ضربهای که وارد نشد: زمانی که صدام پیشنهاد ترور خمینی را داد و شاه نپذیرفت
روزنامه اورشلیم پست در گزارشی تحلیلی به یک فصل کمتر شناختهشده تاریخ خاورمیانه پرداخته و نوشته است تصمیمی که در سکوت، با احتیاط و از روی حسن نیت اتخاذ شد، سرنوشت یک ملت و کل منطقه را تغییر داد. صدام حسین میتوانست همهچیز را عوض کند.
اورشلیم پست سهشنبه ۱۷ تیر در گزارشی نوشت که در چرخشی طعنهآمیز از تاریخ، دیکتاتور عراقی که بعدها مسئول مرگهای بیشمار در سراسر خاورمیانه شد، زمانی فرصت داشت تا روحالله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران را از میان بردارد و شاید منطقه را از ۴۶ سال جمهوری اسلامی، بحران گروگانگیری در تهران، و حتی جنگ ایران و عراق نجات دهد.
در دنیای پیچیده سیاست قدرت در خاورمیانه، لحظاتی وجود دارد که به فراموشی سپرده میشود؛ لحظاتی که تنها در حافظه جاسوسها، وزیران و پادشاهان باقی میماند.
یکی از این لحظات، بهنوشته اورشلیم پست، به دهه ۱۹۷۰ بازمیگردد؛ زمانی که صدام حسین، که آن زمان معاون رییسجمهوری عراق بود اما عملا قدرت اصلی کشور را در دست داشت، بهگفته برخی از تبعیدیان ایرانی، ماموران اطلاعاتی سابق و زندگینامهنویسان آن دوران، پیشنهادی خارقالعاده به شاه ایران داد: ترور روحالله خمینی، آخوندی تبعیدی که از گوشهای غبارآلود در نجف علیه رژیم پهلوی فعالیت میکرد. اما شاه این پیشنهاد را رد کرد.
بر اساس گزارش اورشلیم پست، این پیشنهاد بهصورت محرمانه مطرح شد، شاید حتی در حاشیه دیداری غیررسمی در سازمان ملل. پیام روشن بود: صدام که از نفوذ روزافزون خمینی میان شیعیان عراق نگران بود، آماده بود مشکل شاه را برای همیشه «حل» کند. اما شاه گفته بود: «ما کارمان کشتن آخوند نیست.»
این لحظه در آرشیوهای رسمی ثبت نشده اما در حاشیه خاطرات و در زمزمههای کسانی که روزهای پایانی سلطنت را تجربه کردند باقی مانده است.
با اینکه زمانبندیهای متناقض، بازسازی یک روایت دقیق را دشوار میسازد، شواهد کافی وجود دارد که نشان دهد اصول کلی ماجرا صحت دارد. این روایت، بهگزارش اورشلیم پست، یکی از آن لحظات نادر «چه میشد اگر» است که تاریخ بر لبه تیغ ایستاده بود.
از نجف تا پاریس؛ خمینی ناپدید نشد، بلکه پررنگتر شد
خمینی از سال ۱۳۴۲ بهدلیل سخنرانی تند علیه «انقلاب سفید» شاه که آن را خیانت به اسلام و خدمت به امپریالیسم غرب میخواند، به تبعید فرستاده شد. ابتدا به ترکیه رفت و سپس به عراق، جایی که در شهر مذهبی نجف ساکن شد.
در حالی که شاه احتمالا امیدوار بود که او به فراموشی سپرده شود، دقیقا برعکس آن اتفاق افتاد. از خانهای ساده در نزدیکی حرم امام علی، خمینی نوارهایی از سخنرانیهایش ضبط میکرد که بهصورت قاچاق به داخل ایران فرستاده میشد. این نوارها که در بازارها و مساجد پخش میشدند، به بمبهای سیاسی تبدیل شدند. با گسترش نفوذ او، نگرانی صدام نیز افزایش یافت.
رژیم بعثی عراق سکولار، عربگرا و روز به روز اقتدارگراتر میشد. سخنان فرقهای خمینی تهدیدی مستقیم علیه تسلط بغداد بر اکثریت شیعه عراق محسوب میشد.
پیشنهاد رسمی از عراق؛ پاسخ منفی شاه
طبق گزارش اورشلیم پست، یک روایت میگوید که پیشنهاد ترور خمینی از سوی دیپلماتی عراقی به نماینده ایران در سازمان ملل منتقل شد، آن هم در زمانی که روابط دو کشور پس از توافق الجزایر بهبود یافته بود.
اردشیر زاهدی، آخرین سفیر شاه در آمریکا، گفته است: «من در سازمان ملل بودم. وزیر امور خارجه عراق پیامی از صدام برای ما آورد. صدام به ما گزینهای داد: اخراج یا حذف خمینی.»
در کتاب «روحالله» نوشته امیر طاهری، سردبیر پیشین روزنامه کیهان، لحظهای در شهریور ۱۳۵۷ توصیف شده که هواپیمایی از عراق بدون اعلام قبلی در تهران فرود میآید. مسافر آن تنها یک نفر است: برزان تکریتی، برادر ناتنی صدام و ربیس استخبارات عراق. او مستقیما به کاخ نیاوران میرود، جایی که بهدلیل قطع برق ناشی از اعتصابها در تاریکی فرو رفته بود.
او پیامی از صدام میآورد: «اعلیحضرت باید محکم بایستد. عراق آماده است از هر طریقی کمک کند.»
او بهصراحت اشاره میکند که میتوان ترتیبی داد تا «این آخوند مزاحم» برای همیشه حذف شود. اما شاه در پاسخ، ضمن تشکر از صدام، پیشنهاد حذف فیزیکی را رد میکند و میخواهد که خمینی صرفا از عراق اخراج شود. برزان بلافاصله موافقت میکند.
شاه تصمیم خود را گرفته بود
بر پایه گزارش اورشلیم پست، دلایل رد پیشنهاد صدام موضوع بحثهای فراوان بوده است. برخی آن را به اخلاقیات شاه نسبت میدهند که ترور روحانیان را غیراخلاقی میدانست. برخی دیگر میگویند شاه نمیخواست چهرهای مافیایی از خود بسازد.
فرح پهلوی، ملکه پیشین ایران، سالها بعد در مصاحبهای با بیبیسی گفت: «آن زمان فکر میکردیم اگر کسی خمینی را از میان بردارد، شهید یا اسطوره میشود.»
امیر طاهری نیز نوشت: «دلیل رد پیشنهاد از سوی شاه ساده بود: چنین اقدامی احساسات عمومی را بهگونهای شعلهور میکرد که دیگر مهار آن ممکن نبود.»
هر چه بود، این تصمیم سرنوشتساز شد.
اخراج از عراق، رسیدن به فرانسه، و سقوط سلطنت
در مهر ۱۳۵۷، با تشدید اعتراضات در داخل ایران، عراق بالاخره خمینی را اخراج کرد. اما این اقدام بهجای مهار او، صدای او را بلندتر کرد.
خمینی به «نوفل لوشاتو» در نزدیکی پاریس رفت، جایی که دسترسی کامل به رسانهها، تلفن و مطبوعات داشت. هر روز بیانیه میداد و با خبرنگاران خارجی مصاحبه میکرد. صدای او که زمانی در نجف در خفا شنیده میشد، حالا با صدایی رسا در سراسر ایران طنین میانداخت.
چهار ماه بعد، شاه ایران را ترک کرد.
چرا خمینی خطرناک بود؟
در ظاهر، خمینی یک آخوند سالمند تبعیدی بود که نه ارتش داشت، نه حزب سیاسی و نه قلمرو. اما آنچه او داشت، ایدئولوژیای بود که برای میلیونها ایرانی خسته از شاه، جذاب بهنظر میرسید: تلفیقی از اسلامگرایی شیعی، ضدیت با امپریالیسم و تصویرسازی از شاه بهعنوان یک «مرتد وابسته».
سختگیری، ریاضت شخصی و عدم سازش خمینی، او را در چشم مردم قدرتمند جلوه میداد.
صدام این تهدید را زودتر از بسیاری دیگر درک کرد. ساواک هم همینطور. اما شاه، چه از روی غرور و چه اصول، دست به اقدام قاطع نزد.
جنگ، سقوط، و تاریخ تغییر یافته
در سال ۱۳۵۹، صدام با حمله به ایران، گمان میکرد جمهوری اسلامی ضعیف و ناپایدار است و ظرف چند هفته سقوط میکند. اما جنگ هشت سال طول کشید، بیش از یک میلیون نفر کشته شدند، و عراق برای خاموش کردن آتش شیعهگراییای که خمینی برافروخته بود، دهها روحانی را اعدام کرد.
شاه، که سرطان داشت، در تبعید در سال ۱۳۵۹ درگذشت، بیآنکه هرگز به کشوری که چهار دهه بر آن حکومت کرده بود بازگردد.
اگر شاه پیشنهاد صدام را میپذیرفت، آیا مسیر ایران تغییر میکرد؟ شاید به سمت دموکراسی، پادشاهی مشروطه، یا لااقل نظامی کمتر تئوکراتیک حرکت میکرد؟
اورشلیم پست در پایان تاکید میکند که پاسخ این پرسش نامعلوم است. اما یک چیز قطعی است: تصمیمی که در سکوت، با احتیاط، و از سر نیت خیر گرفته شد، سرنوشت یک ملت و منطقهای بزرگ را برای همیشه تغییر داد.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، با اشاره به اظهارات اخیر دونالد ترامپ مبنی بر اینکه «اگر ایران هم مانند سوریه باشد، تحریمهایش لغو خواهد شد»، نوشت: «این سخنان بهمعنای حاکمیت تروریستها بر ایران و سرکوب جبهه مقاومت است.»
این رسانه حکومتی افزود: «مدل آمریکایی رفع تحریمها به معنای حاکم شدن اسرائیل بر ایران خواهد بود.»
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، ۲۳ اردیبهشت در سخنرانی خود در عربستان سعودی اعلام کرد که تحریمهای آمریکا علیه سوریه را لغو میکند «تا به آنها فرصتی برای شکوفایی داده شود».
ساعتی پس از اعلام این خبر، مردم در شهرهای مختلف سوریه از جمله دمشق، لاذقیه و طرطوس، به خیابانها آمدند و ابراز شادمانی کردند.
همزمان با انتشار گزارشهایی مبنی بر ارسال سامانههای پدافند هوایی پیشرفته از سوی چین به ایران پس از آتشبس با اسرائیل، سفارت چین در اسرائیل با انتشار بیانیهای رسمی این ادعاها را رد کرد و آن را «نادرست و خلاف واقع» خواند.
سفارت چین در گفتوگو با روزنامه اسرائیل هیوم در واکنش به گزارش اخیر پایگاه خبری میدل ایست آی اعلام کرد: «محتوای این گزارش نادرست است. چین بهطور اصولی با اشاعه تسلیحات کشتارجمعی و سامانههای پرتاب آنها مخالف است و بهطور مستمر بر اجرای دقیق رژیمهای کنترل صادرات و عدماشاعه تاکید دارد.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «چین هرگز به کشورهایی که در وضعیت جنگی قرار دارند تسلیحات صادر نمیکند و نظارت سختگیرانهای بر صادرات اقلام دوکاربرده نظامی و غیرنظامی اعمال میکند. بهعنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل، چین بهصورت مسئولانه در قبال صادرات اقلام مرتبط با امور نظامی عمل میکند.»
این تکذیبیه در حالی منتشر شد که پایگاه میدل ایست آی دوشنبه ۱۶ تیر در گزارشی به نقل از یک منبع دیپلماتیک عربی نوشت که دولت چین در هفتههای پس از برقراری آتشبس میان ایران و اسرائیل در ۲۴ ژوئن، سامانههای موشکی زمینبههوای پیشرفتهای را به ایران منتقل کرده و جمهوری اسلامی در ازای دریافت این تجهیزات، محمولههای نفتی به چین ارسال کرده است.
این گزارش مدعی شد که انتقال تسلیحات از چین به ایران نشانهای از گسترش همکاریهای نظامی میان تهران و پکن است و اگرچه منابع عربی از بیان شمار دقیق سامانههای تحویلی خودداری کردهاند، اما تایید کردهاند که پرداختها از طریق ارسال نفت خام صورت گرفته است.
منابع آگاه عربی همچنین به میدل ایست آی گفتهاند که کشورهای عرب متحد آمریکا از این معامله مطلعاند و کاخ سفید نیز در جریان تلاشهای جمهوری اسلامی برای بازسازی زیرساختهای پدافند هوایی خود قرار دارد.
گزارشها حاکی است که بخش عمدهای از سامانههای پدافند هوایی ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل آسیب دیدهاند و ارتش اسرائیل در همان روزهای ابتدایی، کنترل کامل آسمان غرب ایران و حتی حریم هوایی تهران را بهدست آورده بود.
ایران در سالهای گذشته عمدتا به سامانههای پدافندی ساخت روسیه نظیر اس-۳۰۰ و مدلهای بومیشده متکی بوده، اما بهدنبال تخریب گسترده این زیرساختها، اکنون بهدنبال جایگزینهایی از جمله سامانههای ساخت چین است.
بر اساس این گزارش، یکی از سامانههای احتمالی تحویلی، اچکیو-۹ ساخت چین است؛ سامانهای که در گذشته و در جریان درگیریهای میان هند و پاکستان عملکرد موثری داشته و گزارشهایی نیز از ساقطکردن چند فروند جنگنده پیشرفته فرانسوی رافال با آن منتشر شده بود.
این گزارش در ادامه یادآور میشود که چین بزرگترین مشتری نفتی ایران است و حدود ۹۰ درصد از کل صادرات نفت جمهوری اسلامی به این کشور اختصاص دارد. بر اساس توافقهایی که پیش از جنگ نیز میان دو طرف وجود داشت، قرار بود چین مواد اولیه و قطعات لازم برای تولید صدها موشک بالستیک را در اختیار ایران قرار دهد.
در جریان جنگ اخیر، وزارت امور خارجه چین در موضعگیریهایی عمومی، اسرائیل را محکوم کرد، اما رییسجمهوری این کشور، شی جینپینگ، از موضعگیریهای تند خودداری کرده و صرفا خواستار پایان جنگ و کاهش تنشها شده بود.
در حالیکه تنشها میان جمهوری اسلامی و کشورهای غربی پس از حملات هوایی اسرائیل به تهران به اوج رسیده، خانواده یک زوج بریتانیایی که از دیماه سال گذشته در ایران به اتهام جاسوسی زندانی شدهاند، از یک ماه بیخبری مطلق درباره محل نگهداری و حتی زنده بودن آنها خبر دادند.
بهنوشته گاردین، لیندسی و کریگ فورمن، هر دو ۵۲ ساله، در تاریخ سوم ژانویه حین سفر زمینی از ارمنستان به پاکستان و در مسیر مهاجرت به استرالیا، در شهر کرمان در جنوب ایران بازداشت شدند.
مقامهای جمهوری اسلامی مدعیاند این زوج «با پوشش گردشگر وارد کشور شده و در چند استان اقدام به جمعآوری اطلاعات کردهاند».
با این حال، جو بنت، فرزند ۳۱ ساله لیندسی، گفته است خانوادهاش برای بیش از یک ماه نمیدانستند که والدینش کجا نگهداری میشوند و در دو هفته اخیر نیز بیم آن را داشتند که آنها در حمله اسرائیل به زندان اوین در ۲۳ ژوئن، که بیش از ۷۰ کشته بر جای گذاشت، جان باخته باشند.
مقامهای بریتانیایی در نهایت روز سهشنبه به خانواده فورمن اطلاع دادند که والدینشان همچنان در کرمان نگهداری میشوند و به تهران منتقل نشدهاند.
بنت در گفتوگو با گاردین تاکید کرد: «سکوت و بیخبری، تحملناپذیر است. هر روز، ترسی عمیقتر؛ شبها با سؤالاتی بدون پاسخ به خواب میرویم. نمیدانیم حالشان چطور است، وضعیت روانیشان چگونه است، و آیا مراقبت کافی از آنها میشود یا نه.»
او افزود که باور خانواده این است که دیده شدن و مطرح بودن نام آنها در رسانهها، بهترین راه حفاظت از جانشان است. بهگفته او، «سکوت، آنها را آسیبپذیرتر میکند، اما آگاهی عمومی نجاتبخش است.»
بهنوشته گاردین، دیپلماتهای بریتانیایی تاکنون سهبار از این زوج در زندان بازدید کردهاند. در نخستین بازدید، کریگ بهشدت وزن کم کرده بود، اما روحیه لیندسی نسبتا خوب گزارش شد. بازدید دوم فقط ۹ دقیقه طول کشید و بسیار آشفته بود. در بازدید سوم، آنها اجازه داشتند با هم باشند و به فروشگاه زندان دسترسی داشته باشند. با اینحال، سلول آنها فقط سه متر در سه متر بود و روزانه تنها ۱۵ دقیقه به حیاط دسترسی داشتند.
بنت گفت که والدینش از حق داشتن وکیل برخوردار شدهاند، اما وکیل آنها انگلیسی نمیداند و همین ارتباط را دشوار کرده است. او همچنین از طریق وزارت خارجه بریتانیا برای مادرش پیامی فرستاده که در آن نوشته بود هر شب به ماه نگاه میکند تا در فاصلهای دور، تجربهای مشترک آنها را به هم پیوند دهد.
نازنین زاغری رتکلیف، شهروند ایرانی-بریتانیایی که پیشتر شش سال در ایران زندانی بود، در گفتگو با خانواده فورمن تجربهاش از شرایط سخت زندان در ایران را بازگو کرده و گفته بود: «سلول، دیوارهای بلند و کف سرد داشت. تختی در کار نبود، فقط یک پتوی نازک. روزها اجازه دوش گرفتن نداشتم و نور مداوم سلول، کورکننده بود.»
جو بنت در دفاع از والدینش تاکید کرد: «آنها هیچ وابستگی سیاسی ندارند، جاسوس یا مجرم نیستند. فقط دو انسان معمولیاند که عاشق سفر و ارتباط با دیگران هستند.»
او افزود: «میدانیم که گروگانگیری برای اعمال فشار بر دولت بریتانیا، موضوعی تکراری از سوی جمهوری اسلامی است. ما نمیدانیم که مقامات حکومت ایران دقیقا چه میخواهند، اما میدانیم که راه حل نهایی، توافقی است که وزارت خارجه بریتانیا باید آن را به سرانجام برساند.»
جو بنت همچنین گفت که والدینش از نظر ذهنی قوی هستند. «مادرم به روانشناسی مثبت علاقه دارد و کریگ بسیار عملگراست. آنها با هماند، و همین شاید قوت قلبی برایشان باشد. اما هنوز ترس و اضطراب در کمین است، و به همین دلیل است که باید نام آنها را زنده نگه داریم؛ تا بدانند فراموش نشدهاند.»
تمی بروس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در نشست خبر خود گفت: «ترامپ بهصراحت اعلام کرده که میخواهد ایران به جمع کشورهای عادی جهان بازگردد. تعهد ما در تمام این بحرانها ثابت و استوار بوده و اکنون زمانی است که ایران باید از این فرصت بهرهبرداری کند.»
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا سهشنبه در نشست خبری خود تاکید کرد ایالات متحده همچنان متعهد است که ایران به «جمع کشورهای عادی» بازگردد و این فرصت را برای تهران فراهم میداند تا مسیر جدیدی در پیش بگیرد.
او در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره اظهارات دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، مبنی بر اینکه ایران خواهان برگزاری دیدار شده، و تکذیب این موضوع از سوی مقامات ایرانی، گفت: «در حال حاضر نمیتوانم درباره جزئیات یا آنچه ممکن است رخ دهد صحبت کنم.» او با بیان اینکه «من همتایی در ایران ندارم»، یادآوری کرد: «تعهد ما در این موضوع همواره ثابت بوده و اکنون زمان آن است که ایران از این فرصت استفاده کند.»
این مقام آمریکایی افزود: «ما شاهد برخی اقدامات غیرسازنده از سوی ایران بودهایم، از جمله خروج از آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اما رئیسجمهوری ترامپ مصمم است در این زمینه برای مردم ایران، جهان و منطقه به موفقیت برسد.»
سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده تاکید کرد هدف دولت آمریکا رسیدن به جهانی در صلح است و رئیسجمهوری همه تلاش خود را در این مسیر بهکار خواهد گرفت. او در عین حال از بیان هرگونه زمانبندی یا جزئیات احتمالی درباره دیدار یا مذاکره با مقامات ایرانی خودداری کرد و گفت: «نمیتوانم در این مقطع در اینباره صحبت کنم.»
دیوید لامی، وزیر خارجه بریتانیا، هشدار داد که در صورت ادامه ابهام در برنامه هستهای جمهوری اسلامی و عدم همکاری با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، کشورهای اروپایی طی هفتههای آینده تحریمهای «شدید و گستردهای» علیه جمهوری اسلامی اعمال و مکانیسم ماشه را فعال کنند.
او در پارلمان بریتانیا همچنین گفت که جمهوری اسلامی نباید تصور کند اسرائیل بار دیگر به تاسیسات هستهایاش حمله نخواهد کرد.
لامی از جمهوری اسلامی خواست که ارزیابی واقعبینانهای از ضعف راهبردی خود داشته باشد. او گفت: «ایران پدافند هوایی خود را از دست داده و تصور میکنم اسرائیلیها که بهدقت ایران را زیر نظر دارند، در صورت امکان برای تضعیف بیشتر توان هستهای ایران، دوباره دست به اقدام خواهند زد.» او همچنین افزود که شاهد واکنش سریع یا حمایتی از سوی روسیه یا چین از ایران نبوده است.
لامی در جلسه کمیته روابط خارجی پارلمان بریتانیا گفت: «ایران طی هفتههای آینده با فشارهای بیشتری مواجه خواهد شد، زیرا ما میتوانیم تحریمها را بازگردانیم. این فقط تحریمهای ما نیست؛ بلکه سازوکاری بینالمللی است که تحریمهایی گسترده علیه اقتصاد ایران در تقریبا همه زمینهها اعمال خواهد کرد.»
او افزود: «انتخاب با خودشان است. من روشن گفتهام که چه انتخابی باید انجام دهند.»