سقوط مردی که خامنهای او را مبارز بزرگ و مقاوم خوانده بود
رهبر جمهوری اسلامی بشار اسد رییس جمهور مخلوع سوریه را با عباراتی نظیر «مبارز مقاوم و بزرگ» توصیف کرده و بارها به صورت علنی به تعریف و تمجید از او پرداخته بود. دیدارهای خامنهای و بشار اسد از سال ۱۳۷۹ آغاز شد و تا همین شش ماه پیش ادامه داشت.
روابط جمهوری اسلامی و سوریه بعد از آغاز بهار عربی در سال ۱۳۸۹ شکل تازهای به خود گرفت و ایران یار استراتژیک حکومت اسد در مبارزه با مخالفانش شد.
مقامهای جمهوری اسلامی بارها افشا کردهاند که پس از بهار عربی و شروع اعتراضات در سوریه همه دنیا حتی حماس خواستار کنارهگیری بشار اسد از قدرت شده بودند اما خامنهای بر ابقای او اصرار داشت.
حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه پیشین در مصاحبهای در اسفند ۱۴۰۱ در بیان مواضع خامنهای در دیدار با بشار اسد گفته بود که او تاکید کرده «باید با همه توان هر اقدامی که لازم است در شکست نقشهای که منطقه و جهان اسلام را دربرگرفته اقدام شود.»
خامنهای بارها گفته بود ایران و سوریه «عمق استراتژیک» یکدیگرند.
حسن نصرالله، دبیرکل پیشین حزبالله لبنان هم درباره نقش بشار اسد در حمایت از گروههای نیابتی جمهوری اسلامی موسوم به «محور مقاومت» گفته بود: «سوریه، ستون خیمه است»
آخرین دیدار پس از مرگ رئیسی
آخرین دیدار بشار اسد و خامنهای پس از مرگ ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان و حضور او در ایران برای تسلیت رخ داد.
خامنهای در این دیدار گفته بود که کشورهای غربی در سقوط نظام سیاسی این کشور «موفق نشدند و اینک نیز قصد دارند با شیوههای دیگر و از جمله وعدههایی که هیچ گاه به آنها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند.»
او تاکید کرده بود: «همه باید امتیاز ویژه دولت سوریه یعنی مقاومت را در مقابل چشم خود مشاهده کنند.»
استعفای ظریف پس از بی خبری از سفر بشار اسد
بشار اسد سفرهای متعددی به تهران داشت اما جنجال برانگیزترین سفر او در سال ۱۳۹۷ بود که به دلخوری محمد جواد ظریف، وزیر خارجه وقت انجامید و او به دلیل مطلع نبودن از این سفر و غیابش در دیدار خامنهای و اسد، استعفا کرد.
این سفر بشار اسد اولین سفر او پس از آغاز اعتراضها در سال ۲۰۱۱ بود و بعدها رسانههای ایران خبر دادند که قاسم سلیمانی به دمشق سفر کرده و با هواپیمای خود او را به تهران آورده است. خامنهای در این دیدار گفته بود که «استقامت رییسجمهور و مردم سوریه و پافشاری آنان بر مقاومت رمز پیروزی و به شکست کشاندن آمریکا و مزدوران منطقهای آن» است.
سخنان پیش از اعتراضات و بهار عربی
بشار اسد در سال ۱۳۷۹ جانشین پدرش شد و خامنهای در دیدارهایش او را جانشین مناسبی برای حافظ اسد خوانده بود.
خامنهای در بهمن سال ۱۳۷۹ و در اولین دیدار با بشار اسد با اشاره به روابط «مستحکم» جمهوری اسلامی ایران و سوریه، شرایط کنونی منطقه را بسیار متفاوت از دهههای گذشته خوانده بود.
سخنان خامنهای در دوره دوم دولت خاتمی و دوره اول احمدی نژاد و پیش از شروع بهار عربی تاکید بر روابط دو کشور و همچنین گفتوگو درباره وضعیت عراق پس از حمله بود.
حافظ اسد و حزب بعث سوریه نیز مانند جمهوری اسلامی با صدام حسین و دولت عراق درگیر بودند. به همین دلیل دولت سوریه نیز از جمهوری اسلامی در جنگ با عراق حمایت میکرد.
در مقابل جمهوری اسلامی به سوریه نفت خام مجانی میداد.
در همین حال مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۶۳ قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن به دولت سوریه یک میلیون تن نفت مجانی تحویل داده میشد و پنج میلیون تن نفت نیز با تخفیف ۵/۲ دلار در هر بشکه به این کشور فروخته میشد.
جمهوری اسلامی در عین مخالفت با حمله آمریکا به عراق پس از سقوط صدام حسین نیروهای نیابتی خود در این کشور را شکل داد.
خامنهای در اسفند سال ۱۳۸۱ در دیدار با بشار اسد که پس از حمله آمریکا به عراق انجام میشد، از همکاری نزدیک ایران و سوریه در همه زمینهها از جمله مساله عراق استقبال کرد.
او گفت: «ممکن است آمریکاییها در کوتاهمدت، برخی ضررها و ضربهها را به منطقه وارد آورند اما مقاومت ملتها در نهایت بزرگترین ضربه را به آمریکا میزند و به فروپاشی ابرقدرتی این کشور منتهی خواهد شد.»
خامنهای سال ۱۳۸۳ نیز در دیدار با بشار اسد ضمن گفتوگو درباره وضعیت عراق خطاب به بشار اسد گفته بود: «حضور جنابعالی به عنوان شخصیتی لایق و شجاع در راس کشور سوریه خلا نبود مرحوم حافظ اسد را جبران کرده است.»
او در سال ۱۳۸۵ نیز درباره بشار اسد گفته بود: «روابط ۲۸ساله جمهوری اسلامی ایران و سوریه از دیرینهترین و ممتازترین روابط کشورها در منطقه است و این ارتباط صمیمی باید بیش از پیش تقویت شود.»
سخنان درباره بشار اسد در سخنرانیها؛«مبارز مقاوم و بزرگ»
رهبر جمهوری اسلامی علاوه بر دیدار با بشار اسد بارها در سخنان خود درباره سوریه و به تعبیری دولت بشار اسد سخن گفته است.
او ۳۰ شهریور ۱۳۹۶ در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری گفته بود:«محور اصلی نقشه [آمریکا برای خاورمیانه]... عبارت بود از سوریه، لبنان، عراق؛ این سه کشور، سه محور و سه مرکزی بودند.»
او در ۱۰ اسفند همان سال نیز در دیدار با وزیر اوقاف سوریه گفته بود: «جناب آقای بشار اسد رییسجمهور محترم سوریه در چهره یک مبارز و مقاوم بزرگ ظاهر شد؛ تردید در او به وجود نیامد و ثابت ایستاد؛ این برای یک ملّت خیلی مهم است.»
روسیه نیز در کنار جمهوری اسلامی حامی بشار اسد بود. با این حال درباره عملکرد روسیه و درگیر نشدن نیروهای این کشور در سوریه با مخالفان بشار اسد ابهامهای زیادی مطرح شده است.
رهبر جمهوری اسلامی سال ۱۳۹۴ نیز در دیدار با پوتین گفته بود:«اصرار آمریکاییها بر رفتن بشار اسد یعنی رییسجمهور قانونی و منتخب مردم سوریه از جمله نقاط ضعف سیاستهای اعلامی واشنگتن است.»
اینک برخی از رسانههای حکومت ضمن بازنشر برخی سخنان خامنه ای تلاش می کنند کدهایی ارائه کنند و بگویند که او هشدارهای لازم به بشار اسد را درباره اقدامات احتمالی برای سرنگونی او داده بود اما در سخنان منتشر شده او نشانی از این موضوع دیده نمیشود.
در حالی که مقامهای جمهوری اسلامی هنوز واکنشی رسمی به سقوط حکومت بشار اسد نشان ندادهاند، گزارشها حاکی از ورود شماری از مخالفان به ساختمان سفارت ایران در دمشق و وضعیت آشفته اتاقهای آن است.
شبکه العربیه تصاویری منتشر کرده است که نشان میدهد گروهی از شهروندان سوری وارد سفارت جمهوری اسلامی در دمشق شدهاند و اقدام به شکستن شیشههای ساختمان سفارت و تخریب تجهیزات و وسایل داخلی آن کردهاند.
مقامهای جمهوری اسلامی تاکنون درباره سقوط دولت بشار اسد سکوت کردهاند.
پیش از سقوط بشار اسد نیز گزارشهایی درباره خروج نیروهای جمهوری اسلامی و تخلیه سفارت در مشق منتشر شده بود اما مقامات حکومت این گزارشها را تکذیب کردند.
همچنین تغییر ادبیات صدا و سیما و رسانههای حکومتی درباره مخالفان بشار اسد خبرساز شده است.این رسانهها در روزهای گذشته برای مخالفان بشار اسد از عباراتی چون «گروههای مسلح مخالف» بشار اسد استفاده کردند و بعد از تایید سقوط حکومت، عبارت شبهنظامیان را به کار میبرند اما پیش از این آنان را «تروریست» یا «تکفیری»می خواندند.
در همین حال نادرقلی ابراهیمی، نماینده اراک و حمید رسایی، نماینده تهران، خواستار برگزار جلسه غیرعلنی درباره سوریه شدند. رسایی گفت:«مجلس نیاز دارد در این اوضاع منطقه و با توجه به وضعیت فعلی، اطلاعات به روز، دقیق و روشنی از صحنه داشته باشد.»
خبرهای متناقض و مشخص نبودن نحوه حمایت جمهوری اسلامی از رژیم اسد در درگیریهای در جریان در سوریه، انتقاد حامیان حکومت ایران را به دنبال داشته است.
نخستین واکنش ترامپ بعد از سقوط اسد
در همین حال دونالد ترامپ، رییسجمهوری منتخب آمریکا، در واکنش به تحولات سوریه گفت بشار اسد با از دست دادن حمایت روسیه، از کشور خود فرار کرد.
ترامپ تاکید کرد روسیه و جمهوری اسلامی، هر دو در وضعیت ضعیفی قرار دارند؛ یکی به دلیل اوکراین و اقتصاد ضعیف و دیگری به دلیل موفقیتهای نظامی اسرائیل.
مقامهای دولت فعلی آمریکا هنوز به صورت رسمی به سقوط بشار اسد واکنشی نشان ندادهاند.
با این حال یک مقام آمریکایی به سیانان گفت که وقایع سوریه نشاندهنده فروپاشی «دسیسه ایران» در سراسر خاورمیانه است.
موضع کشورهای منطقه پس از سقوط اسد
ارتش اسرائیل روز یکشنبه اعلام کرد نیروهای خود را در منطقه حائل تحت نظارت سازمان ملل متحد با سوریه و در تعدادی از نقاط لازم برای دفاع با توجه به آخرین رویدادها در این کشور عربی مستقر کرده است.
ارتش اسرائیل تاکید کرد در تحولات سوریه مداخله نمیکند.
برخی رسانهها از جمله رویترز نوشتند که سرعت وقایع کشورهای عربی را بهتزده کرده و ترس از موج جدیدی از بی ثباتی منطقه را افزایش داده است.
در همین حال انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک رییس امارات متحده عربی، گفت:«نباید به بازیگران غیردولتی اجازه داد تا از خلأهای سیاسی سوء استفاده کنند.»
انور قرقاش تاکید کرد:«وظایف دفاعی و نظامی نباید تحت کنترل شبهنظامیان باشد و بازیگران غیردولتی نباید فرصت سوءاستفاده از خلاءهای سیاسی را پیدا کنند.»
او ابراز امیدواری کرد که چرخه هرج و مرج و خشونت در سوریه شکسته شود.
ترکیه نیز که حامی مخالفان بشار اسد بوده در این باره هنوز واکنشی نشان نداده است.
سقوط اسد پس از تضعیف شدید نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی یعنی حزبالله و حماس، در درگیری با اسرائیل در ۱۴ ماه گذشته رخ میدهد.
در همین حال یک مقام اسرائیلی نیز به خبرنگار اکسیوس گفت که بشار اسد حوالی نیمه شب دمشق را ترک کرد و به سمت پایگاه روسیه در سوریه رفت تا برای انتقال به مسکو آماده شود اما هیچ نشانه روشنی ندارم که هنوز سوریه را ترک کرده است یا خیر.
۳۰ میلیارد دلار، هفت هزار و ۳۰۸ کشته و مجروح، هزاران نفر بازمانده مستمریبگیر و میلیونها دلار سرمایهگذاری، کارنامه حمایت جمهوری اسلامی از بشار اسد است که روند پیشروی مخالفانش، هواداران جمهوری اسلامی را غافلگیر کرده است.
«سوریه در آستانه سقوط است و ما داریم خونسرد تماشا میکنیم.» این جملهای است که احمد نادری، نماینده مجلس شورای اسلامی، در توصیف رخدادهای اخیر سوریه به کار برد.
نادری هشدار داد در صورت سقوط دمشق، جمهوری اسلامی لبنان و عراق را هم از دست خواهد داد. او با بیان اینکه «علت این سکوت را نمیفهمم»، تاکید کرد: «تا دیر نشده باید کاری کرد.»
تلفات جمهوری اسلامی در حمایت از اسد
بهطور رسمی از خرداد ۱۳۹۲، در پی اعتراضات گسترده مردم سوریه علیه بشار اسد، جمهوری اسلامی اعزام نیروی نظامی به این کشور را آغاز کرد.
مقامات جمهوری اسلامی هدف از این اقدام را حفاظت از اماکن مقدس شیعیان در سوریه در مقابل «گروههای تکفیری» عنوان میکردند، اما شواهدی نشان میدهد این نیروها ماموریت حفظ اسد، متحد دیرین تهران را در همسایگی اسرائیل داشتند.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، در گزارشی در بهمنماه ۱۳۹۸ اذعان کرد ماموریت سپاه قدس در سوریه همزمان با آغاز اعتراضات علیه اسد، حمایت و حفظ او در قدرت بود.
این خبرگزاری تایید کرد سپاه قدس به همراه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی با تجربیاتی که از سرکوب اعتراضات در ایران داشتند، پلیس سوریه را آموزش دادند و آن را برای سرکوب مخالفان اسد تجهیز کردند.
در گزارش فارس به کمکهای امنیتی و اطلاعاتی حکومت ایران به اسد هم اشاره شده بود.
جمهوری اسلامی در این مسیر، از طریق به خدمت گرفتن شهروندان افغانستان در لشکر فاطمیون و شهروندان پاکستان در لشگر زینبیون، در سوریه مداخله میکرد.
اما بخش بزرگی از نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در سوریه را نیروهای سپاه قدس - شاخه برون مرزی سپاه پاسداران - تشکیل میدادند.
بر اساس برآوردها، دستکم دو هزار و ۱۰۰ نیروی ایرانی تحت عنوان «شهدای مدافع حرم» در سوریه کشته شدهاند.
مردادماه ۱۴۰۲، امیرحسین قاضی زاده هاشمی، رییس وقت بنیاد شهید، در همایش تجلیل از خانواده های «مدافع حرم» گفت هفت هزار و ۳۰۸ «شهید و جانباز» با عنوان «مدافع حرم» در کشور وجود دارد.
به گفته او، بنیاد شهید متعهد به پرداخت مستمری به هزار و ۵۶۷ نفر از والدین «شهدای مدافع حرم» و پرداخت کمک معیشتی به هزار و ۶۳۴ نفر دیگر از آنها است.
او همچنین تصریح کرد برای هزار و ۱۹۴ مورد از خانواده «شهدای مدافع حرم» مسکن خریداری شده است.
جمهوری اسلامی، شماری از فرماندهان ارشد خود را در سوریه از دست داد که مشهورترین آنها حسین همدانی بود.
همدانی که از فرماندهان سرکوب اعتراضات سال ۱۳۸۸ ایران به شمار میرفت، با ساماندهی «اراذل و اوباش» مشهور، سه گردان برای سرکوب معترضان سیاسی در ایران تشکیل داده بود. او مهرماه ۱۳۹۴ در شهر حلب سوریه کشته شد.
هزینههای مالی حمایت از اسد
هزینههای حمایت از اسد به تلفات نیروی انسانی محدود نمیشود. حشمتالله فلاحتپیشه و بهرام پارسایی، دو نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، بهطور جداگانه تایید کردند حکومت ایران دستکم ۳۰ میلیارد دلار در سوریه هزینه کرده است؛ هزینهای به صورت بدهی که به گفته آنان هرگز بازپرداخت نشده است.
کمک هزینه ۳۰۰ تا ۴۰۰ دلاری که اخیرا نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله، فاش کرد جمهوری اسلامی به ۲۳۳ هزار آواره لبنانی داده، جمعا ۷۷ میلیون دلار از سوی او تخمین زده شد؛ رقم ۳۰ میلیارد دلاری هزینه حکومت ایران در سوریه، نزدیک به ۳۹۰ برابر این مقدار است.
۳۰ میلیارد دلار معادل ۲۱۶۰ هزار میلیارد تومان است؛ ارزش کل یارانه نقدی کشور که اول آذر ۱۴۰۳، به دلیل کمبود منابع با تاخیر واریز شد، حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان است. در واقع رقم هزینهکرد جمهوری اسلامی در سوریه تقریبا برابر ۱۴۰ ماه یارانه نقدی کل کشور است.
علاوه بر نیروهای نظامی، تجهیزات و اسلحه، سرمایهگذاریهای دیگری هم در سوریه انجام شده بود. پیش از آغاز ناآرامیهای سوریه، جمهوری اسلامی یک کارخانه سایپا هم در این کشور به راه انداخته بود که آبانماه سال جاری مشخص شد تعطیل شده است.
غلامحسین محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، در جریان یک سخنرانی اعلام کرد بیشترین تعداد حکم قطع دست در ایران، طی سه سال گذشته به اجرا درآمده است.
اژهای شنبه ۱۷ آذر در سخنرانی خود در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران تاکید کرد این احکام با وجود تحت فشار بودن جمهوری اسلامی از سوی جریانهای داخلی و بینالمللی اجرا شده است.
اژهای که یکی از چهرههای مطرح ناقض حقوق بشر در ایران به شمار میرود، در بخشی از صحبتهای خود در جمع دانشجویان گفت: «اگر سرقت با شرایطی که در اسلام آمده ثابت شد، باید انگشتهای سارق را قطع کرد.»
او قطع دست را حکمی جاری شده از سوی خدا دانست و افزود این حکم در شرایط فعلی و با وجود فشار نهادهای مختلف همچنان در ایران اجرا میشود.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که جمهوری اسلامی به دنبال انتقادات بینالمللی، در سالهای گذشته کوشیده آمار صدور و اجرای احکام قطع دست را کمتر از گذشته رسانهای کند.
روزنامه ایران ۲۲ مهر در گزارشی از صدور کیفرخواست در پرونده هشت متهم به سرقت با مجازات قطع دست خبر داد و نوشت پرونده آنها به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شده است.
روزنامه اعتماد هم ۱۹ آبان گزارش داد آرمین و هاتف، متهمان ردیف اول و دوم سرقت از صندوق امانات بانک ملی شعبه دانشگاه، در دادگاه کیفری یک استان تهران به قطع دست محکوم شدند.
هشتم آبان نیز حکم قطع چهار انگشت دست راست شهاب و مهرداد تیموری، به اتهام سرقت در زندان ارومیه به اجرا درآمد.
راوینا شمداسانی، سخنگوی دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد، تیرماه ۱۴۰۱ اعلام کرد حداقل ۲۳۷ نفر در حدود ۲۰ سال گذشته در ایران به قطع عضو محکوم و دستکم ۱۲۹ مورد از این احکام اجرا شدهاند.
صدور و اجرای حکم قطع دست در حالی در ایران صورت میگیرد که کنوانسیون بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی که جمهوری اسلامی نیز آن را به امضا رسانده، بهصراحت اعمال مجازاتهای موهن و غیرانسانی را ممنوع کرده است و حکم قطع دست نیز در زمره چنین مجازاتهایی قرار میگیرد.
این گونه مجازاتها ناقض اصل حفظ کرامت انسانی است که یکی از اصول بنیادین حقوق بشر به شمار میرود.
ایران یکی از معدود کشورهایی است که از مجازاتهای قطع عضو برای برخی جرایم استفاده میکند و به کنوانسیون بینالمللی منع شکنجه نپیوسته است.
هرچند نهادهای حقوق بشری بینالمللی بارها خواهان توقف صدور و اجرای احکام غیرانسانی در ایران شدهاند، صدور و اجرای حکمهایی چون شلاق و قطع دست و پا در جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد.
بیش از ۳۰۰ کنشگر و فعال مدنی شنبه ۱۷ آذر در بیانیهای قانون جدید تحمیل حجاب اجباری را غیرمشروع، نامنطبق بر اصول و روح قانونگذاری، و ناسازگار با عقل جمعی ایرانیان دانستند.
امضاکنندگان این بیانیه ضمن تاکید بر غیرقابل اجرا بودن مصوبه اخیر مجلس در مورد «حجاب و عفاف»، اعلام کردند حق اعتراض به آن را برای خود محفوظ میدانند و از هر وسیله ممکن برای رساندن صدای خود استفاده خواهند کرد.
آنها افزودند این قانون صرفا «حجاب و عفاف» را بهانه کرده تا اساس رابطه دولت-شهروند را به «ساختار حاکم-محکوم» تغییر دهد و آن را نهادینه کند.
این فعالان هشدار دادند سیستم امنیتی-نظارتی که این قانون بر جامعه حاکم میکند، زندگی شخصی بسیاری از مردم را تحت کنترل خود میگیرد و روابط شهروندان را به سوءظن، تردید و بیاعتمادی به یکدیگر سوق میدهد که نتیجه آن چیزی جز «فروپاشی همبستگی اجتماعی» نیست.
متن نهایی قانون موسوم به «عفاف و حجاب» دهم آذر ۱۴۰۳ منتشر شد.
از زمان انتشار متن این مصوبه، اعتراضات به آن آغاز شده است و شمار زیادی از چهرههای سیاسی و فعالان اجتماعی نسبت به اجرای آن هشدار دادهاند.
بیش از ۳۰۰ کنشگر و فعال مدنی در ادامه بیانیه خود تاکید کردند اجرای قانون تحمیل حجاب اجباری و اختصاص منابع مالی فراوان برای پیشبرد اهداف آن، باعث درآمدزایی «کاسبان حجاب» و گستراندن سایه شوم بیثباتی و ناامنی بر کسب و کار اکثریت مردم میشود.
آنها از «اخاذی برای گزارش ندادن، رواج تسویه حسابهای شخصی، از بین رفتن حق انتخاب، تعطیلی کسب و کارها، معلق شدن آموزش دانشآموزان و دانشجویان، مختل شدن زندگی، نابودی کرامت و عزت نفس شهروندان و به زنجیر و تحقیر کشاندن تن و بدن زنان» بهعنوان برخی دیگر از تبعات اجرای این قانون نام بردند.
رخشان بنیاعتماد، ژیلا بنییعقوب، زهرا رهنورد، نسرین ستوده، منصوره شجاعی، شیرین عبادی، لیلی فرهادپور، پرستو فروهر، پروین فهیمی، مهرانگیز کار، ليلی گلستان، نرگس محمدی، عالیه مطلبزاده، محمدرضا نیکفر، علی ميرسپاسی و صدیقه وسمقی، از امضاکنندگان این بیانیه هستند.
هشدار انجمن علمی روانپزشکان درباره تبعات اجرای قانون «عفاف و حجاب»
انجمن علمی روانپزشکان ایران در بیانیهای هشدار داد قانون اخیر حجاب اجباری که قرار است ۲۳ آذر برای اجرا ابلاغ شود، احتمال تنش، درگیری و چنددستگی در جامعه را افزایش خواهد داد.
این انجمن با استناد به تحلیل دادههای نظرسنجیها، آمار آسیبهای اجتماعی و نظریههای علمی، تبعات اجرای این قانون را برشمرد و از کاهش احساس امنیت و اعتماد به نهادهای عمومی، افزایش میل به مهاجرت در میان نخبگان، آسیب به سلامت روان عمومی، و تشدید آسیبهای اجتماعی بهعنوان بخشی از تبعات این قانون نام برد.
در سوی مقابل، ستاد امر به معروف و نهی از منکر تهران وضعیت حجاب دختران دانشآموز را «نگرانکننده» خواند و کارزاری درباره «حجاب دختران مدرسهای» به راه انداخت.
در متن این کارزار آمده است: «دانشآموزان بیرون از مدارس مقنعههای خود را در میآورند و بیحجاب راهی منزل میشوند؛ مدارس جمهوری اسلامی به کجا میرود؟»
طی روزهای گذشته بیش از ۱۴۰ روزنامهنگار ایرانی، ۱۱۰ سینماگر، شماری از نهادهای صنفی، ۱۶ انجمن حمایت از حقوق کودکان و بیش از ۱۶۰ فعال مدنی و کنشگر حقوق کودک در داخل ایران، در بیانیههایی جداگانه به تصویب قانون موسوم به «عفاف و حجاب» اعتراض کردند.
جمهوری اسلامی پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» و بهویژه در ماههای اخیر کوشیده است موج نافرمانی زنان در برابر سیاست تحمیل حجاب اجباری را به شیوههای گوناگون سرکوب کند.
در حالی که پیشروی مخالفان بشار اسد همچنان ادامه دارد، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی با اشاره به دیدارهای خود در قطر گفت که هنوز برای تصمیمگیری درباره سوریه زود است.
عباس عراقچی شنبه ۱۷ آذر پس از دیدار با وزیران امور خارجه روسیه و ترکیه و همچنین امیر قطر در دوحه، درباره سوریه در روند موسوم به آستانه، گفت: «الان در مرحلهای هستیم که همه در حال تبادل نظر و رایزنی هستند و برای تصمیمگیری زود است.»
نشستهای موسوم به آستانه برای صلح در سوریه حدود هشت سال سابقه دارد و به پیشنهاد رییسجمهوری روسیه و حمایت ترکیه و جمهوری اسلامی آغاز شد.
نخستین دور این مذاکرات در آستانه، پایتخت قزاقستان برگزار شد به همین دلیل این اتفاق سیاسی به «نشست آستانه» معروف شده است.
عراقچی در دوحه گفت: «تحولات در منطقه بسیار سریع در حال رخ دادن است و وضعیت سیالی را شاهد هستیم و طبیعی است که ما کماکان به حمایت خود از مردم و دولت سوریه ادامه میدهیم. این یک کارزار سیاسی است که باید در آن به ایفای نقش بپردازیم.»
عراقچی همچنین گفت که ممکن است شنبه نشست دیگری با دیگر وزیران امور خارجه شرکت کننده در نشست «دوحه فروم» برگزار شود.
با وجود موافقت روسیه و ترکیه، جمهوری اسلامی از پیشنهادها برای حضور آمریکا در نشست آستانه استقبال نکرد. در برخی نشستهای آستانه برخی کشورهای دیگر از جمله اردن، عراق و لبنان به عنوان ناظر شرکت کردند.
همزمان با تحرکات سیاسی در ارتباط با جنگ داخلی سوریه، یک فرمانده مخالفان اسد اعلام کرد که نیروهایش تا ۲۰ کیلومتری دروازه جنوبی دمشق پیشروی کردهاند.
دیدهبان حقوق بشر سوریه نیز اعلام کرد که نیروهای ارتش این کشور در حال عقبنشینی از شهرهایی در حدود ۱۰ کیلومتری دمشق هستند.
خبرهای متناقض و مشخص نبودن نحوه حمایت جمهوری اسلامی از رژیم اسد در درگیریهای در جریان در سوریه، انتقاد حامیان حکومت ایران را به دنبال داشته است. از جمله حمید رسایی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در تذکری گفت: «اتفاقاتی در سوریه در حال افتادن است که درباره آن توجیه نیستیم و جلسهای هم درباره آن برگزار نمیشود.»
گزارشهایی نیز درباره خروج نیروهای جمهوری اسلامی از سوریه منتشر شده اما مقامات و رسانههای جمهوری اسلامی این گزارشها را تکذیب کردهاند.
برخی حامیان حکومت از شکل نگرفتن حمایت مورد انتظار آنان از حکومت اسد انتقاد کردهاند.
در همین حال روزنامه فرهیختگان، وابسته به دانشگاه آزاد، با اشاره به تحولات سوریه نوشت: «مشکل جمهوری اسلامی جدیتر شده و غافلگیری بزرگی رخ داده و سرعت تحولات از روند تصمیمگیری ما پیشی گرفته است.»
این روزنامه افزود: «مقامهای جمهوری اسلامی نسبت به سنسورهای اطلاعاتی و تحلیلهای خود دچار تشکیک شدند.»