فعالان مدنی و خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام مقابل زندان اوین تجمع کردند
گروهی از فعالان مدنی و خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، در مقابل زندان اوین دست به تجمع اعتراضی زدند. حاضران در این تجمع با در دست داشتن پلاکاردها و پارچهنوشتههایی، خواستار لغو احکام اعدام زندانیان سیاسی و زندانیان جرایم عمومی شدند.
در این تجمع که از ساعات اولیه صبح سهشنبه ۲۳ بهمن در مقابل زندان اوین آغاز شد، خانوادههای برخی زندانیان سیاسی محکوم به اعدام و شماری از زندانیان سیاسی پیشین و فعالان مدنی و حقوق بشر از جمله نرگس محمدی، جعفر پناهی، هستی امیری، آرش صادقی، کامبیز نوروزی، شقایق مرادی، آریا شیخی و حسین رزاق حضور داشتند.
آنها با در دست داشتن تصاویری از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام از جمله وریشه مرادی، پخشان عزیزی، بابک علیپور، بهروز احسانی اسلاملو، مهدی حسنی، وحید بنیعامریان، پویا قبادی، ابوالحسن منتظر، علیاکبر دانشورکار، محمد تقوی و محمدجواد وفاییثانی، خواستار لغو احکام اعدام و آزادی بی قید و شرط آنها شدند.
تجمعکنندگان همچنین پلاکاردهایی با شعارهایی از جمله «نه به اعدام»، «برای لغو اعدام/ اتحاد اتحاد»، «لغو فوری حکم اعدام»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و «زن، زندگی، آزادی»، در دست گرفتند.
این تجمع همزمان با پنجاهوپنجمین هفته کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» برگزار شد که ۲۳ بهمن با اعتصاب غذای زندانیان عضو این کارزار در ۳۵ زندان کشور ادامه یافت.
پیش از این و در ۲۱ بهمن، مریم یحیوی، زندانی سیاسی، پس از آزادی از زندان اوین، پارچهنوشتهای با شعارهای «نه به اعدام» و «توقف احکام مرگ برای زندانیان با کلیه جرایم» در دست گرفت و خواستار لغو احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی، دو زندانی سیاسی همبندش در بند زنان زندان اوین، شد.
افزایش میزان اجرای احکام اعدام و صدور و تایید حکم اعدام برای زندانیان سیاسی در ایران، در ماههای گذشته اعتراضات فراوانی را در داخل و خارج کشور به دنبال داشته است.
در تازهترین نمونه از این اعتراضات، بیش از ۳۰ نهاد مدافع حقوق بشر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، ۲۲ بهمن با صدور بیانیهای از قوه قضاییه جمهوری اسلامی خواستند احکام اعدام مرادی و عزیزی و دیگر محکومان به اعدام در ایران از جمله بازداشتشدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» را لغو کند.
به گزارش منابع حقوق بشری، در حال حاضر دستکم ۵۶ زندانی در زندانهای سراسر کشور با اتهامات سیاسی یا امنیتی زیر حکم اعدام هستند که از آن جمله میتوان به پخشان عزیزی و وریشه مرادی اشاره کرد.
اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال حاکی از بازداشت زنی جوان در یاسوج به دلیل برداشتن روسری و درآوردن پیراهن خود در خیابان و سر دادن شعار اعتراضی علیه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی است.
یک شاهد عینی به ایراناینترنشنال گفت که دوشنبه ۲۲ بهمن، یک زن جوان حدود ۳۰ ساله در فلکه ساعت یاسوج روسری و پیراهن خود را به نشانه اعتراض از تن درآورد و شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر داد.
بر اساس اطلاع ایراناینترنشنال، اندکی پس از اقدام اعتراضی این زن، ماموران امنیتی به او حمله کردند، او را در یک پتو پیچیدند، با اجبار سوار یک خودرو کرده و از محل دور کردند.
دیگر اخبار رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد گروهی از مردم در شهر دهدشت استان کهگیلویه و بویراحمد، شامگاه دوشنبه ۲۲ بهمن دست به راهپیمایی اعتراضی زدند و شعارهایی از جمله «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» سر دادند.
اعتراضات در دهدشت، شامگاه یکشنبه نیز در جریان بوده است.
بر اساس این اطلاعات، ماموران امنیتی و انتظامی با مردم معترض درگیر شده و علاوه بر بازداشت دستکم دو تن، با پینتبال به سمت معترضان شلیک کردند.
طی سالهای گذشته و به ویژه پس از کشته شدن مهسا ژینا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد در شهریور ۱۴۰۱، نافرمانی مدنی زنان گسترش یافته است.
در دو سال گذشته هزاران زن در ایران به دلیل بر سر نداشتن روسری یا انتخاب پوششی که مطابق خواست حکومت نیست، بازداشت، احضار یا جریمه شدهاند و تحت پیگرد قرار گرفتهاند یا از دریافت خدمات عمومی محروم شدهاند.
مجموعه حقوق بشری هرانا ششم دی ماه گزارش داد جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۴ میلادی، با بیش از ۳۰ هزار زن به دلیل نافرمانی در برابر حجاب اجباری برخورد کرده است.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، گفت که حکومت ایران بهشدت نگران و وحشتزده، بهدنبال توافقی برای جلوگیری از حمله نظامی احتمالی است. او همچنین بهرغم مخالفت صریح علی خامنهای و دیگر مقامات جمهوری اسلامی، بار دیگر گفت که ترجیح میدهد به جای بمباران به توافقی جدید با ایران برسد.
او در مصاحبهای با برت بایر که دوشنبه ۲۲ بهمن از شبکه فاکسنیوز پخش شد، افزود: «من فکر میکنم ایران بسیار نگران و حتی وحشتزده است، چون سیستم دفاعیاش تقریبا از بین رفته است. شاید آنها در حال تلاش برای بهدست آوردن سامانههای دفاعی جدید باشند، اما در حال حاضر، دفاع هواییشان عمدتا نابود شده است. ایران لحظات بسیار سختی را تجربه کرده و ضربات شدیدی خورده است.»
رییسجمهوری آمریکا تاکید کرد که بهدنبال یک توافق جدید با جمهوری اسلامی است.
او گفت:«فکر میکنم امکان رسیدن به توافق با ایران وجود دارد. برخی تصور میکنند که ما یا اسرائیل با تایید ما، به ایران حمله خواهیم کرد. اما اسرائیل به ما نیاز دارد، همه به ما نیاز دارند، زیرا ما قویترین قدرت نظامی را داریم.»
رییسجمهوری آمریکا در حالی از امکان رسیدن به توافق با جمهوری اسلامی سخن میگوید که علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، ۱۹ بهمن در آخرین موضعگیری علنی خود بار دیگر ضمن مخالفت با مذاکره با آمریکا، گفت که چنین مذاکراتی «هیچ تاثیری در حل مشکلات کشور ندارد» و «مذاکره کردن عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست».
در پی این اظهارات، همه مقامات جمهوری اسلامی که پیش از این از آشکار و پنهان از مذاکره مستقیم با دولت ترامپ سخن میگفتند، در دنبالهروی از علی خامنهای، مذاکره با آمریکا را رد کردند.
مسعود پزشکیان، رییس دولت در جمهوری اسلامی، در سخنرانی دوشنبه ۲۲ بهمن به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ سخنان علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی را «فصلالخطاب» خواند و گفت: «ترامپ میگوید بیایید گفتوگو کنیم ولی تمام توطئههای ممکن علیه ایران را امضا میکند.»
او خطاب به ترامپ گفت: «مدعی مذاکرهای؟ پس این غلطها چیست؟ میگوید من دلم نمیخواهد اما تمام راهها را در تمام زمینهها میبندد، دارو، غذا و آب را؛ غافل از اینکه یک عمر است همین کارها را انجام دادهاند.»
پزشکیان همچنین گفت که آمریکا باید «خواب به زمین زدن ایران را با وجود همه نقشهها و توطئههایش، ببیند».
دونالد ترامپ در گفتوگوی خود با شبکه فاکسنیوز افزود: «ما ارتش خود را بازسازی کردیم. ما تسلیحاتی داریم که هیچکس دیگری ندارد. اسرائیل با حمایت و تایید ما میتواند ایران را بهشدت بمباران کند، اما من ترجیح میدهم که چنین اتفاقی نیفتد. دوست دارم توافقی داشته باشیم که تحت نظارت باشد، بازرسی شود و در نهایت تضمین شود که ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نکند.»
ترامپ توافق هستهای دوران اوباما، موسوم به برجام، را «احمقانه» خواند و گفت: «آن توافق موقتی بود و اکنون منقضی شده است. اگر این توافق ادامه مییافت، ایران امروز از نظر قانونی حق داشتن سلاح هستهای را داشت. شما نمیتوانید چنین توافقی را برای چند سال ببندید و سپس انتظار داشته باشید که ایران بهدنبال تسلیحات نرود.»
او افزود: «برخی از اتفاقاتی که رخ داد، برای ایران فاجعهبار بود. به همین دلیل است که معتقدم ایران واقعاً نگران است و شاید بخواهد توافقی انجام دهد. من هم ترجیح میدهم توافقی داشته باشیم تا بدون نیاز به بمباران، به نتیجه برسیم.»
ترامپ در این گفتوگو بار دیگر تاکید کرد که سیاستهای تحریمی او در دور اول ریاست جمهوری باعث شده بود حکومت ایران از نظر مالی بهشدت ضعیف و ورشکسته شود.
دونالد ترامپ با انتقاد از سیاستهای جو بایدن گفت که حکومت ایران دوباره به منابع مالی عظیمی دست پیدا کرده است.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، سهشنبه ۱۶ بهمن دستورالعملی «بسیار سختگیرانه» برای از سرگیری سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی و به صفر رساندن صادرات نفت ایران امضا کرد و گفت که حکومت ایران دیگر نباید بتواند به کشورهای دیگر نفت بفروشد.
دونالد ترامپ، پیشتر نیز در مصاحبهای با نیویورکپست که یکشنبه ۲۱ بهمن منتشر شد،بدون اشاره به جزییات، نسبت به حصول توافق مدنظر خود با جمهوری اسلامی ابراز امیدواری کرد و گفت در صورت رسیدن به این توافق، اسرائیل ایران را بمباران نخواهد کرد.
رییسجمهوری آمریکا در آن علام کرد توافق با جمهوری اسلامی را به بمباران «جهنمی(شدید)» ایران ترجیح میدهد.
او افزود: «ایرانیها نمیخواهند بمیرند، هیچکس نمیخواهد بمیرد.»
دونالد ترامپ همچنین گفت که اگر توافقی حاصل شود، اسرائیل نیز ایران را بمباران نخواهد کرد.
رییسجمهوری آمریکا چهارشنبه ۱۷ بهمن در پستی در شبکه اجتماعی خود، تروثسوشال، تاکید کرد که ترجیح میدهد «توافق صلح هستهای معتبری» با تهران امضا کند که به ایران اجازه دهد بدون دستیابی به سلاح هستهای، «بهطور صلحآمیز» رشد کند و شکوفا شود.
در نیمه اول بهمنماه، دستکم هفت زن در ایران قربانی زنکشی شدند. قانونی که به قاتلان مصونیت میدهد، حکومتی که خشونت را ترویج میکند و زنانی که سبک زندگی خود را تغییر دادهاند، زنکشی را از یک تراژدی خانوادگی به یک موضوع سیاسی بدل کرده است.
زنکشی در ایران صرفا نتیجه تعصبات خانوادگی یا فرهنگ سنتی نیست. قتلهای ناموسی اغلب در واکنش به رفتارهایی رخ میدهند که نشان از تغییر نقش زنان در جامعه دارند: میل به استقلال، ترک ازدواجهای اجباری، انتخاب شریک زندگی، حضور در اجتماع و حتی تصمیم درباره پوشش.
این تغییرات که به دنبال آگاهی زنان در سالهای اخیر سرعت گرفته، ساختارهای مردسالارانه را تهدید کرده و حکومت را به واکنش واداشته است.
این قتلها را میتوان بخشی از سیاست سرکوب دولتی دانست که با همراهی قوانین مردسالارانه، فضای عمومی را برای زنان ناامن و جامعه را به کنترل و حذف آنان ترغیب میکند.
تسهیل زنکشی
یکی از عوامل اصلی تداوم قتلهای ناموسی، حمایت قانونی حکومت از این جنایات و فقدان قوانین بازدارنده است. قاتلان میدانند قانون حامی آنهاست و با مجازات سبکی مواجه خواهند شد.
پدر رومینا اشرفی، دختری ۱۴ ساله که در سال ۱۳۹۹ سر بریده شد، بهخوبی از این مصونیت آگاه بود. او یک ماه قبل از جنایت، پس از تماس با دامادش که وکیل دادگستری بود، فهمیده بود که پدر ولی دم است و «قصاص نمیشود».
او پس از بازداشت، بدون پشیمانی گفت که بعد از انتشار عکسهای دخترش، دیگر نمیتوانسته در محل زندگیاش سر بلند کند. او میدانست که نهتنها با مجازات شدیدی مواجه نخواهد شد بلکه بسیاری از اطرافیانش او را تحسین خواهند کرد. این آگاهی از مصونیت قانونی، نتیجه سیاستهای جمهوری اسلامی در برابر قتلهای ناموسی است. قوانینی مانند ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی که به مرد اجازه میدهد همسر خود را به ظن خیانت بکشد، ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی که پدر را از قصاص برای قتل فرزند معاف میکند و نبود قانون جامع برای حفاظت از زنان در برابر خشونت خانگی، به قاتلان این پیام را میدهند که زنکشی نهتنها جرم سنگینی نیست، بلکه اقدامی برای دفاع از «شرف مردان» است.
زنکشی ابزار کنترل جامعه
قتلهای ناموسی فقط ابزار خانواده برای «حفظ آبرو» نیستند بلکه بخشی از سیاست کلان حکومت برای جلوگیری از تغییرات اجتماعیاند.
در دو دهه اخیر، حضور زنان در اجتماع افزایش یافته و مطالبات آنها برای برابری و آزادی گستردهتر شده است. جمهوری اسلامی که این تغییرات را تهدیدی برای اقتدار خود میبیند، زنان را در هر دو سطح عمومی و خصوصی هدف قرار داده است.
در فضای عمومی، حکومت با سختگیری بر حجاب اجباری، جلوگیری از ورود زنان به برخی مکانهای عمومی و اعمال محدودیتهای شغلی، زنان را سرکوب میکند و تلاش میکند آنان را به حاشیه براند.
در فضای خصوصی نیز خشونت علیه زنان تسهیل میشود و حمایت قانونی از قتلهای ناموسی، تصویب نکردن قوانین حمایتی و ترویج فرهنگ ناموسپرستی، موجب شده زنان حتی در خانه نیز امنیت نداشته باشند.
با این سیاستها، جمهوری اسلامی تلاش میکند زنان را منفعل و خانهنشین کند و مردان را به ابزار سرکوب آنان تبدیل کند و به این ترتیب اجرای بخشی از برنامه سرکوب زنان را به آنها بسپارد. این استراتژی، نهتنها خشونت علیه زنان را عادیسازی کرده بلکه فضای عمومی را برای آنان ناامن ساخته است.
قاتلان ناموسی، مجریان غیررسمی سرکوب حکومتی
از قتلهای ناموسی بهعنوان ابزاری برای سرکوب اجتماعی نیز استفاده شده است.
سعید حنایی، قاتل زنجیرهای که از مرداد ۱۳۷۹ تا مرداد ۱۳۸۰، ۱۶ زن کارگر جنسی را در مشهد به قتل رساند، گفته بود: «وقتی از من میپرسند جرمت چیست میگویم اقدام علیه زنان خیابانی، نقطه مقابل جرمی مثل اقدام علیه امنیت ملی.»
او تصور میکرد در حال انجام وظیفهای دینی و اجتماعی است. پسر او هم پس از بازداشت پدرش، اعلام کرد که مردم از کار او حمایت کرده و خودش نیز این راه را ادامه خواهد داد.
یکی از نمونههای شناختهشده از قتلهای ناموسی با هدف «پاکسازی جامعه»، قتلهای زنجیرهای کرمان در سال ۱۳۸۱ است که گروهی از جوانان مذهبی با انگیزهای مشابه سعید حنایی انجام دادند.
در این پرونده، شش جوان ۱۹ تا ۲۲ ساله در شهر کرمان چندین زن و مرد را که به زعم خود «مفسد» میدانستند، کشتند. آنها بر این باور بودند که قتل این افراد، جامعه را «پاک» خواهد کرد و خود را مامور اجرای «حدود شرعی» میدانستند.
یکی از اعضای این گروه در بازجوییها گفته بود: «ما با این کار، لطف بزرگی به جامعه کردیم. این افراد، امنیت اخلاقی شهر را از بین برده بودند و کسی جرات نمیکرد جلوی آنها را بگیرد. ما مجبور شدیم خودمان وارد عمل شویم.»
این نمونهها نشان میدهند زنکشی نه یک مساله شخصی و خانوادگی بلکه یک جنایت دولتی است. اما جامعه ایران هم دیگر حاضر به پذیرش این وضعیت نیست. اعتراضات علیه قتلهای ناموسی، مطالبه تغییر قوانین و ایستادگی زنان در برابر سرکوب، نشانههایی از تحولی اجتنابناپذیر است.
بیدلیل نیست اگر پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» هرچند به نظر میرسد تعداد قتلها بیشتر شده، اما واکنش جامعه و میزان مخالفت با آن هم بیشتر شده است.
شاهزاده رضا پهلوی روز دوشنبه در پیامی در شبکه ایکس نوشت: «٢٢ بهمن برای ما ایرانیان، سرآغاز سقوطی دردناک به قعر جهنم جمهوری اسلامی است، کشور از مسیر پیشرفت و شکوفایی خارج شد، امت جای ملت را گرفت، به نام دین، آزادی به قتل رسید، بوستانها نابود و قبرستانها آباد شد.»
شاهزاده رضا پهلوی افزود: «آنچه در بهمن ۵۷ رخ داد، شورش اتحاد نامبارک ارتجاع سرخ و سیاه علیه خردگرایی و میهنپرستی بود.»
در بخشی از این پیام آمده: «جمهوری اسلامی در ضعیفترین و ناکارآمدترین روزهای خود به سر میبرد و تحولات منطقهای و جهانی نیز فرصتی تاریخی را پیش روی ما قرار داده است. اما این پنجره فرصت همیشگی نیست.»
شاهزاده رضا پهلوی اضافه کرد: «من با پشتیبانی و خواست شما هممیهنانم برای به زیر کشیدن ضحاک زمانه و رژیمش در این میدان ایستادهام و برای پس گرفتن ایران و دوباره ساختن آن برنامهای مشخص و مدون دارم؛ طرحی پنجگانه که هم مسیر پیروزی را مشخص میکند و هم نقشه راه فردای پیروزی را.»
گروه اقدام مشترک (گام)، متشکل از دهها سازمان سیاسی و مدنی ایرانی در تبعید، با صدور بیانیهای به مناسبت ۲۲ بهمن و در سالگرد انقلاب ۵۷، از قصد خود برای شکلگیری اپوزیسیونی خبر داد که بازتابدهنده تنوع فرهنگی و سیاسی مردم ایران باشد.
در بیانیه این گروه که دوشنبه ۲۲ بهمن منتشر شده است، با اشاره به اینکه آزادی محصول مبارزه سازمانیافته و موثر است، تاکید شده که مبارزه با جمهوری اسلامی تنها با همبستگی نیروهای متکثر اپوزیسیون در درون و بیرون ایران ممکن خواهد شد.
امضاکنندگان این بیانیه با بیان اینکه ۴۶ سال است ایران زیر چکمههای رژیمی تمامیتخواه، فاسد و سرکوبگر گرفتار شده است، از جمهوری اسلامی به عنوان رژیمی که بر پایه ترور و خشونت بنا شده و در فریبکاری استاد است، نام بردهاند.
سازمان همبستگی جمهوریخواهان ایران، یک کلمه، حلقه اتحاد جوانان ایران، بنیاد مردم، بنیاد مهسا، سازمان کوییرهای ایرانی سیمرغ، انجمن حقوق بشر در قرن ۲۱، میتو و گروههای مختلف «زن، زندگی، آزادی»، از جمله نهادهای مدنی یا سیاسی عضو این گروه هستند.
این گروهها در بیانیه خود با تاکید بر اینکه مردم ایران هرگز از مبارزه دست نکشیدهاند و خود نیز در میانه میدان ایستادهاند، نوشتهاند: «ما در گروه اقدام مشترک به این ایستادگی و امید وفاداریم و باور داریم که گذر از این شب بیپایان، نه با وعدههای پوچ ممکن است و نه با خوشبینی بیپایه.»
امضاکنندگان این بیانیه اضافه کردند: «این مسیر دشوار و طولانی است اما برای عبور از آن باید سازوکاری برای اقدام مشترک بسازیم.»
این گروه که در معرفی خود نوشته است خواهان ایرانی است که در آن شهروندان از شأن انسانی، حقوق برابر و آزادی برخوردار باشند، در بیانیه خود نوشتهاند: «این تحول باید پروژهای ایرانی باشد. متعلق به مردم ایران و هدایت شده توسط نمایندگان همین مردم. ما میخواهیم خود سرنوشت خویش را رقم بزنیم.»
گروه اقدام مشترک که کار خود را از اول دسامبر سال ۲۰۲۴ آغاز کرد، هدف اولیهاش را ارائه راهحلی برای برونرفت از شرایط سرکوب و حرکت به سمت سازماندهی نیروهای مخالف جمهوری اسلامی عنوان کرده است.