عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در گفتوگویی با شبکه سیبیاس آمریکا اعلام کرد که آسیب به تاسیسات فردو «سنگین و جدی» بوده و این تاسیسات فعلا قابل استفاده نیست.
او گفت سازمان انرژی اتمی در حال ارزیابی میزان خسارتهاست و هیچکس در حال حاضر تصویر دقیقی از وضعیت ندارد.
عراقچی درباره احتمال ازسرگیری غنیسازی ظرف چند ماه، گفت که با توجه به بومیبودن فناوری هستهای، ایران قادر است زیرساختها را بازسازی کند و برنامه غنیسازی را ادامه دهد.
او تاکید کرد که این صنعت با وجود حملات، همچنان «غرور ملی» ایرانیان است و کنار گذاشته نخواهد شد.
عراقچی همچنین با اشاره به تحریمها، خرابکاریها و ترور دانشمندان هستهای گفت که جمهوری اسلامی هرگز بهدنبال سلاح هستهای نبوده و برنامهاش همچنان صلحآمیز است.
او بر حق مردم ایران برای بهرهمندی از انرژی هستهای تاکید کرد و گفت غرب باید این واقعیت را بپذیرد.


با وجود حملات گسترده علیه تاسیسات هستهای ایران، تحلیلگران امنیتی اسرائیلی هشدار دادهاند که انگیزه جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح هستهای نهتنها کاهش نیافته، بلکه تشدید شده است.
بهدنبال حملات سنگین اسرائیل و آمریکا به سه مرکز کلیدی هستهای ایران، نگرانیها درباره ماهیت تهدید هستهای جمهوری اسلامی وارد مرحله تازهای شده است.
روزنامه اسرائیلی «اسرائیل هیوم»، سهشنبه ۱۰ تیر در گزارشی تحلیلی نوشته است که با وجود تخریب گسترده در تاسیسات نطنز، فردو و اصفهان، و از میان رفتن زیرساختهای سانتریفیوژها، بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد از دید بازرسان و سازمانهای اطلاعاتی پنهان مانده و سرنوشت آن مشخص نیست.
آونر ویلان، مقام سابق امنیتی اسرائیل، در این گزارش هشدار داده است که جمهوری اسلامی پساز از دست دادن ظرفیت بازدارندگی متعارف خود، از جمله نیروهای نیابتی و زرادخانه موشکی، اکنون سلاح هستهای را بهعنوان تنها تضمین بقای خود میبیند.
به گفته او، جمهوری اسلامی ممکن است از زیرساختهای کوچکتر، فناوریهای ذخیرهشده و تیمهای موازی مخفی بهره ببرد تا مسیر تسلیحاتی شدن را با سرعت بیشتری پی بگیرد.
بهرغم ادعاهای مقامهای دولت آمریکا مبنی بر «نابودی کامل برنامه هستهای ایران»، گزارشهای ماهوارهای موسسه علم و امنیت بینالملل به ریاست دیوید آلبرایت، همسو با ارزیابیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دستگاه اطلاعاتی اسرائیل، از وارد آمدن «خسارات سنگین» به تاسیسات نطنز و فردو حکایت دارد.
در نطنز، جایی که حدود ۱۸ هزار سانتریفیوژ فعال بود، بسیاری از ساختارهای سطحی و زیرزمینی از کار افتادهاند. در فردو نیز، تاسیسات تقویتشده زیرزمینی به احتمال زیاد آسیب جدی دیده است، گرچه رسانههای آمریکایی این ارزیابی را زیر سوال بردهاند.
تاسیسات فرآوری اورانیوم در اصفهان نیز بهشدت تخریب شدهاند؛ از جمله ساختمانهای مرتبط با تبدیل اورانیوم فلزی و تبدیل کیک زرد به گاز، که حلقههای کلیدی در چرخه سوخت هستهای بهویژه برای ساخت بمب محسوب میشوند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش اخیر خود تایید کرده است که ذخایر اورانیوم غنیشده ۲۰ و ۶۰ درصدی که در انبارهای این سایت نگهداری میشد، احتمالا از بین رفتهاند یا مکان دقیق آنها مشخص نیست.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، در گفتوگویی جدید هشدار داد که ایران ظرف چند ماه میتواند دوباره تولید اورانیوم غنیشده را از سر بگیرد.
به گفته او، با وجود خسارات، ایران همچنان دانش، تجربه و نیروی انسانی لازم را برای احیای سریع برنامه هستهای در اختیار دارد.
ویلان نیز در همین راستا گفته است که با وجود ترور دستکم ۱۴ متخصص هستهای ایران در عملیات اخیر، نمیتوان احتمال وجود تیمهای موازی و جوان را که قادر به بازتولید برنامه سلاحسازی باشند، نادیده گرفت.
در گزارش «اسرائیل هیوم» همچنین به نگرانی درباره محل ذخایر ۴۰۰ کیلویی اورانیوم با غنای ۶۰ درصد اشاره شده است. مقامات آمریکایی میگویند بخشی از این مواد زیر آوار مدفون شده یا اصلا هدف قرار نگرفتهاند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به «اطلاعات قاطع» درباره محل نگهداری آنها اشاره کرده، هرچند ارتش اسرائیل از اظهار نظر رسمی در این زمینه خودداری کرده است.
اسکات ریتر، بازرس پیشین تسلیحاتی سازمان ملل، نیز در مصاحبهای با اسپوتنیک گفته بود که حمله اسرائیل و آمریکا، یک عملیات هماهنگ با هدف به حداکثر رساندن خسارت به تاسیسات و توان نظامی ایران بوده، اما در عمل ممکن است انگیزه تهران برای دستیابی به سلاح هستهای را افزایش داده باشد.»
به گفته او، جمهوری اسلامی اکنون بدون نیروهای نیابتی و زرادخانه موشکی، فقط به گزینه تسلیحات هستهای بهعنوان «سیاست بیمه» نگاه میکند.
تحلیلگر اسرائیلی در پایان تاکید کرده است که اگرچه عملیات علیه تاسیسات هستهای ایران ضروری بوده و موفقیتهای قابل توجهی به همراه داشته، اما تهدید هستهای ایران با توجه به انگیزههای جدید و زیرساختهای باقیمانده، نهتنها رفع نشده بلکه پیچیدهتر شده است.
اکنون، اسرائیل باید برای مرحله بعدی این نبرد آماده شود؛ نبردی که شاید دیگر تنها در سطح زیرساختی نباشد، بلکه شامل درگیری با تیمهای پنهان، ذخایر مخفیشده و دانش فنی نسل جدید خواهد بود.

سهیل بیرقی، کارگردان سینمای ایران، با انتشار تصویر کیفرخواست خود در شبکههای اجتماعی، از صدور حکم چهار سال و سه ماه زندان خبر داد. او در توضیح کوتاهی درباره این حکم نوشت: «برای اینکه بازتولید دروغ نکردم، همین.»
بر اساس تصویر منتشرشده، اتهامات این فیلمساز شامل «شروع به تشویق مردم به فساد» و «تهیه محتوای مبتذل» عنوان شده است. به گفته بیرقی، این حکم هنوز نهایی نشده و امکان اعتراض به آن وجود دارد.
طبق گزارش نشریه معتبر ورایتی، فیلم «بیداد» برای نخستینبار در جشنواره بینالمللی فیلم کارلوویواری در جمهوری چک به نمایش درخواهد آمد. داستان این فیلم درباره یک خواننده زن جوان است که در اعتراض به ممنوعیت آواز زنان در ایران، تصمیم میگیرد در خیابان آواز بخواند.
به نوشته ورایتی، با توجه به محتوای انتقادی فیلم و خطرهای امنیتی برای سازندگان، نام «بیداد» تا زمان خروج امن عوامل تولید از ایران مخفی نگه داشته شده بود.
روزنامه کیهان در شماره تازه خود با حمله به جریانهای غربگرای داخلی نوشت آنچه به جنگ ۱۲ روزه اخیر با اسرائیل پایان داد، نه مذاکره بلکه «قدرت موشکی جمهوری اسلامی» بوده است.
این روزنامه وابسته به علی خامنهای با اشاره به گزارشهای رسانههای غربی، از جمله والاستریت ژورنال، مدعی شد مذاکرات پیشین با دولت دونالد ترامپ پوششی برای تدارک حمله نظامی هماهنگ آمریکا و اسرائیل بوده است.
کیهان با اشاره به حملات اخیر به تاسیسات هستهای ایران نوشت: «افسانه اختلاف میان آمریکا و اسرائیل فرو ریخت.»
کیهان افزود: «ترامپ و نتانیاهو دو تیغه یک قیچی بودند؛ یکی ژست مذاکره گرفت و دیگری فرمان حمله را صادر کرد.»
این روزنامه همچنین با نام بردن از حسن روحانی، مسئولیت جنگ اخیر را متوجه مقامهای داخلی دانست که بهزعم آن، به جای هشدار نسبت به تهدید دشمن، با تکیه بر دیپلماسی و مذاکره «مسیر تهاجم دشمن را صاف کردند.»
در ادامه این گزارش، کیهان تاکید کرده که ایران هنوز بخشی از توان موشکی خود را استفاده نکرده و «شگفتیهای اصلی» برای مراحل بعدی احتمالی در پاسخ به حملات اسرائیل حفظ شدهاند.
به نوشته این روزنامه، «موشکها، نه لبخندها» عامل بازدارندگی در برابر حملات بیشتر بودهاند و سیاست تکیه بر مذاکره، «پوششی برای عملیات روانی دشمن» تلقی شده است.
آنا کلی، سخنگوی کاخ سفید، در اشاره به حملات آمریکا به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی به شبکه سیبیاس گفت: «قدرت نیروهای مسلح ایالات متحده بیچونوچرا است؛ از ایران بپرسید.»

علیرضا زاکانی، شهردار تهران، گفت پیشنهاد شده که حداکثر هشت میلیون تومان برای هر متر مربع تعمیر منازل آسیبدیده در حملات اخیر اسرائیل پرداخت شود.
این درحالی است که نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله، سال گذشته پس از حملات اسرائیل به مواضع حزبالله لبنان خبر داده بود که جمهوری اسلامی به هر خانواده آسیبدیده بین ۱۲ تا ۱۴ هزار دلار میپردازد.
زاکانی سهشنبه ۱۰ تیر اعلام کرد دولت پیشنهاد کرده تا سقف هشت میلیون تومان (حدود ۸۸ دلار ) برای هر مترمربع تعمیر خانههای خسارتدیده در جنگ اخیر پرداخت شود.
او گفت تاکنون بیش از ۲۰۰ خانواده در هتلهای تهران اسکان داده شدهاند و شهرداری، دولت و سایر نهادها در بازسازی مناطق آسیبدیده مشارکت دارند.
زاکانی همچنین افزود ساخت واحدهای مسکونی جدید تا دو سال زمان خواهد برد و در این مدت، دولت موظف به تامین اسکان موقت از طریق پرداخت ودیعه و اجاره خواهد بود.
او به پرداخت هزینه برای خسارات وارد شده به دیگر شهروندان ایرانی در دیگر شهرهای ایران اشاره نکرد. تا کنون هیچ یک از مقامات جمهوری اسلامی در این زمینه بهطور مشخص اعلام نکردهاند که چه برنامهای برای جبران خسارات وارد شده به شهروندان دارند.
نعیم قاسم سال گذشته و در پی جنگ اسرائیل و حزبالله، از آنچه «حمایتهای سخاوتمندانه مردم ایران» خواند، قدردانی کرد و گفت به هر خانواده خسارتدیده در لبنان بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ دلار کمک نقدی اهدا شده است.
به گفته قاسم، جمهوری اسلامی همچنین برای خانوادههایی که خانهشان بهطور کامل در جنوب بیروت تخریب شده، مبلغ ۱۴ هزار دلار بهعنوان اجاره و خرید لوازم منزل پرداخت کرده و برای دیگر مناطق نیز کمکی ۱۲ هزار دلاری در نظر گرفته است.
قاسم همچنین با اشاره به هدیه جمهوری اسلامی، اعلام کرد حدود ۵۰ میلیون دلار به بخشی از ۲۳۳ هزار و ۵۰۰ خانوار آواره ثبت نام شده پرداخت شده است که در صورت کمک به کل این جمعیت، مبلغ کمک ها به ۷۷ میلیون دلار خواهد رسید. او تصریح کرد پرداختها بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ دلار به ازای هر نفر بوده است.
این مبالغ جدا از میلیاردها دلاری است که جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه گذشته در اختیار حزبالله لبنان قرار داده است.
پس از جنگ حزبالله و اسرائیل در سال ۲۰۰۶ نیز جمهوری اسلامی مسئولیت بازسازی مناطق ویرانشده را برعهده گرفت و مبالغ هنگفتی را صرف بازسازی حزبالله کرد.






