کمیته صلح نوبل خواستار آزادی قطعی نرگس محمدی شد

کمی پس از آن که بنیاد نرگس محمدی فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل از مرخصی موقت این زندانی سیاسی به دلایل پزشکی خبر داد، کمیته نوبل از مقامات جمهوری اسلامی خواست تا محمدی را برای همیشه آزاد کنند.

کمی پس از آن که بنیاد نرگس محمدی فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل از مرخصی موقت این زندانی سیاسی به دلایل پزشکی خبر داد، کمیته نوبل از مقامات جمهوری اسلامی خواست تا محمدی را برای همیشه آزاد کنند.
یورگن واتن فریدنس، رییس کمیته نوبل صلح چهارشنبه در یک کنفرانس مطبوعاتی در اسلو گفت: «ما از مقامات ایرانی میخواهیم که برای همیشه به حبس محمدی پایان دهند و اطمینان حاصل کنند که او از درمانهای پزشکی کافی برای بیماریهایش برخوردار میشود.»
بنیاد نرگس محمدی در بیانیهای با تایید خبر آزادی موقت و توقف ۲۱ روزه حکم زندان نرگس محمدی خواستار تمدید «توقف حکم» به حداقل سه ماه و آزادی بیقید و شرط محمدی شد.
این بنیاد تاکید کرد توقف یکماهه حکم، کافی و عادلانه نیست.
این برنده جایزه نوبل صلح با آمبولانس به مرخصی اعزام شده است.
پیشتر مصطفی نیلی، وکیل، در شبکه ایکس خبر داد که با نظر پزشکی قانونی، دادستانی تهران اجرای حکم زندان نرگس محمدی را برای سه هفته متوقف کرد و او از زندان موقتا خارج شد.
محمدی تا به امروز بیش از ۱۰ سال از عمر خود را در زندان سپری کرده و از آبان ۱۴۰۰ یعنی هزار و ۱۱۴ روز پیش که مجددا به دلیل فعالیتهای حقوق بشری، زندانی شد، مجموعا به ۱۳ سال و ۹ ماه حبس، ۱۵۴ ضربه شلاق و مجازاتهای ناعادلانه دیگر محکوم شده است.
بیش از ۴۰ سازمان مدافع حقوق بشر و انجمنهای قلم، ۲۹ آبان با انتشار نامهای از شورای حقوق بشر سازمان ملل خواستند با توجه به شرایط جسمی وخیم و نیاز مبرم محمدی به مراقبتهای پزشکی، برای آزادی او از زندان جمهوری اسلامی مداخله کند.
تشدید بیماری در زندان
در اوایل مهر ۱۴۰۳، خانواده محمدی نگرانی شدید خود را نسبت به امتناع مکرر مقامات زندان اوین از انتقال این زندانی سیاسی به بیمارستان برای انجام آنژیوگرافی از سوی متخصص قلب او ابراز کردند.
محمدی در نهایت ششم آبان به این قرار ملاقات پزشکی دست یافت. در ۱۳ آبان، وکیل او اعلام کرد که در طول معاینه اخیر پزشکی، پزشکان یک ضایعه استخوانی مشکوک به سرطان در پای راست او کشف کردند.
اگرچه محمدی تحت عمل جراحی برای برداشتن بخشی از استخوان پای خود و انجام پیوند استخوان قرار گرفت؛ اما تنها دو روز پس از جراحی، با وجود گزارش کامل پزشکی و توصیه صریح پزشک برای سپری کردن حداقل سه ماه دوره نقاهت در خارج از زندان، به زندان بازگردانده شد.
این بازگشت در شرایطی صورت گرفت که او حتی توان نشستن و استفاده از سرویسهای بهداشتی غیر استریل زندان را نداشت.
بر اساس این بیانیه، بیش از ۷۵ نفر در بند عمومی و تنها ۱۳ نفر در یک اتاق به همراه محمدی مشغول گذراندن حبس هستند و محمدی از دسترسی به محیط بهداشتی و امکانات لازم برای تعویض پانسمانهای خود محروم بود.
بنیاد نرگس محمدی با تاکید بر این که جای هیچ فعال حقوق بشری، زندان نیست و فعالیت حقوق بشری جرم نیست، از فعالان حقوق بشر و همبندیهای محمدی، از جمله ویدا ربانی و مطهره گونهای که با اعتصاب غذا و نامهنگاریهای متعدد برای دریافت حقوق اولیه و مرخصی پزشکی او تلاش کردهاند و دیگر افراد و نهادهای حقوق بشری تشکر کرده است.

معاون پارلمانی ریاست جمهوری ایران با بیان اینکه باید کارت سوخت به نام اشخاص باشد، نه خودروها، گفت کسانی که قصد دارند بیش از سهمیه مقرر بنزین مصرف کنند میتوانند بنزین آزاد بزنند.
شهرام دبیری در حاشیه جلسه چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ هیات دولت گفت: «بحث تغییر قیمت بنزین مطرح نیست. مخصوصا در حدی که ما کارت سوخت میدهیم، ولی بیشتر از آن اگر کسی نیاز داشته باشد میتواند با قیمت آزاد بگیرد و آنوقت ما میتونیم قیمت را افزایش بدهیم.»
او تاکید کرد: «میخواهیم بنزین را به صورت ارزان برای اقشار متوسط به پایین حفظ کنیم و یارانه آن را عادلانه پرداخت کنیم؛ [ برای اقشار] بالاتر از آن میتواند قیمت سوخت افزایش کند، برای مثال کسی که میخواهد بنزین سوپر بزند، با قیمت واقعی بزند.»
پیش از این طبق مصوبه هیات وزیران، واردات بنزین سوپر برای اشخاص حقوقی خارج از وزارت نفت آزاد شد؛ این مصوبه مقرر کرد که واردکنندگان بنزین سوپر میتوانند آن را خارج از شبکه توزیع دولتی و به قیمت آزاد به فروش برسانند.
موضوعی که دوم آذر ۱۴۰۳، سلمان ذاکر، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس آن را مقدمه گرانی بنزین دانست و اضافه کرد: «شاید ارائه بنزین سوپر وارداتی با قیمت غیریارانهای، این پیام را به مردم بدهد که میتوان بنزین گران قیمت هم استفاده کرد.»
تجربه آبان ۱۳۹۸
از زمان محمود احمدینژاد دولتها به اسم حمایت از اقشار ضعیف، بارها دست به افزایش قیمت زدند، اما این افزایش قیمتها عموما به شکلی چندوجهی انجام شده است.
تیر ۱۳۸۶، دولت احمدینژاد بنزین را دو نرخی کرد؛ به شکلی که بنزین سهمیهای لیتری ۱۰۰ تومان و بنزین آزاد لیتری ۴۰۰ تومان قیمتگذاری شد.
آذر ۱۳۸۹، دوباره در دولت احمدینژاد قیمت بنزین سهمیهای به لیتری ۴۰۰ تومان و بنزین آزاد به لیتری ۷۰۰ تومان افزایش یافت.
سال ۱۳۹۳، دولت حسن روحانی با انتقاد به دو نرخی بودن بنزین، قیمت هر لیتر بنزین را به صورت تک نرخی به ۱۰۰۰ تومان رساند.
در نیمهشب ۲۴ آبان ۱۳۹۸، دولت حسن روحانی که قبلا منتقد دو نرخی بودن بنزین بود، اعلام کرد، کارتهای سوخت که پیش از آن به دلیل تک نرخی شدن قیمت بنزین عملا بلا استفاده شده بودند، دوباره به چرخه بازمیگردد.
در آن زمان گفته شد با هدف حمایت از اقشار متوسط به پایین جامعه، یک سهمیه ۱۵۰۰ تومان برای آنان در نظر گرفته شده، اما کسانی که بخواهند بیشتر مصرف کنند، باید قیمت بنزین که تا پیش از آن لیتری ۱۰۰۰ تومان بود را به قیمت ۳۰۰۰ تومان تهیه کنند.
در نتیجه اعتراضات گستردهای در کشور آغاز شد؛ این اعتراضات که به آبان خونین ۹۸ مشهور شد، یکی از مقاطع مهم جمهوری اسلامی بود. با گذشت پنج سال از آن اعتراضات، مقامات جمهوری اسلامی برای افزایش قیمت بنزین، همچنین نگران تکرار وقایع آبان ۹۸ هستند.
در آذر ۱۴۰۳، در حالیکه رییس جمهور صراحتا از خالی شدن خزانه کشور خبر داده است، نه دولت و نه مجلس شورای اسلامی، مسوولیت افزایش قیمت بنزین را بر عهده نمیگیرند. اما به نظر میرسد جمهوری اسلامی عزم خود را برای افزایش قیمت بنزین جزم کرده است.
سال ۱۳۹۸ هم در نهایت خامنهای با نسبت دادن تصمیم افزایش قیمت به جلسه سران سه قوه، اعلام کرد تمام قد از این افزایش قیمت حمایت میکند و در پی این اظهارات، سرکوب خونین مردم شدت گرفت.

اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال حاکی از اختلاف میان مقامهای ارشد جمهوری اسلامی بر سر برداشت از موجودی صندوق توسعه ملی برای جبران کمبود بودجه و پرداخت حقوق کارمندان دولت است و رییس صندوق توسعه ملی درباره برداشت از این صندوق به دولت پزشکیان هشدار داده است.
دولت مسعود پزشکیان در اقدامی بی سابقه، با موافقت رهبر جمهوری اسلامی استقراض از صندوق توسعه ملی را در منابع لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ لحاظ کرده است.
این صندوق که سال ۱۳۸۹، بنا بود به طور سالانه، با انباشت بخشی ازدرآمدهای نفتی کشور، به منبعی برای توسعه کشور تبدیل شود، در عمل به قلک دولتها بدل شده است.
طبق آخرین اطلاعات، دولت سیزدهم، طی حدود سه سال ۲۴/۲ میلیارد دلار، دولت دوازدهم ۳۳/۹ میلیارد دلار، دولت یازدهم ۳۲/۳ میلیارد دلار و دولت دهم ۱۳/۵ میلیارد دلار از سهم صندوق توسعه ملی به عنوان قرض دریافت کردهاند و اکنون مطالبات صندوق توسعه ملی از دولتها ۱۰۳/۹ میلیارد دلار رسیده است.
منابع آگاه ایران اینترنشنال گزارش دادند مهدی غضنفری، رییس صندوق توسعه ملی در واکنش به تلاش دولت پزشکیان برای برداشت چهار میلیارد دلار از این صندوق هشدار داده در صورت برداشت این مبلغ منابع در دسترس صندوق به کمتر از دو میلیارد دلار خواهد رسید.
غضنفری خواستار موافقت رهبر جمهوری اسلامی با تهاتر پروژههای نفتی به جای درخواست برداشت از صندوق شده است.
صندوق توسعه ملی از سال ۱۳۸۹ و دولت محمود احمدینژاد، جایگزین حساب ذخیره ارزی شد.
استقراض مکرر در دورههای ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، حسن روحانی و ابراهیم رئیسی نشان داد این صندوق به هدف خود در بدو تاسیس دست نیافته است.
منابع دولت حتی برای پرداخت هزینههای جاری خود به شدت تحلیل رفته است.
پزشکیان در آخرین مصاحبه خود، با اشاره به مشکلات جدی اقتصادی گفت خزانه کشور عملا خالی است و دولت برای تامین منابع مالی پرداخت یارانهها در ماه گذشته به شدت دچار مشکل بوده و حتی با تاخیر توانسته است این پرداختها را انجام دهد.
۱۹ آبان ۱۴۰۳، مژگان خانلو، سخنگوی ستاد بودجه سال ۱۴۰۴، خبر داد علی خامنهای به مسعود پزشکیان مجوز برداشت ۱۰ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای تامین منابع بودجه سال آینده را داده است.

مجید تخت روانچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی تهدید کرد که در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی، جمهوری اسلامی از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) خارج خواهد شد.
ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس، گفت که تخت روانچی، در جلسه این کمیسیون گفته است در نشست جمعه هفته گذشته با مقامات سه کشور اروپایی مذاکرهای انجام نشده و صرفا گفتوگو و تبادل نظر شده است.
بر اساس این گزارش، تخت روانچی گفته است: «در ژنو مذاکره نکردیم چون متنی نداشتیم و متنی نبود که بخواهیم بر سر آن در واقع مذاکرهای انجام دهیم.»
او گفت که در این نشست درباره مسائل مختلف از جمله فلسطین و لبنان با طرف اروپایی گفتوگو شده است.
خبرگزاری رویترز جمعه ۹ آذر به نقل از منابع دیپلماتیک گزارش داده بود مذاکرات ژنو میان جمهوری اسلامی و سه کشور اروپایی در خصوص برخی مسائل مورد مناقشه، از جمله برنامه هستهای حکومت ایران، با «پیشرفت اندکی» همراه بوده است.
این نشست پس از صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه تهران برگزار شد. این دومین قطعنامهای بود که شورای حکام در دو سال گذشته علیه جمهوری اسلامی تصویب کرد.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این قطعنامه که از مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواسته است تا بهار سال آینده «گزارشی جامع» از برنامه هستهای و همکاری نکردن حکومت ایران با این نهاد ناظر بینالمللی ارائه کند، میتواند مقدمهای برای فعالسازی مکانیسم ماشه باشد. مکانیسمی که به بازگشت خودکار تحریمهای بینالمللی علیه ایران و قرار گرفتن در ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد منجر خواهد شد.
پس از این قطعنامه، تهران در اولین واکنش اعلام کرد سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته خود را به راه خواهد انداخت.
بهروز کمالوندی، معاون و سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران گفت: «متاسفانه دشمنان، پرونده هستهای ایران را بسیار پیچیده و سیاسی کردهاند.»
مقامات جمهوری اسلامی پیش از این نیز تهدید کردهاند که در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه که در برجام پیشبینی شده، جمهوری اسلامی از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) خارج خواهد شد.
پس از خروج آمریکا از برجام، مذاکرات برای احیای آن در دولت حسن روحانی و ابراهیم رئیسی به نتیجه نرسید. مذاکرات با آمریکا در دولت رئیسی بر خلاف دولت روحانی با واسطه انجام میشد.
اکنون عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، گفته است: «در حال حاضر قصد گفتوگو با واشینگتن نداریم چرا که هیچ مبنایی برای چنین گفتوگویی وجود ندارد.»
او اضافه کرده است: «ما منتظریم تا ببینیم دولت جدید آمریکا چه سیاستهایی را در پیش خواهد گرفت و سپس سیاست خود را ترسیم خواهیم کرد.»
این سخنان در حالی بیان شده که مقامات دولت مسعود پزشکیان به مذاکره با دولت دونالد ترامپ تمایل نشان دادهاند.
از جمله محمدجواد ظریف، معاون راهبردی پزشکیان، در مقالهای در مجله فارِن اِفِرز نوشت که ترامپ باید به دنبال توافقی باشد که به هر دو طرف سود برساند.
از سوی دیگر حسین موسویان، دیپلمات و از اعضای سابق تیم مذاکرهکننده هستهای جمهوری اسلامی، در آستانه مذاکرات تهران با سه کشور اروپایی در ژنو، این مذاکرات را محکوم به شکست دانسته و گفته بود این فرصتی طلایی برای ترامپ است تا با جمهوری اسلامی به توافق برسد و تاریخساز شود.

اعتراضها به قانون «حجاب و عفاف» ادامه دارد. برخی نهادهای صنفی، منتقدان و روزنامهنگاران در یادداشتهایی خواستار مقاومت مدنی و ملی از سوی مردم شدند. همزمان دولت اعلام کرد در اجرای این قانون به دنبال کمترین آسیب است.
خانه سینما، خانه تئاتر و خانه موسیقی در ایران با صدور بیانیه مشترکی از اجرای قانون حجاب اجباری ابراز نگرانی کردند.
این نهادهای صنفی تاکید کردند: «این قانون کودکان را مجرم میداند.»
در این بیانیه آمده است که واضعان این قانون با «بسط و گسترش جرمانگاری» فراتر از نیمی از آحاد جامعه، «بیسابقهترین و بزرگترین زمینه انشقاق ملی» را فراهم کردهاند.
همزمان شهرام دبیری، معاون پارلمانی مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم، قانون حجاب اجباری را نیازمند اصلاح و تغییر دانست و گفت دولت به دنبال این است که اجرای آن با تاخیر انجام شود: «ما به دنبال این هستیم که وقتی گرفته شود و اجرای آن به تاخیر بیفتد.»
متن قانون تحمیل حجاب اجباری موسوم به «عفاف و حجاب»، در روزهای گذشته منتشر شد.
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی، وعده داد این لایحه که اکنون به قانون تبدیل شده، تا ۲۳ آذر ابلاغ خواهد شد.
در واکنش به مواضع مقامهای حکومتی درباره اجرای این قانون، عبدالله ناصری، استاد تاریخ و مدیرعامل اسبق خبرگزاری ایرنا، در یادداشتی آن را «مبتذلترین قوانین» و «شر مطلق» توصیف کرد و نوشت: «فارغ از مفاد این قانون ضد انسانی و هر تلطیفی در آن، اکنون فرصت مناسبی برای زن و مرد انقلابی زن، زندگی، آزادی است که خیابان را دوباره به دست گرفته و بیخشونت، حقوق آزادی پوشش که عطای بیمنت خداوندگار به مخلوقش است را فریاد کند.»
ناصری با اشاره به «شرایط بسیار لغزنده حکومت و ترس و لرز شدیدی» که رییس حکومت را «در آغوش گرفته»، نوشته است: «باید وسعت نافرمانی مدنی را گسترش داد. نافرمانی با تمرکز بر نفی حجاب اجباری.»
عیسی سحرخیز، روزنامهنگار منتقد جمهوری اسلامی نیز در یادداشتی در واکنش به قانون حجاب اجباری نوشت: «این امر محال نیست که اجرای قانون موسوم به عفاف و حجاب، ناخواسته ماشه مقاومت مدنی ملی را در ایران بچکاند و به دومینویی غیرقابل پیشبینی تبدیل شود که هیچکس نخواهد دانست نقطه پایانی آن کجاست.»
سحرخیز با ابراز امیدواری نسبت به «لغو، تعویق، تعلیق محال یا ... این اقدام ضد مردمی»، هشدار داد که در غیر این صورت احتمالا زمان یک «حرکت ملی» فراهم خواهد شد: «مخالفتی مسالمتجویانه، خشونتپرهیز اما اثرگذار و آیندهساز.»
قانون هنوز ابلاغ نشده است
عباس صالح شریعتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت چهاردهم، چهارشنبه پس از جلسه هیات دولت اعلام کرد که اعضای کابینه این قانون را مطالعه کردهاند اما: «هنوز این قانون به صورت رسمی ابلاغ نشده است.»
به گفته او، برای اجرای چنین قانونی باید زمینهها، ظرفیتها و پیامدهای اجرای آن را در نظر گرفته شود.
دولت به دنبال عادیسازی
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان، با تاکید بر این که کسی از این قانون جدید منتفع نخواهد شد، از نگرانیهای وزیر میراث فرهنگی از افت گردشگران خارجی به واسطه قانون حجاب اجباری خبر داد و گفت: «دولت درباره این قانون ملاحظاتی دارد و تلاش میکند با مذاکره و گفتوگو بتواند موضوع را به سمتی هدایت کند تا کمترین آسیب را در جامعه داشته باشیم.»
زهرا بهروزآذر، معاون پزشکیان در امور زنان و خانواده نیز درباره قانون حجاب و عفاف و اجرای آن از سوی دولت گفت که در این زمینه گفتوگو صورت خواهد گرفت تا دولت مطمئن شود «آثاری را که قرار است داشته باشد»، بر جا میگذارد.
جمهوری اسلامی پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» و بهویژه در ماههای اخیر کوشیده است موج نافرمانی زنان در برابر سیاست تحمیل حجاب اجباری را به شیوههای گوناگون سرکوب کند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ۱۵ فروردین مساله حجاب را «چالش تحمیلی» خواند و گفت همه باید آن را رعایت کنند.
با وجود انتشار متن نهایی قانون «عفاف و حجاب» و اعلام مجلس درباره ابلاغ آن، مهدی طباطبایی، معاون ارتباطات دفتر پزشکیان، ۱۱ آذر در واکنش به اعتراضها اعلام کرد دولت برای «اصلاح این قانون» اقدام خواهد کرد.
پزشکیان در دوران تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری از برخوردهای خشن برای تحمیل سیاست حجاب اجباری انتقاد کرده بود.

گزارشها از اعزام جواد غفاری به سوریه برای فرماندهی نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی خبر میدهند. از غفاری به عنوان «سرداری فاسد» یاد میشود که مسئول قاچاق بنزین و گازوئیل ایران به سوریه و ترورهای ناموفق شهروندان اسرائیلی است. بدیل خودخوانده قاسم سلیمانی، در سوریه چه میکند؟
یکشنبه گذشته و همزمان با سفر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به دمشق برای دیدار با بشار اسد، رییس حکومت سوریه، یک هواپیمای دیگر نیز در خاک این کشور به زمین نشست که حامل مسافری از ایران بود.
خبر اعزام جواد غفاری، از فرماندهان سپاه پاسداران به سوریه، خیلی زود به رسانههای منطقه راه یافت و ساعاتی بعد، رسانههای رسمی نیز ورود او را به این کشور تایید کردند.
همزمان هواداران جبهه موسوم به مقاومت در ایران، با انتشار عکسهای غفاری در کنار تصاویری از قاسم سلیمانی، فرمانده کشته شده سپاه قدس، از شباهت این دو گفتند و او را «قهرمان مبارزه با داعش» معرفی کردند.
این افراد گفتند که شورشیان مسلح سوری «از غفاری وحشت دارند».

جواد غفاری واقعا کیست و برای چه به سوریه رفته؟
تنها فرمانده بازمانده شبکه انتقال سلاح به کرانه باختری و لبنان که تحت تعقیب موساد است، در پی جلب رضایت علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی است.
دقیقا سه سال پیش، خبر بازگشت ناگهانی این فرمانده ارشد سپاه پاسداران از سوریه به ایران جنجالآفرین شد؛ وقتی العربیه خبر داد که اسد، او را به دلیل «فعالیتهای خودسرانه» از سوریه اخراج کرده است.
آن زمان وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی این خبر را تکذیب کرد و گفت دلیل بازگشت غفاری، پایان دوره ماموریتش بوده است.
همان موقع بود که برای اولین بار تصاویری از غفاری منتشر شد. نام واقعی او غفار باقری اسفندونی است، مشهور به جواد غفار احدی یا همان غفاری.
او از سال ۱۳۹۴ فرماندهی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در سوریه را برعهده گرفت. پیش از او، محمدجعفر اسدی و حسین همدانی این مسئولیت را بر عهده داشتند.
غفاری در جریان محاصره چهار ساله حلب در جنگ داخلی سوریه، با دستور سلیمانی، فرمانده قرارگاه حلب بود و به دلیل نقشش در کشتار هزاران غیرنظامی در دومین شهر بزرگ سوریه، به قصاب حلب مشهور شد؛ زمانی که سپاه پاسداران از زمین و روسیه از هوا، بمب و گلوله بر سر مردم حلب میریختند و ارتش اسد، دستکم هشت بار با سلاح شیمیایی به این شهر حمله کرد.
رسانههای حکومتی در ایران میگویند غفاری در نبردهای پالمیرا، صحرای شام، دیرالزور و بوکمال هم حضور داشته است.
پس از کشته شدن سلیمانی، غفاری که خود را در قامت جانشینش میدید، رایزنیهای زیادی انجام داد تا فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران شود اما ناکام ماند و اسماعیل قاآنی به این سمت رسید.
از همان موقع او تلاش میکرد مثل سلیمانی لباس بپوشد، مثل او حرف بزند و زبان بدن او را تقلید کند
اما غفاری از سوریه اخراج شد؛ به دلیل نارضایتی روسها از دخالت او در قاچاق سوخت به سوریه.
یک سال بعد، او ریاست واحد ۴۰۰۰ یعنی معاونت ویژه سازمان اطلاعات سپاه پاسداران را برعهده گرفت. منابع یران اینترنشنال گفتند او همان موقع شرط کرد که همچنان باید مرز سوریه و عراق در بوکمال را برای قاچاق سوخت در اختیار داشته باشد که این شرط انجام شد.
اما او در سمت جدید هم موفق نبود. پروژه مشترک این واحد و معاونت ضدجاسوسی سپاه پاسداران، یعنی واحد ۱۵۰۰ برای ترور یوسف لوی سیفری، کنسول پیشین اسرائیل و سه زن توریست اسرائیلی در ترکیه شکست خورد.
پس از حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، غفاری و اعضای ارشد واحدش، به شبکه انتقال سلاح به سوریه و از آنجا به کرانه باختری پیوستند؛ با همکاری واحدهای ۸۴۰ و ۱۸۰۰۰ نیروی قدس.
اسرائیل فروردین امسال این شبکه را کشف و سلاحهای ارسالی را ضبط کرد. یک هفته بعد، ارتش اسرائیل راس این شبکه، یعنی محمدرضا زاهدی را در حمله موشکی به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق کشت.
دو هفته پیش و یک ماه پس از کشتن محمدجعفر قصیر، فرمانده یگان ۴۴۰۰ حزبالله، فرماندهان دیگر این واحد را هم هدف قرار گرفتند و با انتشار تصاویر سلاحهای کشف شده، عکس تنها فرمانده زنده مانده مرتبط با این گروه منتشر شد که کسی نبود جز جواد غفاری.
به همین دلیل پس از آغاز عملیات مخالفان مسلح اسد، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، از بازسازی شبکه انتقال سلاح جمهوری اسلامی در سوریه ابراز نگرانی کرد.
شهریور ماه ۱۴۰۳، وزارت خزانهداری آمریکا، غفاری را به دلیل نقشآفرینی در توطئههای ترور علیه مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور، دخالت او در قتل یک شهروند آمریکایی در عراق و نقش او در سرکوب معترضان در ایران، تحریم کرد.
غفاری، فرمانده یگان ویژه فاتحین در کل کشور بوده است. یگانی که در جنگ داخلی سوریه و عراق حاضر بود اما دو سال پیش در جریان خیزش انقلابی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، در سرکوب معترضان دست داشت.
حالا او بار دیگر به حلب برگشته تا به دولت اسد در سرکوب مخالفان مسلح کمک کند، در شرایطی که در پنج روز گذشته، بیشتر تلفات در سوریه، از غیرنظامیان از جمله کودکان و زنان بوده است.
از سوی دیگر کسی که دوست دارد فراتر از یک سرباز یا فرماندهای رده دوم، برای خامنهای یکی مثل سلیمانی باشد، خواسته است تا لشکر رسانهای او این روزها در شبکههای اجتماعی پیگیرش باشند و خودش هم در سوریه به دنبال تکرار جنایت است: رویای قدیمی قصاب حلب برای دلبری از خامنهای با قساوت و کشتار.





