والاستریت ژورنال: ایران با تکیه بر تجربه جنگ با عراق در برابر اسرائیل ایستادگی میکند
به دنبال حملات ۱۲ روزه اسرائیل که فرماندهان ارشد و سامانههای دفاعی حکومت ایران را هدف قرار داد، رهبران جمهوری اسلامی بار دیگر تا آستانه فروپاشی پیش رفتند؛ هرچند این نخستین بحران تهدیدکننده موجودیت آنها نبوده است.
به گزارش روزنامه والاستریت ژورنال، ایران امروز، همانند چهار دهه پیش در جریان جنگ خونین با عراقِ صدام حسین، خود را در مواجهه با دشمنی قدرتمندتر و تحت حمایت آمریکا میبیند. همانند آن زمان، جمهوری اسلامی در انزوا قرار دارد و احساس محاصره و تهدید دائمی، بر تصمیمگیریهای راهبردی آن سایه افکنده است.
نامگذاری خیابانها و مدارس بهنام سربازان و خلبانان کشتهشده در جنگ ایران و عراق، در سراسر کشور، یادآور این نبرد خونین است. جنگی که به تعبیر ولی نصر، استاد دانشگاه جانز هاپکینز و نویسنده کتاب «راهبرد بزرگ ایران»، «شکلدهنده تفکر امنیتی حاکم بر جمهوری اسلامی بوده» است.
نصر در گفتوگو با این روزنامه گفت: «نگاه امروز ایران این است که یک گلوله را رد کرده اما همچنان در معرض تهدیدی درازمدت قرار دارد.»
مقامهای جمهوری اسلامی پس از بمباران تاسیسات هستهای از سوی آمریکا، اعلام کردند که برنامه هستهای در ایران متوقف نخواهد شد.
عبدالرحیم موسوی که پس از کشتهشدن محمد باقری، رییس پیشین ستاد کل نیروهای مسلح بهدست اسرائیل، جای او را گرفت، با لحنی تند گفت: «ما عقبنشینی نخواهیم کرد.»
والاستریت ژورنال نوشت این اظهارات اگرچه حاکی از لحن جنگی و نمایش قدرت است اما در پس آن، اعتمادبهنفس واقعی رهبران جمهوری اسلامی نهفته است.
افشون استوار، کارشناس امور نظامی ایران در مدرسه افسری نیروی دریایی آمریکا، در گفتوگو با این روزنامه تاکید کرد: «رهبران ایران میدانند که میتوانند جنگی فرسایشی و بلندمدت را تحمل کنند؛ چیزی که شاید اسرائیل نتواند.»
در واپسین ساعات پیش از اجرای آتشبس، ایران موشکهایی به سوی اسرائیل پرتاب کرد که منجر به کشتهشدن چند اسرائیلی شد. هواپیماهای اسرائیل آماده حمله متقابل بودند اما به دستور دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، ماموریت لغو شد.
نشریه جرزوالِم پست در سرمقالهای تحلیلی نوشت که سفر بنیامین نتانیاهو به واشینگتن بیش از آنکه یک نشست راهبردی در میانه جنگ باشد، یک «رویداد نمایشی» برای به نمایش گذاشتن اتحاد دوباره اسرائیل و آمریکا در بحبوحه تنشهای اخیر است.
این سفر که سومین دیدار نتانیاهو با دونالد ترامپ پس از بازگشت او به ریاستجمهوری محسوب میشود، قرار است به عنوان «رژه پیروزی» پس از حملات مشترک آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران معرفی شود؛ حملاتی که از دید نتانیاهو و حامیانش، هم پیام سیاسی روشنی به تهران فرستاد و هم نفوذ او را در داخل اسرائیل افزایش داد.
به نوشته این روزنامه، نتانیاهو از روایت جنگ با حکومت ایران برای تقویت پایگاه راستگرای خود بهره گرفته و حتی وکلایش از همین روایت به عنوان بهانهای برای به تعویق انداختن جلسات دادگاه فساد او استفاده کردهاند. همزمان، ترامپ نیز حمایت خود از اسرائیل را به یک «نمایش عمومی» تبدیل کرده و ضمن تاکید بر پشتیبانی نظامی، از توقف رسیدگی قضایی به پرونده نتانیاهو حمایت کرده است. این در حالی است که کاخ سفید اخیراً یک بسته تسلیحاتی ۵۱۰ میلیون دلاری برای تجهیز ارتش اسرائیل تصویب کرده است.
جرزوالِم پست مینویسد نتانیاهو موفق شد ترامپ را متقاعد کند که برخلاف تمایل اولیهاش به مذاکرات، دستور حمله به مراکز هستهای ایران را صادر کند. این حملات به تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان، گرچه صرفاً جنبه نمادین داشت و توانمندی هستهای ایران را بهطور کامل از بین نبرد، اما تصویری از «همافزایی راهبردی» میان دو کشور ایجاد کرد.
این نشریه هشدار داده است که «پیروزیطلبی افراطی» میتواند به روند دیپلماسی لطمه بزند؛ بهویژه آنکه آتشبس اخیر با ایران هنوز پر از ابهام است و مسائلی چون توقف همکاری تهران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خطرات باقیمانده هستهای و مکانیزمهای راستیآزمایی بدون پاسخ ماندهاند.
در ادامه این تحلیل آمده است که همراستایی فعلی میان نتانیاهو و ترامپ به اسرائیل کمک کرده حمایت داخلی را تقویت کند و همزمان به ترامپ امکان داده خود را بهعنوان رئیسجمهوری «امنیتمحور» و صلحساز معرفی کند. این اتحاد جدید، از نظر سیاسی برای هر دو طرف کارآمد بوده است و آنها را قادر ساخته در افکار عمومی بر تصویر «تصمیمگیری قاطع» تاکید کنند.
جرزوالِم پست همچنین خاطرنشان کرده که چالشهای واقعی همچنان باقی است. آتشبسهای کنونی شکنندهاند و امکان بازگشت سریع درگیریها وجود دارد، بازسازی غزه فوریت دارد اما برنامه مشخصی برای آن در دست نیست و بحران هستهای ایران نیز احتمالا بهطور پایدار مهار نشده است.
این نشریه در پایان تاکید کرده که اگر این اتحاد و نمایش سیاسی نتواند به راستیآزمایی، خویشتنداری و یک دیپلماسی منطقهای پایدار منتهی شود، خاورمیانه دوباره به همان باتلاقی بازخواهد گشت که همه بازیگران میگویند میخواهند از آن اجتناب کنند.
در پی جنگهای پیدرپی از غزه تا لبنان و حملات اخیر به خاک ایران، اسرائیل در جایگاهی قرار گرفته که تهدیدهای مستقیم علیه موجودیت آن بهشدت کاهش یافته است.
اما بهنوشته نیویورکتایمز، این پیروزیهای نظامی، همزمان با تشدید انتقادات جهانی، اسرائیل را بهسوی انزوایی بیسابقه سوق داده است؛ جاییکه حتی دموکراسیهای غربی نیز یکی پس از دیگری از این کشور فاصله میگیرند.
امنترین موقعیت نظامی اسرائیل در تاریخ، با بهای سیاسی سنگین
پس از گذشت بیش از ۷۵ سال از تاسیس، اسرائیل که مساحتی برابر با ایالت نیوجرسی دارد، توانسته است دشمنان منطقهای خود را یکی پس از دیگری در هم بشکند، از حزبالله لبنان و حماس در غزه گرفته تا حوثیها در یمن و در نهایت، جمهوری اسلامی ایران، تامینکننده مالی و نظامی همه این گروهها.
بهنوشته نیویورکتایمز، اسرائیل اکنون برای نخستینبار از زمان اعلام موجودیت در سال ۱۹۴۸، با چشماندازی بدون تهدید قریبالوقوع مواجه است. خطر ایران هستهای بهطور چشمگیری کاهش یافته و اگرچه روابط با کشورهای عرب خلیج فارس شکننده است، اما نوعی ثبات شکننده در آن برقرار شده است.
در داخل، بنیامین نتانیاهو موفق شده است شراکت راهبردیاش با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده را تحکیم کند.
ژنرال بازنشسته یاکو آمیدرور، مشاور امنیت ملی پیشین نتانیاهو، در گفتوگو با نیویورکتایمز تأکید کرده که امنیت مناطقی از اسرائیل که پیشتر تحت تهدید دائمی بودند، اکنون حتی از منهتن نیز بیشتر است.
اما این امنیت به چه قیمتی بهدست آمده است؟
عملیات بیوقفه و بیپوزش اسرائیل در پاسخ به حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس، که به کشتهشدن ۱۲۰۰ نفر و گروگانگیری ۲۵۰ نفر انجامید، گرچه در نگاه حامیان امنیتی اسرائیل موفقیتآمیز بوده، اما تصویر بینالمللی این کشور را بهشدت آسیبپذیر کرده است.
اکنون در افکار عمومی جهان، اسرائیل کشوری متهم به جنایت جنگی و نسلکشی است. نظرسنجیها نشان میدهند که در بیشتر کشورهای غربی، اکثریت مردم دیدگاهی منفی به اسرائیل دارند.
در غزه، جنگ با حماس تاکنون جان دهها هزار نفر را گرفته، بیش از یکمیلیون نفر را آواره و زیرساختهای شهری را به ویرانهای بدل کرده است.
فقر، گرسنگی و بیخانمانی بیداد میکند. در طرف اسرائیلی نیز صدها نظامی کشته شدهاند و بیش از ۲۰ گروگان زنده، همچنان پس از گذشت بیش از ۶۰۰ روز، در تونلهای حماس زندانیاند.
در آمریکا، این جنگ اجماع دیرینه و دوحزبی حمایت از اسرائیل را در هم شکسته است. حالا اسرائیل به موضوعی مناقشهبرانگیز در کنگره، محافل دانشگاهی و فضای عمومی آمریکا تبدیل شده و همزمان، شمار حوادث یهودستیزانه در ایالات متحده و دیگر نقاط جهان افزایش یافته است.
شکاف در داخل اسرائیل؛ احساس رهاشدگی گروگانها
در داخل اسرائیل، اولویتدادن دولت به عملیات نظامی در غزه، لبنان و ایران، بهجای تمرکز بر آزادی گروگانها، خشم خانوادهها را برانگیخته است.
نیراء شارابی، همسر یوسی شارابی که در ۷ اکتبر از کیبوتص «بئری» ربوده و پس از ۱۰۰ روز در حمله هوایی اسرائیل در غزه کشته شد، به نیویورکتایمز میگوید: «واضح است که گروگانها دارند بهای این جنگ را میپردازند. دولت آنها را به حال خود رها کرده است.»
از سوی دیگر، افکار عمومی اسرائیل نیز دچار دوپارگی شده است. نظرسنجیها نشان میدهد که دوسوم اسرائیلیها خواهان توافقی برای پایان جنگ در غزه هستند، بهشرط آنکه گروگانها بازگردانده شوند.
درعینحال، حملات علیه شهروندان عربتبار اسرائیلی نیز افزایش یافته و برخی از آنها بهدلیل انتشار پستهای انتقادی در فضای مجازی، بازداشت شدهاند.
سایه ناامنی جهانی بر امنیت داخلی
لیئور سوخارین، دانشجوی ۲۵ ساله حقوق و اقتصاد در دانشگاه عبری اورشلیم و ساکن سابق نهاریا، شهری در مرز لبنان، به نیویورکتایمز میگوید: «در گذشته از موشکهای حزبالله میترسیدیم. حالا امنیت فیزیکی در داخل بیشتر شده، ولی احساس اعتمادبهنفس و امنیت روانی مردم پس از ۷ اکتبر فروپاشیده است.»
او که خدمت سربازیاش در واحد ذخیره ارتش بهتازگی به پایان رسیده، اضافه میکند: «حمله به حماس بسیار خوب بود، ولی هزینههایش در خارج از کشور بسیار سنگین بوده. امروز صحبتکردن به عبری در اروپا خطرناک است. ممکن است آسیب ببینی.»
جنبش جهانی تحریم و فشار علیه اسرائیل (بیدیاس) که پیش از این در حاشیه قرار داشت، اکنون به نیرویی جدی در اروپا تبدیل شده است. سازمان فلسطین سولیداریتی کمپین در بریتانیا، شمار اعضای خود را از ۶۵ هزار به ۳۰۰ هزار رسانده و بیش از ۱۰۰ دفتر در شهرهای مختلف این کشور افتتاح کرده است.
نیویورکتایمز مینویسد، اعتراضات ضداسرائیلی در جهان اغلب بهصورت مسالمتآمیز برگزار میشوند، اما مواردی از حمله مسلحانه یا خشونت علیه یهودیان نیز گزارش شده است. در واشینگتن، دو کارمند سفارت اسرائیل در حملهای با انگیزه سیاسی کشته شدند. در کلرادو، مردی راهپیمایان حامی آزادی گروگانها را بمبگذاری کرد و موجب مرگ یک زن شد.
در مقابل، مواردی از اسلامستیزی نیز افزایش یافته است. تنها چند روز پس از حمله ۷ اکتبر، پسر ۶ ساله فلسطینی-آمریکایی در شیکاگو توسط صاحبخانهاش به قتل رسید.
در دانشگاههای آمریکا، اعتراضات دانشجویی گاه به درگیری با پلیس کشیده شده است. در دانشگاه کلمبیا، بیش از ۱۰۰ دانشجو در جریان «اردوگاه همبستگی با غزه» بازداشت شدند.
گروههای چپگرای دانشجویی حتی خواستار «آزادی با هر وسیله ممکن، از جمله مقاومت مسلحانه» شدهاند؛ مواضعی که گرچه افراطی و اقلیتی هستند، اما چرخش قابلتوجهی در افکار عمومی علیه اسرائیل را نشان میدهند.
کاهش حمایت آمریکاییها از اسرائیل به پایینترین سطح در دو دهه اخیر
در تازهترین نظرسنجی مؤسسه گالوپ، تنها ۴۶ درصد آمریکاییها از اسرائیل حمایت کردهاند؛ این پایینترین رقم از سال ۲۰۰۰ تاکنون است. همزمان، میزان همدلی با فلسطینیان به ۳۳ درصد افزایش یافته، درحالیکه این عدد در سال ۲۰۰۳ تنها ۱۳ درصد بود.
دولت ترامپ، با بهرهبرداری سیاسی از این شکاف، دانشگاهها را به بیتفاوتی در برابر یهودستیزی متهم کرده است. در مقابل، سناتورهای دموکرات یهودی در نامهای به ربیسجمهوری تاکید کردهاند که «مبارزه با یهودستیزی» نباید به ابزاری برای حمله به استقلال دانشگاهها بدل شود.
موج جدید بهرسمیتشناسی فلسطین؛ فشار سیاسی اروپا بر اسرائیل
در عرصه دیپلماسی، اسرائیل بیش از هر زمان دیگری با انتقادهای رسمی و صریح مواجه شده است. نیویورکتایمز یادآور میشود که در سال ۲۰۲۴، سه کشور اروپایی، اسپانیا، نروژ و ایرلند، بهرسمیتشناسی دولت فلسطین را اعلام کردند؛ اقدامی نمادین ولی پیامدار. امانوئل مکرون، ربیسجمهوری فرانسه نیز اعلام کرده بهزودی به این جمع خواهد پیوست.
مقامهای اسرائیلی این تصمیمها را بهشدت محکوم کرده و مکرون را به «رهبری جنگ صلیبی علیه دولت یهود» متهم کردهاند. اما برخی فرماندهان سابق نظامی مانند آمیدرور این انتقادها را بیاهمیت میدانند و تاکید میکنند: «توان دفاعی اسرائیل و حذف دشمنان، بسیار مهمتر از آن است که جهان چه فکری درباره ما میکند.»
سازمان بینالمللی «نتبلاکس»، که وضعیت آزادی اینترنت در جهان را رصد میکند، اعلام کرد دادههای زنده شبکه نشان میدهد یک اختلال گسترده در اتصال اینترنت در ایران رخ داده است.
این اختلال، گزارشهای فراوان کاربران داخل کشور را که از ناتوانی در دسترسی به اینترنت جهانی خبر دادهاند، تایید میکند.
ساعاتی بعد از انتشار خبر اولیه، نتبلاکس اعلام کرد که خدمات اینترنت در ایران پس از یک اختلال سراسری تا حد زیادی بازیابی شده است. مدت زمان اختلال حدود ۲ ساعت بوده است.
پیش از این نتبلاکس خبر داده بود که قطعی سراسری شامگاه جمعه ۱۵ تیر بهوقت ایران رخ داده و مناطق مختلف کشور را تحتتاثیر قرار داده است. کارشناسان این نهاد گفته بودند اختلال شناساییشده نه به مشکلات فنی، بلکه به «اقدام عمدی از سوی نهادهای حکومتی» شباهت دارد.
نتبلاکس یادآور شده است که این رویداد تنها چند هفته پس از قطع گسترده ارتباطات مخابراتی در جریان درگیری ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل رخ میدهد؛ اقدامی که از سوی مقامهای امنیتی ایران و به بهانه «حفظ امنیت ملی» اجرا شد، اما با واکنشهای منفی گسترده در داخل و خارج مواجه شد.
بهنوشته این سازمان، تکرار قطع اینترنت در فاصله کوتاه پس از بحران نظامی اخیر، نشانهای نگرانکننده از افزایش کنترل حکومتی بر جریان آزاد اطلاعات در ایران است. کاربران ایرانی نیز در شبکههای اجتماعی از اختلال در دسترسی به وبسایتها، سرویسهای پیامرسان و خدمات ایمیل خبر دادهاند.
خبرگزاری رسمی دولت در ایران، ایرنا، به نقل از شرکت ارتباطات زیرساخت گزارش داد که ارتباط بینالملل برخی مسیرهای زیرساختی کشور دچار مشکل شده و این اختلال بهصورت سراسری در بیشتر ارائهدهندگان خدمات اینترنت (ISP) رخ داده است.
با این حال مقامهای رسمی جمهوری اسلامی تاکنون درباره این اختلال واکنشی نشان ندادهاند.
انتقاد کاربران از «رانت اینترنت» و حضور «ارتش سایبری» حکومت در فضای مجازی
شماری از کاربران شبکههای اجتماعی از وجود «رانت اینترنت» خبر دادند و گفتند چهرههای حکومتی و اعضای «ارتش سایبری» جمهوری اسلامی همچنان به اینترنت دسترسی دارند و فعالیت آنها بهطور محسوسی افزایش یافته است.
کاربری با نام مریم در شبکه اجتماعی ایکس با انتقاد از «رانت اینترنت» گفت حجم پیامها در حمایت از حکومت پس از قطع اینترنت بیشتر شده و این نشان میدهد جمهوری اسلامی با اعمال محدودیت بر فضای مجازی تنها به دنبال «ساکت کردن مخالفان و منتقدان» است.
کاربری با نام سهیل هم به حضور گسترده «سایبریها» در فضای مجازی پرداخت و گفت «مردم که اینترنت ندارند» و باید «سایبریها هم اینترنتشون قطع بشه تا اینقدر رو اعصاب نرن».
کاربری با نام مسعود نیز به حضور چهرههای وابسته به حکومت، نظیر محمدجواد ظریف، محمدجواد آذری جهرمی و رضا رشیدپور، در ایکس اشاره کرد و از آنها پرسید با توجه به قطع اینترنت، چگونه در فضای مجازی حضور دارند.
پیشتر و در ۲۹ خرداد، ظریف اعلام کرد حساب او در ایکس محدود شده است.
وزیر پیشین امور خارجه جمهوری اسلامی خطاب به ایلان ماسک، مالک این پلتفرم، نوشته بود: «چرا ایکس تیک آبی من را حذف و حسابم را محدود کرده، آن هم دقیقا زمانی که جهان بیش از همیشه نیاز دارد همه واقعیتها را بداند؟»
انتشار این پیام همزمان با قطع گسترده اینترنت در ایران با انتقاد شدید کاربران مواجه شده بود.
یکی از آنها در همین خصوص گفته بود: «کسی که برای دومین بار اینترنت رو برای ۹۰ میلیون ایرانی قطع کرده، داره در حال حاضر گریه میکنه که دیگه تیک آبی نداره.»
در حالیکه آتشبس میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل از ۴ تیر (۲۴ ژوئن) بهاجرا درآمده، موجی از حملات پهپادی و راکتی به مراکز نظامی در اقلیم کردستان عراق و سایر نقاط این کشور آغاز شده است.
به گزارش روزنامه جروزلم پست، وزارت داخله اقلیم کردستان روز جمعه رسما گروههای وابسته به جمهوری اسلامی ایران، بهویژه حشد الشعبی، را مسئول این حملات دانست؛ اتهامی که از سوی دولت مرکزی عراق بهشدت رد شده است.
حملات همزمان با آغاز آتشبس ایران و اسرائیل
بر اساس این گزارش، نخستین دور حملات تنها چند ساعت پس از آغاز رسمی آتشبس میان جمهوری اسلامی و اسرائیل آغاز شد؛ آتشبسی که پس از ۱۲ روز درگیری نظامی و با میانجیگری دولت قطر حاصل شد.
در این مرحله، پهپادهایی ناشناس به پایگاههای نظامی عراق، از جمله پایگاههای «التاجی» در شمال بغداد و «امام علی» در جنوب عراق حمله کردند. منابع محلی تایید کردهاند که تجهیزات راداری در این پایگاهها هدف قرار گرفتند.
در ادامه، حملات بهشکل تصاعدی گسترش یافت؛ ابتدا فرودگاه «کی-وان» در نزدیکی کرکوک هدف حمله راکتی قرار گرفت و سپس پهپادهایی به سوی شهرهای سلیمانیه، دهوک و اربیل در اقلیم کردستان شلیک شدند. تنها در بازه زمانی ۱۰ تا ۱۴ تیر ماه (اول تا پنجم ژوئیه)، چندین حمله پهپادی دیگر در این مناطق گزارش شد.
اتهام مستقیم به حشد الشعبی؛ ابزار تهران برای بیثباتسازی عراق
بهنوشته جروزلم پست، نهادهای امنیتی اقلیم کردستان معتقدند که این حملات توسط نیروهای حشد الشعبی (بسیج مردمی عراق) انجام شده است؛ ائتلافی متشکل از دهها گروه شبهنظامی شیعه که از حمایت مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی برخوردارند.
این گروهها، از جمله «کتائب حزبالله»، «عصائب اهل الحق» و «حرکت النجباء»، پیشتر نیز در حملات به نیروهای آمریکایی در عراق، سوریه و اردن نقش داشتهاند.
در بیانیهای که شامگاه جمعه از سوی وزارت داخله اقلیم کردستان منتشر شد، آمده است: «شب گذشته یک پهپاد در منطقهای بیسکنه در نزدیکی اربیل سقوط کرد. این حملات توسط گروههایی وابسته به حشد الشعبی و با هدف ایجاد بیثباتی و هرجومرج صورت میگیرد. ضروری است دولت فدرال عراق در برابر این اقدامات مخرب واکنش قانونی و قاطع نشان دهد.»
همزمان، اداره کل ضدتروریسم اقلیم کردستان نیز اعلام کرد: «یک پهپاد انفجاری روز پنجشنبه در نزدیکی فرودگاه بینالمللی اربیل رهگیری شد. این عملیات هیچگونه خسارت جانی یا مالی بههمراه نداشت.»
بهنوشته جروزلم پست، گرچه اقلیم کردستان عراق یک منطقه خودمختار است، اما در دولت مرکزی بغداد، حشد الشعبی از پشتیبانی جناحهای سیاسی طرفدار حکومت ایران برخوردار است؛ از جمله سازمان بدر که علاوهبر عضویت در حشد الشعبی، یکی از ماشینهای سیاسی قدرتمند در ساختار دولت عراق بهشمار میرود.
این روزنامه اسرائیلی مینویسد، گروههای شبهنظامی مورد حمایت تهران در سال ۲۰۱۸ بهعنوان نیروی رسمی نظامی عراق بهرسمیت شناخته شدند و حقوق خود را از دولت مرکزی دریافت میکنند، هرچند ارتباط آنها با فعالیتهای غیرقانونی از جمله آدمربایی، ترور، و حملات پهپادی، بهویژه علیه مواضع آمریکایی و مخالفان جمهوری اسلامی، اثباتشده است.
از جمله اقدامات جنجالی اخیر این گروهها، ربودن الیزابت تسورکوف، پژوهشگر دانشگاه پرینستون در مارس ۲۰۲۳ توسط کتائب حزبالله بود؛ اقدامی که واکنش شدید واشینگتن را در پی داشت.
واکنش تند بغداد: اتهامزنی به نهادهای رسمی قابلقبول نیست
در پی این اتهامزنی آشکار، دولت مرکزی عراق واکنشی تند نشان داد. «صباح النعمان»، سخنگوی نخستوزیر عراق، در بیانیهای رسمی اعلام کرد: «اتهامی که از سوی وزارت داخله اقلیم کردستان به یکی از نهادهای امنیتی رسمی عراق وارد شده، غیرقابلقبول و محکوم است و تحت هیچ شرایطی نباید بدون ارائه سند و مدرک مطرح شود.»
رسانههای عربی، از جمله خبرگزاری شفق عراق، نیز از شکاف سیاسی عمیق میان اربیل و بغداد در این زمینه گزارش دادهاند. این در حالی است که عراق خود را برای مدیریت امنیتی مراسم عاشورا در شهرهای کربلا، نجف و بابل آماده میکند.
فرماندهی عملیات مشترک در بغداد اعلام کرده است که با هماهنگی کمیته عالی امنیتی، استانداران و وزارتخانههای کشور، بهداشت و برق، و همچنین نیروهای پلیس و حشد الشعبی، برای حفظ امنیت زائران برنامهریزی گستردهای انجام شده است.
تشدید سرکوب در ایران و احتمال عملیات نیابتی علیه کردستان عراق
جروزلم پست در بخش پایانی گزارش خود مینویسد که تنش میان حکومت ایران و اقلیم کردستان عراق در روزهای اخیر بهدلیل ادعای تهران درباره حضور گروههای اپوزیسیون ایرانی در خاک اقلیم شدت گرفته است.
همزمان با موج بازداشتهای گسترده در ایران پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، منابع محلی از هدفقراردادن فعالان کرد در موج سرکوب جدید خبر میدهند.
این روزنامه اسرائیلی تحلیل میکند که جمهوری اسلامی احتمالا از شبهنظامیان حشد الشعبی بهعنوان اهرم فشار امنیتی علیه اربیل استفاده میکند تا هم پاسخ سیاسی به میزبانی احتمالی از مخالفان بدهد و هم تعادل امنیتی منطقه را بهنفع خود تغییر دهد.
به باور ناظران، چنین رویکردی میتواند تنشهای داخلی عراق را افزایش داده و ساختار شکننده وحدت ملی را با چالش روبهرو کند.
در نخستین حضور عمومی خود پس از حملات گسترده هوایی اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز شنبه ۱۴ تیر و همزمان با تاسوعا، یکی از روزهای مورد احترام در تقویم شیعیان، در یک مراسم رسمی عزاداری حضور یافت.
نشریه اسرائیل هیوم با اشاره به غیبت ۲۲ روزه علی خامنهای، رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی، در پی حملات هوایی اسرائیل در خردادماه ـ حملاتی که به نوشته این نشریه برخی مراکز فرماندهی و تصمیمگیری را هدف قرار داده بودند ـ نوشت: خامنهای که طی سه هفته گذشته از دید عموم پنهان بود، بهدلیل نگرانی از حملات احتمالی نیروی هوایی اسرائیل به پناهگاههای فرماندهی، در مخفیگاه بهسر میبرده است.
این غیبت ناگهانی، به نوشته این روزنامه، موجی از شایعات درباره وضعیت جسمی، توان رهبری و حتی زندهبودن او را در ایران و خارج از کشور برانگیخته بود.
انتشار پیام از پناهگاه؛ ادعای پیروزی و تهدید به انتقام
هفته گذشته، پیش از حضور علنی روز شنبه، خامنهای با انتشار یک پیام ویدئویی از پیش ضبطشده، مدعی شد که جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل و ایالات متحده به پیروزی دست یافته است. به گزارش اسرائیل هیوم، او در این پیام، ضمن «تبریک پیروزی ملت ایران بر رژیم صهیونیستی»، ادعا کرد که اسرائیل «تقریباً زیر ضربات جمهوری اسلامی در هم شکسته است.»
خامنهای در ادامه با نادیدهگرفتن تاثیر حملات اسرائیل و آمریکا بر زیرساختهای هستهای جمهوری اسلامی، گفت واشینگتن «چیز مهمی بهدست نیاورد» و رفتار دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا را «نمایشی برای مردم آمریکا» توصیف کرد.
رهبر جمهوری اسلامی همچنین با اشاره به حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی در قطر، گفت جمهوری اسلامی «سیلی سختی» به آمریکا وارد کرده، اما بنا بر اطلاعات منتشرشده در رسانههای غربی، این حمله پس از تخلیه کامل پایگاه انجام شده و به گفته ترامپ از پیش با طرف آمریکایی هماهنگ شده بود.
با اینحال، خامنهای در همان پیام، هشدار داد که هرگونه تهاجم آینده به ایران «با بهایی سنگین» مواجه خواهد شد و افزود: «کشور ما قوی است و هرگز تسلیم نمیشود.»
ظهور دوباره در روز تاسوعا؛ نمادسازی هدفمند از مظلومیت نظام
اسرائیل هیوم مینویسد، انتخاب روز تاسوعا برای بازگشت خامنهای به صحنه عمومی، حامل بار سنگین نمادین و پیامرسانی سیاسی بود. یک روز پیش از عاشورا، روز شهادت حسین بن علی، نوه پیامبر اسلام در نبرد کربلا در سال ۶۸۰ میلادی، برای بیش از ۱۳ قرن محور عزاداری شیعیان بوده و در جمهوری اسلامی همواره بستری برای نمایش ایدئولوژیک قدرت و مظلومیت نظام تلقی شده است.
بهنوشته این روزنامه اسرائیلی، هرچند خامنهای و پیش از او روحالله خمینی، با نمایشهای افراطی مانند قمهزنی در آیینهای محرم مخالفت کردهاند، اما ظهور ناگهانی رهبر جمهوری اسلامی در این روز خاص، پیامی آشکار برای مخاطبان داخلی و خارجی داشت: بازنمایی جمهوری اسلامی بهعنوان «جبهه مظلوم» در رویارویی با اسرائیل و ایالات متحده.
اسرائیل هیوم تحلیل میکند که این بازگشت حسابشده در تاسوعا، در تلاش برای همذاتپنداری نظام جمهوری اسلامی با روایت تاریخی کربلا صورت گرفته و هدف آن احیای مشروعیت آسیبدیده رهبری، پس از حملات موفق اسرائیل به عمق خاک ایران و گسترش شایعات درباره وضعیت خامنهای بوده است.
جنگ ایران و عراق که در سال ۱۹۸۰ و یک سال و نیم پس از انقلاب در ایران آغاز شد، با حمله صدام به خاک ایران در پی بیثباتی سیاسی و با هدف تصرف مناطق نفتخیز شکل گرفت.
این جنگ که هشت سال بهطول انجامید، با صدها هزار کشته از دو طرف به یکی از مرگبارترین درگیریهای قرن بیستم تبدیل شد.
صدام از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد و تاسیسات نفتی ایران را هدف گرفت اما موفق به تصرف هیچ میدان نفتی مهمی نشد.
علی خامنهای، رهبر کنونی جمهوری اسلامی، در دوران جنگ رییسجمهور بود.
در سال ۱۹۸۲، عملیات نافرجام ایران برای تصرف بصره، منجر به تلفات دهها هزار نفری شد و ضعف ساختار نظامی کشور را آشکار کرد.
بهدنبال این شکست، تهران راهبرد دفاعی خود را بازتعریف و مسیر ساخت موشک، پهپاد، برنامه هستهای و تشکیل شبکهای از گروههای نیابتی منطقهای را در پیش گرفت.
ولی نصر تاکید کرد: «اگر انقلاب ایدئولوژی را شکل داد، ساختار امنیت ملی ایران از دل جنگ ایران و عراق زاده شد.»
کارشناسان نظامی معتقدند رویکرد ایران در توسعه موشک و جنگافزارهای نامتقارن، در واکنش به فرسایش شدید منابع انسانی و نظامی در جنگ با عراق شکل گرفت.
استوار در اینباره گفت: «ایران نسبت به تلفات بسیار حساس شد. بنابراین، ماتریس بازدارندگی خود را ساخت.»
اما همین راهبرد، ایران را وارد مسیر تقابل با اسرائیل کرد. متحدان منطقهای جمهوری اسلامی از جمله حزبالله و حماس، بارها با اسرائیل درگیر شدند و برنامه هستهای حکومت ایران به تهدیدی موجودیتی برای اسرائیل تبدیل شد.
با این حال، تحلیلگران هشدار میدهند اعتماد به نفس تهران از پیروزی نسبی در جنگ با عراق، ممکن است بیش از اندازه باشد.
علی انصاری، استاد تاریخ ایران در دانشگاه سنتاندروز، در گفتوگو با والاستریت ژورنال گفت: «رهبران جمهوری اسلامی درک درستی از تاثیر یک جنگ هوایی واقعی ندارند. آنها بیش از حد بر دستاوردهای جنگ با عراق حساب کردهاند.»
در جریان حملات اسرائیل، پدافند هوایی ایران ناکارآمد بود، آژیرهای هشدار فعال نشدند و پناهگاه عمومی برای غیرنظامیان وجود نداشت. همزمان، شبهنظامیان نیابتی ایران نیز که ستون راهبرد بازدارندگی محسوب میشدند، در پی حملات اسرائیل تضعیف شدند و نقشی در نبرد نداشتند.
استوار در اینباره گفت: «ایران اکنون نه بازدارندگی مؤثر دارد و نه ارتشی برای جنگ کلاسیک. تنها چیزی که برایش باقی مانده، موشک و پهپاد است.»
سال ۱۹۸۸، پس از حملات شیمیایی، تهاجم مجدد عراق و ساقط شدن هواپیمای مسافربری ایران به دست آمریکا که ۲۹۰ قربانی بر جای گذاشت، جمهوری اسلامی آتشبس را پذیرفت.
این توافق بدون دریافت غرامت یا حتی اعتراف رسمی عراق بهتقصیر صورت گرفت. تهران، با وجود انزوای جهانی، بدون واگذاری خاک، جنگ را پایان داد و آن را «پیروزی مقاومت» نامید.
اکنون نیز جمهوری اسلامی در روایت رسمی، خود را پیروز جنگ با آمریکا و اسرائیل معرفی میکند، غنیسازی اورانیوم را ادامه میدهد و وعده بازسازی برنامه هستهای را میدهد.
آرش عزیزی، تاریخنگار ایرانی، در گفتوگو با والاستریت ژورنال تاکید کرد: «این انزوای استراتژیک همچنان ادامه دارد و همین باعث شده برخی در داخل نظام از ضرورت دستیابی به سلاح هستهای و ایجاد یک صنعت دفاعی مستقل سخن بگویند.»