روز جمعه پنج مرداد و ساعاتی پیش از آغاز مراسم افتتاحیه المپیک تابستانی ۲۰۲۴ سه آتشسوزی در نزدیکی سه مسیر قطارهای سریعالسیر رخ داد.
این آتشسوزیها باعث بروز اختلالات جدی و فلج شدن حمل و نقل ریلی پاریس به ویژه در ایستگاه قطار مونپارناس شد.
این خطوط سریعالسیر، پاریس را به دیگر مناطق فرانسه و کشورهای همسایه متصل میکنند.
مقامهای فرانسه به ویژه وزیر حمل و نقل این کشور این رخداد را «آتشسوزی عمدی» و «اقدامات جنایتکارانه» توصیف کردند و گفتند در حال بررسی این موضوع هستند که آیا حملات با بازیهای المپیک مرتبطند یا خیر.
شرکت ملی راهآهن فرانسه این حوادث را اقدامات هماهنگ شبانه توصیف کرده است.
به گفته مقامهای دولتی، مقصران فرار کردهاند اما دستگاههای آتشزا در محل حادثه پیدا شده است.
این خرابکاری موجب سرگردانی ۸۰۰ هزار مسافر در روز جمعه پنجم مرداد شده است.


استرالیا، کانادا و نیوزلند در بیانیهای مشترک از جمهوری اسلامی خواستند «از اقدامات بیثبات کننده بیشتر در خاورمیانه» خودداری کند و به حملات خود و گروههای نیابتیاش در منطقه پایان دهد.
این سه کشور نگرانی شدید خود را از دورنمای تشدید تنش در سراسر منطقه اعلام و حمله ایران به اسرائیل در ۲۵ فروردین ماه را محکوم کردند.
نخستوزیران استرالیا، کانادا و نیوزلند وضعیت غزه را فاجعهبار اعلام کردند و گفتند رنج انسانی مردم غزه غیرقابل قبول است و نمیتواند ادامه یابد.
آنها بر لزوم برقراری آتشبس فوری تاکید کردند.
آنتونی آلبانیزی، نخستوزیر استرالیا، جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا و کریستوفر لوکسون، نخستوزیر نیوزلند روز جمعه پنجم مرداد با امضا و انتشار این بیانیه نسبت به خطر گسترش جنگ بین حزبالله و اسرائیل هشدار دادند.
سه کشور در این بیانیه تاکید کردند همچنان حماس را به خاطر «جنایات هفتم اکتبر و اقدامات تروریستی مداوم» محکوم میکنند.
آنها با تاکید بر اینکه «هیچ نقشی برای حماس در اداره آینده غزه نمیبینند»، از اعضای این گروه خواستند سلاحهای خود را زمین بگذارند و همه گروگانها را آزاد کنند.
استرالیا، کانادا و نیوزلند در بیانیه خود با تاکید بر اینکه غیرنظامیان نباید بهای شکست حماس را بپردازند و حفاظت از آنها بر اساس قوانین بینالمللی بشردوستانه ضروری است، از اسرائیل خواستند تا به نگرانیهای جامعه بینالمللی توجه کند و به این جنگ پایان دهد.
سه کشور با اعلام پشتیبانی از طرح توافق آتشبس جامع که از سوی جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا ارائه شده و در شورای امنیت سازمان ملل در جریان است، از طرفهای درگیر خواستند آتشبس را بپذیرند.
آنها مشخصا از اسرائیل خواستند به نظر مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری واکنش مناسب نشان داده و در مورد «اقدامات خشونتآمیز مستمر شهرکنشینان افراطی علیه فلسطینیها پاسخگو باشد» و فرایند گسترش شهرکسازیها در کرانه باختری را «معکوس» کند.
به گفته این سه کشور، هر تاخیری در این روند، تنها باعث از دست رفتن جانهای بیشتری میشود.
این بیانیه پس از آن صادر شد که بایدن روز پنجشنبه چهارم مرداد در دیدار با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در کاخ سفید، بر لزوم برقراری آتشبس در جنگ غزه تاکید کرد.
جرمی لیبلر، رییس فدراسیون صهیونیست استرالیا، ساعاتی پس از انتشار این بیانیه گفت دولت استرالیا نمیتواند همزمان خواستار برچیده شدن حماس شود و از اسرائیل بخواهد که به طور یکجانبه به جنگ در غزه پایان دهد.
به گفته او، بدین ترتیب حماس در قدرت باقی میماند و میتواند به وعده خود مبنی بر انجام یک حمله «هفتم اکتبر» دیگر به اسرائیل عمل کند.
استرالیا، کانادا و نیوزلند در بیانیه خود بر تلاش به منظور دستیابی به «راهحل دو کشوری» تاکید و از آن به عنوان «تنها گزینه واقعبینانه» برای رسیدن به «صلحی عادلانه و پایدار» یاد کردند.
بایدن در آبان ۱۴۰۲ صراحتا به اسرائیل اعلام کرد تنها راهحل بحران موجود، تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین است.
محکومیت «اقدامات بیملاحظه حوثیها» به خاطر «حملات بیرویه پهپادهای آنها» از جمله به تلآویو و حملات مداوم آنها به کشتیرانی بینالمللی، بخش دیگری از این بیانیه است.
در روزهای گذشته و همزمان با حضور نتانیاهو در آمریکا، تنشها در غزه افزایش یافته و کارشناسان از احتمال گسترش درگیریها به لبنان خبر میدهند.
روز چهارشنبه سوم مرداد حملات جدید اسرائیل به غزه هزاران نفر را مجبور به ترک خانههایشان کرد.

مسعود پزشکیان در جمع فعالان ستاد انتخاباتی خود گفت اگر «حضور» خامنهای نبود، «مطمئن باشید این اتفاقات شکل نمی گرفت، درایت او بود که نگذاشت مداخله کنند.» پزشکیان افزود: «زیاد از من تعریف نکنید، وقتی خانمها و آقایان را میبینم که با شوق مرا تشویق میکنند، لرزه به اندامم میافتد.»

در ادامه فشارهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی بر خانوادههای دادخواه در ایران، برای علی آدینهزاده، پدر ابوالفضل آدینهزاده، نوجوان کشته شده در جریان خیزش انقلابی در مشهد، قرار بازداشت یک ماهه صادر و از ملاقات خانواده با او در زندان قوچان، جلوگیری شده است.
گلی حسینی، مادر ابوالفضل آدینهزاده در یک استوری اینستاگرامی خبر داد که برای دیدار همسرش که در بازداشت به سر میبرد رفته اما موفق به ملاقات با او نشده است.
مرضیه آدینهزاده، خواهر ابوالفضل، روز چهارشنبه سوم مرداد در حساب کاربری ایکس خود نوشت که برای پدرش قرار بازداشت به مدت یک ماه صادر کردهاند.
علی آدینهزاده روز سوم مرداد پس از احضار به شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان قوچان بازداشت و به زندان این شهر منتقل شد.
این پدر دادخواه روز ۳۱ تیر با دریافت ابلاغیهای بابت اتهامات «نشر اکاذیب، تشویق اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام» به دادسرا احضار شد.
به گفته مرضیه آدینهزاده، دلیل این احضار «انعکاس خبر آزادی رضا ببرنژاد» در صفحه اینستاگرام علی آدینهزاده و همدردی خانوادههای دادخواه با یکدیگر بود.
رضا آدینهزاده، عموی ابوالفضل نیز روز چهارم مرداد ویدیویی در اینستاگرام خود منتشر کرد که نشان میدهد بر مزار برادرزادهاش حاضر شده و سلام پدر ابوالفضل را از زندان به فرزندش میرساند.
حسن باقرینیا، استاد اخراجی منتقد حکومت، با انتشار ویدیویی به بازداشت علی آدینهزاده، واکنش نشان داد و خطاب به مردم گفت: «ظلم را فریاد بزنیم و قدر خانوادههای دادخواه را بدانیم.»
این استاد پیشین دانشگاه حکیم سبزواری افزود خانوادههای دادخواه «چشم و چراغ جامعه ما» هستند چرا که حاضر نشدند بر سر جان فرزندانشان با حکومت معامله کنند.
علی آدینهزاده پیش از این و در اواسط خرداد امسال تصویری از یک تماس ناشناس در اینستاگرام خود منتشر کرد و نوشت: «اطلاعات سپاه زنگ زده میگوید پیامهایتان در مورد ابوالفضل تشویش اذهان عمومی است و باید آنها را پاک کنید، اگر نه دستگیر میشوید.»
روز ۲۶ خرداد سال گذشته و یک روز پیش از سالروز تولد ابوالفضل آدینهزاده، نیروهای امنیتی با حمله به روستای محل زندگی خانواده او، پدر، مادر، خواهر، خالهها، عمهها، داییها، عموها و دخترخالههای این نوجوان کشتهشده را بازداشت کردند.
همان زمان علی و مرضیه آدینهزاده با اتهاماتی چون «تبلیغ علیه نظام» به دادسرا احضار شده بودند.
این پدر و دختر پیش از آن هم به دلیل پیگیری قتل ابوالفضل آدینهزاده احضار شده بودند. از جمله سال ۱۴۰۱ که مرضیه آدینهزاده با انتشار تصویری از برگه احضار خود و پدرش به دادسرای مشهد اعلام کرد: «روز ۱۶ اسفند در دادسرا حاضر خواهیم شد تا بگوییم دادخواه خون جگرگوشه خود هستیم.»
ابوالفضل آدینهزاده روز ۱۶ مهر سال ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات شهر مشهد هدف حمله نیروهای حکومتی قرار گرفت.
این نوجوان ابتدا با ضربه شوکر به گردن آسیب دید و سپس با شلیک دهها تیر تفنگ ساچمهای کشته شد.
خانواده ابوالفضل با وجود تهدید نیروهای حکومتی از همان ابتدا تن به سکوت درباره کشته شدن او مقابل دانشگاه فردوسی مشهد ندادند.
آنها گفتند فرزندشان بعد از تیر خوردن، با پیکری «پاره پاره» به بیمارستان منتقل شده و ساعتی بعد جان داده است.
جمهوری اسلامی در ۴۵ سال گذشته از طریق تهدید، بازداشت، ایجاد محدودیت در شبکهها اجتماعی، ممانعت از کار، تحصیل و حضور در مناسبات اجتماعی، همواره فشار بر خانوادههای دادخواه را افزایش داده است.
با وجود تمامی این فشارها، بازماندگان کشتهشدگان و دستگیرشدگان مخالف جمهوری اسلامی، همچنان بر دادخواهی عزیزان خود پافشاری میکنند.

حکومت ایران در بسیاری موارد از شکنجه «اعدام مصنوعی» علیه زندانیان استفاده کرده است. حتی کودکان زیر ۱۸ سالی را که به دلایل مختلف از جمله شرکت در نزاعهای جمعی متهم به قتل شدهاند، بارها با این شکنجه پای چوبه دار بردهاند تا از آنها اعتراف اجباری بگیرد.
ابوالفضل چزانی ۱۴ ساله در سال ۱۳۹۷ در یکی از مناطق حاشیهای شهر قم به قتل متهم و بعد از چهار بار رفتن به سلول انفرادی و شکنجه اعدام مصنوعی، در سن ۱۷ سالگی اعدام شد.
خالد پیرزاده، زندانی سیاسی، بهمن ماه ۱۴۰۲ هنگامی که در اعتصاب غذا بود، اعلام کرد که او را دو بار پای اعدام بردهاند و «حکم وحشت» برایش اجرا کردهاند.

خیال میکردم در حال دیدن یک خواب وحشتناک هستم
سامان سیدی، معروف به سامان یاسین، رپر معترض که به اعدام محکوم شده بود، در یک فایل صوتی که در شهریور ماه ۱۴۰۲ از داخل زندان رجاییشهر منتشر شد، اعلام کرد که او را دو بار اعدام مصنوعی کردهاند.
احمد حائری، زندانی سیاسی و همبندی او در نامهای از زبان یاسین درباره لحظهای که خبر اجرای حکم اعدام را به او دادند، نوشت: «مسئولان زندان گفتند اجرای حکمات آمده، از بچهها شنیده بودم معنای این جمله را! خشکم زده بود. کاغذ و خودکاری داد دستم و گفت: «وصیتی اگر داری بنویس.»
حائری تاکید کرد که یاسین در آن لحظه در حالت بهتزدگی خیال میکرده در حال دیدن خوابی وحشتناک است و منتظر بوده با صدای فریاد کسی از خواب بپرد.
او درباره لحظهای که ماموران قصد داشتند حکم اعدام او را اجرا کنند نیز نوشت: «سوزش طنابی را دور گردنم حس کردم، خونی که انگار در بدنم منجمد شده بود، ناگهان به جوش آمد و با سر و صدا و نثار چند فحش گفتم زودتر راحتم کنید بیشرفها ....»
حائری با اشاره به اینکه یک مامور مسن سامان یاسین را نصیحت کرده و از او خواسته تا توبه کند، از قول او نوشت: «هر لحظه منتظر بودم تا زیر پایم خالی شود و به لطف کج بستن طناب، گردنم بشکند و تمام!»
او درباره لحظهای که اعلام کردند اجرای حکمش به تعویق افتاده نیز گفته بود: «انگار پاهایم را قطع کرده بودند و روی زمین انداخته بودند.»
بارها به دست بازجویان به دار کشیده شدم
پخشان عزیزی، زندانی سیاسی که سوم مرداد ماه به اعدام محکوم شد، در نامهای از زندان اوین با اشاره به شکنجه خود به دست نهادهای امنیتی نوشت: «بارها توسط بازجویان به دار کشیده شدهام.»
او در ادامه تاکید کرد: «ما برای اقتدار مرکزی، کوچکیم ولی برای احکام، سنگینترین و بزرگترین [حکمها نصیبمان میشود].»
سه بار اعدام مصنوعی برای معترضی با اتهام آتش زدن سطل زباله
جعفر نورمحمدزاده، پدر سهند نورمحمدزاده، معترضی که به دلیل آتش زدن سطل زباله و لاستیک در اعتراضات ۱۴۰۱ به محاربه و اعدام محکوم شده بود، به رسانهها خبر داده بود که پسرش را سه بار برای اعدام مصنوعی بردهاند.

بدنش لرزید و گفت شما نابود میشوید
یک منبع نزدیک به محسن غیاثی، معترض زندانی که در اعتراضات سال ۹۸ و ۱۴۰۱ بازداشت شده بود به ایراناینترنشنال گفت: «محسن را به شدت کتک زده بودند و به او گفته بودند وصیتنامهات را بنویس. چند روز بعد در حیاط زندان طناب دار را به گردنش انداخته بودند. در لحظه آخر وقتی تمام بدنش میلرزید، میگفت شما نابود میشوید، زودتر تمامش کنید. در لحظاتی که محسن چشمهایش را بسته بود و منتظر بود تا جانش را بگیرند به او گفته بودند اجرای حکمت به تعویق افتاد.»

به فاصله یک ساعت دو بار اعدام مصنوعی شدم
یلدا دهقانی، زن ۲۵ سالهای که در شهرهای مختلف استان گیلان فعالیت اعتراضی میدانی مانند پخش تراکت و دیوارنویسی انجام میداده، به فاصله یک ساعت، دو بار هدف اعدام مصنوعی با کلت کمری در اداره آگاهی رشت قرار گرفته است.
این زندانی سیاسی پیشین به ایراناینترنشنال گفت که نیمهشب یکم خرداد ۱۴۰۲ او را با ضرب و جرح، بازداشت و به اداره آگاهی رشت منتقل کردهاند.
او با اشاره به اینکه در آن زمان حتی نمیدانسته که اعدام مصنوعی یا اجرای حکم وحشت چیست، گفت: «در اداره آگاهی، یک سروان من را از موهایم گرفت و در حالی که روی زمین میکشید، به یک حیاط خلوت کوچک آنجا برد. من را کنار دیوار نگه داشت، فلش گوشیاش را روشن کرد، آن را به سمتم گرفت و گفت: «میخواهم از تو فیلم بگیرم و همراه جنازهات به خانوادهات تحویل بدهم. هر چیزی که فکر میکنی از ناراحتی آنها کم میکند، بگو. وقتی صدای شلیک تیر آمد، رویم به دیوار بود و احساس کردم که خون از نقطه شلیک گلوله در حال منتشر شدن روی بدنم است. با خودم گفتم الان بدنم داغ است و شاید چند دقیقه طول میکشد تا دردش را بفهمم.»
او گفت که بیشتر از یک دقیقه طول کشیده تا متوجه شود خشاب کلت خالی بوده است.
به گفته این زندانی سیاسی پیشین، دو ساعت بعد دوباره او را از اداره آگاهی به حیاط خلوت بردهاند و تهدیدش کردهاند اگر علیه خودش و دوستانش اعتراف نکند، این بار او را میکشند.
دهقانی با اشاره به اینکه نزدیک اذان صبح بوده و ماموران منتظر بودهاند تا اذان تمام شود و حکم اعدام او را اجرا کنند، گفت: «این بار اسلحه را بالای سرم گذاشته بودند و فشار میدادند و تهدید میکردند. با هر فشار من روی زمین میافتادم. با خودم گفتم این بار که منتظر اذان هستند حتما من را میکشند. ناگهان صدای خشاب آمد. این بار من بیهوش روی زمین افتادم. فکر کردم که مردهام اما چند دقیقه بعد در بازداشتگاه به هوش آمدم.»
دهقانی به ایراناینترنشنال گفت که در بازداشتگاه پلیس رشت چندین بار از سوی یک سروان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.

اعدامت میکنیم و کسی هم نمیفهمد
اشکان سلیمانی، زندانی سیاسی پیشین که در اعتراضات سال ۹۸ و ۱۴۰۱ بازداشت و به زندان محکوم شده بود، دو بار از سوی حکومت اعدام مصنوعی شده است. یک بار با کلت در حیاط اداره اطلاعات رشت و بار دیگر با طناب دار در زندان لاکان این شهر.
سلیمانی در آبان ۱۴۰۱ به اتهام نقش داشتن در آتش زدن یک دستگاه آمبولانس در جریان اعتراضات سراسری، بازداشت و به محاربه متهم شد.
این زندانی سیاسی پیشین در گفتوگو با ایراناینترنشنال درباره شبی که او را با کلت اعدام مصنوعی کردند، گفت: «فرمانده نیروهایی که من را بازداشت کرده بودند، دهانه کلت را روی بدنم گذاشت و گفت تو را اینجا اعدام میکنیم، هیچ کس هم نمیفهمد.»
سلیمانی با اشاره به اینکه وقتی به بند زندانیان سیاسی زندان لاکان رشت وارد شده، روایت تعداد زیادی از زندانیان را از اعدام مصنوعی با کلت شنیده است، به ایراناینترنشنال گفت: «زندانیان را در همان شب اول بازداشت با این روش، وادار به اعتراف اجباری علیه خودشان و نزدیکانشان میکردند.»
این زندانی سیاسی را یک هفته قبل از اعدام مصنوعی با طناب دار به انفرادی زندان لاکان رشت منتقل کردهاند.
او گفت: «شنبه من را به انفرادی بردند و گفتند پنجشنبه اعدام میشوی. من هر کاری کردم تا خودم را از بین ببرم. حتی با خودکاری که برای نوشتن وصیتنامه به من داده بودند، سعی کردم گلویم را پاره کنم.»
با خودم گفتم کاش کمی بیشتر زنده بمانم
سلیمانی تعریف کرد که در شب قبل از اعدام مصنوعی، یک آخوند را به سلولش فرستاده بودند تا برایش قرآن بخواند و از جهان بعد از مرگ بگوید که او به این کار اعتراض میکند.
او با اشاره به اینکه حتی یک درصد احتمال نمیداده حکم او اجرا نشود، گفت: «کلاه و چشمبند را از روی سرم برداشتند و یک نفر شروع به خواندن قرآن کرد. قرآنخوان، سوره کوثر را انتخاب کرده بود و من با خودم میگفتم که ای کاش سوره بلندتری میخواندند تا چند دقیقه بیشتر زنده بمانم. ناگهان طناب را روی گردنم انداختند. دو نفر که سمت چپ و راستم بودند چارپایه را ۱۵ تا ۲۰ ثانیه تکان دادند و ناگهان بعد از یک تکان محکم پاهایم را روی هوا گرفتند و گفتند: «حکم به تعویق افتاد.»
سلیمانی در ادامه به ایراناینترنشنال گفت اجرای حکم اعدام او را به یک هفته بعد موکول کردند و در این یک هفته، او را بیشتر از قبل شکنجه کردند.
اعدام مصنوعی روشی برای سرکوب و تهدید معترضان
اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد جمهوریاسلامی تعدادی از معترضان را در همان ساعتهای اول بازداشت، با انواع روشها مانند خفه کردن و نگه داشتن سر در آب و شلیک با کلت کمری، تهدید به اعدام کرده است تا از آنها علیه خودشان و نزدیکانشان اعتراف اجباری بگیرد.

حسین رستگار، رییس مرکز ملی تحقیقات حلال سازمان غذا و دارو گفت: «سهم ایران از بازار ۶ هزار میلیارد تومانی محصولات حلال تنها دو درصد است.» او افزود: «متخصصان کشور موفق به تولید گوشت حلال تکیاخته و غیرحیوانی شدند که پروتئین و ریز مغذی مشابه گوشت دارد و مضرات گوشت حیوانی را ندارد.»





