مقامهای بهداشتی لبنان: در حمله اسرائیل به استان نبطیه ۲۶ نفر کشته و ۴۲ نفر زخمی شدند.
در همین حال، ارتش اسرائیل روز پنجشنبه پنجم مهر اعلام کرد که نیروی هوایی این کشور در ۲۴ ساعت گذشته حدود ۲۲۰ هدف حزبالله در لبنان را مورد حمله قرار داده است.

باشگاه استقلال با صدور یک اطلاعیه ضمن درخواست از هواداران برای درک شرایط تیم، اعلام کرد در فاصله کوتاه باقیمانده تا بازی با السد در لیگ نخبگان آسیا، امکان پذیرش استعفای جواد نکونام از سرمربیگری استقلال وجود نداشته و هیات مدیره با این کنارهگیری مخالفت کرده است.
در این اطلاعیه آمده: «اعضای هیات مدیره استقلال به این جمع بندی رسیدند که با توجه به زمان باقی مانده تا بازی برابر السد قطر در رقابتهای لیگ نخبگان آسیا و حساسیت موجود، سرمربی تیم و اعضای کادر فنی کما فی السابق بر مفاد قرارداد حرفهای با باشگاه استقلال پایبند باشند و با انگیزه و قدرت به فعالیت خود ادامه دهد.»
در این بیانیه به صراحت همه چیز به بعد از بازی با السد موکول شده است: «قطعا این دیدار برای استقلال و هوادارانش از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، لذا کنار رفتن سرمربی تیم در این مقطع در راستای منفعت تیم و باشگاه نیست، هیات مدیره استقلال تا پایان بازی با السد بررسیهای لازم و دقیقتری در خصوص استعفای آقای نکونام را انجام خواهد تا تصمیمات لازم اخذ شود.»
در ادامه آمده: «انتظار میرود هواداران محترم با درک صحیح از شرایط موجود، همچنان مثل همیشه در کنار باشگاه حضور داشته باشند تا اتفاقات مطلوب در آرامش کامل برای باشگاه استقلال رقم بخورد. این تصمیم با هدف حفظ تمرکز تیم و کسب بهترین نتیجه ممکن در بازی آتی اتخاذ شده است. هیات مدیره باشگاه ضمن قدردانی از زحمات و تلاشهای آقای نکونام، تصمیم نهایی در خصوص استعفای ایشان را پس از پایان این مسابقه و در زمان مناسب اعلام خواهد نمود.»

محمدحسین سرور، فرمانده یگان هوایی حزبالله عصر روز پنجشنبه در حمله هوایی اسرائیل به ضاحیه بیروت کشته شد. ساعاتی پیش از این حمله، دفتر بنیامین نتانیاهو قریبالوقوع بودن آتشبس میان اسرائیل و حزبالله لبنان را رد کرد و گفت حملات به حزبالله با قدرت ادامه دارد.
عصر روز پنجشنبه، شماری از رسانههای اسرائیلی از حمله هایی «هدفمند» اسرائیل به منطقه ضاحیه بیروت با استفاده از سه موشک خبر دادند.
یک منبع نزدیک به حزبالله در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه تایید کرد که محمد سرور (ملقب به ابوصالح) در این حمله کشته شده است.
روز سهشنبه سوم مهر نیز اسرائیل در حمله دیگری به ضاحیه بیروت، ابراهیم قبیسی، از فرماندهان یگان موشکی حزبالله را هدف قرار داده و کشته بود.
توافق آتشبس در مرزهای لبنان و اسرائیل
دفتر نتانیاهو ظهر روز پنجشنبه پنج مهر توافق آتشبس را «پیشنهادی آمریکایی-فرانسوی» خواند که «نخستوزیر هنوز حتی به آن پاسخ نداده است».
یسرائیل کاتز، وزیر امور خارجه اسرائیل هم تاکید کرد در شمال این کشور، «هیچ آتشبسی وجود نخواهد داشت» و افزود: «ما با تمام قدرت به مبارزه با حزبالله ادامه خواهیم داد تا به پیروزی برسیم و ساکنان شمال را بهطور ایمن به خانههایشان بازگردانیم.»
صبح روز پنجشنبه شبکه ۱۳ اسرائیل و اسکاینیوز در گزارشهایی خبر دادند که «تا ساعاتی دیگر» آتشبس میان اسرائیل و حزبالله اعلام میشود.
اسکاینیوز نوشت آتشبس احتمالی میان حزبالله و اسرائیل ۲۱ روزه خواهد بود و شامل غزه نمیشود.
بر اساس این گزارش، در طول این ۲۱ روز برای دستیابی به یک توافق جامع که منجر به بازگشت ساکنان مناطق مرزی لبنان و اسرائیل به خانههای خود شود، مذاکره خواهند کرد.
اسرائیل اولویت خود را تامین امنیت مرز شمالی و بازگرداندن حدود ۷۰ هزار ساکن این منطقه قرار داده که از زمان آغاز جنگ غزه در مهر سال گذشته، به دلیل تبادل روزانه آتش آواره شدهاند.
کانال ۱۲ اسرائیل هم پیش از ظهر پنجشنبه بدون اشاره به منبعی خاص، گزارش داد که در راستای این طرح، نتانیاهو به ارتش اسرائیل دستور داده تا حملات خود در لبنان را کاهش دهد.
بیانیه دفتر نتانیاهو این گزارش را «کاملا خلاف واقعیت» خواند و گفت: «نخستوزیر به ارتش اجازه داده که همچنان با تمام قدرت به حملات ادامه دهد و جنگ در غزه تا زمانی که تمامی اهداف جنگی محقق نشوند، ادامه خواهد داشت.»
چرا طرح آتشبس مهم است؟
طرح آتشبس از سوی آمریکا و فرانسه و با پشتیبانی اتحادیه اروپا و چند کشور عربی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر مطرح شده است.
ساعاتی پیش و در بامداد پنجشنبه، این ۱۲ کشور در بیانیهای مشترک خواستار آتشبس فوری ۲۱ روزه در سراسر مرز لبنان و اسرائیل شدند تا فرصتی برای دیپلماسی فراهم شود.
جو بایدن و امانوئل مکرون، روسای جمهوری آمریکا و فرانسه در بیانیه مشترک دیگری از تلاش خود برای آتشبس خبر داده و گفته بودند که ۱۰ کشور دیگر نیز این بیانیه را تایید کردهاند.
کانال ۱۲ اسرائیل خبر داد که حسن نصرالله تا چهارشنبهشب، هر پیشنهادی را که شامل آتشبس دائمی در غزه نمیشود، رد کرده است.
نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان اما ابراز امیدواری کرد به زودی بتوان به آتشبسی دست یافت که به درگیریها بین اسرائیل و حزبالله که کشورش را تحت تاثیر قرار داده و نگرانیهایی درباره یک تهاجم زمینی ایجاد کرده است، پایان دهد.
حملات متقابل میان اسرائیل و حزبالله در روزهای گذشته شدت بیشتری گرفته است.
حملات هوایی اسرائیل در این هفته، رهبران حزبالله و صدها هدف در عمق لبنان را هدف قرار داده است.
حزبالله اخیرا متحمل ضربات سنگینی شده است. برخی از فرماندهان ارشد این گروه ترور شدهاند و هزاران پیجر و بیسیم مورد استفاده اعضای آن منفجر شده که باعث مرگ و جراحت صدها نفرشان شده است.
بیمارستانهای لبنان از روز دوشنبه دوم مهر که در بمباران اسرائیل بیش از ۵۵۰ نفر کشته شدند، پر از مجروحان شدهاند. این روز، مرگبارترین روز در لبنان از زمان پایان جنگ داخلی این کشور در سال ۱۹۹۰ به شمار میرود.
مخالفتهای گسترده احزاب سیاسی اسرائیل با طرح آتشبس
پیش از تکذیبیه دفتر نتانیاهو، یک مقام اسرائیلی روز پنجشنبه به کانال ۱۲ اسرائیل گفت که این کشور برای آتشبس به منظور گفتوگو بر سر توافق با حزبالله لبنان آماده است.
با اینحال، تعدادی از مقامات محلی، شهرداران شمالی و مفسرانی که معمولا با نتانیاهو همسو هستند، پیامهای تندی منتشر کردهاند که احتمال آتشبس در لبنان را محکوم میکند و گفتند پذیرش چنین پیشنهادی از سوی اسرائیل، در حال حاضر بسیار بعید است.
مقامهای «ائتلاف» اسرائیل نیز خواهان مخالفت نتانیاهو با آتشبس ۲۱ روزه در لبنان هستند و میگویند چنین توافقی «فاقد توجیه اخلاقی است» و فقط به حزبالله فرصت میدهد تا پس از ضرباتی که دریافت کرده، مجددا سازماندهی شود.
نتانیاهو رهبر اصلی این ائتلاف، متشکل از احزاب راستگرا و مذهبی پارلمان اسرائیل (کنست) است که دولت را اداره میکند.
یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون، گفت اسرائیل باید «بهصورت جزیی» درخواست مشترک آمریکا و دیگر کشورها را برای آتشبس فوری بین اسرائیل و حزبالله بپذیرد، اما «تنها به مدت هفت روز» و نه ۲۱ روز، تا از بازسازی حزبالله جلوگیری شود.
تداوم حملات متقابل اسرائیل و حزبالله
همزمان با این گمانهزنیها درباره احتمال آتشبس فوری در مرزهای لبنان و اسرائیل، تبادل آتش میان دو طرف در روز پنجشنبه ادامه دارد.
مقامهای محلی اسرائیل در شمال این کشور از ساکنان خواستهاند تا اطلاع ثانوی نزدیک پناهگاهها بمانند، زیرا احتمال حملات بیشتر حزبالله وجود دارد.
روز پنجم مهر رسانههای عبری گزارش دادند که دهها موشک در حملهای جدید از سوی حزبالله، به عکا و مناطق اطراف آن شلیک شده است.
ارتش اسرائیل نیز گفت که هواپیماهی جنگندهاش شامگاه چهارشنبه حدود ۷۵ هدف از حزبالله را در لبنان هدف قرار دادهاند.
به گفته ارتش، اهداف مورد حمله در جنوب لبنان و دره بقاع شامل انبارهای سلاح، پرتابگرهای موشک، ساختمانها، نیروهای عملیاتی و سایر زیرساختها بوده است.
در بیانیه مشترک کشورها برای طرح آتشبس آمده بود که وضعیت بین لبنان و اسرائیل از هشت اکتبر ۲۰۲۳ غیرقابل تحمل بوده است و خطر غیرقابل قبول تشدید گستردهتر تنش در منطقه را به همراه دارد.
امضاکنندگان بیانیه گفته بودند زمان آن فرا رسیده است که در یک توافق دیپلماتیک، غیرنظامیان در هر دو طرف مرز بتوانند با امنیت به خانههای خود بازگردند.
آنها در پایان بیانیه گفتند پس از برقراری آتشبس در مرزها، آمادهاند از همه تلاشهای دیپلماتیک برای انعقاد توافقی بین لبنان و اسرائیل که بهطور کلی به این بحران پایان دهد، حمایت کنند.
به گزارش رسانهها، تومر بار، فرمانده نیروی هوایی اسرائیل پنجشنبه ۵ مهر در صحبت با شماری از سربازان این نیرو گفت نیروی هوایی برای احتمال حمله زمینی به لبنان آماده میشود.
به گفته بار، نیروی هوایی در صورت صدور دستور حمله زمینی به لبنان برای انجام عملیات علیه حزبالله، برای همراهی با نیروی زمینی، آماده میشود: «ما شانه به شانه با فرماندهی شمال برای یک مانور زمینی آماده میشویم. ما در حال آمادهسازی هستیم. تصمیمگیری در مورد این حمله بالاتر از ما اتخاذ میشود. این فرصت ماست که آنها را تضعیف کنیم، چه از طریق حملات هوایی و چه حملهای زمینی که به شکلی سازمانیافته انجام شود.»
فرمانده نیروی هوایی تاکید کرد جلوگیری از انتقال تسلیحات از ایران به حزبالله، «اولویت اصلی» نظامی برای آنهاست: «اعتماد به نفس حسن نصرالله، حزبالله، و توانایی آنها برای بازیابی خود از آنچه چند روز پیش بر آنها گذشت، به کمکهای نظامی که از ایران میآید بستگی دارد.»

فراس ابیض، وزیر بهداشت لبنان در گفتگو با سیانان هشدار داد که سیستم بهداشت و درمان لبنان تقریبا در آستانه فروپاشی است: «من بسیار نگران هستم که ما تقریبا با تمام ظرفیت خود کار میکنیم و اینکه کل سیستم تقریبا در آستانه فروپاشی است.»
به گفته دکتر فراس ابیض، بیش از ۴۰ نفر از کارکنان بهداشت و درمان این هفته در «حملات هدفمند» اسرائیل کشته شدهاند و ذخایر برخی از داروها در حال کاهش است.
او با اشاره به اینکه بر اساس قوانین بینالمللی آمبولانسها باید در درگیریها محافظت شوند، گفت: «آمبولانسها به طور مستقیم در حین انجام وظیفه مورد هدف قرار میگیرند».
فراس ابیض به سیانان گفت در حال حاضر، سیستم بهداشت و درمان کشور که در سالهای اخیر با بحرانهای متعدد تضعیف شده است، «هنوز پابرجاست»، اما کارکنان بهداشتی با چالشهای بسیار شدید مواجه هستند: «ما جراحانی داریم که تقریبا بدون توقف برای ۴۸ ساعت یا بیشتر عمل جراحی انجام دادهاند.»


«شما که آبتان را نبردند. شما که خاکتان را نگرفتند، تظاهرات سلمیه، تظاهرات سلمیه»، یکی از جاودانهترین فریادهای زنان درحفظ آب و خاک است که از خوزستان برخواست ولی صدای همه ایران بود.
«زن، زندگی، آزادی»، جنبشی هم که پس از آن در ایران پرچمدار زندگی شد، نماینده صدای گروههایی است که سالهاست به شکل سیستماتیک لای چرخ سرکوب، سانسور و مرگ هستند. جنبشی علیه مرگ و کشتار همه زیستمندان و صدای نسلی که مهمترین سهم را از منابع طبیعی ایران دارد.
بحرانهای مختلف محیط زیستی گره خورده در بحرانهای انسانی، خشکاندن، مصرف و توسعه نیافتگی، منابع طبیعی ایران را به شدت تهدید میکند. زنان ایران مانند زنان بسیاری دیگر از کشورهای جهان، نقش مهمی درنگهداری و حفاظت از این سرمایه به عهده دارند. همین نقطه پیوند زندگی و آزادی است، همسویی درخشان توسعه، برابری وعدالت.
برابری جنسیتی در حوزه سیاست، در معنای فراهم کردن زیرسازهای حضور زنان در سیاست و توسعه عدالت محور، در معنای توزیع عادلانه سرمایه و ثروت و فراهم کردن زیرسازهای رفاه برای همه شهروندان، در واقع فاکتورهای معنادار و موثری هستند که در نوع حاکمیت ومدل توسعه، با تلاش برای تحقق برابری جنسیتی مورد سنجش قرارمیگیرند.
یکی از اختلافات مهم گروههای سیاسی، تعریف و محدودیتهای آنها درموضوع دموکراسی است. ایده مدل توسعه و مدیریت اقتصادی در حکمرانی نیز محل اختلاف این گروهها و ایدئولوژیهای سیاسی است که نمایندگی میکنند.
در شاخص جهانی تبعیض جنسیتی و تعاریف تازه جهانی از دموکراسی و مدلهای توسعه پایدار، دو فاکتور نشان میدهد که زنان نقطه پیوند توسعه و دموکراسی در تعاریف مختلف هستند: امکان برابر حضور در عرصههای سیاسی و پتانسیل رشد اقتصادی برابر برای زنان و مردان.
نقشه امروز جغرافیای سیاسی جهان نشان میدهد هرجا که زنان و دختران در معرض خطر هستند، دموکراسی، صلح و ثبات نیز در معرض خطر است.
آنچه از دموکراسی میخواهیم
در سادهترین شکل، بنا به ابتداییترین تعاریف، «دموکراسی ترتیبی نهادین است برای رسیدن به تصمیمهای سیاسی که در آن افراد قدرت تصمیمگیری را از طریق مبارزه رقابتی برای رای مردم به دست میآورند.»
معنای دموکراسی اما بسیار فراتر از رقابت در یک روند انتخاباتی است، آنهم در جهانی که بسیاری از نظامهای غیردموکراتیک برای بقای خود و ارائه چهرهای دموکرات در منظر جهانی، برگزاری انتخاباتی محدود و کنترل شده را مدیریت میکنند.
در کشوری مانند ایران و در نظام جمهوریاسلامی، انتخابات غیردموکراتیک روندی است که یکی از مهمترین ویژگیهای آن تضمین ادامه تبعیض جنسیتی و عدم مشارکت زنان درحوزه سیاست است.
در مقابل، به موجب یک سیستم دموکراتیک، کل جامعه میتواند در هر سطحی، در فرآیند تصمیم گیری شرکت و آن را کنترل و حفاظت کند. براساس اعلامیه جهانی حقوق بشر، اعلامیه منع خشونت علیه زنان و پیمانهای وین؛ دموکراسی، تضمین مشارکت، نظارت و کنترل جمعی شهروندان بر سرنوشت خود و اداره جامعه، مستقل از جنسیت واعتقادات مذهبی و سیاسی آنان است.
بنا بر نظر آمارتیا سن، برنده جایزه نوبل اقتصاد در کتاب «توسعه یعنی آزادی»، مفهوم دموکراسی و توسعه نه تنها شامل نهادهایی با ماهیت کاملا سیاسی است، بلکه در سایر ویژگیهای حاکمیت نیز بسط داده میشود: «توسعه باید به عنوان فرآیندی برای گسترش آزادیهای واقعی مورد نیاز شهروندان در نظر گرفته شود. در نتیجه چالش توسعه شامل از بین بردن انواع مختلف عدم آزادی است که فرصت را برای ساختن زندگی مورد علاقه انسان فراهم میکند: رفع تبعیض جنسیتی، گرسنگی، فقر اقتصادی، استبداد، ناامنی اقتصادی، عدم تحملپذیری تفاوتهای انسانی، نقشه دیگری برای حاکمیت ارائه میدهد. در واقع توسعه انسانی یکی از ملزومات مهم توسعه اقتصادی است.»
در سایه اقتصادهای محدود و تک قطبی و گسترش عمومی و جهانی بیعدالتی، خطر مهم دیگری هم ما را تهدید میکند. برای مثال، فرآیند توسعه، در دهه ۷۰، در برخی کشورهای آفریقایی منجر به گسترش نابرابری بین گروهها، قبایل و مناطق بهرهمند و کم بهره از منابع شد. دردهه ۹۰، این نابرابریها به تنشهای اجتماعی شدید، حتی جنگهای داخلی و نسلکشی آشکار منجر شد.
برای اجتناب از چنین نتایجی، آنچنانکه ایرما آدلمن، اقتصاددان برجسته آمریکایی/رومانیایی میگوید «ترکیبی از نهادها و تشکلهای اقتصادی که قادر به گسترش توسعه انسانی و رفع تبعیض و در صدر آن تبعیض جنسیتی باشند الزامی میشود. ساخت و تقویت نهادهای سیاسی و مدنی که توان مدیریت تنشهای اجتماعی از طریق کانالکشی انتظارات به گونهای که بتوان آنها را برآورده کرد، داشته باشند.»
برابری جنسیتی کلید توسعه
برای اثبات اهمیت رابطه و اولویت همسو و همسطح توسعه انسانی و اقتصادی، تقویت زمینه برابری جنسیتی و توانمند کردن زنان میتواند نقطه عطف مهمی باشد.
برابری جنسیتی، کلید اصلی رفع بیعدالتی اقتصادی و فراهم شدن حق برابر برای همه شهروندان در مشارکت سیاسی است، یعنی فاکتور نهادین دموکراسی درمشارکت حداکثری برای اداره کشور که رشد فرهنگی واقتصادی را تضمین میکند. دموکراسی نگرشهای جنسیتی برابریطلبانه را ترویج میکند و به طور ذاتی با برابری جنسیتی مرتبط است.
به این ترتیب، دو نکته مهم در پیوند با برابری جنسیتی شکل میگیرد. نخست آنکه توانمندی و مشارکت زنان و شیب مثبت به سمت کاهش شکاف جنسیتی ملاک و معیار حرکت حاکمیت به سمت دموکراسی میشود.
دیگر آنکه توسعه در حرکت هدفمند و پایدار به سمت توانمند کردن زنان، در واقع نقش زنان درمدیریت اقتصاد و افزایش سهم زنان در تولید ناخالص داخلی را تقویت میکند.
حرکت به سمت رفع تبعیض جنسیتی سنگ محکی است برای سنجش دموکراسی خواهی حاکمیت. در سوی دیگر توانمندی زنان از منظر اقتصادی شاخصی برای سنجش توسعه انسانی و اقتصادی همگن و عامل آن است. آزادی و حضور فعالانه زنان، هم موثرترین عامل توسعه است و هم سنجه حکمرانی دموکرات.
برابری حضور زنان درعرصه سیاست
اگر به پنج کشورنخست جهان در شاخص تبعیض جنسیتی نگاه کنیم متوجه میشویم چطور تلاششان این بوده که در همه فاکتورهای این شاخص به یک اندازه رشد داشته باشند. در واقع فراهم کردن زمینه تحصیل، سلامت، اشتغال و حضور برابر زنان درعرصه سیاست در امتداد و مکمل هم هستند.
در مسئله برابری جنسیتی، این فاکتورها باید همزمان و در هارمونی تقویت شوند. در نمودار شماره ۱و۲، آنچنان که میبینیم ایسلند به عنوان کشور دارای رتبه نخست در برابری جنسیتی در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸، در همه فاکتورها رشد متناسبی داشته و پایداری آن با گذر زمان روشن است.


بنا به آمار بانک جهانی، ایران در شیب فقری زنانه در حرکت است. در تصویر ۳ و ۴ که بر اساس دادههای سندیکای جهانی کار تهیه شده است، نرخ مشارکت نیروی کار در جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله که از نظر اقتصادی فعال هستند در ۲۰۱۰ و ۲۰۲۳ نشان داده شده است.
به ترتیب میتوان نرخ مشارکت زنان در ایران را با چند کشور همسایه (عربستان سعودی و امارات و ترکیه) مقایسه کنید. در ۲۰۲۳ نسبت به ۲۰۱۰، این عدد برای ایران علیرغم افزایش جمعیت زنان و زنان تحصیلکرده در این ردیف سنی، حتی کاهش نیز یافته است.


توانمندی مالی زنان، در یک حاکمیت دموکرات میتواند بر فعال شدن زنان درعرصه سیاست موثر باشد. توانمندی و استقلال اقتصادی و حضور در عرصه مدیریتهای کلان میتواند در پیوند با عرصههای تبیین قانون به نفع برابری جنسیتی و اشتغالزایی و صاحب ثروت و سرمایه شدن زنان و حرکت به سمت نرخ مشارکت اقتصادی برابر، همافزایی داشته باشد.
بیثباتی سیاستهای اقتصادی یکی از دلایل اصلی افزایش فقر در ایران است. فقر زنان و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن مستقیما با سیاستهای رسمی زنستیزانه و تبعیض جنسیتی در قوانین جمهوری اسلامی نهادینه شده، مرتبط است.
بیشتر زنان به سمت مشاغل کمدرآمد در بخشهای خدمات خصوصی و حوزه کشاورزی، سوق داده میشوند، جایی که کسبوکارها، زنان بیشتری را برای پرداخت کمتر و قراردادهای کاری ناامنتر به کار میگیرند.
ایران در شاخص تبعیض جنسیتی، سالهاست در جهان در پلههای پایین نمودار مانده است. دادههای نمودار ۵ و ۶ منتشر شده در سایت رسمی شاخص تبعیض جنسیتی نشان میدهد جایگاه ایران در فاکتور برابری حضور زنان در عرصه اقتصاد و سیاست، پائینتر از میانگین خاورمیانه و جهان است.
ایران در ۲۰۲۳ رتبه ۱۴۳ را در میان ۱۴۶ کشور ارزیابیشده کسب کرد و در ۲۰۱۵ در میان ۱۴۵ کشور ارزیابی شده در جایگاه ۱۴۱ ایستاد.


کشورهایی که در سالهای متمادی مرتب در شاخص برابری جنسیتی افت کردند در مسیر توسعه فاکتور یا فاکتورهایی را همواره نادیده گرفتند.
رابطه بین دموکراسی و توسعه، بسیار مورد بحث قرار گرفته است، برای کشوری مانند ایران، رابطه بین این دو مفهوم، رابطه محتوایی و ماهوی دو مفهوم و اولویت یکی بر دیگری نیست. این خواستی است که در سایه برابری جنسیتی تحقق مییابد.
نگاه به برابری جنسیتی امروز حتی ملاکی برای درک نقشه راه گروههای اپوزیسون است. برابری جنسیتی برنامهای است برای همراه کردن جنبشهای برابریخواه با یکدیگر و تضمینی برای مشارکت سیاستی و مدیریتی زنان در آینده ایران به دست میدهد.
اینجا آنچه میاندار و پل میان توسعه سیاسی و اقتصادی در هر مدلی از توسعه است تضمین توانمندی و حضور برابر زنان در ایران بدون حضور جمهوری اسلامی است.
حضور زنان در عرصه سیاستهای کلان، چیزی است که در خاورمیانه علیرغم رشد بسیاری از فاکتورهای توسعه، از آن فاصله زیادی داریم و دلیل اصلی آن نبود دموکراسی است.





