بیهوش شدن آرمیتا گراوند در مترو به دلیل درگیری بر سر حجاب یا افت فشار؟
سازمان حقوق بشری ههنگاو تصویری از آرمیتا گراوند در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان فجر تهران منتشر کرده و نوشته که فضای اطراف بیمارستان همچنان شدیدا امنیتی بوده و تغییری در وضعیت هوشیاری این دانشآموز دختر که در متروی تهران بیهوش شد، ایجاد نشده است.
دختری که به تازگی در متروی تهران بیهوش شد «آرمیتا گراوند» نام دارد. او اکنون در بیمارستان فجر بستری و فضای اطراف بیمارستان، امنیتی است. روز سهشنبه ۱۱ مهر خبرگزاری ایرنا ویدیویی از صحبتهای مادر و پدر این دانشآموز منتشر کرد که گفتند «حادثه پیش آمده "یک اتفاق" بوده» است.
روز یکشنبه نهم مهر گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه یک دختر دانشآموز به دلیل بر سر نداشتن مقنعه در متروی تهران مورد آزار نیروهای موسوم به «حجاببان» قرار گرفته و طی درگیری به وجود آمده، ماموری او را هل داده است که باعث شده سرش به میله آهنی واگن برخورد کند و بیهوش شود.
این دختر نوجوان که به تازگی مشخص شده آرمیتا گراوند، ۱۶ ساله و اصالتا کرمانشاهی است، ساعتی پس از بیهوش شدن در ایستگاه متروی شهدا، به بیمارستان فجر نیروی هوایی تهران منتقل و تحت تدابیر امنیتی بستری شده است.
بنا بر اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، فضای اطراف بیمارستان فجر امنیتی است و ماموران لباس شخصی در اطراف آن مستقر شدهاند.
به گزارش ههنگاو، در پی انتشار عکس آرمیتا گراوند در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان، ماموران امنیتی گوشیهای همراه تمامی اعضای خانواده گراوند را برای جلوگیری از تصاویر بیشتر ضبط کردهاند.
ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، روز سهشنبه ویدیویی از مصاحبه با مادر و پدر آرمیتا منتشر کرد که در آن میگویند همه فیلمهای مترو را دیدهاند و معتقدند حادثه پیش آمده «یک اتفاق» بوده است.
مادر این نوجوان در بخشی از این مصاحبه با بغض میگوید: «فکر کنم افتاده ... فکر کنم گفتند فشارش افتاده، خورده زمین، سرش به لبه مترو خورده و دوستانش او را بیرون آوردند ...»
این خبرگزاری روز دوشنبه هم ویدیویی کوتاه منتشر کرد که در آن دختری بیهوش از داخل واگن بیرون کشیده میشود اما تصویری از ورود او به مترو، وارد شدنش به داخل واگن و لحظه بیهوش شدنش منتشر نشده است که این مساله با توجه به وجود دوربین در نقاط مختلف ایستگاه مترو از جمله درون واگنها، پرسشبرانگیز است.
ایرنا به نقل از مسعود درستی، مدیر عامل شرکت بهرهبرداری مترو تهران مدعی شد که آرمیتا ساعت هفت صبح روز یکشنبه به دلیل «افت فشار» بیهوش شده است.
او «درگیری عوامل مترو» با این نوجوان را «شایعه» خواند و مدعی شد «فیلمهای مداربسته مترو این ادعا را رد میکند».
از دو ماه پیش تاکنون شهرداری تهران ۴۰۰ نیروی یگان حفاظت خود را با عنوان «حجاببان» در مترو مستقر کرده است.
اواسط مرداد نشریه اینترنتی فراز خبر داد که این نیروها با حقوق ۱۲ میلیون تومان در ماه قرار است برای تحمیل حجاب اجباری به زنان تذکر داده، از ورود آنها جلوگیری کرده و آنها را به نیروی انتظامی تحویل دهند.
از سوی دیگر روز دوشنبه دهم مهر مریم لطفی، خبرنگار روزنامه شرق که برای تهیه گزارش از وضعیت آرمیتا گراوند به بیمارستان رفته بود، برای چند ساعت بازداشت شد.
اتفاقات رخ داده برای این دختر نوجوان و بازداشت خبرنگاری که قصد تهیه گزارش از وضعیت او در بیمارستان داشت، مشابه روندی است که شهریور ماه سال گذشته برای مهسا ژینا امینی و نیلوفر حامدی، خبرنگار روزنامه شرق رخ داد.
نیلوفر حامدی و الهه محمدی، خبرنگار روزنامه هممیهن، به دلیل پوشش خبر کشته شدن مهسا امینی و مراسم خاکسپاری او در نخستین موج از دستگیریهای خیزش انقلابی بازداشت شده و با گذشت بیش از یک سال همچنان زندانیاند.
در هفتههای اخیر به موازات برنامه حکومت برای اجرای لایحه «حجاب و عفاف»، گزارشهای متعددی از شدت یافتن برخورد با زنان بدون حجاب اجباری در متروی تهران منتشر شده است.
در ادامه اعمال فشار به هنرمندان تلویزیون و سینما در ایران از سوی جمهوری اسلامی، برای بهتاش صناعیها و مریم مقدم، دو هنرمند سینما، پرونده قضایی تشکیل شده است.
بر اساس اطلاعاتی که به دست ایراناینترنشنال رسیده، این پرونده مربوط به ساخت فیلمی به نام «کیک محبوب من» است که بهتاش صناعیها و مریم مقدم به صورت مشترک نویسندگی و کارگردانی آن را بر عهده دارند.
نیروهای امنیتی برای دستیابی به فایلهای این فیلم که گفته میشود موضوع و نحوه پرداخت «حساسیتبرانگیزی» داشته است، به خانه تدوینگر آن هجوم برده و تمام بایگانیهای کامپیوتری و الکترونیکی اثر را ضبط کردهاند.
پیشتر نیز گزارش شده بود صناعیها و مقدم ممنوعالخروج شدهاند.
روز شنبه هشت مهر این زوج سینماگر برای ادامه کار روی فیلم «کیک محبوب من» قصد سفر به فرانسه را داشتند که گذرنامههایشان از سوی نیروهای انتظامی ضبط شد.
«کیک محبوب من» محصول مشترک ایران و فرانسه است که سال گذشته جایزه «گسترش فیلمنامه یوریماژ» را در بخش بازار تولید مشترک جشنواره فیلم برلین به دست آورد.
بهتاش صناعیها ابتدای دهه ۹۰ خورشیدی با نویسندگی و کارگردانی اولین فیلم بلندش به نام «احتمال باران اسیدی» توجه منتقدان هنری را جلب کرد. اولین تجربه بلند سینمایی مریم مقدم، بازیگر، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون نیز مربوط به ابتدای دهه ۷۰ خورشیدی است؛ وقتی در فیلم «بلندیهای صفر» ساخته حسینعلی لیالستانی بازی کرد.
فیلم پیشین این دو با عنوان «قصیده گاو سفید» از چهار سال پیش تاکنون از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دادستان کل کشور توقیف شده است.
شکایت قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران از تهیهکننده و کارگردان این فیلم به اتهام «تبلیغ علیه نظام» علت این توقیف عنوان شده است.
بهار امسال و پس از نزدیک دو سال در جریان بودن این پرونده، صناعیها از تبرئه شدن خود و تهیهکننده خبر داد اما فیلم رفع توقیف نشد.
قصیده گاو سفید روایت زنی به اسم مینا است که اعدام شوهرش او را از پا درآورده. او بعدا درمییابد شوهرش بیگناه بوده است.
جیسون اشمیت، دادستان منطقه شاتاکوا در ایالت نیویورک به ایراناینترنشنال گفت دادگاه رسیدگی به اتهامات هادی مطر، ضارب لبنانی-آمریکایی سلمان رشدی، احتمالا اوایل سال ۲۰۲۴ برگزار خواهد شد.
پیش از این اعلام شده بود دادگاه مطر برای سومین بار به تعویق افتاده است.
اشمیت اعلام کرد وکیلان مطر قصد داشتند از طرح بخشی از اظهارات پیشین او در جلسه دادگاه ممانعت کنند.
ضارب سلمان رشدی این اظهارات را زمانی که در بازداشت موقت پلیس بوده، مطرح کرده است.
به گفته اشمیت، قاضی پرونده مطر با رد این درخواست به دادستان اجازه داده است از این مستندات در جریان دادگاه رسیدگی به اتهامات مطر استفاده کند.
سلمان رشدی، نویسنده آمریکایی-بریتانیایی هندیتبار، روز ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ در مراسمی در ایالت نیویورک هدف ضربات چاقوی مطر قرار گرفت و به شدت زخمی شد.
اشمیت گفت مطر برای حمله به رشدی، از نیوجرسی به نیوریورک سفر کرده بوده: «بنابراین ما باور داریم که این حملهای از پیش برنامهریزی شده بوده است.»
دادستان منطقه شاتاکوای ایالت نیویورک روز هفتم مهر نیز گفته بود فتوای روحالله خمینی مبنی بر ترور رشدی، مطر را به اجرایی کردن این تصمیم ترغیب کرده بود.
پیشتر برخی گزارشها از ارتباط مطر با تعدادی از عوامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حکایت داشتند.
تحقیقات اولیه پلیس نیز نشان میداد مطر نسبت به سپاه پاسداران احساس همدلی داشته است.
هر چند تهران ارتباط با مطر را تکذیب کرده است اما رسانهها و مقامهای جمهوری اسلامی از حمله به سلمان رشدی استقبال کردند.
محمد اسماعیل زارعی، مسوول دبیرخانه «شبکه اجرای فتوای خمینی برای قتل سلمان رشدی»، با حمایت از حمله مطر اعلام کرد به او یا نماینده قانونیاش «هزار متر مربع زمین زراعی با ارزش و حاصلخیز» اهدا میشود.
اشمیت با اشاره به ارتباط احتمالی مطر با حزبالله لبنان و جمهوری اسلامی گفت هماکنون تحقیقات فدرال در این باره در حال انجام است.
او افزود این تحقیقات ممکن است از مسوولیت مطر در این حمله فراتر رود و به نقش اشخاص ثالث و حکومت ایران بپردازد.
در صورت اثبات اتهامات مطر، دادگاه میتواند او را به ۲۵ سال زندان محکوم کند.
همزمان با انتشار خبر سفر یک وزیر دیگر کابینه بنیامین نتانیاهو به عربستان سعودی تنها در یک هفته، رهبر جمهوری اسلامی عادیسازی روابط کشورهای منطقه با اسرائیل را به «شرطبندی روی اسب بازنده» تشبیه کرد و آن را قماری «محکوم به باخت» خواند.
علی خامنهای روز سهشنبه ۱۱ مهر در دیدار با گروهی از مقامهای جمهوری اسلامی و مهمانان «کنفرانس وحدت اسلامی» در تهران به کشورهای منطقه هشدار داد از عادیسازی روابط با تلآویو «ضرر خواهند کرد» زیرا اسرائیل «رفتنی و در حال مرگ» است.
رهبر جمهوری اسلامی در این دیدار با بیان اینکه «همه جنگهای منطقه عامل خارجی دارد»، گفت: «بارها گفتیم که هیچکس را به جنگ و اقدام نظامی تشویق نمیکنیم و از آن اجتناب هم میکنیم.»
او افزود: «دولتهایی که روابط با اسرائیل را عادیسازی کنند ضرر خواهند کرد.»
ابراهیم رئیسی، رییس دولت جمهوری اسلامی نیز در این دیدار با اشاره به «سازش بعضی دولتها» با تلآویو گفت برقراری روابط با اسرائیل برای کشورهای منطقه «امنیتساز» نخواهد بود.
امیرعبداللهیان: برای بستن راه اسرائیل میخواهیم با ریاض روابط عمیق داشته باشیم
پیش از صحبتهای امروز رهبر و رییس دولت جمهوری اسلامی، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی تاکید کرده بود که ایران بنا دارد روابط عمیقی را با هدف «مایوس کردن دشمن [اسرائیل] و بستن راه عادیسازی روابط» با عربستان سعودی داشته باشد.
همزمان اما گروهی دیپلماتیک از اسرائیل به ریاض سفر کردند.
امیرعبداللهیان در نشست با مهمانان «کنفرانس وحدت اسلامی» گفت: «ما از صفحه جدید روابط با کشورهای اسلامی استقبال میکنیم اما معتقدیم در توافقات با کشورهای مسلمان باید بر اساس حفظ منافع فلسطین و نامشروع دانستن اسرائیل پیش برویم.»
تاکید او بر «عمیق و گسترده کردن» روابط بین تهران و ریاض با هدف «مایوس کردن» اسرائیل از عادیسازی روابطش با عربستان سعودی در حالی است که همزمان، شلومو کارهی، وزیر ارتباطات اسرائیل با انتشار تصویری از خود در شبکه اجتماعی اکس، از سفر به عربستان سعودی خبر داد.
در این سفر ١۴ اسرائیلی دیگر از جمله دیوید بیتان، عضو کنست نیز این وزیر دولت نتانیاهو را همراهی میکنند.
این گروه دیپلماتیک قرار است در کنفرانس بینالمللی پست شرکت کنند که روز چهارشنبه ۱۲ مهر با حضور نمایندگانی از سراسر جهان در ریاض برگزار میشود.
کارهی دومین وزیر اسرائیلی است که به عربستان سعودی سفر میکند. پیش از او، حیم کاتز، وزیر گردشگری این کشور روز چهارم مهر در سفری رسمی به عربستان سعودی رفته بود.
از سوی دیگر نتایج یک نظرسنجی که از سوی شبکه اسرائیلی کان ۱۱ صورت گرفت، نشان میدهد ۵۶ درصد از شهروندان اسرائیلی از عادیسازی روابط این کشور با عربستان سعودی حمایت میکنند.
بر اساس نتایج این نظرسنجی که روز یکشنبه ۹ مهر منتشر شد، ۱۲ درصد اسرائیلیها مخالف برقراری روابط دیپلماتیک با ریاض هستند و ۳۲ درصد میگویند هنوز در این مورد تردید دارند.
اسرائیل در طول سالهای اخیر توانسته است با استفاده از نگرانیهای کشورهای عربی منطقه در مورد سیاستهای خصمانه جمهوری اسلامی، روابط خود را با تعدادی از این کشورها عادیسازی کند.
این کشور ابتدا در سپتامبر ۲۰۲۰ در چارچوب «پیمان ابراهیم» با دو کشور امارات متحده عربی و بحرین روابط عادی سیاسی و دیپلماتیک برقرار کرد و سپس در اکتبر همان سال با مراکش و در دسامبر ۲۰۲۲ با سودان پیمان عادیسازی روابط امضا کرد.
در حالی که به نظر میرسد ریاض و اورشلیم هم به توافق عادیسازی روابط خود از همیشه نزدیکتر شدهاند، تنشها بین ایران و عربستان سعودی تنها چند ماه پس از از سر گیری روابط دیپلماتیک بین دو کشور، در حال شکلگیری دوباره است.
بازی دو تیم فوتبال الاتحاد و سپاهان اصفهان که قرار بود در چارچوب رقابتهای جامباشگاههای آسیا شامگاه دوشنبه دهم مهر در ورزشگاه نقش جهان برگزار شود، به دلیل وجود مجسمه قاسم سلیمانی لغو شد.
پس از آنکه تیم الاتحاد از حضور در زمین ورزشگاه امتناع کرد و سپس با ترک ورزشگاه به سمت فرودگاه اصفهان رفت، یک برنامه ورزشی سعودی خبر داد یک روز پیش از مسابقه از مسوولان سپاهان خواسته شده مجسمه را بردارند.
صبح سهشنبه ١١ مهر فدراسیون فوتبال عربستان بیانیهای منتشر و از تصمیم الاتحاد برای ترک زمین برابر سپاهان حمایت کرد.
خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران شامگاه دوشنبه در گزارشی از این اتفاق با عنوان «سیاسی کردن یک مسابقه ورزشی» از سوی الاتحاد یاد کرد و نوشت: «آیا این حرکتی از سوی عربستان [سعودی] برای نزدیکی به صهیونیستهاست یا اسرائیل از طریق نفوذ در تیم الاتحاد دنبال ایجاد جنجال در روابط است؟»
این اتفاق واکنشهای دیگری نیز در پی داشته است بهطوری که از شب گذشته شهرداری تهران اقدام به نصب تصویر قاسم سلیمانی در برخی از مناطق پایتخت کرده است.
بروز این تنشها در شرایطی است که تنها حدود هفت ماه از توافق جمهوری اسلامی و عربستان سعودی برای عادیسازی روابط دو کشور میگذرد.
روابط دو کشور به دنبال اعدام شیخ نمر النمر، روحانی شیعه در عربستان سعودی در سال ۱۳۹۴ رو به وخامت گذاشت. گروهی از معترضان تندروی وابسته به جمهوری اسلامی وارد سفارت عربستان سعودی در تهران شدند و بخشی از آن را به آتش کشیدند.
به دنبال این رویداد، عربستان سعودی و چند همپیمان آن در خلیج فارس، روابط خود را با جمهوری اسلامی قطع کردند.
قطع روابط میان دو کشور اما بیسابقه نبود و در درگیری حاجیان شیعه با پلیس عربستان سعودی بر سر شعارهای ضد سعودی در سال ۱۳۶۷، حدود ۲۰۰ حاجی ایرانی کشته شدند.
در واکنش، باز هم تعدادی از معترضان نزدیک به جمهوری اسلامی به سفارتهای عربستان سعودی و کویت حمله کردند که منجر به قطع روابط دو کشور در آن سال شد.
در ماههای گذشته شماری از ناظران تاکید کرده بودند این توافق گرچه مثبت به نظر میرسد اما به درگیریها در منطقه پایان نخواهد داد و مشکلات جنگ و خشونت در یمن، عراق، لبنان و سوریه را از میان نخواهد برد.
تیگران بالایان، فرستاده ارمنستان در اتحادیه اروپا، از این اتحادیه خواست آذربایجان را به دلیل حمله نظامی به قرهباغ تحریم کند. او همچنین هشدار داد اگر غرب اقداماتی قاطع انجام ندهد، باکو ممکن است به زودی به ارمنستان حمله کند.
بالایان روز دوشنبه ۱۰ مهر در مصاحبه با خبرگزاری رویترز گفت اتحادیه اروپا میتواند از طریق اقداماتی نظیر قرار دادن سقف قیمت روی نفت و گاز آذربایجان و تعلیق مذاکرات با باکو، حکومت جمهوری آذربایجان را تحت فشار قرار دهد.
قرار است کاترین کولانا، وزیر امور خارجه فرانسه نیز روز سهشنبه ۱۱ مهر برای اعلام حمایت این کشور از ارمنستان به ایروان سفر کند.
او در این سفر با رییسجمهوری و وزیر امور خارجه ارمنستان دیدار خواهد کرد.
کولانا همچنین قرار است با تعدادی از پناهجویان که اخیرا از قرهباغ به ارمنستان گریختهاند ملاقات کند.
امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه، روز دوم مهر گفته بود پاریس نگران «تمامیت ارضی» ارمنستان است.
از سوی دیگر ایروان، آذربایجان را به پاکسازی قومی در منطقه قرهباغ کوهستانی متهم میکند.
باکو این اتهام را رد و تاکید کرده است قصدی برای آسیب رساندن به ارامنه قرهباغ ندارد و حقوق آنها را بهعنوان «شهروند» به رسمیت خواهد شناخت.
بالایان اما گفته است احتمال حمله آذربایجان به ارمنستان تنها گمانهزنی حکومت ایروان نیست و تعدادی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز نگران این موضوع هستند.
او خواستار حمایت امنیتی «شجاعانه» غرب از ارمنستان شد.
همزمان آرمن گریگوریان، دبیر شورای امنیت ملی ارمنستان روز ۱۰ مهر با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوی اسلامی در تهران دیدار کرد.
او روز یکشنبه ۹ مهر نیز با علیاکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی دیدار کرده بود.
احمدیان در این دیدار گفت: «هر گونه تغییر در ژئوپلتیک منطقه ناامن کننده و موجب بیثباتی و تصاعد بحران است.»
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی هم روز دوشنبه بار دیگر با تاکید بر موضع تهران مبنی بر به رسمیت شناختن حاکمیت آذربایجان بر منطقه قرهباغ کوهستانی، اعلام کرد: «ما مخالف تغییر مرزهای بینالمللی و ژئوپلیتیکی هستیم.»
در صورت فعال شدن این کریدور از سوی آذربایجان، دسترسی ایران به ارمنستان و اروپا مختل خواهد شد.
استفان دوجاریک، سخنگوی سازمان ملل متحد، روز دوشنبه گفت هیات اعزامی این سازمان به قرهباغ گزارشی مبنی بر اعمال خشونت از سوی آذربایجان علیه غیرنظامیان ارمنی پس از اعلام آخرین آتشبس در منطقه دریافت نکرده است.
او افزود بنا بر مشاهدات این هیات، زیرساختهای غیرنظامی نیز آسیب ندیدهاند.
جمهوری آذربایجان و ارمنستان سه سال پیش و پس از حدود سه دهه، بار دیگر بر سر حاکمیت قرهباغ کوهستانی با یکدیگر درگیر شدند و پس از چندین هفته، آتشبسی تحت حمایت مسکو امضا شد. با این حال تنشها بین باکو و ایروان پس از آن همچنان ادامه یافت و هر از گاهی به درگیری نظامی منجر شد.
قرهباغ بر اساس قوانین بینالمللی بخشی از جمهوری آذربایجان شناخته میشود اما اکثریت جمعیت در این منطقه را ۱۲۰ هزار ارمنی تشکیل میدادند که اکثریت آنها در پی مناقشه اخیر به ارمنستان گریختهاند.
این منطقه در جنگ اوایل دهه ۱۹۹۰ بین دو کشور از کنترل جمهوری آذربایجان خارج شد.
یک سال پس از خیزش انقلابی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، بیبیسی جهانی با سه زن مسلمان گفتوگو کرده است که موفق به انتخاب آزادانه نوع پوشش خود شدهاند. این گزارش همچنین به بررسی تاثیر جنبش «زن، زندگی، آزادی» بر این زنان و دیگر زنان مسلمان جهان پرداخته است.
بیبیسی در این گزارش خاطرنشان کرده است که برای برخی زنان مسلمان، انتخاب «استفاده نکردن از حجاب یا روسری» میتواند تصمیم دشواری باشد. آنها ممکن است با واکنش منفی از جانب خانواده خود مواجه یا حتی از سوی جامعه طرد شوند. در برخی کشورها اما قوانین نیز بر این فشارها میافزایند.
در ایران به تازگی مجلس شورای اسلامی اجرای آزمایشی لایحهای بحثبرانگیز را درباره حجاب اجباری تصویب کرده است که بهطور قابل توجهی مجازات زندان و جریمه را برای زنانی افزایش میدهد که قوانین پوشش سختگیرانه را زیر پا میگذارند.
این لایحه که برای تبدیل شدن به قانون نیاز به تایید شورای نگهبان دارد، در پی اعتراضات گستردهای طرح شد که در آن زنان به خیابانها آمده و حجاب اجباری را از سر برداشتند.
جرقه این اعتراضات، یک سال پیش با قتل حکومتی مهسا ژینا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد زده شد.
او شهریور سال گذشته به اتهام دیده شدن مقداری از موی سرش از زیر حجاب اجباری در تهران دستگیر شده بود.
شاید برای بسیاری از حدود یک میلیارد زن مسلمان در سراسر جهان، پوشیدن حجاب «انتخاب» باشد اما برای کسانی که میخواهند آزادانه پوشش خود را انتخاب کنند، ممکن است سالها طول بکشد تا بر فشارهای خانواده و جامعه غلبه کرده و این تصمیم را اجرایی کنند.
ریبل دختر ۲۳ ساله ایرانی؛ رویای حتی یک روز آزادی
«رِیبل» دختری جوان از ایران است که این نام را خودش بعدها بهجای اسم قبلیاش انتخاب کرده.
او به بیبیسی میگوید: «رویای من این بود که یک روز در هفته فقط زنان بتوانند به خیابانها بروند تا بتوانیم هر چه میخواهیم بپوشیم.»
او ۹ ساله بوده که خانوادهاش مجبورش میکنند به پوشیدن چادر. چادر محافظهکارانهترین نوع حجاب [در ایران] و «یک شنل سیاه رنگ و بلند» است که اغلب با روسری کوچکتری زیر آن پوشیده میشود.
والدین ریبل او را از شش سالگی برای پوشیدن این نوع از حجاب آماده کرده بودند.
او در مصاحبه با بیبیسی میگوید: «والدینم مدام به من میگفتند باید حجاب داشته باشم. این وظیفه من در برابر خداست و اگر امتناع کنم، بعد از مرگم گرفتار مجازات ابدی خواهم شد. ناگفته نماند که در صورت نافرمانی، پدر و مادرم را بدنام و ناراحت میکردم.»
با اینحال این دختر ۲۳ ساله در کودکی آرزوی پوشیدن شلوارک و تیشرت داشته است.
ریبل مدتی است تهران را ترک کرده و به ترکیه پناهنده شده است. او که با شغل «تتو» زندگی خود را اداره میکند، در ادامه میگوید: «من با احساس گناه دائمی زندگی میکردم. نمیدانستم این احساس از کجا میآمد اما همیشه همراه من بود.»
ریبل به یاد دارد که به دختران با حجاب کمتر حسادت میکرده است.
داشتن حجاب در اماکن عمومی در ایران برای دختران ۹ سال به بالا اجباری است اما در خانه و در مجالس خصوصی، بسیاری از زنان ترجیح میدهند سر خود را نپوشانند.
ریبل میگوید: «مادرم به من میگفت دستها یا پاهایم را حتی در مقابل برادرانم که نوجوان بودند نشان ندهم زیرا ممکن است باعث گناه آنها شود.»
وقتی ریبل ۱۷ ساله شد، والدینش او را در یک مدرسه دینی زنانه (حوزه علمیه) ثبتنام کردند.
او میگوید: «یا باید رفتن به این مدرسه را قبول میکردم یا ازدواج میکردم.»
در حالی که ریبل از حوزه علمیه متنفر بود، برنامههای درسی این مدرسه که با تبعیض علیه زنان طرحریزی شده بود به کلی اعتقاد او را به حجاب از بین برد.
روزی که او تصمیم گرفت مدرسه علمیه را ترک کند، کتی تا بالای زانو با یک شال آزاد پوشید که مقداری از موهای قرمز شعلهور تازه رنگ شدهاش را نشان میداد.
ریبل میگوید مدیر حوزه علمیه با پدر و مادرش تماس گرفته و به آنها گفته که اجازه ندهند دختران مانند یک فاحشه در خیابانها راه بروند.
مادربزرگ او هم به خانهشان زنگ زده و آرزو کرده که پدر و مادرش پاهای را بشکنند تا نتواند از خانه بیرون برود.
ریبل در ادامه میگوید مادرش به او گفته آرزو میکند خدا جان او را بگیرد تا خانوادهشان این همه رنج نکشد.
با ادامه آزار و اذیتها، ریبل سعی کرده است خودکشی کند اما پس از تلاشی ناموفق، در حالی که پدرش بالای تخت بیمارستان ایستاده بوده و بر سر او فریاد میزده، به هوش آمده است.
او در نهایت تصمیم گرفته ایران را ترک کند و به ترکیه برود؛ جایی که حجاب اجباری نیست و اکنون میتواند آزادانه زندگی کند.
ریبل به بیبیسی میگوید که دیگر با خانوادهاش ارتباط ندارد.
مونا الطحاوی مصری-آمریکایی؛ «زن، زندگی، آزادی» جنبشی ورای تغییرات سیاسی
بیبیسی در داستانی دیگر از تجربیات مونا الطحاوی بهعنوان یک زن مسلمان نوشته است.
مونا الطحاوی نویسندهای است که مطالب زیادی در مورد استقلال بدن زنان نوشته و اگرچه خانوادهاش به اندازه ریبل سختگیر نبودهاند اما همچنان برای او به عنوان یک فعال فمینیست مصری-آمریکایی، برداشتن حجاب دشوار بوده است.
او میگوید که پس از نقل مکان به عربستان سعودی در سن ۱۶ سالگی، به مدت ۹ سال حجاب داشته و «هشت سال تلاش کرده تا بتواند حجاب از سر بردارد».
مونا با خنده اضافه میکند: «بالاخره جرات پیدا کردم با نیمچه حجابی از خانه بیرون بروم.»
با این حال او برای مدتی طولانی، بدون حجاب احساس راحتی نمیکرده: «چند سال طول کشید تا بتوانم به مردم بگویم قبلا حجاب داشتم؛ چون از اینکه حجابم را برداشته بودم خجالت میکشیدم.»
مونا که کتابی درباره حق زنان بر بدن، نحوه پوشش و پرده بکارت (هایمن) نوشته، اعتراضات اخیر ایران را از نزدیک دنبال کرده است.
او میگوید زنان ایرانی را دیده که حجاب خود را درآوردند و در حالی که شعار «زن، زندگی، آزادی» سر دادند، آن را سوزاندند یا در هوا تاب دادند.
مونا یادآور میشود آنچه اکنون در ایران رخ میدهد فراتر از یک فراخوان برای تغییرات سیاسی است: «درست است که دولت به زن و مرد ظلم میکند اما خیابان، دولت و خانه، همه با هم به زنان و الجیبیتیکیوپلاسها ظلم میکنند. مبارزه زنان ایرانی با حجاب اجباری، مبارزه با این سه گروه است».
بلا حسن، روزنامهنگار سومالیایی؛ تصمیم به برداشتن حجاب تحت تاثیر اعتراضات ایران
بیبیسی در ادامه گزارشش از بلا حسن، روزنامهنگار سومالیایی سرویس جهانی خود نوشته است که بیشتر عمرش را حجاب داشته اما پس از شروع جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ایران تحت رهبری زنان، تصمیم به حذف آن گرفته است.
او که در موگادیشو، پایتخت سومالی به دنیا آمده و همانجا بزرگ شده از اعتراضات اخیر ایران الهام گرفته و در سال ۱۴۰۱، پس از یک سال اقامت در لندن، حجاب از سر برداشته است.
بلا میگوید: «من دوستان ایرانی زیادی دارم و آنها مرا از اتفاقات ایران آگاه کردند؛ اینکه چگونه زنان از حقوق خود دفاع میکنند تا آنطور که میخواهند زندگی کنند و این واقعا برای من الهامبخش بود.»
او در ادامه میگوید: «فکر کردم من دیگر در موگادیشو نیستم، من در لندنام. من این آزادی را دارم که آنچه میخواهم انجام دهم.»
خانواده بلا در موگادیشو از تصمیم او برای ترک حجاب راضی نبودهاند اما به انتخابش احترام گذاشتهاند.
بلا به عنوان روزنامهنگار بیبیسی، در سومالی چهرهای شناخته شده است و برای همین هم تصمیمش در برداشتن حجاب، واکنشهای شدیدی به همراه داشته است.
او توضیح میدهد: «احساس نمیکنم دیگر در جامعهام پذیرفته شوم. دیگر آنجا احساس امنیت نمیکنم.»
این روزنامهنگار یادآوری میکند که بعد از برداشتن حجابش، از سوی مردان به مرگ و تجاوز تهدید شده است.
بلا میگوید: «برای زنان بیحجاب [در سومالی] مجازات خاصی وجود ندارد. در قرآن آمده است که خداوند با آنها برخورد میکند اما مردان مسلمان کشور من تصمیم گرفتند به جای خدا خودشان با من برخورد کنند.»
به گفته او، حجاب در سومالی ریشههای بسیار عمیقی دارد و برای همین بسیاری از زنان که نمیخواهند حجاب اجباری داشته باشند، هرگز موفق به برداشتن آن نمیشوند.
بلا حسن میگوید: «امیدوارم روزی زنان کشور من به جای گوش دادن به خواستههای دیگران و به ویژه مردان، شهامت و اراده کافی برای انتخاب نوع پوشش و زندگی خود داشته باشند.»
بیبیسی یادآور شده است که علاوه بر این سه نفر، با تعداد دیگری از زنان در داخل ایران نیز صحبت کرده که از خانوادههای مذهبی و محافظهکار هستند. زنانی که میگویند پس از خیزش انقلابی اخیر، خانوادههایشان از انتخاب آنها برای برداشتن حجاب اجباری حمایت میکنند.