مردم تهران و کرج در میان شلیک پدافندها شعار «مرگ بر خامنهای» سر دادند

ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد شهروندان در تهران و کرج یکشنبه شب علیه جمهوری اسلامی و علی خامنهای شعار سر دادند.

ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد شهروندان در تهران و کرج یکشنبه شب علیه جمهوری اسلامی و علی خامنهای شعار سر دادند.
براساس آنچه در این ویدیوها دیده میشود شهروندان در نقاط مختلف شهر تهران شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر سپاهی» سردادند. بیشتر شعارها از پشت بام و پنجره خانهها سرداده شد.
شعارها از محلههایی در شمال و جنوب تهران از جمله شهرک اکباتان، سعادت آباد، خیابان نواب، خیابان شریعتی، تهرانپارس، صادقیه و پونک شنیده شد.
در کرج نیز در بامداد دوشنبه شعار «مرگ بر جمهوری اسلامی» در بعضی مناطق سر داده شد.
در بعضی از ویدیوها مردم در حالی شعار میدهند که در آسمان تهران صدای شلیک پدافندها شنیده میشود.
در روز سوم از جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی، ستاد فرماندهی وزارت دفاع جمهوری اسلامی در تهران، مخازن سوخت شهران، پالایشگاه نفت تهران (شهرری)، پژوهشگاه هستهای کوهک و دهها مرکز نظامی و دولتی را در سراسر کشور هدف گرفتند.
خشم از عدم مدیریت حکومت
گزارشهای دریافتی از تهران نشان میدهد ساختار مدیریت شهری در آستانه فروپاشی قرار گرفته است و بسیاری از شهروندان برای در امان ماندن از درگیریها، اقدام به ترک تهران کردهاند.
برخی شهروندان خبر دادهاند از نهادهای حکومتی به مناسبت «عید غدیر» پیامک تبریک دریافت کردهاند، اما در شرایط بحرانی کنونی، هیچگونه اطلاعرسانی درباره مکانهای امن یا نحوه دسترسی به اقلام ضروری از سوی مسئولان صورت نگرفته است.
صفهای طولانی پمپ بنزین و قطع مکرر برق از دیگر مشکلاتی است که زندگی روزمره ساکنان تهران را بهطور چشمگیری تحت تاثیر قرار داده است.
برخی گزارشها از اختلال شدید در اینترنت و آنتندهی تلفن همراه در پایتخت حکایت دارند.

رهبران هفت کشور صنعتی، موسوم به گروه هفت، روز یکشنبه نشست خود را در آلبرتا در کانادا، در حالی آغاز میکنند که این نشست برخلاف برنامهریزیهای قبلی اکنون زیر سایه جنگ بین جمهوری اسلامی و اسرائیل قرار گرفته است.
این نشست که به میزبانی کانادا و در چارچوب ریاست دورهای این کشور بر گروه هفت برگزار میشود، هفت اقتصاد بزرگ جهان را به همراه کشورهایی چون اوکراین و آفریقای جنوبی گرد هم آورده است. اما آنچه قرار بود محملی برای گفتوگوهای دیرینه اقتصادی و تنشهای تجارت جهانی باشد، اکنون تحتالشعاع بحران ژئوپولیتیک فوری در خاورمیانه قرار گرفته است.
گفتوگوهایی که در ابتدا انتظار میرفت بر تلاشهای صلح در اوکراین و غزه متمرکز باشد، بهطور ناگهانی به سمت جنگ جمهوری اسلامی و اسرائیل چرخش پیدا کرده است. دستور کار گروه هفت به هم ریخته و رهبران در تلاشند به سرعت به تشدید خشونتها میان تهران و تلآویو واکنش نشان دهند.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، در گفتوگو با شبکه ایبیسی نیوز گفت که معتقد است صلح میان جمهوری اسلامی و اسرائیل محتمل است و حملات نظامی اخیر میتواند تهران را تحت فشار قرار دهد تا بهزودی با توافق هستهای موافقت کند.


ترامپ گفت: «چنین چیزی باید رخ میداد، به گمانم از هر دو طرف، چنین چیزی لازم بود. آنها میخواهند گفتوگو کنند و گفتوگو خواهند کرد.»
او همچنین ابراز خوشبینی کرد که شاید روسیه بتواند در میانجیگری میان دو طرف نقش ایفا کند.
کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، در پرواز به کانادا در روز یکشنبه گفت: «ما نگرانیهای دیرینهای درباره برنامه هستهای ایران داریم. ما حق اسرائیل برای دفاع از خود را به رسمیت میشناسیم، اما کاملاً روشن است که این اوضاع باید فروکش کند. خطر تشدید بحران برای منطقه و فراتر از آن بسیار زیاد است.»
امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه، نیز روز یکشنبه ابراز امیدواری کرد که تنشها میان ایران و اسرائیل «در ساعات آینده» فروکش کند. او از بازگشت به مذاکرات هستهای با تهران حمایت کرد.
مذاکرات از پیش برنامهریزیشده میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی که قرار بود روز یکشنبه برگزار شود، پس از آغاز حملات اسرائیل متوقف شد.
بهنام بنطالبلو، تحلیلگر مسائل ایران در بنیاد دفاع از دموکراسیها، به ایراناینترنشنال گفت: «گروه هفت میتواند به بستن چرخه خشونت در خاورمیانه کمک کند.»
او گفت: «رهبران جهان باید به تهران یادآوری کنند که با یک انتخاب سخت روبهروست: برنامه هستهایات را کنار بگذار یا نظارهگر باش که برنامه هستهای و شاید بقیه تواناییهای نظامیات از تو گرفته میشود.»
ترامپ اعلام کرده که ایالات متحده ممکن است مشارکت مستقیم در عملیات نظامی اسرائیل را در نظر بگیرد، هرچند او همزمان برای پذیرش میانجیگری روسیه بهعنوان راهحل دیپلماتیک هم ابراز آمادگی کرده است. در همین حال، واشینگتن متعهد شده است نیروهای دریایی و تجهیزات نظامی بیشتری به خاورمیانه اعزام کند.
ایران اینترنشنال نشست گروه هفت را از نزدیک پوشش میدهد و تازهترین اخبار را در اختیار مخاطبان قرار خواهد داد.

روند تحولات در ایران سرعتی فوقالعاده پیدا کرده است. گستردگی حملات اسرائیل به مناطق مختلف ایران، ابعادی بیسابقه دارد. آنچه در ادامه میآید مروری است بر رخدادهای روز یکشنبه ۲۵ خرداد در جنگ بین جمهوری اسلامی و اسرائیل.
مناطق هدف قرار گرفته در ایران
تهران و حومه
سایر شهرها و پایگاهها
مناطق هدف قرار گرفته در اسرائیل

ایراناینترنشنال به اطلاعاتی دست یافته است که نشان میدهد علیاصغر حجازی، قائم مقام دفتر علی خامنهای، به همراه چند مقام ارشد دیگر، در حال مذاکره با مقامهای روسیه هستند تا در صورت لزوم، خود و خانوادهشان را از کشور خارج کنند.
این اطلاعات حاکی است یک مقام بلندپایه روسیه در تماس با حجازی به او اطمینان داده که در صورت وخامت اوضاع، او و خانوادهاش را از طریق یک کریدور امن از ایران خارج خواهند کرد.
بنا بر این گزارش، افراد دیگری از مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی هم تماسهایی مشابه دریافت کردهاند و برخی از آنها در حال نهایی کردن مسیرهای خروج خود هستند.
پیشتر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، گفته بود که این کشور نشانههایی در دست دارد که حاکی است «رهبران ارشد رژیم ایران در حال بستن چمدانهای خود هستند.»
نتانیاهو شنبه در یک پیام ویدیویی به زبان انگلیسی گفت که رهبران جمهوری اسلامی «احساس کردهاند چه چیزی در راه است.»
او افزود: «به شما میگویم اگر ما اقدام نکرده بودیم، چه اتفاقی میافتاد. ما اطلاعاتی داشتیم که این رژیم قصد داشت سلاحهای هستهای را که توسعه میدهد به دست نیروهای تروریستی خود بسپارد. این تهدیدی برای کل جهان بود.»
نتانیاهو گفت که این عملیات با «حمایت روشن» دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا، انجام شده است.
پس از اینکه اسرائیل با حملهای غافلگیرکننده، فرماندهی ارشد نظامی جمهوری اسلامی را هدف قرار داد، برای نخستین بار صنعت نفت و گاز ایران را هم هدف گرفت و به طوری که رسانههای دولتی ایران شنبه شب و بامداد یکشنبه از آتشسوزی در یک میدان گازی در جنوب ایران و همچنین یک انبار نفت در تهران خبر دادند.
در تهران، مقامات ایرانی اعلام کردند حدود ۶۰ نفر از جمله ۲۹ کودک در حملهای به یک مجتمع مسکونی کشته شدند و گزارشهایی از حملات بیشتر در سراسر کشور منتشر شد.
اسرائیل هم اعلام کرد تا عصر شنبه به وقت ایران، بیش از ۱۵۰ هدف را مورد حمله قرار داده است.
در واکنش شامگاه شنبه هم، جمهوری اسلامی برای دومین شب پیاپی موشکهایی را به سمت اسرائیل پرتاب کرد.

سعید برجی، عضو ارشد سازمان سپند و متخصص چاشنیهای انفجاری، که طی دو دهه گذشته نقش کلیدی در توسعه فناوریهای مرتبط با انفجار در بمب اتمی ایفا کرده و یکی از مهمترین مهرههای پروژه نظامی تسلیحاتی جمهوری اسلامی محسوب میشود، یکی از کسانی است که در حمله اخیر اسرائیل به ایران کشته شد.
برجی با مدرک دکترای مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی مالک اشتر برای سالها از چهرههای ناشناخته اما کلیدی در برنامه هستهای نظامی جمهوری اسلامی ایران بود.
همکاری او با سپاه پاسداران از دهه ۶۰ و در زمان جنگ ایران و عراق آغاز شد و در دهههای بعدی در پروژههای حساس مرتبط با ساخت سلاح هستهای مشارکت فعال داشت.
بر اساس اسناد هستهای به سرقت رفته از ایران، برجی یکی از اعضای اصلی پروژه مخفی «آماد» بود؛ برنامهای برای طراحی و ساخت سلاح هستهای که در اوایل دهه ۱۳۸۰ آغاز شد و طبق ادعای ایران در سال ۲۰۰۳ متوقف شد.
ایران اینترنشنال پیش از این در گزارشی که ۶ آگوست ۲۰۲۲۲ منتشر کرد، جزییاتی را درباره فعالیت های او منتشر کرده بود.
اما اطلاعات متعدد نشان میدهد که فعالیتهای برجی و همکارانش پس از آن تاریخ هم بهطور پنهانی در قالب ساختارهایی چون سازمان سپند ادامه یافته است.

توسعه فناوریهای مربوط به چاشنیهای پیشرفته
او سالها ریاست مرکز تحقیقات فناوری انفجار و ضربه (متفاض) را بر عهده داشت که یکی از نهادهای زیرمجموعه سازمان سپند محسوب میشود. متفاض نقشی محوری در توسعه فناوریهای مربوط به چاشنیهای پیشرفته، نظیر چاشنیهای همزمان چندنقطهای (MPI) و چاشنیهای سیممنفجره (EBW) برای بمبهای نوع انفجار درونی (implosion-type) ایفا کرده است.
طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ساخت این چاشنیها بخش جداییناپذیری از یک دستگاه انفجاری اتمی است. عملکرد دقیق و همزمان آنها برای فشردهسازی پلوتونیوم یا اورانیوم به شکل تقارن کامل، گامی حیاتی در ساخت بمب اتمی بهشمار میآید.
برجی در همکاری با کارشناسان خارجی، از جمله ویچسلاو دانیلنکو، دانشمند اوکراینی و متخصص سابق برنامه اتمی شوروی، دورههای آموزشی طراحی محفظههای انفجار را گذرانده و در طراحی محفظههای بزرگ تست انفجار در سایت پارچین مشارکت داشته است. این محفظهها برای شبیهسازی انفجار داخلی بمب اتمی به کار رفتهاند.
بر اساس ارزیابیهای اطلاعاتی، سایت آباده در استان فارس نیز از مراکز مورد استفاده برجی برای آزمایشهای مربوط به چاشنیهای انفجاری بوده است.
در سال ۱۳۹۸ بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، این سایت را به عنوان محل فعالیتهای مشکوک هستهای معرفی کرد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز اعلام کرد در این محل آثار ذرات اورانیوم اعلامنشده کشف شده است.
در پی انتشار این اطلاعات در سال ۱۳۹۸، وزارت خزانهداری آمریکا سعید برجی را بهدلیل نقش محوریاش در تلاشهای تسلیحاتی ایران در فهرست تحریمهای خود قرار داد.
در بیانیهای که همراه با تحریم ۱۳ فرد دیگر و ۱۷ نهاد مرتبط با سازمان سپند منتشر شد، از برجی بهعنوان کارشناس مواد منفجره و فلزات برای گروه شهید کریمی یاد شد.
برجی علاوه بر فعالیتهای علمی، مدیریت شرکتهای پوششی مرتبط با پروژههای هستهای را نیز بر عهده داشت. او تا پیش از آنکه در جریان حمله هوایی اسرائیل کشته شود، ریاست هیاتمدیره شرکتهایی چون «آذر افروز سعید» و «آروین کیمیا ابزار» را در سالهای اخیر بر عهده داشت.
این شرکتها ظاهرا در حوزه نفت و پتروشیمی فعال بودند، اما بنا بر گزارشهای اطلاعاتی در واقع بهعنوان پوششی برای تحقیقات نظامی در زمینه چاشنیهای اتمی عمل میکردند.

انجام آزمایشهای انفجاری
اسناد افشا شده برنامه هستهای ایران نشان میدهد از دیگر فعالیتهای ثبتشده او میتوان به انتقال آزمایشهای انفجاری به سایتهای محافظتشده مانند «سنجریان» در شرق تهران و همکاری در پروژههای محرمانه در داخل طرح ۶ پارچین اشاره کرد؛ جایی که در اسناد امنیتی به عنوان محل انجام آزمایشهای بسیار حساس با طبقهبندی بالا یاد شده است.
نقش برجی در پروژههای پساآماد، بهویژه در حفظ و گسترش توانایی ایران برای از سرگیری سریع برنامه تسلیحات هستهای، اهمیت ویژهای دارد. او از معدود چهرههایی بود که توانست دانش فنی تولید چاشنی اتمی را از مرحله تئوری و توسعه به مرحله آزمایش و پیادهسازی برساند.
برجی به تعبیری «مرد چاشنیهای هستهای ایران» بود؛ کسی که از حلقه نخست پروژه آماد تا حلقههای پنهانی پس از آن، همواره نقش واسط میان نسل قدیم دانشمندان و ساختار فعلی تحقیقات نظامی اتمی را ایفا کرد.
بر پایه گزارشها، تکنولوژی تحت هدایت او، ظرفیت ساخت چاشنیهای انفجاری همزمان را در ایران بومیسازی کرده و به سطح عملیاتی رسانده است.

جمهوریاسلامی که در سرود رسمی آن حتی یکبار نام ایران برده نشده و در قانون اساسیاش نام ایران زیر سایه اسلام است، اکنون زیر آتش اسرائیل، به مفاهیم ملی پناه برده است. حکومتی که روحالله خمینی، بنیانگذارش هم پیش و پس از ۱۳۵۷، صریحا مخالف ملیگرایی بود.
ایران ستیزی و ملیت ستیزی، که تا پیش از آغاز به کار رسمی جمهوری اسلامی، بیشتر شکلی نظری داشت، در حدود نیم قرن عمر جمهوری اسلامی، به طور رسمی و جدی چه نظری و چه عملی دنبال شده و در مقابل آن امتگرایی تقویت شد؛ اکنون زیر آتش اسرائیل، جریانی به دنبال ارتباط جمهوری اسلامی و ملیت است.
از زمان آغاز بهکار جمهوری اسلامی تا سال ۱۳۷۱، سرود رسمی جمهوری اسلامی «پاینده بادا ایران» بود. در سه بخش از این سرود بلند، به نام ایران اشاره شده است. در دو بیت «از انقلاب ایران دگر/کاخ ستم گشته زیر و زبر» و «ایران فرستد با این سرود/رزمندگان وطن را درود» و همچنین در ترجیع بند سرود «در سایهی قرآن جاودان/پاینده بادا ایران» به نام ایران، هرچند در سایه «قرآن» و «انقلاب» اشاره شده بود.
سال ۱۳۷۱، با پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷، در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و در اوایل رهبری علی خامنهای، سرود رسمی کشور به سرود فعلی «مهر خاوران» تغییر داده شد. در این سرود هیچ اشارهای به ایران نشده است و تنها اشاره آن، در پایان سرود و بیت «پاینده مانی و جاودان/ جمهوری اسلامی ایران» است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز شرایط مشابهی دارد. در مقدمه و ۱۷۷ اصل این قانون، که شالوده تمام ساختار جمهوری اسلامی است، به طور کلی به جز داخل عبارت «جمهوری اسلامی ایران» ۶۷ بار نام ایران برده شده، در مقابل ۱۳۶ بار از اسلام، مسلمان و مسلمین یاد شده است.

دشمنی خمینی با ملیت و ایران
سرود رسمی جمهوری اسلامی، نمادی از ایدئولوژی جمهوری اسلامی است. بنیانگذار این حکومت، روحالله خمینی به صراحت نظرات خود در دشمنی با ملیت را بیان کرده است.
در کتاب «ولایت فقیه» که خلاصه اظهارات او دوران اقامت او در نجف است و سال ۱۳۴۹ در بیروت چاپ شد، او با اشاره به سقوط حکومت عثمانی، صراحتا ملیگرایی را پروژه استعماری دانست که برای جدایی «امت اسلامی» طراحی شده است.
او در این کتاب گفته هدف اسلام تشکیل «امت واحده تحت رهبری ولی فقیه» است. او مرزهای ملی را مانعی برای تشکیل این «امت واحده» دانسته و خواستار حکومتی فراملی بود.
این مفهوم در اولین موضعگیری رسمی او درباره نشانهای جمهوری اسلامی مشهود است. او ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ گفت: «ما یک مملکت محمدی ایجاد میکنیم. بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد، آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد، باید آرمهای اسلامی باشد. از همه وزارتخانهها، از همه ادارات، باید این شیر و خورشید منحوس قطع بشود، علم اسلام باید باشد.»
او خرداد ۱۳۵۹ نیز ملیگرایی را خلاف اسلام دانست، مرداد همان، در پیامی به مناسبت «روز قدس» گفت: گفت «افراد ملی به درد ما نمیخورند، افراد مسلم به درد ما میخورند. اسلام با ملیت مخالف است.»
خمینی کمی بعد در مرداد ۱۳۵۹ دوباره در سخنرانی خطاب به اعضای «کنگره آزادی قدس» با بیان اینکه «من مکرر عرض میکنم که این ملی گرایی اساس بدبختی مسلمین است»

سپاهی که نام ایران ندارد
در اولین اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، در ابتدا هدف تاسیس این سازمان پاسداری از انقلاب اسلامی «در ایران» ذکر شده است. و در ادامه هدف بعدی گسترش «انقلاب اسلامی» مبتنی بر ایدئولوژی اسلام و اجرای خواست جمهوری اسلامی ذکر شده است. نکته اینکه بر خلاف سایر اسناد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حتی نام ایران را در اساسنامه خود در عبارت «جمهوری اسلامی» حذف کرده است.
علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اردیبهشت ۱۳۹۷، در گفتوگویی با خبرگزاری فارس وابسته به سپاه، تاکید کرد: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» هیچ کلمهای را در ادامه خود ندارد حتی ایران.»
این موضوع در آرم سپاه پاسداران نیز قابل مشاهده است، هیچ نام یا نشانهای از ایران در آرم سپاه پاسداران نیست. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اردیبهشت ۱۳۹۹، با یوسف فروتن، مسئول روابط عمومی سپاه در زمان تاسیس، درباره نحوه طراحی آرم سپاه گفتوگویی انجام داد.
در این گفتوگو فروتن تاکید کرد که سپاه اصرار داشت در آرم خود از نام و نشان ایران استفاده نکند و به جای آن از یک دایره استفاده کرد که به گفته او «نشانه کره زمین، نمادی از جهانی بودن و تاکیدی بر حضور بینالمللی سپاه در عرصههای مختلف جهانی است.»

ماجرای دم اسب مجسمه آریوبرزن
اکنون در تهران، مجسمه آرش کمانگیر نصب شده است، اما تا چند سال پیش، ستیز با نمادهای ملی به طور مویرگی در کشور جریان داشت. این دشمنی دیرینه است.
سال ۱۳۸۱ احمد جنتی در نماز جمعه تهران، خواستار تخریب مجسمه کاوه آهنگر در اصفهان شد، چرا که او اعتقاد داشت این مجسمه به محلی نمادین برای تجمع «ضد انقلاب» تبدیل شده است.
تابستان سال ۱۳۹۰، یاسوج مرکز کهگیلویه و بویراحمد درگیر اخبار تخریب مجسمه آریوبرزن بود. سه سال بعد از آن، شورای اسلامی شهر سلماس دستور داد مجسمه فردوسی، شاعر حماسهسرا و سراینده شاهنامه از میدانی در این شهر حذف شود و در نهایت مجسمه از میدان برداشته شد.

سال ۱۳۸۹، شهرداری یاسوج، مجسمهای از آریو برزن، سردار ایرانی که مقابل تهاجم اسکندر ایستاده بود، در یکی از میدانهای یاسوج نصب کرد، نام میدان هم به نام او نامگذاری شد. دو سال بعد عوض شهابیفر، فرمانده وقت سپاه آن ناحیه، با این ادعا که «دم اسب» آریو برزن به سمت محل دفن «شهدا» است، درخواست تخریب مجسمه را داشت.
این موضوع مدتها در تابستان سال ۱۳۹۰ محل بحث بود. با اعتراضات مردمی، تخریب مجسمه منتفی شد. در پاییز سال ۱۳۹۷، مجسمه در میدان شهر آتش گرفت. بارها به این مجسمه در یاسوج حمله شده و شمشیر آن شکسته و یا به قسمتهای دیگر آن آسیب رسانده شده است.
همچنین در سال ۱۳۸۹، به طور گستردهای و مشکوکی، مجسمهها که بسیاری از آنان به نمادهای ملی مربوط بودند به سرقت رفتند. هرگز انگیزه و هویت سارقان مشخص نشد.

سوریه به جای خوزستان
در دهه ۹۰، زمانی که افکار عمومی ایران، درباره علت حضور ماموران جمهوری اسلامی در سوریه و عراق پرسشهایی مطرح کردند، جمهوری اسلامی با عبارت «مدافعان حرم» این حضور را توجیه کرد. این موضوع در سخنرانیهای چهرههای نزدیک به حکومت بهخوبی به چشم میخورد.
سال ۱۳۹۱، مهدی طائب، برادر حسین طائب فرمانده سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، که رئیس تشکیلاتی به نام «قرارگاه عمار» بود، در یک سخنرانی به حضار گفت «دفاع از سوریه، بر خوزستان اولویت دارد.»
نقل قولهای فراوانی از این دست اظهارنظرها منسوب به فرماندهان نظامی و سخنرانان نزدیک به جمهوری اسلامی وجود دارد، که همگی موضوع اولویت «امت اسلامی» بر ایران را روایت میکنند.

اکنون، زمانی که ایران در آستانه جنگی تمام عیار قرار گرفته است، مقامات جمهوریاسلامی و حامیان آنان، به طرزی شتاب زده پای مفاهیم ملی و میهنی را وسط کشیدند، مجسمه آرش کمانگیر، نماد اعتقاد به تمامیت مرزی را در میادین نصب میکنند.
در شرایطی که مفاهیم ایدئولوژیک مرتبط با جمهوری اسلامی دیگر در بین عموم مردم خریدار ندارد، جمهوری اسلامی دست به دامان مفاهیم ملی شده و قریب به این مضمون را در رسانهها تکرار میکند: «حتی اگر به نظام باور ندارید، به خاطر وطن…» وطنی که در سرود رسمی جمهوری اسلامی از آن نامی نیست، هنوز هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نه نامی از آن در نام خود دارد و نه نشانی از آن را در آرم خود درج میکند.





