۶ نفر در گیلان و ۴ نفر در مازندران به علت مصرف الکل تقلبی جان باختند

در موج جدید فروش مشروبات الکلی تقلبی در ایران، دستکم ۱۰ نفر از شهروندان در استانهای گیلان و مازندران بر اثر مصرف این مشروبات تقلبی جان خود را از دست دادند.

در موج جدید فروش مشروبات الکلی تقلبی در ایران، دستکم ۱۰ نفر از شهروندان در استانهای گیلان و مازندران بر اثر مصرف این مشروبات تقلبی جان خود را از دست دادند.
دانشگاه علوم پزشکی مازندران از مراجعه ۵۷ نفر بر اثر مسمومیت الکلی به بیمارستانهای چالوس و آمل خبر داد و اعلام کرد تاکنون چهار نفر از این افراد جان خود را از دست دادهاند.
در گیلان نیز دانشگاه علوم پزشکی روز دوشنبه ۹ مهر خبر داد آمار جانباختگان مسمومیت با مشروبات الکلی در رشت به شش نفر رسیده است.
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی روز دوشنبه به نقل از رسول ظفرمند، مدیر درمان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی مازندران گزارش داد تاکنون چهار نفر به دلیل مصرف مشروبات الکلی تقلبی فوت و ۵۳ نفر دیگر نیز مسموم شدند.
ظفرمند به ایرنا گفت: «در روزهای اخیر۵۷ نفر بر اثر مسمومیت الکلی به بیمارستانهای چالوس و آمل مراجعه کردند.»
به گفته مدیر درمان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی مازندران، از این میان تاکنون ۱۸ نفر برای پاکسازی سموم دیالیز شدند و در مجموع، ۲۷ نفر از این افراد همچنان برای ادامه فرآیند درمانی بستری هستند.
ایرنا روز یکشنبه گزارش داد که چهار نفر در رشت به دلیل مسمومیت الکلی جان باختند.
محمدتقی آشوبی، رییس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی گیلان گفت بر اساس آخرین آمار، تاکنون ۲۰ نفر به دلیل مسمومیت الکلی و با علائم ضعف، بیحالی و تاری دید، اضطراب و بیقراری، به بیمارستانهای رشت و پورسینا منتقل شدهاند.
او افزود: «از این تعداد چهار نفر بین گروه سنی ۲۲ تا ۴۰ سال بر اثر شدت مسمومیت که احتمالا ناشی از اتانول یا متانول بوده، جان خود را از دست دادند و شش نفر دیگر با حال عمومی بد بستری هستند.»
این اولین بار نیست که فروش مشروبات الکلی تقلبی در ایران قربانی میگیرد.
سال گذشته دهها شهروند به دلیل مصرف مشروبات تقلبی یا الکل صنعتی، مسموم شده و جان خود را از دست دادند.
مقامات انتظامی بارها از دستگیری افرادی به اتهام «تهیه و توزیع مشروبات الکلی تقلبی» خبر دادهاند و گاهی نیز مکان تولید چنین مشروباتی را پلمب کردهاند اما فعالان مدنی در این زمینه خود حکومت را متهم میکنند که با ممنوع کردن فروش و مصرف مشروبات الکلی، راه را برای فروش مشروبات تقلبی فراهم میسازد.
در ایران نه تنها فروش که مصرف نوشیدنیهای الکلی نیز غیرقانونی است و دستگاه قضایی مصرفکننده را در بار نخست بازداشت، به ۸۰ ضربه شلاق و در صورت تکرار چند باره، به «حد» محکوم میکند که میتواند به اعدام فرد منجر شود.
با این حال سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۸ ایران را در رتبه نهم مصرف مشروبات الکلی معرفی و اعلام کرد هر فرد مصرفکننده الکل در ایران، سالانه ۲۵ لیتر الکل مینوشد.

اسرائیل پس از حملات شدید و سنگین به حزبالله لبنان و کشتن حسن نصرالله رهبر این گروه؛ حملات هوایی خود را به حوثیها، یکی دیگر از گروههای نیابتی جمهوری اسلامی از سرگرفت و بندر حدیده، مهمترین بندر تحت کنترل این گروه را بمباران کرد.
بمبافکنهای اسرائیلی پس از پیمودن مسافتی بالغ بر ۱۸۰۰ کیلومتر به سمت جنوب و پرواز بر فراز دریای سرخ، به بندر حدیده رسیدند و تاسیسات برق و انبارهای سوخت این بندر را هدف قرار دادند. این حمله پس از حملات سنگین به حزبالله نشان میدهد که ارتش اسرائیل، بهویژه نیروی هوایی، بهطور کامل برای جنگ در چندین جبهه آماده است.
بر اساس سوابق و تجربیات ۷۶ ساله اسرائیل در جنگهای مختلف، انتظار میرفت که این کشور از نبرد در جبهههای مختلف هراسی نداشته باشد. ارتش اسرائیل از زمان تاسیس این کشور در سال ۱۹۴۸ به مبارزه در چندین جبهه به عنوان یک ضرورت و نه یک انتخاب عادت کرده است.
در ماه می ۱۹۴۸ زمانیکه اسرائیل تشکیل دولت خود را اعلام کرد، بلافاصله با حمله شش ارتش عربی روبهرو شد، اما در نهایت توانست پیروز شود. در جنگ سال ۱۹۶۷ نیز اسرائیل با پنج کشور عربی جنگید و پیروزی را به دست آورد، به گونهای که در مدت شش روز مساحت این کشور تقریبا سه برابر شد.
ارتش اسرائیل در آن جنگ صحرای سینا و نوار غزه را از مصر، کرانه باختری و اورشلیم را از اردن و بلندیهای جولان را از سوریه تصرف کرد و به جز صحرای سینا، هیچیک از این مناطق را بازنگرداند.
در جنگ سال ۱۹۷۳، معروف به جنگ یوم کیپور یا رمضان نیز با وجود غافلگیری اولیه، اسرائیل شکست نخورد و مناطق اشغالی قبلی را حفظ کرد. بنابراین، ارتش اسرائیل با اتکا به تجربیات گذشته خود، به جنگ در جبهههای متعدد عادت کرده است.
امروزه، ارتش اسرائیل همزمان با جنگ در نوار غزه با گروههای حماس و جهاد اسلامی، در مرزهای شمالی مشغول نبرد با حزبالله لبنان است. در مرزهای جولان نیز همواره مراقب تحرکات احتمالی از سوی سوریه است.
علاوه بر این، اسرائیل به مقابله با حملات موشکی و پهپادی از سوی حشد شعبی عراق در مرزهای شرقی خود میپردازد و در کرانه باختری نیز با گروههای مسلح، از جمله بخشهایی از حماس، درگیر است. در جبهه جنوب نیز، همزمان با دفع حملات حوثیها، بمبارانهای بیشتری را در فاصله ۱۸۰۰ کیلومتری از مرزهای جنوبی خود در یمن انجام میدهد.
با همه اینها، اسرائیل آمادگی خود را هم برای پاسخ به هرگونه حمله احتمالی از سوی جمهوری اسلامی حفظ کرده است، چنانکه در فروردین گذشته نیز به سایتهای پدافندی اس-۳۰۰ جمهوری اسلامی در اصفهان حمله کرد. این اقدامات نشان از آمادگی بالای ارتش اسرائیل برای جنگ در چندین جبهه دارد، توانایی که کمتر ارتشی در منطقه خاورمیانه از خود نشان داده است.
در چنین شرایطی؛ جرد کوشنر داماد دونالد ترامپ در توییتی طولانی گفته است که روز کشته شدن حسن نصرالله، مهمترین روز خاورمیانه پس از توافق ابراهیم بوده است. خلاصه حرف داماد ترامپ این است که دولت بایدن بیدلیل بر اسرائیل برای آتشبس فشار میآورد. او معتقد است که حالا که جمهوری اسلامی و حزبالله به شدت ضعیف شدهاند، باید به اسرائیل اجازه داد کار را به پایان برساند. کوشنر همچنین گفته هیچ کارشناسی پیشبینی نمیکرد که اسرائیل چنین ضربهای به حزبالله وارد کند.
به اعتقاد کوشنر، تا به حال تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی به رغم ضعف پدافند ایران نابود نشده، زیرا حزبالله مثل یک تفنگ آماده به سمت اسرائیل نشانه رفته بود و این عامل بازدارندگی برای ایران در ۴۰ سال گذشته بوده است اما اکنون با تضعیف حزبالله، این سپر از دست جمهوری اسلامی افتاده است. او گفته است با کشته شدن ۱۶ فرمانده ارشد حزبالله تنها در ۹ روز، ایران دیگر چنین تهدیدی علیه اسرائیل ندارد. کوشنر تأکید کرده که چنین فرصتی که اکنون وجود دارد ممکن است دیگر برای اسرائیل پیش نیاید و به همین دلیل باید از آن استفاده کامل کند و کار را تمام کند.
دو نکته مهم در مورد صحبتهای کوشنر وجود دارد. اول اینکه کوشنر به عنوان فردی بسیار نزدیک به دونالد ترامپ، به دولت بایدن میگوید که نباید این میزان به اسرائیل برای آتشبس فشار بیاورد و باید اجازه دهد اسرائیل کار خود را انجام دهد.
او معتقد است که با این فشارها برای آتشبس، دولت بایدن دارد کار را خراب میکند. در تایید این مسئله، جان کربی، یکی از سخنگویان ارشد دولت بایدن گفته است که باید برای کاهش تنشها تلاش کنیم، در حالی که کوشنر معتقد است که آمریکا نباید مزاحم اسرائیل شود و باید بگذارد کارش را انجام دهد.
نکته دوم و مهمتر این است که کوشنر نماینده تفکری است که ممکن است ۴۰ روز دیگر انتخابات آمریکا را ببرد و تصمیمگیری در کاخ سفید را به دست گیرد. کوشنر در دولت قبلی ترامپ از مشاوران اصلی او بوده و پیشبینی میشود که در صورت پیروزی ترامپ و بازگشت جمهوریخواهان به کاخ سفید، بار دیگر به عنوان یکی از اعضای بانفوذ تیم ترامپ در زمینه معادلات خاورمیانه، بهویژه در قبال اسرائیل و ایران، نقش داشته باشد.
در این میان، تحولات اخیر نشان داده است که محاسبات علی خامنهای درباره اسرائیل بهطور چشمگیری اشتباه بوده است. حزبالله، بزرگترین و مهمترین گروه نیابتی جمهوری اسلامی، به دلیل بمبارانهای شدید اسرائیل به شدت تضعیف شده است.
این بمبارانها نه تنها بخش قابل توجهی از تسلیحات و انبارهای موشکی حزبالله را نابود کردهاند، بلکه با کشته شدن بخش عمدهای از فرماندهان شاخه نظامی، شبکه فرماندهی این گروه نیز از هم پاشیده و حسن نصرالله، رهبر حزبالله، نیز کشته شده است.
این خسارات سنگین به حزبالله، پس از تلفات مشابه به حماس و کشته شدن اسماعیل هنیه، رهبر حماس، در تهران، بار دیگر اشتباهات راهبردی علی خامنهای را نشان داد. خامنهای پس از حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر، اعلام کرده بود که اسرائیل شکست خورده و این شکست جبرانناپذیر است اما اکنون، با وضعیت وخیم حماس و حزبالله و احتمال تکرار این وضعیت برای حوثیها، مشخص شده است که محاسبات راهبردی خامنهای چقدر اشتباه بوده است.
خامنهای تصور نکرده بود که اسرائیل قادر است ضربات سنگینی به حماس و حزبالله وارد کند. حتی با وجود این که اسرائیل به شدت به حماس ضربه زد، تحلیلگران تصور میکردند که حزبالله تهدید بزرگتری نسبت به حماس است و به راحتی قابل سرکوب نیست اما اسرائیل نه تنها حزبالله را در مدت زمانی کوتاهتر، بلکه با ضربات بسیار سنگینتر از حماس مواجه کرد، ضرباتی که در تاریخ ۴۲ ساله حزبالله بیسابقه بودهاند.
اکنون، جمهوری اسلامی نه تنها دستاوردی از حمله حماس به اسرائیل نداشته است، بلکه وارث حماسی شده که به شدت تضعیف شده و حزباللهی که حتی بیشتر از حماس آسیب دیده است. این نشان میدهد که محاسبات خامنهای و فرماندهان سپاه پاسداران اشتباه از آب درآمده است. جمهوری اسلامی بدون یک حزبالله قوی، اکنون در مقابل اسرائیل و آمریکا تقریبا بیدفاع به نظر میرسد.
............................................................................................
مراد ویسی در برنامه روزانهاش در ایران اینترنشنال، خبرهای مهمی را که در لابهلای اخبار دیده، همراه با نکات تحلیلی و سوابقی که هر خبر ممکن است داشته باشد، گردآوری میکند تا اگر کسی فرصت پیگیری اخبار را نداشته باشد، بتواند با دیدن این برنامه از مهمترین اخبار روز مطلع شود
این متن خلاصه مطالب مطرح شده در برنامه سیاست با مراد ویسی است که روزهای شنبه تا چهارشنبه اینجا به اشتراک گذاشته خواهد شد.

احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در پاسخ به انتقادت مطرحشده درباره قصور کارفرما در معدن زغال سنگ طبس اعلام کرد بسیاری از معادن در کشور ورشکسته شدهاند و نمیتوان مشکلات موجود را «یکشبه» حل کرد.
او گفت: «ما باید معادن را به جای عوامزدگی و تبلیغ، دوباره فعال کنیم. ما هم میدانیم که چطور میتوان محبوب شد؛ شعار دهیم که مقصرین را اعدام خواهیم کرد. اما چیزی دوا نخواهد شد ... در ایران کاری کردیم که فعالیت معدن تنها برای برخی سود دارد و برای کل ایران آوردهای ندارد.»
میدری با انتقاد از آنچه تهییج احساسات و بیان اظهارات عامهپسند خواند، افزود در حوادثی مانند معدن طبس «همه به دنبال مقصر و کشتن فرد مقصر صرفنظر از کیفیت ماجرا و درجه سهیم بودن او هستند؛ عدهای از درآمد فرد خاطی شکایت میکنند و عدهای دنبال سلطان معدن هستند».
وزیر کار این اظهارات را در مراسم یادبود کشتهشدگان حادثه معدن طبس در دانشگاه علمی و کاربردی خانه کارگر مطرح کرد.
انفجار گاز متان در معدن زغال سنگ شرکت معدنجوی طبس در روز ۳۱ شهریور دهها کارگر را به کام مرگ فرستاد.
ایرنا، خبرگزاری دولت جمهوری اسلامی، روز هشتم مهر گزارش داد با مرگ مغزی یکی دیگر از کارگران حادثهدیده معدن طبس، شمار کشتهشدگان این حادثه به ۵۰ نفر افزایش یافت.
پیشتر تعداد قربانیان این رویداد، ۵۱ تن اعلام شده بود.
وزیر کار روز اول مهر در رابطه با انفجار مرگبار این معدن گفته بود «تخلفی» در این خصوص صورت نگرفته و «این رویداد واقعا یک حادثه بوده است».
پیش از اظهارات میدری در مراسم یادبود کشتهشدگان معدن طبس، حسین حبیبی، عضو هیاتمدیره کانون شوراهای اسلامی کار، در سخنانی دولت را مسئول نبود ایمنی در معادن کشور دانست.
حبیبی گفت از مجموع شش هزار و ۲۵ معدن کشور، تنها ۲۳ درصد واحد ایمنی دارند و «این یعنی بزرگترین قصور از سوی دولتها رخ داده است».
او حاشیه سود معادن در ایران را ۵۱ درصد اعلام و تاکید کرد با توجه به سودآوری معادن زغال سنگ برای کارفرمایان، نداشتن سنسور گاز در معادن قابل قبول نیست.
عضو هیاتمدیره کانون شوراهای اسلامی کار افزود: «کارگر معدن طبس تهدید به اخراج شده و درحالی که برخی از آنان حال جسمی بد و حس سوختن چشم داشتند و گاز را حس کرده بودند، به ایشان گفته شده که اگر نمیخواهید تسویه کنید. این تهدید به اخراج یک جنایت است. گویی افراد به زور وارد معدن شدند.»
پایگاه خبری تجارتنیوز روز اول مهر گزارش داد انفجار مرگبار معدن طبس، دوازدهمین حادثه در معادن ایران در شش ماهه نخست سال ۱۴۰۳ بود.
بر اساس این گزارش، در ۱۱ حادثه پیشین در معادن کشور، ۱۳ کارگر جان خود را از دست داده بودند.
دادستان کل جمهوری اسلامی: اظهار نظر درباره انفجار معدن طبس ممنوع است
محمد موحدی آزاد، دادستان کل جمهوری اسلامی، روز شنبه هفتم مهر تهدید کرد تا زمانی که نتیجه تحقیقات بازپرس حادثه معدن زغال سنگ طبس اعلام نشده است، کسی نباید در این رابطه به اظهار نظر بپردازد.
او گفت: «بازپرس ویژه اسناد و مدارک را جمع آوری میکند و بخشهایی که نیاز به نظر کارشناسی است، ارجاع میدهد لذا باید منتظر نتیجه و اظهار نظر قضایی بازپرس باشیم. تا آن زمان هیچ فردی مجاز به اظهار نظر نیست چون تخصص این کار را نداریم.»
در ادامه سخنان مقامهای جموری اسلامی در خصوص حادثه طبس، محمدعلی آخوندی، مدیرکل مدیریت بحران استانداری خراسان جنوبی، اعلام کرد شرکت معدنجو به ازای هر کارگر کشتهشده مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان و به ازای هر کارگر مصدوم ۵۰ میلیون تومان واریز میکند.
به گفته آخوندی، این مبلغ قرار است در اختیار دادگستری طبس قرار گیرد و «پس از طی مراحل قانونی تا پایان هفته جاری» به حساب خانوادههای حادثهدیدگان واریز شود.
شرکت سهامی خاص معدنجو تیرماه ۱۳۴۵ تاسیس شد. بررسی روزنامههای رسمی نشان میدهد تا پیش از سال ۱۳۵۷، هیات مدیره آن اشخاص حقیقی بودند. این شرکت بعد از انقلاب سال ۵۷ در ایران، در اختیار دولت جمهوری اسلامی قرار گرفت.
پس از حادثه مرگبار معدن طبس، شرکت معدنجو شرکتی خصوصی معرفی شد اما بررسی سوابق هیات مدیره آن نشان میدهد مالکان فعلیاش را کسانی تشکیل میدهند که پیشتر، از مدیران دولت جمهوری اسلامی بودهاند.

در حالی که حامیان حکومت از مقامهای جمهوری اسلامی میخواهند انتقام کشته شدن حسن نصرالله رهبر حزبالله لبنان را بگیرند، اظهارات رسمی مقامها تاکنون حاکی از تصمیمی برای واکنش مستقیم به این اتفاق نیست.
پس از تایید کشته شدن نصرالله، اغلب مجریان صدا و سیما بر طبل انتقام کوبیدند و از مقامها خواستنند که وارد نبرد با اسرائیل شوند.
در جریان راهپیمایی خیابانی حامیان حکومت طی دو روز گذشته هم بارها از مقامها خواسته شده که انتقام کشته شدن نصرالله گرفته شود.
در این حال جواد ظریف معاون راهبردی رییس جمهور درباره واکنش ایران به کشته شدن نصرالله گفت که «در سطح رهبری و عالی حکومت در این ارتباط تصمیمگیری میشود.» او افزود: «واکنش ایران در زمان مناسب و به انتخاب ایران» انجام میشود.
موضعگیری ظریف مشابه اظهارنظرهایی است که مقامهای حکومت ایران پس از کشته شدن اسماعیل هنیه رییس دفتر نظامی حماس ابراز و انتقام او را به زمانی نامعلوم موکول کردند.
محمدباقر قالیباف رییس مجلس شورای اسلامی هم روز یکشنبه هشتم مهرماه در صحن علنی مجلس گفت که جمهوری اسلامی در حمایت از گروههای «مقاومت تا هر سطحی که لازم باشد به خود تردید راه نخواهد داد». در سخنان او نیز نشانهای از تاکید بر انتقام دیده نمیشود.
در پیام علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی به مناسبت کشته شدن نصرالله هم نشانهای از تاکید بر انتقام دیده نمیشد. او در پیامی که ساعاتی پیش از تایید کشته شدن نصرالله صادر کرد با اشاره به حملات اسرائیل به حزبالله گفته بود «بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله بایستند.»
مسعود پزشکیان رییسجمهوری ایران هم بعد از کشته شدن حسن نصرالله پیامی صادر کرد و بدون اشارهای به قصد ایران برای انتقام از کشته شدن نصرالله گفت که جریان «مقاومت» در خلاء نصرالله «بدون فرمانده و رهبر باقی نمیماند.»
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل در سخنرانی روز جمعه ۶ مهرماه خود در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک با هشدار مستقیم به مقامهای جمهوری اسلامی گفت که بازوهای بلند اسرائیل به هر نقطهای در ایران میرسد. او با خطاب قرار دادن مقامهای حکومت ایران گفت: «اگر به ما حمله کنید به شما حمله خواهیم کرد.»
در جریان حمله روز جمعه اسرائیل به مقر حزبالله لبنان در بیروت یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران هم کشته شده است. سپاه پاسداران روز یکشنبه با تایید خبر کشته شدن عباس نیلفروشان در بیانیهای نوشت که او از روز ۱۳ فروردین امسال وی بهعنوان فرمانده سپاه لبنان منصوب شده بود.
آمریکا در آبان ۱۴۰۱ نیلفروشان و دو فرمانده دیگر سپاه با نامهای محمد کاظمی و احمد شفاهی را به دلیل «واکنشهای وحشیانهشان به اعتراضات در ایران» تحت تحریم قرار داد.
سپاه پاسداران در بیانیه خود برای تایید مرگ این فرمانده ارشد خود اشارهای به انتقام نکرده و به بیان سابقه کاری او در سپاه پاسداران بسنده کرده است.
عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی هم در واکنش به کشته شدن نیلفروشان گفت که این اقدام اسرائیل بدون پاسخ نخواهد ماند.
بعد از کشته شدن اسماعیل هنیه در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، مقامهای ایران وعده انتقام دادند اما آن را به زمانی نامعلوم موکول کردند. استدلال مقامها دستکم در تریبونهای عمومی این بود که واکنش آنی به کشته شدن هنیه میتواند تلهای برای کشیدن پای نظام به جنگ باشد و به همین دلیل از آن امتناع میکند.
ایران بعد از حمله اسرائیل به کنسولگریاش در دمشق در فروردین ماه امسال به اسرائیل حمله پهپادی و موشکی کرد اما بیش از ۹۹ درصد موشکها و پهپادها شناسایی و منهدم شدند و خسارتی به بار نیاوردند.
در حال حاضر با تضعیف شدید فرماندهی حزبالله و از بین رفتن قوای نظامی حماس عملا بازوهای منطقهای ایران ضعیفتر از همیشه است و حملات ایذایی حوثیها هم برای برآورد کردن نیت ایران به انتقام کفایت نمیکند.

کشتهشدن حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در حمله روز ششم مهرماه ارتش اسرائیل به مقر این گروه، خشم مقامهای جمهوری اسلامی را به دنبال داشت. مجریهای صداوسیما نیز در واکنش به مرگ او خواستار نبرد با اسرائیل شدند. همزمان بسیاری از مردم خوشحالی خود را از مرگ او ابراز کردند.
دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل روز شنبه هفتم مهر ماه اعلام کرد که در حمله روز جمعه ارتش به بیروت، حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان کشته شده است.
ساعاتی پس از آن، گروه شبهنظامی حزبالله لبنان که تحت حمایت جمهوری اسلامی، رسما کشته شدن دبیرکل خود، حسن نصرالله را تایید کرد و مرگ او را به خامنهای تسلیت گفت.
خبر کشته شدن نصرالله در بیروت با واکنشهای گسترده مردم ایران و مسئولان جمهوری اسلامی همراه شد.
مردم از مرگ دبیرکل حزبالله لبنان ابراز شادمانی کردند و مقامهای جمهوری اسلامی خشم خود را اعلام کردند.
مجریهای صداوسیما نیز با ابراز خشم بسیار خواستار نبرد با اسرائیل شده و بر طبل جنگ کوبیدند.
عزای عمومی مسئولان جمهوری اسلامی
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در پیام تسلیتی برای مرگ نصرالله در بیروت، پنج روز عزای عمومی در ایران اعلام کرد.
خامنهای، دبیرکل حزبالله لبنان را «رهبر مدبر سیاسی» خواند که در هنگام مرگ «سرگرم طراحی برای دفاع از مردم بیپناه ضاحیه بیروت و خانههای ویرانشده و عزیزان پرپرشده آنان بود.»
در سوی دیگر اما، نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان برای مرگ نصرالله سه روز عزای عمومی اعلام کرد.
میقاتی گفت عزای رسمی از روز دوشنبه آغاز خواهد شد و پرچمها روی ساختمانهای عمومی نیمه برافراشته خواهند شد. خامنهای پنچ روز عزای عمومی در ایران اعلام کرده است.
جمهوری اسلامی در حالی برای مرگ نصرالله پنج روز عزای عمومی در سراسر ایران اعلام کرد که برای کشته شدن ۵۰ کارگر معدن طبس در روز ۳۱ شهریور، تنها سه روزی عزای عمومی و آن هم در خراسان جنوبی اعلام کرد.
اشک مقامهای جمهوری اسلامی برای مرگ نصرالله
صبح هفتم مهرماه و پس از اعلام مرگ حسن نصرالله و فرماندهان حزبالله در حمله اسرائیل به مقر این گروه، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در پیامی بدون اشاره به نام نصرالله، نوشت: «همه نیروی مقاومت منطقه در کنار حزبالله و پشتیبان آن است. سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در راس آنان حزبالله سرافراز رقم خواهد زد.»
مسعود پزشکیان، رییسجمهور جمهوری اسلامی در پیامی کشته شدن نصرالله را به خامنهای تسلیت گفت و افزود: «داغی بزرگ بر دل همه مظلومین و مستضعفین عالم نشسته است.»
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی هم در بیانیهای، حمله اسرائیل به ضاحیه بیروت و کشته شدن نصرالله را «جنایت جنگی و تجاوز به تمامیت سرزمینی لبنان» خواند و آن را بهشدت محکوم کرد.
این وزارتخانه افزود «تبعات و پیامدهای این اقدام» متوجه اسرائیل و حامیان آن، بهویژه آمریکا، خواهد بود.
اسکندر مومنی، وزیر کشور گفت که با صدای رسا به همه دنیا اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی، دولت و مردم ایران از جبهه مقاومت و حزبالله حمایت خواهند کرد و به این حمایت خود ادامه خواهند داد.
امیر سعید ایروانی، سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد با ارسال نامهای به شورای امنیت و دبیرکل سازمان ملل، با اشاره به کشته شدن نصرالله و نیلفروشان، از سورای امنیت خواست اقدامات اسرائیل را به طور قاطع محکوم کند.
محمد عالمزاده نوری، معاون حوزههای علمیه به «دیدهبان ایران» گفت: «با اذن خامنهای میتوانیم به لبنان نیروی نظامی اعزام و در انجام عملیات مشارکت مستقیم داشته باشیم.»
او افزود: «اگر در موارد قبلی کوتاهی شده، اینبار باید بدون محافظهکاری و ملاحظات سیاسی، پاسخ بنیانافکنی بدهیم.»
بیشتر بخوانید: نصرالله و جمهوری اسلامی؛ از نمایندگی خمینی تا دریافت دکتری افتخاری از مصطفی معین
یاسر جبرائیلی، رییس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام، در شبکه ایکس نوشت: «هر هواپیمایی که مقصدش اسرائیل است، باید یک هدف برای سرنگونی باشد.»
او در پست دیگری نیز نوشته «مقاومت موشکهای خود را خرج شناورهای حامل نفت به مقصد اسرائیل کند.»
محمد باقری، رییس ستادکل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی هم گفت مرگ نصرالله «هیچ خدشهای در عزم و اراده رزمندگان مقاومت» در نبرد با اسرائیل وارد نخواهد کرد.
مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران روز هشتم مهرماه اعلام کرد که یکی از معابر تهران به نام حسن نصرالله نامگذاری خواهد شد.
حسن روحانی، رییسجمهور پیشین در پیامی با اشاره به مرگ نصرالله نوشت که «مردم لبنان و حزبالله» انتقام او را خواهند گرفت.
محمد خاتمی، رییسجمهور پیشین هم در پیامی برای مرگ نصرالله نوشت: «امیدوارم که همه مردم منطقه و جهان به ویژه ملت مظلوم و سرفراز فلسطین و محرومان و مقاومان گرانقدر در لبنان عزیز بتوانند طعم آزاد زیستن و سربلند زندگی کردن و استقلال و پیشرفت را بچشند.»
نمایندگان مجلس شعار «مرگ بر آمریکا» سردادند
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس، گفت مرگ نصرالله در لبنان یک بار دیگر خاطره نبودن قاسم سلیمانی را برای زنده کرد.
او افزود باید در مقابل اسرائیل «برنامهریزی ترکیبی» صورت بگیرد و اشاره کرد «بر خلاف تصوری که ایجاد شده این اسرائیل نیست که دست برتر را دارد.»
عباس گلرو، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هم گفت: «خواسته مجلس این است که یک پاسخ محکم و شکننده به اسرائیل داده شود و محو اسرائیل هم بهعنوان استراتژی نهایی باید در این نقشه دیده شود»
علیرضا سلیمی، عضو هیات رییسه مجلس گفت: «کشتن حسن نصرالله نشانگر ضعف اسرائیل است.»
او افزود: «آمریکاییها بدانند دست آنها در این جنایت هویداست و مقاومت یک تفکر است و این تفکر را با حذف مجاهدان ما نمیتوانند ذبح کنند.»
اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با تاکید بر پاسخ «حسابشده» جمهوری اسلامی به حملات اسرائیل به بیروت گفت: «خامنهای به صراحت گفته که باید ضربه مهلکی به پیکر این رژیم وارد شود. مردم و جبهه مقاومت انتظار دارند که ما حتما در این زمینه اقدام کنیم.»
نمایندگان مجلس روز هشتم مهرماه، پس از سخنرانی قالیباف در محکومیت کشته شدن نصرالله، شعار «مرگ بر آمریکا» سردادند.
سپاه حرفی از انتقام نزد
سپاه پاسداران نیز در بیانیهای کشته شدن عباس نیلفروشان، معاون عملیات سپاه و مسئول این نیروی نظامی جمهوری اسلامی در لبنان را تایید کرد.
بر اساس بیانیه سپاه، نیلفروشان در حمله روز جمعه اسرائیل به بیروت همراه با نصرالله کشته شده است.
سپاه نیز همچون برخی از مقامهای جمهوری اسلامی در بیانیه خود حرفی از «انتقام» نزد.
حسین سلامی، فرمانده کل سپاه در بیانیهای تاکید کرد «حزبالله مقتدر و حماس غیرتمند» پیروز میدان نبرد با اسرائیل خواهند بود.»
محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران که روز پنجم مهرماه، یک روز پیش از کشته شدن نصرالله گفته بود «اسرائیل از به جوش آمدن خون مسلمانان بترسد»، روز هفتم مهرماه در حساب ایکس خود نوشت: «اسرائیل پس از لبنان به دمشق و بعد از آن به بغداد و اگر طعم خونریزی مستشان کند، حتی شاید به ایران حمله کند.»
صداوسیما: باید با اسرائیل بجنگیم
مجری شبکه سه صداوسیما بعد از حمله اسرائیل به جنوب بیروت در برنامهای با اشاره به اینکه «تهران و بیروت فرق نمیکند» و اسرائیل به سراغ تکتک اهداف خواهد آمد، گفت: «گفتاردرمانی، نتانیاهو را متوقف نمیکند، او یک زبان را بیشتر متوجه نمیشود آنهم موشک است و از نوع بالستیک.»
او در ادامه بزرگترین خط قرمز را کشته شدن نصرالله عنوان کرده و گفت: «شک نکنید، اهداف بعدی میتواند در بغداد، دمشق، یمن و تهران باشد.»
حمیدرضا غلامزاده، کارشناس صداوسیما، درباره کشته شدن نصرالله گفت: «باید به اسرائیل پاسخ جدی بدهیم و مطمئن باشیم که آمریکا به هیچوجه وارد جنگ نخواهد شد.»
غلامزاده با بیان اینکه آمریکا تمایل و توان این کار را ندارد، افزود: «ما برای اینکه اسرائیل پیشروی نکند، باید بزنیم و ضربه سنگین وارد کنیم.»
مجری برنامه سیاست خارجی شبکه سه صداوسیما نیز در واکنش به خبر کشته شدن نصرالله، با اشاره به صحبتهای نتانیاهو درباره ادامه حملات و ضرورت متوقف کردن اسرائیل، گفت: «در گفتگو با همه کارشناسان به این نکته رسیدیم که اگر میخواهیم جنگ به پایان برسد باید وارد نبرد با اسرائیل شویم و پاسخ در خوری به اسرائیل بدهیم.»
تجمع حامیان حکومت
ویدیوهای منتشرشده حاکی است گروهی از حامیان حکومت پس از کشته شدن نصرالله، مقابل دانشگاه فردوسی مشهد تجمع کرده و با «حیدر، حیدر» گفتن جمع، در بلندگو این گفته خمینی را تکرار کردند که «بریزید خونها را ملت ما بیدارتر میشود.»
ویدیوهای منتشرشده حاکی است گروهی از حامیان حکومت نیز روز هفتم مهرماه در واکنش به کشته شدن نصرالله در میدان فلسطین تهران تجمع کردند.
بر اساس ویدیوهای منتشرشده در رسانهها، گروهی از طلاب در قم برای کشته شدن نصرالله با پوشیدن کفن به تجمع حکومتی آمدند.
یکی از شهروندان نیز با ارسال پیامی به ایراناینترنشنال، خطاب به حامیان حکومت که برای کشته شدن نصرالله تجمع کردند، گفت: «ارزشیها، تا صبح حیدر حیدر کنید. حسن نصرالله که کشته شده و رهبرتان هم رفته در سوراخ موش قایم شده.»
رقص و پخش شیرینی مردم برای مرگ نصرالله
از زمان انتشار خبر کشته شدن نصرالله به دست ارتش اسرائیل، شهروندان با ارسال پیامهایی به ایراناینترنشنال و با نوشتن مطالبی در شبکههای اجتماعی از مرگ او ابراز شادمانی کردند.
ایراناینترنشنال از مخاطبان خود پرسید واکنش شما به کشته شدن حسن نصرالله چیست؟
دهها شهروند با ارسال پیامهایی به این پرسش پاسخ دادند و اعلام کردند که از شنیدن خبر مرگ او شادمان شدند.
آنها با یادآوری اینکه خامنهای سالهاست سرمایه ایرانیان را به حزبالله میدهد از خرید شیرینی و شادی خود بهمناسبت کشته شدن نصرالله ویدیوهایی تهیه کرده و برای ایراناینترنشنال ارسال کردند.
بیشتر بخوانید: مخاطبان ایراناینترنشنال: برای مرگ حسن نصرالله شیرینی پخش کردیم
شهروندی خطاب به خامنهای گفت: «آنجا که تو فرعون زمانی، یک آن دگر در تیررس باد خزانی.»
مخاطبی هم خطاب به نتانیاهو گفت: «شما دست خدا روی زمین هستید.»
شهروندی با ارسال پیامی گفت: «حتما یادتان هست که حسن نصرالله پشت دوربین نشت و گفت تمام هزینههای ما را حکومت ایران میدهد و تا جمهوری اسلامی هست ما هم هستیم، دل میلیونها ایرانی به درد آمد و خون گریه کردند. تاریخ نشان داده چنان نماند و چنین نیز هم نخواهند ماند.»
مخاطبی هم با تکرار همان صحبتهای نصرالله، خطاب به نتانیاهو گفت: «کاری که ما نتوانستیم انجام بدهیم، تو تمام کردی.»
برخی کاربران در فضای مجازی هم با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی همواره سرمایههای مردم ایران را به حزبالله لبنان میدهد، تصویری از بنرهای نصب شده نصرالله در خیابانهای ایران را منتشر کردند.
مخاطبان با ارسال ویدیوهایی به ایراناینترنشنال شادی و رقص جمعی از شهروندان را در شامگاه شنبه هفتم مهرماه در شهرهای مختلف ایران بعد از پخش خبر کشته شدن نصرالله و اعلام پنج روز عزای عمومی نشان دادند.
گزارشها و ویدیوهای منتشرشده در رسانههای اجتماعی حاکی است مردم در سوریه شامگاه جمعه ششم مهرماه پس از شنیدن گزارشها درباره کشته شدن حسن نصرالله، به جشن و پایکوبی مشغولاند و شیرینی پخش میکنند.
حساب «ارتش اسرائیل به فارسی» هم در شبکه اجتماعی ایکس از مردم ایران پرسید: «نظر شما در مورد هلاکت تروریست حسن نصرالله چیست؟»
این پرسش نیز با واکنشهای گستردهای همراه شد و بیش از پنج هزار نفر زیر این پست نظر خود را ابراز کردند.
مردم با تشکر از ارتش اسرائیل، شادمانی خود را از مرگ نصرالله و نیلفروشان اعلام کرده و خواستار «زدن سر مار در تهران» شدند.
شماری از کاربران نیز زیر این پست و در حسابهای خود در شبکههای اجتماعی تصاویری از حضور قاسم سلیمانی و حسن نصرالله در کنار علی خامنهای را منتشر کرده و این پرسش را مطرح کردند که آیا ممکن است نفر بعدی که کشته خواهد شد، خامنهای باشد؟
بیشتر بخوانید: حسن نصرالله هم کشته شد، حالا چه میشود؟

دوستان و دشمنان حسن نصرالله، دبیرکل پیشین حزبالله لبنان، بر سر هر چیز که با هم اختلاف داشته باشند، در یک مورد با یکدیگر کاملا همعقیدهاند: با کشته شدن نصرالله، چهره خاورمیانه عوض خواهد شد.
اما درست از همین نقطه به بعد، باز هم از یکدیگر فاصله میگیرند زیرا برای جمهوری اسلامی و دیگر دوستان نصرالله این «تغییر» یک معنا دارد و برای اسرائیل و دیگر دشمنان حزبالله معنایی یکسره متفاوت.
تفاوت این دو چشمانداز بینیاز از توضیح است، اما آنچه اکنون مهمتر است توانایی هر یک از طرفین برای حرکت به سوی این دورنماست.
نوشتن فصل جدید تاریخ خاورمیانه اما نه با کشتن حسن نصرالله که با حمله حماس به خاک اسرائیل در ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ (هفت اکتبر ۲۰۲۳) آغاز شد.
جمهوری اسلامی و گروههای نیابتیاش خیلی زود خود را پیروز این نبرد انگاشتند و بیان این امر از سوی اسرائیل را که حمله هفتم اکتبر «بدترین و بزرگترین کشتار یهودیان پس از هولوکاست در جنگ جهانی دوم بوده»، به حساب قدرت خود نوشتند.
احساس این پیروزی البته نیاز به احساسی دیگر هم داشت: بیتفاوتی کامل در قبال جان و زندگی و دار و ندار مردمی که نه تنها امکان ابراز مخالفت با سیاستهای حماس و حزبالله را ندارند، بلکه از آنها بهعنوان سپری انسان در رویارویی با ارتش اسرائیل سوءاستفاده میشود.
درواقع، جز خود حمله روز هفتم اکتبر، جمهوری اسلامی و گروههای نیابتیاش که خود را جبهه مقاومت میخوانند، دیگر نتوانستند هیچ ضربه کاری یا حتی قابلتوجهی به اسرائیل وارد کنند. بزرگترین اقدام این جبهه، شلیک بیش از ۳۰۰ پهپاد و موشک بالستیک و کروز از خاک ایران به اسرائیل بود؛ اقدامی فاقد ارزش نظامی که مخصوصا پس از عملیات تلافیجویانه اسرائیل، به روشنی فاصله تواناییهای نظامی و عملیاتی اسرائیل و جمهوری اسلامی را عیان ساخت.
در مقابل، عملیات اسرائیل فوقالعاده موثر بوده است. اسرائیل پیش از فرارسیدن سالگرد حمله هفتم اکتبر، نه تنها اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس را در تهران و از او مهمتر، حسن نصرالله را همراه با عباس نیلفروشان، معاون عملیات سپاه پاسداران کشت، تیم رهبری هر دو گروه را تقریبا بهطور کامل نابود کرد و بخش بزرگی از نیروها و تاسیسات و انبارهای تسلیحاتی آنها را از بین برد، بلکه این اقدامات را به تحقیرآمیزترین شکل ممکن انجام داد.
ماهیت و ابعاد ضربات اخیر اسرائیل، بهویژه از زمان کشتن فواد شکر در بیروت و اسماعیل هنیه در تهران، اما خواب جمهوری اسلامی و گروههای نیابتیاش را آشفته است. هلالی که گمان میبردند در آستانه بدر کامل است، اکنون با چنان سرعتی تحلیل میرود که به هلال نازک و شکنندهای به نحیفی هلال ماه نو بیشتر شبیه است.
حکومتی که با تکیه بر ثروت ملی ایرانیان و تغذیه گروههای وابسته از سفره مردم ایران، سالها به رجز خواندن و تهدیدهای بیپایه و اساس خو کرده بود، در میدان و در مواجهه جدی تا آنجا پیش رفت که در مقابل چشم جهانیان، در پی کشته شدن و از بین رفتن مهمترین متحدان خود در منطقه، حتی نتوانست از حق خود برای تلافی و انتقام سخن بگوید.
رهبران جمهوری اسلامی، در باورهای خود توجیهاتی برای اتخاذ چنین رویکردی دارند که منافع ناشی از حکمرانی بر ایران و تصاحب و چپاول این ثروت بیکران نیز آنها را در پایبندی به این اصول مصممتر می|کند: اصالت حفظ امالقرا و نظام اسلامی اوجب واجبات است و بر هر چیز دیگر اولویت دارد.
حال و آینده خاورمیانه تغییر کرده است. دستکم در آیندهای قابل پیشبینی که چارچوب زمانی آن را میتوان تا استقرار رییسجمهوری جدید در کاخ سفید امتداد داد، این تغییر چنین رو و سویی خواهد داشت.
رهبران جمهوری اسلامی چندان دربند آبرو و حیثیت نیستند، در مقابل میکوشند در ازای این شکست حقارتبار، فشارها و سرکوبها را در داخل افزایش دهند و همزمان، نیروهای سرخورده نیابتی را که احساس میکنند جمهوری اسلامی به آنها خیانت کرده، با پرداخت پول و دادن وعدههایی کلی همچنان به خود وفادار نگه دارند.
اما آنچه تغییر کرده و جمهوری اسلامی در موقعیتی نیست که بتواند آن را مهار کند این است که اسرائیل به آنچه به دست آورده قانع نیست.
رهبران جمهوری اسلامی، و در راس آنان علی خامنهای و فرماندهان سپاه، معنای پیام اسرائیل را بهتر از هر کس دیگری درک کردهاند و بههمین دلیل، جای تعجبی ندارد که پس از کشته شدن حسن نصرالله ناگهان از خیر انتقام و پاسخ سخت و مجازات درمیگذرند و مقابله با اسرائیل را به حزبالله وامیگذارند.
واکنش اسرائیل، جای تردیدی باقی نگذاشته است که هر اقدامی، پاسخی تندتر را در پی خواهد داشت. جمهوری اسلامی نه در داخل از حمایتی برخوردار است و نه در صحنه جهانی متحدانی واقعی دارد که بخواهد با اتکا به آنها خود را با کشوری دراندازد که نشان داده از رگ گردن به مراکز حیاتی آن نزدیکتر است و نشان داده هر زمان اراده کند قادر است آنچه میخواهد انجام دهد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم این مساله بهطور بنیادین با مقاومت جمهوری اسلامی در برابر خواست اکثریت ملت برای گذار از این نظام و استقرار یک نظام دموکراتیک گره خورده است.
شکست حقارتبار حکومتی که در همه زمینهها و از جمله مساله فلسطین در تقابل با اکثریت شهروندان ایرانی و با خیانت به امنیت و منافع ملی ایران و ایرانیان عمل کرده، میتواند فرصتی برای تقویت، انسجام و عمل جمعی اکثریت شهروندان ایران در مقابل جمهوری اسلامی باشد.
دریافتن لحظه فروریختن اقتدار، یا به سخن درستتر توهم اقتدار، میتواند موازنه قوا بین ملت ایران و حکومت جمهوری اسلامی را به سود ملت ایران تغییر دهد.





