هیات حقیقتیاب سازمان ملل درباره تشدید سرکوب زنان در ایران هشدار داد
هیات مستقل حقیقتیاب سازمان ملل درباره سرکوبها در ایران، در گزارشی تازه هشدار داد که جمهوری اسلامی بهطور فزاینده از ابزارهای نظارت الکترونیکی و گزارشدهی عمومی برای شناسایی زنان و دخترانی که از تن دادن به حجاب اجباری سرپیچی میکنند، استفاده میکند.
این گزارش که جمعه ۲۴ اسفند ماه منتشر شد، تاکید دارد که با گذشت دو سال و نیم از آغاز جنبش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی» در شهریور ۱۴۰۱، زنان و دختران در ایران، همچنان با «تبعیض سازمانیافته در قوانین و رویههای اجرایی» مواجه هستند.
هیات حقیقتیاب سازمان ملل تاکید کرد که این تبعیض، تمامی جنبههای زندگی زنان را تحت تاثیر قرار داده است؛ بهویژه در ارتباط با حجاب اجباری.
در بخشی از این گزارش آمده است: «حکومت ایران بیش از پیش به بسیجگری دولتی متکی شده و در تلاش است تا کسبوکارها و شهروندان را برای اجرای حجاب اجباری تحت فشار قرار دهد، آن را یک وظیفه مدنی جلوه دهد و از آن بهعنوان ابزاری برای اعمال کنترل اجتماعی استفاده کند.»
این گزارش که قرار است ۲۸ اسفند ماه به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ارائه شود، هشدار میدهد با وجود وعدههای انتخاباتی مسعود پزشکیان، رییسجمهوری ایران، مبنی بر کاهش سختگیری در اجرای قانون حجاب اجباری، روند سرکوب و مجازات زنان و مدافعان حقوق بشر شدت گرفته است و با اجرای طرح «نور»، کنترل و تعقیب قضایی زنان مخالف حجاب اجباری، افزایش یافته است.
در ادامه تلاشهای جمهوری اسلامی برای کنترل و سرکوب شهروندان با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته، پزشکیان ۲۰ اسفند ماه گفت که نیروهای امنیتی باید بتوانند بدون اینکه جلوی چشم باشند، همه چیز را کنترل کنند.
او با بیان اینکه با استفاده از تکنولوژی میشود «کمخطرتر، عمیقتر، درستتر و دقیقتر» نظارت کرد، گفت باید به گونهای عمل کرد که نیروهای امنیتی و انتظامی مقابل دید مردم نباشند اما مراقبتها انجام شود.
گزارش تازه هیات حقیقتیاب سازمان ملل نشان میدهد حکومت ایران با استفاده از فنآوریهای پیشرفته از جمله دوربینهای نظارتی، سیستمهای تشخیص چهره و هوش مصنوعی، زنان بدون حجاب را شناسایی کرده و آنان را به مجازاتهای سنگین از جمله محرومیت از خدمات اجتماعی، اخراج از دانشگاه و بازداشت تهدید میکند.
برخی از زنان بازداشتشده نیز در بازجوییها با رفتارهای تحقیرآمیز، تهدید به تجاوز و خشونت فیزیکی روبهرو شدهاند.
این یافتهها با بیانیه ۵۴ کشور درباره نقض حقوق بشر در ایران همخوانی دارد؛ جایی که کشورهای عضو سازمان ملل متحد سرکوب معترضان زن را محکوم و تاکید کردند که ایران از دستگاه قضایی و امنیتی برای اعمال فشار بر مخالفان استفاده میکند.
اعدام، شکنجه و اعمال خشونت علیه معترضان
گزارش تازه هیات حقیقتیاب سازمان ملل تاکید میکند فعالان حقوق زنان و معترضان با احکام سنگین زندان، جریمههای مالی و حتی مجازات اعدام روبهرو هستند و شواهد گستردهای از شکنجه، تجاوز جنسی - از جمله تجاوز گروهی - و اعدامهای مرتبط با اعتراضات وجود دارد: «تاکنون ۱۰ مرد در این رابطه اعدام شدهاند و دستکم ۱۴ نفر دیگر (۱۱ مرد و سه زن) در خطر اعدام قرار دارند.»
افراد اعدامشده در دادگاههایی بدون رعایت حداقل استانداردهای دادرسی عادلانه و بدون دسترسی به وکیل محاکمه شدند. آنان تحت شکنجههای جسمی و روانی وادار به اعتراف شده و بر اساس اتهاماتی مانند «محاربه» و «افساد فیالارض» به اعدام محکوم شدهاند.
هیات حقیقتیاب سازمان ملل نقش نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی را در سرکوب شهروندان بررسی و تاکید کرده است که سپاه پاسداران، بسیج، وزارت اطلاعات، فرماندهی انتظامی (فراجا)، گشت ارشاد و قوه قضاییه، همگی در این روند نقش محوری دارند.
بر اساس این گزارش، دولت ایران مسئولیت نقضهای گسترده حقوق بشر را نپذیرفته و قربانیان و خانوادههای آنان را تحت فشار قرار داده است تا از پیگیری عدالت و دادخواهی منصرف شوند.
در مواردی نادر، برخی ماموران امنیتی به دلیل عملکردشان محاکمه شدهاند اما این اقدامات «محدود و ناکافی» بوده و هیچ تغییری در ساختار سرکوب حکومتی ایجاد نکرده است.
سرکوب اقلیتهای قومی، مذهبی و بازداشت گسترده کودکان
گزارش هیات حقیقتیاب نشان میدهد اقلیتهای قومی و مذهبی، بهویژه کردها، بلوچها و اعضای جامعه الجیبیتیکیو پلاس (LGBTQ+)، بهطور خاص هدف سرکوب قرار گرفتهاند.
در استانهای مرزی ایران نیز گزارشهایی از اعدامهای فراقضایی، بازداشتهای گسترده و خشونت بیش از حد نیروهای امنیتی منتشر شده است.
از سوی دیگر کودکان معترض همچون بزرگسالان بازداشت شده و در برخی موارد تحت شکنجه و خشونت قرار گرفتهاند.
مستنداتی وجود دارد که نشان میدهند تعدادی از این کودکان در بازداشتگاههای غیررسمی نگهداری شده و بدون دسترسی به وکیل یا حق دفاع، محاکمه شدهاند.
مصداق جنایت علیه بشریت و ارائه فهرست ناقضان حقوق بشر
هیات حقیقتیاب سازمان ملل با جمعآوری بیش از ۳۸ هزار سند و مصاحبه با ۲۸۵ قربانی و شاهد، تاکید کرده است بخشی از نقضهای حقوق بشر در ایران میتواند «مصداق جنایت علیه بشریت» باشد.
در همین راستا، فهرستی محرمانه از مقامات امنیتی و قضایی مسئول این سرکوبها تهیه شده و به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل تحویل داده خواهد شد.
انتظار میرود که انتشار این فهرست، زمینهساز تحریمهای هدفمند بیشتری علیه مقامات ایرانی شود.
نیاز به ایجاد نهاد مستقل برای بررسی نقضهای حقوق بشر در ایران
هیات حقیقتیاب سازمان ملل خواستار ایجاد یک نهاد مستقل بینالمللی برای ادامه بررسی نقضهای حقوق بشر در ایران شده است. هدف از فعالیت این نهاد، «مستندسازی جنایات، پیگیری عدالت، جلوگیری از تکرار خشونت و فراهم کردن مسیر جبران خسارت برای قربانیان» خواهد بود.
در گزارش جامع هیات حقیقتیاب سازمان ملل درباره ایران که پیش از این منتشر شده است نیز بر اهمیت ادامه نظارت بینالمللی بر وضعیت حقوق بشر در ایران تاکید شد.
ارائه این گزارش در شورای حقوق بشر سازمان ملل میتواند به افزایش اقدامات بینالمللی علیه نقضهای سیستماتیک حقوق بشر در ایران منجر شود.
محمد رسولاف، فیلمساز معترض ایرانی، هنرمندان جوان ایران را نسلی توصیف کرد که بدنهایشان در سیستمی سرکوبگر به گروگان گرفته شده اما ذهنشان در سطحی دیگر است و آثاری تولیدی میکنند که با دنیای بیرون مرتبط است؛ دنیایی بزرگتر از جایی که در آن محبوس شدهاند.
رسولاف، ۲۳ اسفند ماه در گفتوگو با هالیوود ریپورتر، گفت که هنرمندان و فیلمسازان جوان در ایران در موقعیتی بیسابقه و بسیار خاص قرار دارند. با اینکه آنها از سوی جمهوری اسلامی گروگان گرفته شدهاند اما چون با محتوای تولید شده در سراسر جهان تغذیه میشوند، آثاری که خلق میکنند با دنیای بیرونی مرتبط است - جهانی بسیار بزرگتر از دنیایی که در آن محبوس هستند.
رسولاف، فیلمساز معترض ایرانی که سال گذشته برای گریز از یک حکم هشتساله زندان به آلمان رفت، در ادامه گفت: «فکر میکنم سینمای جهان و بهطور کلی جامعه جهانی باید متوجه شوند که این هنرمندان تا چه حد مهم و منحصربهفرد هستند و چگونه آثاری که خلق میکنند، متفاوت است و از دل یک وضعیت متناقض بیرون میآید.»
با وجود حدود نیم قرن تسلط جمهوری اسلامی بر ایران و انحصار گسترده در حوزه فرهنگ و هنر در جهت پروپاگاندای جمهوری اسلامی، هنر و فرهنگ ایرانی همچنان در جهان تولیداتی برای عرضه دارد.
۱۳ اسفند ماه، هنرمندان ایرانی سومین جایزه اسکار خود را کسب کردند: انیمیشن کوتاه «در سایه سرو» ساخته شیرین سوهانی و حسین ملایمی، برنده جایزه اسکار در بخش بهترین انیمیشن کوتاه شد.
رسولاف که آخرین ساخته او با عنوان «دانه انجیر معابد» در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۴ موفق به کسب جایزه ویژه هیات داوران شد، در توصیف هنرمندان ایرانی گفت که آنها در یک دنیای زیرزمینی و آلترناتیو رشد میکنند و سانسور را نادیده میگیرند. اقدامی که به اعتقاد رسولاف، در ذات خود اقدامی جسورانه است.
این کارگردان ایرانی تاکید کرد با وجود این موانع، هنرمندان ایرانی اجازه نمیدهند این شرایط بر روایتهایشان تاثیر بگذارد.
او تاکید کرد از آنجا که بسیاری از هنرمندان ایرانی «به معنای مستقیم سیاسی نیستند» از سوی جشنوارههای غربی یا کشورهای دیگر چندان مورد توجه قرار نمیگیرند چرا که این جشنوارهها انتظار دارند فیلمسازان ایرانی حتما به شرایطی بپردازند که در آن کار میکنند.
او با اظهار تاسف از نادیده گرفتن این جوانان از سوی جهان تاکید کرد هنرمندانی که تحت سلطه جمهوری اسلامی فعالیت میکنند، فراتر از فضای کار خود، بهسادگی وضعیت را نادیده میگیرند و خواستهها، آرزوها و علایق شخصی خود را بیان میکنند.
دموکراسی تهدید میشود، حتی در آمریکا
رسولاف در پاسخ به سوالی در رابطه با آغاز دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا، تاکید کرد فارغ از کشور یا نظام حاکم، همیشه خطر تمامیتخواهی و زیر سوال رفتن حقوق بشر وجود دارد.
از نظر او، دموکراسی خواهی، مبارزهای دائمی است که در هر نقطهای از جهان ادامه دارد و شباهتهایی میان ایران تحت سلطه جمهوری اسلامی و سایر کشورها، بهویژه کشورهایی که «سیاستهای انزواطلبانه مغرورانهای» اتخاذ کردند، وجود دارد.
با این حال، این کارگردان ایرانی ساکن آلمان تاکید کرد: «اگر بهعنوان یک هنرمند به اصولی چون انسانگرایی و حقوق بشر پایبند باشید، همیشه حرفی برای گفتن و انگیزهای برای مبارزه دارید. مهم نیست در کجا قرار گرفتهاید چون همیشه کاری برای انجام دادن وجود دارد.»
جداافتادگی دیاسپورای ایرانی از فضای داخل کشور
رسولاف در پاسخ به این سوال که «آیا فکر میکنید دیاسپورای ایرانی [جامعه ایرانیان خارج از کشور]، رهبری جریان اعتراض به وضعیت کشور را بر عهده دارد»، گفت که از نظر او ایرانیانی که خارج از کشور هستند، لزوما نمیتوانند بهطور دقیق آنچه را در داخل کشور میگذرد، ببینند.
او تاکید کرد: «مردمی که در ایران هستند، لزوما نمیخواهند به وسیله کسانی که از کشور خارج شدهاند، نمایندگی شوند.»
رسولاف گفت ایرانیان به طرز گستردهای در جهان پراکنده شدهاند، بدون اینکه «لزوما ارتباط نزدیک با وطن خود را حفظ کنند».
او در ادامه تاکید کرد چیزی که این جمعیت گسترده از ایرانیان مهاجر - فارغ از جایی که در آن زندگی میکنند - را به هم پیوند داده است «ریشههای عمیق فرهنگی و بستری مشترک» است که امروزه، «به لطف دنیای دیجیتال و شبکههای اجتماعی آسانتر شده» است.
مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، در گفتوگو با فاکس نیوز با اشاره به اینکه حکومت نیکولاس مادورو به جمهوری اسلامی گفته است ونزوئلا میخواهد «پایگاه عملیاتی ایران» باشد، تاکید کرد ایالات متحده اجازه نمیدهد چنین چیزی رخ دهد.
روبیو جمعه ۲۴ اسفند حکومت مادورو در ونزوئلا را «یک رژیم قاچاق مواد مخدر» خواند که قصد دارد پایگاه عملیاتی ایران در «نیمکره ما باشد و همسایگان خود را تهدید می کند».
او تاکید کرد که دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، هرگز اجازه نخواهد داد جمهوری اسلامی در «نیمکره ما، در ونزوئلا یا جای دیگری پایگاه عملیاتی داشته باشد».
ونزوئلا یکی از متحدان اصلی حکومت ایران به شمار میرود و در سالهای اخیر، مواضع سیاسی تهران و کاراکاس و همچنین تحریمهای نفتی آمریکا علیه این دو، موجبات نزدیکی بیش از پیش آنها را فراهم آورده است.
روزنامه اسرائیلهیوم ۱۶ دی گزارش داد حکومت ایران به دنبال افزایش نفوذ خود در آمریکای لاتین، بهویژه ونزوئلا است و توافقنامه همکاری ۲۰ ساله میان تهران و کاراکاس در ژوئن سال ۲۰۲۴ نهایی شده است.
بر اساس این گزارش، حزبالله لبنان در برخی مناطق ونزوئلا مراکز آموزش نظامی دایر کرده است و جمهوری اسلامی از این طریق میتواند «منافع ایالات متحده را هدف بگیرد» و «نفوذ خود را در سراسر آمریکای لاتین» گسترش دهد.
همکاریهای اقتصادی دو کشور نیز از دوره محمود احمدینژاد، رییس دولت اسبق جمهوری اسلامی افزایش یافت. در همین حال اولین نمایشگاه محصولات شرکتهای فعال ایرانی در ونزوئلا، ۲۱ و ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ در منطقه آزاد لاگوایرا برگزار شد.
۱۴ بهمن ماه نیز نمایندگان مجلس شورای اسلامی موافقتنامه انتقال محکومان میان جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا را تصویب کردند.
وزیر خارجه آمریکا تاکید کرد در نهایت آینده ونزوئلا در اختیار مردم ونزوئلا است و راه حل مشکلات این کشور «یک انتخابات مشروع، دموکراتیک و با نظارت بینالمللی» است.
اواسط بهمن ماه در سفر ریچارد گرنل، فرستاده ترامپ برای ماموریتهای ویژه به کاراکاس، شش آمریکایی از ونزوئلا آزاد شدند. سپس مادورو خواستار آغاز دوباره روابط با آمریکا شد و خطاب به ترامپ گفت: «ما اولین گام را برداشتیم و امیدواریم که این روند حفظ شود.»
دولت ونزوئلا تحریمها و وضعیت مهاجران ونزوئلایی در آمریکا را از جمله موضوعات مورد گفتوگو در دیدار گرنل و مادورو ذکر کرد.
آمریکا سومین دوره ریاستجمهوری مادورو را به رسمیت نشناخته و کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید، تاکید کرد سفر گرنل به ونزوئلا به معنای به رسمیت شناختن ریاستجمهوری مادورو نیست.
بر اساس گزارش مرکز مطالعات آلما در اسرائیل، موسسه قرضالحسن، وابسته به گروه حزبالله لبنان، پرداخت برخی غرامتها تا سقف هزار دلار را آغاز کرده است. ارزیابی این موسسه این است که در فضای تشییع جنازه حسن نصرالله، دبیرکل کشته شده حزبالله، پول مناسبی از ایران به لبنان تزریق شده است.
به گزارش موسسه آلما، بانک قرضالحسن، نهاد مالی وابسته به گروه شیعه حزبالله لبنان، در تاریخ پنجم ماه مارس (۱۵ اسفند)، با صدور دستورالعملی جدید، سیاست پیشین خود را تغییر داد و پرداخت فوری مبالغ تا سقف هزار دلار را مجاز اعلام کرد.
این تصمیم که جایگزین سیاست قبلی مبنی بر اعمال تاخیر ۲۰ روزه در پرداختها شده است، نشانهای از احیای نسبی منابع مالی حزبالله تلقی میشود و پرسش اساسی این است که آیا تهران بار دیگر مستقیما منابع مالی این گروه را افزایش داده است؟
برخی ارزیابیها نشان میدهند مراسم تشییع جنازه حسن نصرالله و هاشم صفیالدین در پنجم اسفند (۲۳ فوریه)، فرصت مناسبی برای انتقال فیزیکی پول به حزبالله از طریق هیاتهای خارجیای فراهم کرد که به لبنان سفر کردند.
با توجه به بحران مالی این گروه در ماههای اخیر، هرگونه تغییر در سیاستهای مالی آن میتواند نشانهای از ورود منابع جدید باشد.
شبکه مالی حزبالله و نقش بانک قرضالحسن
موسسه قرضالحسن که در ظاهر بهعنوان یک نهاد مالی غیربانکی و خیریه فعالیت میکند، به یکی از ابزارهای کلیدی حزبالله برای مدیریت منابع مالی تبدیل شده است.
برخی گزارشها حاکی از آن است که این نهاد نه تنها به دریافت کمکهای مالی از منابع خارجی پرداخته بلکه توزیع پول میان نیروهای وابسته به حزبالله را نیز تسهیل کرده است.
گزارشهایی منتشر شده که نشان میدهند وامهای پرداختشده از سوی این موسسه در حقیقت کمکهای بلاعوضی هستند که برای تامین مالی فعالیتهای حزبالله مورد استفاده قرار میگیرند.
انتقال پول از تهران به بیروت
روابط مالی میان تهران و حزبالله همواره بخشی از استراتژی جمهوری اسلامی برای حفظ نفوذ منطقهای بوده است و از زمان تاسیس حزبالله در دهه ۱۹۸۰، ایران از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منابع مالی قابل توجهی را به این گروه اختصاص داده است.
با افزایش فشارهای اقتصادی بر تهران، روشهای انتقال این منابع نیز پیچیدهتر شدهاند.
اطلاعاتی وجود دارد که نشان میدهد جمهوری اسلامی از پروازهای غیرنظامی برای انتقال پول نقد به لبنان استفاده کرده است.
گفته میشود که فرودگاه بیروت یکی از مسیرهای اصلی این نقل و انتقالات بوده و در موارد متعددی، پول نقد از طریق هواپیماهای تجاری و مسافری به این کشور منتقل شده است.
حملات اسرائیل به زیرساختهای مالی حزبالله
در ماههای اخیر، اسرائیل حملاتی را علیه زیرساختهای مالی حزبالله انجام داده است.
هدف قرار دادن شعب موسسه قرضالحسن و برخی نهادهای مرتبط، بخشی از تلاشها برای مختل کردن منابع تامین مالی این گروه بوده است.
ارتش اسرائیل تاکید کرده است که هدف قرار دادن این موسسه میتواند ضربهای جدی به منابع مالی حزبالله وارد کند و مانع از ادامه تجهیز نیروهای آن شود.
فشارهای بینالمللی بر دولت لبنان
با توجه به این تحولات، افزایش فشارهای بینالمللی بر دولت لبنان برای تعطیلی موسسه قرضالحسن بیش از پیش مطرح است.
برخی دیپلماتهای غربی معتقدند در صورت تداوم فعالیت این موسسه، حزبالله همچنان میتواند از منابع مالی خارجی بهره ببرد و تحریمهای موجود، تاثیر محدودی بر تواناییهای مالی آن خواهد داشت.
مقامات آمریکایی نیز در ماههای اخیر بارها از دولت لبنان خواستهاند تا این موسسه را تحت نظارت قرار دهد یا فعالیت آن را متوقف کند.
مقامات لبنانی تاکنون در برابر این فشارها مقاومت کردهاند اما در صورت تشدید تحریمها، ممکن است بیروت مجبور شود تصمیمی سخت در مورد آینده موسسه قرضالحسن بگیرد.
در تصویر پیوست، دستورالعمل صادرشده از سوی مدیرعامل این موسسه درباره تغییر سیاست پرداختها قابل مشاهده است.
اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، تحریم محسن پاکنژاد، وزیر نفت جمهوری اسلامی و چند نفتکش و شرکت تجاری را به شدت محکوم کرد و اقدام آمریکا در هدف قرار دادن اشخاص در میان مقامات حکومتی را «سخیف و مغایر با همه معیارها و موازین حقوق بینالملل» دانست.
او جمعه ۲۴ اسفند، آمادگی آمریکا برای مذاکره با جمهوری اسلامی را «ادعایی تکراری» خواند و اعمال تحریمها علیه حکومت ایران «گواه روشن دیگری بر ناراستی این ادعاها و نشانه دیگری از دشمنی آنها با توسعه و پیشرفت و رفاه مردم ایران» است.
وزارت خزانهداری آمریکا پنجشنبه ۲۳ اسفند، اعلام کرد محسن پاکنژاد، وزیر نفت دولت مسعود پزشکیان، را که بر صادرات دهها میلیارد دلار نفت نظارت دارد و میلیاردها دلار از این منابع را برای صادرات در اختیار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی قرار داده، تحریم کرده است.
در بیانیه این وزارتخانه گفته شده تحریمهای جدید فشار بیشتری بر ناوگان سایه و سایر نفتکشهایی که جمهوری اسلامی برای صادرات نفت به چین به آنها وابسته است، وارد میکند و در راستای تعهد آمریکا برای رساندن صادرات نفت ایران به صفر اعمال شده است.
وزارت امور خارجه آمریکا هم با اشاره به تحریمهای جدید این کشور علیه جمهوری اسلامی، اعلام کرد «حکومت ایران و ارتش آن با کمک محسن پاکنژاد، وزیر نفت، ثروت نفتی ایران را میدزدند.»
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، در واکنش به تحریم وزیر نفت و دلایل آن، گفت: «اقدامات شرورانه آمریکا برای اخلال در تبادلات اقتصادی و تجاری ایران با سایر کشورها نقض آشکار اصول و قواعد بنیادین حقوق بینالملل و تجارت آزاد است و جمهوری اسلامی ایران دولت آمریکا را مسبب و مسئول تبعات و آثار مترتب بر اینگونه اقدامات یکجانبه و نامشروع میداند.»
اسماعیل بقائی، آمریکا را «معتاد به سیاست تحریم و فشار علیه کشورهای مستقل» خواند و از وزیر نفت، کارکنان و شرکتهای تابعه وزارت نفت برای تولید و توزیع و تجارت محصولات نفتی تشکر کرد.
او همچنین گفت: « تحریم وزیر محترم نفت سخیف و مغایر با همه معیارها و موازین حقوق بینالملل است و چنین اقدامات ناشایستی نمیتواند کوچکترین تاثیری در عزم ملی ایرانیان برای دفاع از استقلال و عزت ایران و تلاش در مسیر توسعه و آبادانی کشورمان داشته باشد.»
واکنش وزارت نفت جمهوری اسلامی
وزارت نفت جمهوری اسلامی نیز در بیانیهای اعلام کرد که قرار گرفتن نام محسن پاکنژاد در فهرست تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا نتیجه تلاشهای گسترده او برای فروش حداکثری نفت ایران بوده است.
در بیانیه وزارت نفت جمهوری اسلامی گفته شده است: «تحریم محسن پاکنژاد بهدلیل تلاشهای گسترده او برای فروش نفت ایران، یکی از جدیدترین اقدامها در راستای سیاست فشار حداکثری ایالات متحده به شمار میآید. این تحریمها در حالی اعمال شدهاند که دوران وزارت او هنوز به پایان هفت ماه نرسیده است.»
به گفته وزارت نفت جمهوری اسلامی، «پاکنژاد بارها در همین مدت کوتاه تاکید کرده است که صادرات نفت ایران هرگز متوقف نخواهد شد و سیاست فشار حداکثری آمریکا شکست خورده است. وی همچنین تصریح کرده که ایران راهکارهای متعددی برای دور زدن تحریمها و فروش نفت در بازارهای جهانی یافته است.»
استفاده از درآمد نفتی برای آسیب زدن به مردم ایران
اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا، با اشاره به اهمیت درآمد نفتی برای جمهوریاسلامی گفت: «حکومت ایران همچنان از درآمدهای هنگفت نفتی برای تامین منافع محدود و نگرانکننده خود، به بهای آسیبزدن به مردم ایران، استفاده میکند.»
او افزود: «وزارت خزانهداری هرگونه تلاش این حکومت را برای تامین مالی فعالیتهای بیثباتکننده و پیشبرد برنامههای خطرناکش متوقف خواهد کرد.»
بنا بر اعلام وزارت خزانهداری، این اقدام بر اساس فرمان اجرایی انجام شده که بخشهای نفت و پتروشیمی ایران را هدف قرار میدهد و سومین دور تحریمهای اعمالشده علیه فروش نفت ایران از زمان صدور یادداشت ریاستجمهوری در ۴ فوریه ۲۰۲۵ محسوب میشود که کارزار «فشار حداکثری» بر ایران را به راه انداخته است.
بهطور همزمان، وزارت خارجه آمریکا نیز سه نهاد را تحریم و سه کشتی مرتبط با این نهادها را به عنوان اموال مسدودشده معرفی کرد.
وزیر نفت ایران
بر اساس بیانیه وزارت خرانهداری، محسن پاکنژاد مسئول کلیه امور مربوط به صنعت نفت ایران است که سالانه دهها میلیارد دلار درآمد برای حکومت ایران درآمد ایجاد میکند.
در این بیانیه گفته شده تحت مدیریت پاکنژاد، وزارت نفت ایران میلیاردها دلار نفت به نیروهای مسلح ایران از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی ایران، که ابزارهای اصلی سرکوب حکومت هستند، اختصاص داده است.
وزارت خزانهداری در بیانیه خود نوشته برای این منظور روزانه نزدیک به ۲۰۰ هزار بشکه نفت خام ایران برای تامین بودجه نیروهای مسلح ایران تخصیص داده میشود، اما این میزان در حال افزایش است.
برآوردهای وزارت خزانهداری نشان میدهد تخصیص نفت به نیروهای مسلح به چهار برابر خواهد رسید و از ۱۰ میلیارد دلار در سال فراتر خواهد رفت، که بیش از ۵۰۰ هزار بشکه در روز را شامل میشود.
به این ترتیب، بر اساس این برآورد تا پایان سال ۲۰۲۵، بیش از نیمی از کل درآمد نفتی ایران به نیروهای مسلح این کشور اختصاص خواهد یافت.
روزنامه نیویورکتایمز گزارش داد که حلیا دوطاقی، پژوهشگر حقوق بینالملل و معاون مدیر یک پروژه در دانشکده حقوق دانشگاه ییل را هفته گذشته به اتهام ارتباط با یک گروه حامی فلسطین از کار معلق کرده است.
بهنوشته این روزنامه حلیا دوطاقی که از سال ۲۰۲۳ بهعنوان معاون مدیر پروژه در دانشکده حقوق دانشگاه ییل مشغول به کار شده بود، هفته گذشته بهطور ناگهانی از ورود به محوطه دانشگاه منع و به مرخصی اداری فرستاده شد.
این اقدام پس از انتشار گزارشی در یک وبسایت خبری به اسم جوییش آنلاینر(Jewish Onliner) صورت گرفت. این وبسایت که میگوید از هوش مصنوعی بهره میبرد، در گزارشی نوشته بود که دوطاقی با گروه صامدون، یک سازمان حامی فلسطین که از سوی وزارت خزانهداری ایالات متحده در فهرست تحریمها قرار گرفته، ارتباط دارد.
سازمان صامدون متهم است که بهعنوان یک خیریه جعلی، برای جبهه خلق آزادی فلسطین، که در فهرست گروههای تروریستی آمریکا قرار دارد، پول جمعآوری کرده است.
بااینحال اریک لی، وکیل دوطاقی تاکید کرده است که موکلش عضو این سازمان نیست، بلکه تنها در نشستهایی که از سوی این گروه برگزار شده، شرکت کرده است.
حلیا دوطاقی به نیویورکتایمز گفت که یک «مدافع صریح و پرشور» حقوق فلسطینیان است.
او افزود: «من یک محقق هستم و عضو هیچ سازمانی که ناقض قوانین آمریکا باشد،نیستم.»
واکنش دانشگاه ییل و تشدید فشارها بر نهادهای آکادمیک
دانشگاه ییل در بیانیهای اعلام کرد که اتهامات مطرحشده علیه دوطاقی حاکی از امکان نقض قوانین است و این دانشگاه چنین مواردی را بسیار جدی تلقی میکند و بلافاصله تحقیقاتی را برای بررسی حقایق آغاز کرده است.
در نامهای که در تاریخ پنج مارس از سوی جوزف ام. کراسبی، معاون ارشد دانشکده حقوق ییل، به دوطاقی ارسال شد، اعلام گردید که او بهدلیل عدم ارائه «پاسخها و توضیحات لازم» درباره اتهامات مطرحشده، بهطور موقت از سمت خود برکنار شده است.
این تصمیم در حالی گرفته شد که دوطاقی، که در ماه رمضان روزهدار است، خواسته بود که زمان بیشتری برای آمادهسازی دفاعیات خود داشته باشد.
حلیا دوطاقی، تنها یک هفته پیش از حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر ۲۰۲۳، به پروژه «قانون و اقتصاد سیاسی» دانشگاه ییل پیوست. این پروژه که با بودجهای مستقل اداره میشود، با هدف بررسی ساختارهایی که منجر به ظهور ترامپیسم و نقد اندیشههای نئولیبرال در آمریکا شکل گرفته است.
دوطاقی که دکترای خود را از دانشگاه کارلتون در اتاوا دریافت کرده، رسالهاش را درباره تاثیر تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا بر ایران نوشته است.
او به نیویورکتایمز گفت که دانشگاه ییل از مواضع او آگاه بوده و «در واقع، تصورم این بود که این ویژگی بهعنوان یک نقطه قوت برای پروژهای که من برای مدیریت آن استخدام شدم، تلقی خواهد شد.»
این پروژه سال گذشته میزبان یک نشست مجازی با عنوان «اقتصاد سیاسی نسلکشی و امپریالیسم» بود. دوطاقی یکی از سخنرانان آن نشست بود. در توضیح این نشست از اصطلاح «نسلکشی در فلسطین» استفاده شده بود؛ عبارتی که برخی گروههای طرفدار اسرائیل آن را مصداق یهودستیزی میدانند. صفحه مربوط به این نشست بهتازگی از وبسایت پروژه دانشگاه ییل حذف شده است.
دوطاقی به نیویورکتایمز گفت: «این اتفاقات بخشی از تلاشی برای سرکوب صداهای منتقد در محافل دانشگاهی است. این اتفاقات معمولا در دیکتاتوریهای فاشیستی رخ میدهند، و این همان چیزی است که دونالد ترامپ در تلاش برای ایجاد آن است.«
وکیل حلیا دوطاقی از دانشگاه ییل خواسته است تا علاوه بر بازگرداندن دوطاقی به سمتش، «اقدامی عمومی برای احیای اعتبار وی» انجام دهد. دانشگاه ییل واکنشی به این درخواست نشان نداده است.