، ابلاغ نشده است.
طبق این گزارش، احتمال میرود ابلاغیه با تاخیر به دست وکیلان این متهمان برسد یا جلسه دادگاه آنها در زمان دیگری برگزار شود.
زمان برگزاری دادگاه رسیدگی به اتهامات این شهروندان در دادگاه انقلاب تاکنون مشخص نشده است.
پرونده آرمون، ایمانی، حسینی و نجاران که از سوی دادگاه محرمانه عنوان شده، اواخر فروردین امسال از شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران برای رفع نقص و ایرادات به شعبه چهار بازپرسی دادسرای امور جنایی ناحیه ۲۷ تهران بازگردانده شد.
این پرونده اوایل شهریور امسال پس از رفع نقص در دادسرای امور جنایی ناحیه ۲۷ تهران به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک تهران و شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی ارسال شد.
هرانا روز ۱۴ مهر در گزارشی به نقل از یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این افراد نوشت: «پس از ارسال پرونده به شعب دادگاه انقلاب و کیفری برای رفع نقص، به وکلای این افراد اجازه دسترسی به تغییرات صورت گرفته، داده نشده است.»
دسترسی نداشتن وکیلان این افراد به تغییرات پرونده میتواند در روند دفاع از آنها در دادگاه تاثیر بگذارد و به صدور احکام سنگین برای بازداشتشدگان منجر شود.
آرمون، ایمانی، حسینی و نجاران، نیمه اول اردیبهشت امسال از زندان قزلحصار به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در زندان اوین منتقل شدند و مدتی بعد به زندان قزلحصار بازگردانده شدند.
میلاد آرمون، محمدمهدی حسینی، مهدی ایمانی و نوید نجاران
اوایل آبان ۱۴۰۱ و در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی»، یکی از نیروهای بسیجی جمهوری اسلامی به نام «آرمان علیوردی» در شهرک اکباتان کشته شد.
پس از آن، نهادهای امنیتی بیش از ۵۰ تن از جوانان ساکن این شهرک را بازداشت کردند که برای ۱۴ نفر از آنها کیفرخواست صادر شد.
بنا بر این کیفرخواست، آنها به مواردی از جمله «محاربه از طریق تمسک به سلاح سرد و اقدام علیه امنیت ملی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، مشارکت در قتل عمد و اخلال در نظم و آرامش عمومی» متهم شدند و پروندهشان به دادگاه ارجاع داده شد.
از میان این افراد تاکنون ۱۰ نفر با تودیع قرار وثیقه آزاد و آرمون، ایمانی، حسینی و نجاران، با اتهامات سنگین، همچنان در بازداشت به سر میبرند.
شهرک اکباتان در غرب تهران که ساکنان آن عموما از طبقه متوسط هستند، یکی از کانونهای اعتراضات در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ مردم علیه جمهوری اسلامی بود.
از ابتدای خیزش، ویدیوهای فراوانی از اعتراض هماهنگ و یکپارچه این شهرک در رسانههای اجتماعی همرسانی شد.
از زمان آغاز خیزش «زن، زندگی، آزادی» در شهریور ۱۴۰۱، سرکوب فعالان مدنی، سیاسی و معترضان از سوی حکومت شدت گرفته و همچنان ادامه دارد.
جمهوری اسلامی تاکنون دستکم ۱۰ معترض از جمله محمدمهدی کرمی، محمد حسینی، محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، مجید کاظمی، سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی، میلاد زهرهوند، محمد قبادلو و رضا رسایی را در ارتباط با خیزش، اعدام کرده است.
طی این مدت دهها زندانی سیاسی و شهروند معترض دیگر با حکم اعدام مواجه شدند و برخی دیگر، پروندههایشان با اتهامات سنگینی که میتواند احکامی نظیر اعدام برایشان در پی داشته باشد، در دست بررسی است.
خبرگزاری رویترز گزارش داد گروه هکری وابسته به جمهوری اسلامی که متهم است ایمیلهای کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ را هک کرده، سرانجام توانسته است زمینه انتشار این مطالب دزدیده شده را فراهم کند.
در هفتههای اخیر، هکرها شروع به ارسال گسترده ایمیلهای کارزار ترامپ برای یکی از فعالان سیاسی دموکرات کردند که مجموعهای از آن را در وبسایت کمیته خود منتشر کرده و برای روزنامهنگاران مستقل فرستاده است.
این ایمیلها شامل ارتباطات داخلی کارزار ترامپ با مشاوران و متحدان خارجی است که در آنها به موضوعات مختلف انتخابات ۲۰۲۴ پرداختهاند.
تلاش برای نفوذ
به گزارش رویترز، این رسانه با ردیابی فعالیتهای این گروه هکری، به تصویری تازه از تلاشهای مداخلهگرانه جمهوری اسلامی در انتخابات آمریکا دست یافته است.
بر اساس این گزارش جمهوری اسلامی با وجود اتهامات مطرح شده از سوی وزارت دادگستری آمریکا در ماه سپتامبر مبنی بر دست داشتن در این نفوذ، همچنان در انتخابات این کشور دخالت میکند.
بر اساس این اتهامات، گروه هکری وابسته به دولت جمهوری اسلامی به نام «طوفان شن نعنایی» (Mint Sandstorm) موفق شده است در ماههای می و ژوئن، کلمهعبور کارکنان کارزار ترامپ را سرقت کند.
شرکت مایکروسافت در گزارشی در روز چهارشنبه دوم آبان، از افزایش فعالیت یک گروه هکری وابسته به سپاه پاسداران به نام «طوفان شن پنبهای» (Cotton Sandstorm) خبر داد که سابقه دخالت در انتخابات آمریکا را داشته است.
فعالیتهای هکرها
بر اساس کیفرخواست وزارت دادگستری آمریکا، افشاکنندگان، سه هکر ایرانی هستند که با نیروهای بسیج در ایران همکاری میکردند.
تلاشها برای برقراری ارتباط با این هکرها که نامشان در کیفرخواست ذکر شده، از طریق ایمیل و پیامک بینتیجه بوده است.
پیشتر دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل اعلام کرده بود تهران هدف و انگیزهای برای دخالت در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا ندارد.
واکنش کارزار ترامپ
کارزار انتخاباتی ترامپ اوایل ماه جاری در واکنش به این هک، اعلام کرد این عملیات با هدف ایجاد اختلال در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴ و به وجود آوردن آشوب در روند دموکراتیک انجام شده است.
کارزار ترامپ تاکید کرد: «هر خبرنگاری که این اسناد سرقت شده را بازنشر کند، به دشمنان آمریکا خدمت میکند.»
تحرکات دستگاههای امنیتی
حسابهای ایمیل هکرها که از سوی رویترز شناسایی شدهاند، در ماه سپتامبر به وسیله شرکت یاهو که مالک ایاوال (AOL) است، مسدود شدند.
یاهو با همکاری افبیآی (FBI)، هویت این گروه هکری را شناسایی کرده است.
سرویس امنیت داخلی آمریکا، اوایل این ماه هشدار داد که هکرها همچنان کارکنان کمپین ترامپ را هدف قرار میدهند و اگر آنان مجرم شناخته شوند، با زندان و جریمه نقدی روبهرو خواهند شد.
افبیآی به برخی خبرنگاران که با این هکرها ارتباط برقرار کردهاند هشدار داده است که این تماسها «بخشی از عملیات نفوذ خارجی» است.
هدف ایران از افشاگریها
مقامات ارشد اطلاعاتی و امنیتی آمریکا معتقدند هدف تلاشهای جمهوری اسلامی در این دوره از انتخابات، تضعیف ترامپ است. کسی که در سال ۲۰۲۰ و در مقام رییسجمهوری، دستور کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را صادر کرد.
افشاگریهای منتشر شده در مجموع و تاکنون تاثیر خاصی بر روند عمومی کارزار ترامپ نداشتهاند.
تایید اسناد افشاشده
رویترز توانسته است یکی از اسناد منتشر شده را که حاکی از ارتباط مالی نامشخصی میان وکیلان رابرت اف. کندی جونیور و ترامپ است، تایید کند.
در افشاگریهای بعدی، گروه هکری وابسته به جمهوری اسلامی اسنادی از دو انتخابات مهم را منتشر کرد.
این اسناد شامل ارتباطات کارزار انتخاباتی ترامپ با مارک رابینسون، نامزد فرمانداری جمهوریخواه کارولینای شمالی و آنا پولینا لونا، نماینده جمهوریخواه فلوریدا است.
رابینسون این ارتباطات را تکذیب کرده است.
به گفته کن کلیپنشتاین، خبرنگار مستقل مسائل امنیت ملی و یکی از افرادی که این اسناد را در ساباستک منتشر کرده، رسانهها نباید برای آنچه مردم باید بدانند، نقش دروازهبان ایفا کنند.
نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی، معترض ۱۷ ساله کشتهشده در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، با گذشت ۱۰ روز از زمان بازداشت، همچنان به صورت بلاتکلیف در زندان خرمآباد به سر میبرد. آیدا، خواهر نیکا شاکرمی، با اشاره به ادامه بازداشت مادرش اعلام کرده است هیچ خبری از وضعیت او ندارد.
آیدا شاکرمی روز سوم آبان با انتشار مطلبی در حساب ایکس خود نوشت که مادرش همچنان ممنوعالتماس و ممنوعالملاقات است و مسئولان قضایی و امنیتی هیچ خبری از شرایط او نمیدهند.
او شامگاه ۲۵ مهر در شبکههای اجتماعی از بازداشت مادرش در خرمآباد خبر داد و نوشت که از علت دستگیری و اتهام مطرح شده علیه او بیاطلاع است.
ساعتی پس از آن، صفحه اینستاگرام نسرین شاکرمی از دسترس خارج شد.
پس از آن و در روز ۲۸ مهر، علی امیدی، وکیل دادگستری، با انتشار مطلبی در اینستاگرام نوشت که شاکرمی در بازداشتگاه زندان مرکزی خرمآباد محبوس است و با او ملاقاتی داشته است.
شاهزاده رضا پهلوی نیز همان روز در واکنش به ادامه بازداشت این مادر دادخواه نوشت: «ربایش و بازداشت او نشانهای آشکار از ضعف و هراس رژیم جمهوری اسلامی از زنان، مادران و ایرانیان حقگو و میهنپرست است.»
نسرین شاکرمی روز ۱۰ مهر با انتشار مطلبی در اینستاگرام به مناسب سالروز تولد دخترش نیکا و خاکسپاری او نوشت: «دهم مهر همان روزی است که دستان پلید اهریمن پیکر نیکایم را ظالمانه از من ربودند و به خاک سپردند. در تولد ۱۷ سالگیاش به جای تولدت مبارک با قلبی پاره فریاد زدم شهادتت مبارک.»
نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۷ ساله، ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» در بلوار کشاورز تهران ربوده شد و به قتل رسید.
خانواده نیکا پیکر او را ۹ روز پس از ناپدید شدنش در یک سردخانه یافتند و با فشار نهادهای امنیتی، او را در روستایی دورافتاده در حوالی خرمآباد لرستان به خاک سپردند.
مراجع قضایی و رسانههای وابسته به حکومت مدعی شدند که نیکا بر اثر سقوط از ارتفاع کشته و پیکرش در «ساختمانی نیمهکاره» پیدا شده است.
تصویری از حضور نیکا شاکرمی در خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»
به گفته او، اعضای خانوادهاش هدف تهدید و فشار امنیتی قرار گرفتند تا روایت حکومت را درباره کشته شدن دخترش تکرار کنند و خواهرش، آتش شاکرمی نیز مجبور به اعتراف تلویزیونی شد.
دو ماه پس از قتل نیکا، شبکه سیانان در گزارشی با تجزیه و تحلیل ۵۰ ویدیو و انتشار ویدیوهای جدیدی از حضور نیکا در خیابان و مصاحبه با شاهدان عینی، اعلام کرد او بازداشت شده بوده و ادعای مقامهای جمهوری اسلامی درباره خودکشیاش صحت ندارد.
بیبیسی جهانی نیز ۱۰ اردیبهشت امسال گزارش داد به مدرکی «بسیار محرمانه» دست یافته که نشان میدهد نیکا از سوی سه مرد که از نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بودند، هدف تعرض جنسی قرار گرفته و به قتل رسیده است.
اسفند ۱۴۰۲ نیز یکی از اسناد به دست آمده از هک سامانههای قوه قضاییه جمهوری اسلامی به دست گروه عدالت علی، تجاوز به نیکا را پیش از قتل تایید میکرد.
طبق آمارهای سازمانهای حقوق بشری، جمهوری اسلامی بیش از ۵۵۰ معترض را در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» کشت و بینایی صدها تن دیگر را گرفت.
بنا بر این آمارها، دهها کودک و نوجوان در جریان این خیزش با شلیک یا بر اثر ضرب و جرح نیروهای حکومتی کشته شدند که هویت بیش از ۷۰ تن از آنها روشن شده است.