امروز، نگاههای بسیاری در ایران به مراسم تحلیف دونالد ترامپ و آغاز به کار او در واشینگتن دوخته شده است. این توجه نه تنها از سوی جمهوری اسلامی که از آمدن ترامپ هراس دارد، بلکه از سوی مردمی است که از چهار دهه ظلم و ستم نظام ولایتفقیه به ستوه آمدهاند.
این امید وجود دارد که روی کار آمدن ترامپ به تضعیف و نهایتا سرنگونی این نظام کمک کند.
ترامپ، بهمحض ادای سوگند، کار خود را در کاخ سفید آغاز کرده و فرمانهای اجرایی متعددی را که از پیش آماده شده، امضا خواهد کرد.
پیشبینی میشود تعداد این فرمانها به حدود ۱۰۰ مورد و حتی بیشتر برسد اما برای ایرانیان، مهمترین پرسش این است که آیا ترامپ در روز نخست کاری خود، فرمانی درباره ایران امضا خواهد کرد؟ و اگر چنین باشد، این فرمانها چه ماهیتی خواهند داشت؟
انتظار میرود بخشی از این فرمانها، به سیاست فشار حداکثری اختصاص داشته باشد؛ سیاستی که در دوره قبلی ریاست جمهوری ترامپ، صادرات نفت ایران را به کمتر از ۳۰۰ هزار بشکه در روز کاهش داد. این در حالی است که جو بایدن، با اغماض و مماشات، اجازه داد صادرات نفت جمهوری اسلامی به حدود ۱/۷ تا دو میلیون بشکه در روز افزایش یابد.
از زمان قطعی شدن پیروزی ترامپ در انتخابات، چین بهعنوان خریدار اصلی نفت قاچاق ایران، اقدام به کاهش خرید نفت از جمهوری اسلامی کرده است.
در دو ماه گذشته، واردات نفت چین از ایران بهطور متوسط ۵۰۰ هزار بشکه کاهش یافته و اکنون در حال کاهش بیشتر است. این اقدام میتواند بحرانی فوری برای جمهوری اسلامی ایجاد کند زیرا یافتن مشتری جدید برای نفت قاچاق سپاه پاسداران، بسیار دشوار است.
محمدحسین عادلی، رییس پیشین بانک مرکزی ایران، هشدار داده است که چنین وضعیتی میتواند بحران کاملی برای اقتصاد کشور ایجاد کرده و تورم را دو برابر کند.
این هشدار نشان میدهد که قطع یا کاهش شدید درآمدهای نفتی، دولت را با مشکلات عدیدهای در پرداخت حقوق، یارانهها و مستمری بازنشستگان روبهرو خواهد کرد.
ترامپ همچنین اعلام کرده که مایل است در ۱۰۰ روز نخست ریاستجمهوری خود، با رییسجمهوری چین دیدار کند.
احتمالا یکی از موضوعات مطرح در این دیدار، اعمال فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی خواهد بود. اگر چین واردات نفت قاچاق ایران را کاهش دهد یا متوقف کند، جمهوری اسلامی راهی جز مواجهه با یک بحران مالی و کسری بودجه شدید نخواهد داشت.
این بحران، در کنار نارضایتی شدید مردم و افزایش فشارهای بینالمللی، میتواند جمهوری اسلامی را در ضعیفترین وضعیت ممکن قرار دهد.
مقامات جمهوری اسلامی، با وجود تلاش برای پنهان کردن هراس خود از ترامپ، بهخوبی میدانند که سیاست فشار حداکثری میتواند بحرانهای ترکیبی جدیدی برای نظام حاکم ایجاد کند.
هر چند رهبر جمهوری اسلامی همواره اثرات این فشارها را انکار کرده و مدعی شده که سیاستهای ترامپ بیاثر است اما واقعیت نشان میدهد این فشارها میتوانند تغییرات عمیقی در رفتار نظام ایجاد کنند. حتی ممکن است مقامات جمهوری اسلامی، برخلاف مواضع گذشته، مجبور به مذاکره با دولت ترامپ شوند.
مشکل بزرگتر جمهوری اسلامی در مواجهه با ترامپ این است که مردم ایران که از این نظام خسته شدهاند، نه تنها در کنار حکومت نیستند بلکه از هر اقدامی که به تضعیف و سرنگونی آن منجر شود، استقبال میکنند.
احساس امیدواری مردم به اینکه روی کار آمدن ترامپ میتواند جمهوری اسلامی را تضعیف کند، نشاندهنده عمق خشم و نارضایتی از این نظام است.
در نهایت، هر چند سرنگونی جمهوری اسلامی تنها به اراده و اقدام مردم ایران بستگی دارد اما نقش عوامل خارجی در تضعیف این نظام غیرقابل انکار است.
این احساس عمومی که فشارهای ترامپ میتواند به تغییرات مثبت منجر شود، نشاندهنده ضرورت درک دقیق تحلیلگران از خواستهها و احساسات مردم است.
زندگی سه نسل از ایرانیان تحت حکومت جمهوری اسلامی تباه شده است. این مردم از ظلم، فساد و ناکارآمدی نظام به ستوه آمدهاند و اکنون در انتظار تحولی هستند که بتواند آیندهای بهتر را برای آنها رقم بزند.
مراسم تحلیف دونالد ترامپ امروز در واشینگتن برگزار میشود. همزمان با واکنشهای گسترده به بر سر کار آمدن دوباره ترامپ به عنوان رییسجمهوری آمریکا، قیمت بیتکوین افزایش یافت. روز گذشته نیز ملانیا ترامپ، همسر دونالد ترامپ، رمز ارز خود، «ملانیا» را معرفی کرد.
قیمت بیتکوین دوشنبه اول بهمن به بیش از ۱۰۹ هزار دلار رسید. ترامپ قول داده است یک «رییسجمهور رمز ارز» باشد و احتمالا در روز اول فعالیت خود، دستورات اجرایی با هدف ترویج پذیرش گسترده داراییهای دیجیتال را صادر میکند.
ملانیا ترامپ نیز یکشنبه ارز دیجیتال خود با نام «ملانیا» را در یک پست در شبکههای اجتماعی معرفی کرد. این اقدام باعث کاهش ارزش ارز دیجیتال ترامپ شد که دو روز قبل معرفی شده بود.
مراسم تحلیف ترامپ بر روی بازارهای اروپایی نیز تاثیر گذاشته و سهام اروپایی، دوشنبه با حمایت بانکها و سهام فنآوری افزایش یافت.
همزمان مقامات چین امیدوارند که روی کار آمدن ترامپ باعث کاهش «جنگ تجاری» بین دو کشور شود؛ هر چند ترامپ در کارزار انتخاباتی خود بارها اعلام کرد تعرفههای سنگینی روی کالاهای وارداتی چین اعمال میکند.
حضور سران خارجی در مراسم تحلیف برای نخستین بار
یکی از سنتشکنیهای جسورانه ترامپ، دعوت از شی جین پینگ، رییسجمهوری چین، برای شرکت در مراسم تحلیف بود که بسیاری از آن با عنوان «نمادی از رویکردهای غیرمتعارف او در سیاست خارجی» یاد کردند.
با این حال هان ژنگ، معاون رییسجمهوری چین، در این مراسم شرکت میکند.
هان ژنگ در دیدار با جیدی ونس، معاون اول ترامپ و ایلان ماسک، مالک شبکه اجتماعی ایکس و نزدیک به ترامپ، ابراز امیدواری کرد شرکتهای آمریکایی در چین ریشه دوانده و به ثبات روابط دوجانبه کمک کنند.
همچنین برای نخستین بار در تاریخ آمریکا تعدادی از سران خارجی از جمله جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا و خاویر میلی، رییسجمهوری آرژانتین، در مراسم تحلیف شرکت میکنند.
این دعوت با سنتهای برگزاری این مراسم آمریکایی مغایرت دارد زیرا طبق قاعده، هیچ یک از سران دولتهای خارجی در تحلیف شرکت نمیکنند و معمولا دیپلماتهای ردههای پایینتر، نماینده کشورهای خود در این مراسم هستند.
فرمانهای اجرایی ترامپ در روز اول
نزدیکان ترامپ خبر دادهاند او در اولین روز ریاستجمهوری خود بیش از ۱۰۰ فرمان اجرایی از جمله درباره بازداشت مهاجران غیرقانونی و از سرگیری ساخت دیوار مرزی با مکزیک صادر خواهد کرد.
وضع تعرفه ۲۵ درصدی برای واردات از مکزیک و کانادا، دیگر فرمان اجرایی مهم در روز اول است.
ترامپ همچنین قصد دارد اعطای تابعیت خودکار را به کودکانی که در آمریکا به دنیا میآیند، لغو کند.
بر اساس گزارشها، عفو افرادی که پس از شکست ترامپ در سال ۲۰۲۰ به کنگره هجوم بردند، دیگر فرمانی است که ترامپ صادر خواهد کرد.
یکی از فرمانهای اجرایی ترامپ احتمالا مربوط به اخراج افراد تراجنسیتی از ارتش خواهد بود.
او همچنین دستور جو بایدن برای برقی شدن نیمی از خودروهای آمریکا تا سال ۲۰۳۰ را لغو خواهد کرد.
افزایش تولید نفت در آمریکا نیز یکی از دستورات احتمالی ترامپ است.
او کمتر از یک روز پیش از مراسم تحلیف خود به عنوان رییسجمهوری جدید آمریکا گفت که در دوره قبلی ریاستجمهوریاش، حکومت ایران «کاملا ورشکسته» شده بود و هیچ پولی برای دادن به حماس و حزبالله نداشت.
لیندسی گراهام ابراز امیدواری کرد که اسرائیل با حمایت آمریکا به تاسیسات اتمی ایران حمله کند
پیش از این، افراد و مقامهای نزدیک ترامپ از احتمال بازگشت سیاست فشار حداکثری واشینگتن به تهران سخن گفتهاند و احتمال حمله نظامی به سایتهای اتمی جمهوری اسلامی مطرح شده است.
لیندسی گراهام، سناتور آمریکایی، یکشنبه ۳۰ دی در مصاحبه با شبکه سیبیاس نیوز ابراز امیدواری کرد که اسرائیل با حمایت آمریکا به تاسیسات اتمی ایران حمله کند و افزود: «اگر این کار را نکنیم، اشتباهی تاریخی خواهد بود.»
او گفت که جمهوری اسلامی در موقعیت ضعیفی قرار دارد و ترامپ باید از این فرصت استفاده و برنامه هستهای حکومت ایران را نابود کند.
همزمان، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، ابراز امیدواری کرد که دولت ترامپ سیاستهای «واقعگرایانه و مبتنی بر حقوق بینالملل» داشته باشد.
مراسم تحلیف ترامپ و تولد مارتین لوتر کینگ
مراسم تحلیف ترامپ دوشنبه ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی است که با تعطیل رسمی سراسری فدرال آمریکا به مناسبت سالروز تولد مارتین لوتر کینگ، رهبر جنبش مدنی آمریکا، همزمان شده است.
این سومین باری است که مراسم تحلیف ریاستجمهوری با این مناسبت همزمان میشود.
مراسم تحلیف بهطور خلاصه شامل رژه به سوی کنگره، مراسم سوگند رییسجمهوری و معاون او، سخنرانی تحلیف از سوی رییسجمهوری، مراسم خداحافظی افتخاری رییسجمهوری سابق و همسرش، مراسم امضا، ناهار، رژه و جشنهای پایانی است.
طبق سنتها، ترامپ بهعنوان رییسجمهوری منتخب و معاون او، دی جی ونس به کاخ سفید میروند و در یک دیدار کوتاه شرکت میکنند.
ترامپ هشت سال پیش و در دور اول ریاستجمهوری خود، سوگندش را با استفاده از دو انجیل ادا کرد که یکی از این انجیلها متعلق به ابراهام لینکلن، رییسجمهوری پیشین آمریکا و دیگری هدیهای بود که ترامپ از مادر خود گرفته بود.
انجیل لینکلن اهمیت تاریخی زیادی دارد و پیشتر، از آن در مراسم تحلیف باراک اوباما نیز استفاده شده بود.
برخی آمریکاییها پیشبینی کردهاند که ترامپ اینبار هم احتمالا با استفاده از دو انجیل سوگند خواهد خورد.
پس از ادای سوگند، ترامپ نخستین سخنرانی رسمی خود را ارائه میدهد که به «نطق تحلیف» معروف است.
جو بایدن، رییسجمهوری ۸۲ ساله آمریکا، امروز در آخرین اقدام رسمی خود به عنوان رییسجمهوری، در مراسم تحلیف جانشینش شرکت خواهد کرد.
بایدن پس از ترک واشینگتن، دوران خدمت عمومی خود را پایان میدهد و پس از سفری به کالیفرنیا، به دلاور، ایالت زادگاهش باز خواهد گشت تا دوران بازنشستگی خود را آغاز کند.
حضور میلیاردرها در مراسم تحلیف
قرار است شماری از میلیاردرهای آمریکایی با هدف تقویت روابط خود با ترامپ، در مراسم تحلیف او شرکت کنند.
مجموع مبلغ جمعآوری شده برای کمیتهای که جشنهای تحلیف ترامپ را تامین مالی میکند دستکم ۲۰۰ میلیون دلار است. این رقم از رکورد ۱۰۷ میلیون دلاری که برای مراسم تحلیف او در سال ۲۰۱۷ جمعآوری شده بود، فراتر رفته است.
پس از انتشار گزارشها درباره کمکهای یک میلیون دلاری شرکتهای بزرگ فنآوری به مراسم تحلیف ترامپ، وبسایت اکسیوس شنبه ۱۵ دی به نقل از منابع آگاه گزارش داد تیم کوک، مدیرعامل اپل، شخصا یک میلیون دلار به مراسم تحلیف رییسجمهوری منتخب آمریکا اهدا میکند.
سم آلتمن، مدیرعامل اوپن ایآی و مارک زاکربرگ، مدیرعامل متا و شرکت مادر فیسبوک و اینستاگرام، هر کدام یک میلیون دلار به مراسم تحلیف ترامپ کمک کردند.
جف بزوس، مدیرعامل آمازون نیز پیشنهاد پخش مراسم تحلیف را از طریق آمازون پرایم داد که این اقدام معادل یک کمک غیرنقدی به ارزش یک میلیون دلار خواهد بود.
شرکت اوبر و مدیرعامل آن، دارا خسروشاهی، هر کدام موافقت کردند یک میلیون دلار به مراسم تحلیف کمک کنند.
شرکت خودروسازی فورد و جنرال موتورز هم اعلام کردند هر کدام یک میلیون دلار به این مراسم کمک مالی خواهند کرد و ناوگانی از خودروها را برای مراسم تحلیف فراهم خواهند ساخت.
این مبالغ اهدایی قابل توجه، بیانگر تلاش صاحبان شرکتها و صنایع برای جلب نظر ترامپ است.
برخی مدیران فنآوری در گذشته با ترامپ دچار اختلاف شده بودند و به نظر میرسد امیدوارند با این کمکها، فشارهای نظارتی بر شرکتهایشان را در دولت جدید کاهش دهند.
ریپل، شرکت فنآوری مالی فعال در حوزه ارز، پنج میلیون دلار و پلتفرم تجارت ارزهای دیجیتال رابینهود نیز دو میلیون دلار به این مراسم اهدا کردهاند.
اهدای کمکهای مالی به میزان دستکم یک میلیون دلار، دسترسی به «مزایای ویژه» در جریان جشنهای چند روزه تحلیف ترامپ را فراهم میکند که از جمله آنها، «مهمانی شام صمیمانه» با ترامپ و معاون او، ونس است.
مهمانیهایی که البته نه به شکل خصوصی بلکه معمولا با حضور تعداد زیادی از مهمانان برگزار خواهند شد.
جمهوری اسلامی همزمان با آغاز دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ از اول بهمن ماه، در تلاش است واسطهای برای گفتوگوی مستقیم با ایالات متحده پیدا کند. برخی منابع خبر دادهاند مقامات تهران نسبت به میانجیگری عراقیها برای گفتوگوی مستقیم با آمریکا ابراز تمایل کردهاند.
وبسایت ارمنیوز، نزدیک به امارات متحده عربی، دوشنبه اول بهمن به نقل از منابع آگاه خود خبر داد «یک شخصیت سیاسی» در عراق چراغ سبزی برای گشودن کانالی ویژه به منظور «وساطت میان آمریکا و ایران» دریافت کرده است.
بر اساس این گزارش، همزمان با قدرت گرفتن احتمال حملات اسرائیل به ایران، عراقیها نگران تاثیر منفی این اتفاق بر امنیت و ثبات کشورشان شدهاند.
ارمنیوز به نقل از منابع خود نوشت: «رهبری سیاسی ایران به نمایندگی از دولت مسعود پزشکیان، به عراق اعلام کرده که آمادگی گشودن درهای گفتوگو و نشستن پشت یک میز با آمریکا را دارد.»
هفته گذشته فواد حسین، وزیر امور خارجه عراق اعلام کرد کشورش میخواهد در دوره ترامپ روابط خوبی با آمریکا داشته باشد.
فواد حسین، وزیر خارجه عراق
او تاکید کرد که در تلاش است گروههای مسلح وابسته به جمهوری اسلامی در عراق را متقاعد کند تا سلاحهای خود را زمین بگذارند.
به گفته فواد حسین، بغداد آمادگی دارد به کاهش تنش میان جمهوری اسلامی و آمریکا کمک کند.
ارمنیوز نوشت که در سفر ۱۹ دی ماه محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق به تهران، پزشکیان از توانایی دولت عراق برای ایفای نقش میانجی بین تهران و واشینگتن استقبال و در مورد آن ابراز اطمینان کرده است.
مطهری خواستار مذاکره بیمیانجی به آمریکا شد
همزمان با این اخبار، علی مطهری، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفتوگویی با وبسایت رویداد ۲۴، گفت که جمهوری اسلامی باید با ایالات متحده «به طور مستقیم» مذاکره کند.
مطهری که ۲۰ سال سابقه نمایندگی مجلس را در کارنامه دارد، تاکید کرد: «مذاکره با میانجی، نمیتواند کار را پیش ببرد.»
به گفته او، رهبران «انقلاب اسلامی» در اوایل انقلاب، پس از اشغال سفارت آمریکا به تحریک گروههای چپ و مارکسیست، در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند.
مطهری افزود: «در فکر رهبران انقلاب موضوع قطع روابط با آمریکا مطرح نبود که ما بعد از پیروزی انقلاب به دنبال قطع رابطه با آمریکا باشیم.»
پیش از این و در ۱۹ دی ماه، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، طرفداران مذاکره با آمریکا را «مرعوب دشمن» خواند و از مقامات حکومت خواست در تصمیمگیری درباره موضوعات مختلف از جمله حجاب، تورم و ارز، ملاحظه «توقع بیجای آمریکاییها» را نکنند.
روزنامه کیهان نیز در هفتههای گذشته بارها به سخنان مقامات دولت درباره مذاکره با آمریکا حمله کرده است.
این روزنامه دوشنبه اول بهمن نوشت که ترامپ تنها در یک صورت میتواند به ایران «بیاید-آورده شود» و آن هم «برای تحمل مجازات صدور دستور» هدف قرار دادن قاسم سلیمانی است.
کشته شدن علی رازینی و محمد مقیسه، دو قاضی بدنام دادگاههای انقلاب جمهوری اسلامی، نشان داد موج نارضایتیها از مرزهای خیابانها و اعتراضات مردمی فراتر رفته و به درون دفاتر مقامات حکومتی نیز نفوذ کرده است.
بر اساس اطلاعات منتشرشده توسط رسانههای حکومتی، این دو قاضی توسط فردی که گفته شده از کارکنان قوه قضاییه بوده است، هدف حمله قرار گرفتهاند. اگر این ادعا صحت داشته باشد، میتوان این حادثه را بهعنوان نمادی از فروپاشی اعتماد درونی ساختارهای حکومتی تحلیل کرد. در این صورت، این رخداد نه تنها بهعنوان یک حرکت اعتراضی از سوی نیروهای بیرونی، بلکه بهعنوان یک شکاف در لایه های درونی نظام تلقی میشود. به عبارت دیگر، خشم و اعتراض دیگر صرفا محدود به مردم معترض یا گروههای مخالف خارج از سیستم نیست، بلکه به افرادی که درون ساختارهای حکومتی نیز هستند سرایت کرده است.
کارکنانی که از نزدیک شاهد بیعدالتیها، فساد و ظلمهای سیستماتیک بودهاند، اکنون می توانند به اقدامات شوکه کننده برای حکومت دست بزنند. این وضعیت، ترس و نگرانی فراگیر در میان مقامات حکومتی ایجاد خواهد کرد؛ ترسی که هر لحظه میتواند امنیت و بقای آنان را تهدید کند.
رازینی و مقیسه از مهمترین عوامل قضایی جمهوری اسلامی در چهار دهه اخیر بودند که با صدور احکام سنگین و بیرحمانه، نقش مهمی در سرکوب مخالفان و حفظ بقای نظام ایفا کردند. احکام اعدام، زندانهای طولانیمدت و مصادره اموال معترضان تنها بخشی از کارنامه سیاه این افراد بود. اما اکنون، کشته شدن این دو چهره برجسته قضایی و امنیتی نشان میدهد که حتی ستونهای اصلی سرکوب نیز از خشم مردم و حتی خشم کارکنان نظام در امان نیستند.
این حادثه برای مقامات دیگر جمهوری اسلامی نیز پیامی روشن به همراه داشت: هیچکس، حتی در مراکز قدرت و سرکوب، از خطر مصون نیست. این ترس میتواند منجر به کاهش اعتماد به همکاران و زیرمجموعهها شود و ساختار سرکوب را بهمرور زمان تضعیف کند.
کشته شدن این دو قاضی، که بهعنوان نمادهای بیعدالتی و ظلم شناخته میشدند، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر تمامی ارکان ساختار سرکوب تاثیر خواهد گذاشت. از مأموران خیابانی که وظیفه سرکوب معترضان را بر عهده دارند تا بازجوها، قضات و حتی مدیران ارشد امنیتی، همه با این پرسش مواجه خواهند شد که "آیا ما نیز هدف بعدی خواهیم بود؟"
این تردید و ترس، هرچند ممکن است در ابتدا بهصورت پنهان باقی بماند، اما بهتدریج به یک حس عمومی در میان عوامل سرکوب تبدیل خواهد شد. این وضعیت، نوعی بیاعتمادی درونی را در میان نیروهای حکومتی ایجاد میکند و انسجام ساختار سرکوب را به خطر میاندازد. چنین تزلزلی میتواند در بلندمدت، فروپاشی این ساختار را تسریع کند.
از اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ گرفته تا خیزش سال ۱۴۰۱، جمهوری اسلامی با موجی از اعتراضات روبرو بوده است که هر بار گستردهتر و رادیکالتر شدهاند. این اعتراضات نشان داد که ترس مردم از حکومت بهطور قابلتوجهی کاهش یافته است. در گذشته، حکومت با ایجاد فضای ارعاب و سرکوب توانسته بود اعتراضات را در نطفه خفه کند، اما این استراتژی دیگر کارایی خود را از دست داده است.
قتل این دو قاضی، در این زمینه معنای نمادینی دارد. این اتفاق به معترضان نشان داد که حتی عوامل اصلی سرکوب نیز از گزند خشم مردم در امان نیستند. این موضوع میتواند به افزایش جسارت معترضان و کاهش هژمونی نظام منجر شود. از سوی دیگر، تلاش حکومت برای سرکوب بیشتر، تنها به افزایش نفرت عمومی و کاهش مشروعیت آن میانجامد.
ساختار سرکوب جمهوری اسلامی، که همواره بهعنوان اصلیترین ابزار بقای این نظام عمل کرده است، اکنون در برابر بحران اعتماد و امنیت قرار دارد. این تغییر شرایط، فشار روانی سنگینی بر مقامات وارد خواهد کرد .ترسی که در میان نیروهای سرکوب ایجاد شده، انی ظرفیت را دارد که مانند بیماریای مسری، بهسرعت در تمام ارکان حکومت گسترش یابد. این ترس، از یک سو باعث کاهش کارایی نیروهای سرکوب میشود و از سوی دیگر، مردم را به ادامه اعتراضات و مقاومت تشویق میکند.
در نهایت، این حادثه نشان میدهد که ترس، که زمانی ابزار اصلی حکومت برای کنترل مردم بود، اکنون به عامل فروپاشی درونی آن تبدیل شده است. اگر این روند ادامه پیدا کند، جمهوری اسلامی بهزودی با چالشی روبرو خواهد شد که هیچ سرکوبی قادر به مهار آن نخواهد بود.
مسعود اشرف سمنانی، یکی از شاکیان حمید نوری که از سوی محمد مقیسه محاکمه شده بود، در گفتوگو با مهران عباسیان، خبرنگار ایراناینترنشنال گفت: «در زندان اسم او ناصریان بود و حمید نوری به عنوان دادیار زندان معاونش بود. نقش بسیار فعالی در راهروی مرگ داشت.»
اشرف سمنانی افزود: «او سعی میکرد هر چه بیشتر افراد بیشتری به دست کمیته مرگ محکوم به اعدام شوند.»
او درباره واکنش خود به شنیدن خبر کشتهشدن مقیسه گفت: «مسلما خوشحال بودم چون کسی بود که بسیاری از دوستان من و بقیه کسانی که در زندان بودند توسط این فرد به کمیته مرگ فرستاده شدند و بعد از آن به سمت سالن آمفیتاتر گوهردشت برده و اعدام شدند.»
مجتبی هاشمی، تحلیلگر سیاسی، درباره محمد مقیسه، قاضی دیوان عالی کشور که کشته شد، به ایراناینترنشنال گفت: «او از هیچ آزار و اذیتی دریغ نمیکرد و با حکمی که به من داد، دو ماه در سختترین شرایط انفرادی بودم. پس از آن در جلسه دادگاهی چند دقیقهای، با فریاد گفت خون شما را میریزیم.»