زنجیره بحران کسری انرژی در ایران، از گاز تا برق و بنزین
جمهوری اسلامی در مدیریت کشور با زنجیره کسری انرژی مواجه شده است. بحرانی که ترجیح میدهد آن را «ناترازی انرژی» بنامد. تغییر نام این بحران، ناتوانی دولت در تامین بنزین، سالها عدم سرمایهگذاری در بخش گاز و سوخت نداشتن نیروگاهها را برطرف نمیکند.
پاییز و زمستان ۱۴۰۳ در ایران، سرد، آلوده و خاموش است.
سهشنبه شب ۲۹ آبان، محمدجعفر قائم پناه، معاون اجرایی رییسجمهوری اسلامی، در یک برنامه خبری که از صداوسیما پخش شد، با اذعان به «وجود ناترازی» در بخشهای سوخت، گاز و برق گفت: «رییسجمهوری تدبیر میکند که این مشکلات در کوتاهترین مدت یا در سال آینده رفع شوند و ما شاهد خاموشی هایی که موجب آزار و اذیت مردم میشوند، نباشیم.»
«ناترازی» اصطلاحی است که مقامات جمهوری اسلامی در سالهای اخیر برای توصیف بحران و کمبود در بخش انرژی استفاده میکنند.
ریشههای بحران انرژی در ایران به سالها قبل باز میگردد اما به طور خاص از نیمه دوم دهه ۹۰ خورشیدی، علائم آن بروز کرد و اکنون شهروندان همه ابعاد آن را در زندگی روزمره خود تجربه میکنند. زنجیرهای از بحران در جمهوری اسلامی فعال شده که همه بخشها را درگیر کرده است.
بنزین
مسعود پزشکیان از زمان رقابتهای انتخاباتی در تابستان ۱۴۰۳ تا جلسه تقدیم لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ به مجلس شورای اسلامی، همواره از قیمت انرژی و به طور خاص قیمت بنزین گلایه کرد.
او تاکید دارد که جمهوری اسلامی سالانه پنج میلیارد دلار برای واردات بنزین هزینه میکند اما خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، با رد ادعای پزشکیان نوشته است در سال گذشته دو میلیارد دلار بنزین به کشور وارد شده است.
از طرفی پزشکیان میگوید بابت بنزین تولید داخل هم در هر لیتر شش هزار و ۵۰۰ تومان یارانه داده میشود.
صرفنظر از عدد دقیق، نکته مشخص این است که جمهوری اسلامی خیزی برای افزایش قیمت سوخت برداشته است. چهرههای اطلاعرسانی دولت هم افزایش قیمت را به طور قطعی رد نمیکنند و تنها تاکید دارند که درباره آن اطلاعرسانی خواهد شد.
از آخرین باری که قیمت بنزین در ایران تغییر داده شده، پنج سال گذشته است. وقتی جمهوری اسلامی در آبان ۱۳۹۸ قیمت سوخت را تغییر داد، با یکی از گستردهترین اعتراضات عمر خود مواجه شد.
تهران به دلیل بلندپروازیهای تسلیحاتی، تهدید کشورهای منطقه و برنامه اتمی خود، از سال ۱۳۸۹ به بعد با تحریمهای همه جانبهای روبهرو شد که تجربه آن را نداشت.
ایران اکنون نه تنها نمیتواند مانند یک کشور عادی نفت خود را بفروشد بلکه به دلیل تحریمها و محدودیتهای مالی، نمیتواند مانند یک کشوری عادی بنزین تهیه کند.
از طرفی به گفته مقامات جمهوری اسلامی، باید برای سوخت یارانه بپردازد و از طرف دیگر برای خریدن بنزین، تحریمها را دور بزند.
با تمام اینها، افزایش قیمت بنزین که با نگاهی به تجربههای قبلی، همراه با افزایش قیمت گازوئیل است، با توجه به اهمیتی که در بخش حمل و نقل دارد، تاثیر مستقیم و فوری روی سطح عمومی قیمتها میگذارد و زنجیرهای از تغییرات را فعال میکند که میتوانند مشکلاتی جدی برای دولت تازهکار پزشکیان ایجاد کنند.
گاز
کشور ایران مالک دومین منابع گازی شناسایی شده زمین در به شمار میرود اما در سال ۱۴۰۳، جمهوری اسلامی برای رساندن گاز به منازل، صنایع و نیروگاهها با مشکل روبهرو شده است.
مساله این است که تنها داشتن گاز کافی نیست بلکه استخراج و انتقال آن نیاز به سرمایهگذاری مداوم دارد.
نرسی قربان، کارشناس حوزه انرژی، پنجم شهریور ۱۴۰۳ در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا ضمن تاکید بر این که حل مشکل صنعت گاز نیازمند توسعه تعاملهای بینالمللی است، گفت: «آنطور که در دولت قبل نیز مطرح شد، نیازمند ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز برای احیا هستیم که این موضوع تاکنون محقق نشده و اکنون احتمالا به بیش از این رقم نیاز داریم.»
اگرچه اوضاع مالی جمهوری اسلامی هماکنون تعریف چندانی ندارد اما در دولتها و دورههای گذشته، درآمدهای سرشار نفتی صرف بخشهای دیگر شده و در صنعت گاز سرمایهگذاری مناسب انجام نشده است. نتیجه آن که در آستانه فصل سرد، کشور با کمبود شدید گاز مواجه شده و پیشبینی میشود این روند با سردتر شدن هوا به طور تساعدی افزایش پیدا کند.
مشخص نیست ابعاد بحران گاز چقدر است اما خبرها نشان میدهند دامنه آن گسترده است.
۲۸ آبان ۱۴۰۳، دیوان محاسبات کشور، بازوی نظارتی مجلس شورای اسلامی که آن را دادگاه مالی و اداری در ساختار جمهوری اسلامی مینامند، اعلام کرد بررسیهای فنی و تخصصی این نهاد نظارتی نشان میدهد ناترازی گاز در سال ۱۴۰۲ به ۶۳/۹ میلیارد متر مکعب رسیده و این در حالی است که به میزان ۱۸ میلیارد مترمکعب هدر رفت گاز مشعل (فلر) وجود دارد.
دیوان محاسبات کشور اعلام کرده است که «ضمن رسیدگی به ترک فعلها و تخلفات در این حوزه، اهتمام هر چه بیشتر در حوزه سرمایهگذاری گاز را ضروری» میداند.
از سوی دیگر، دولت پزشکیان طی مصوبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ هیات وزیران، وزارت نفت را مکلف کرده است تعرفههای قبلی را طوری دستکاری کند که دولت درآمد بیشتری از محل بهای گاز مصرفکنندگان خانگی داشته باشد.
برق
در تابستان ۱۴۰۳، همزمان با خاموشیهای گسترده و سراسری، مقامات جمهوری اسلامی اعلام میکردند که شهروندان با کاهش مصرف کولر، میتوانند مانع قطع برق شوند اما واقعیت این بود که نیاز ۱۹ میلیارد دلاری شبکه فرسوده تولید و توزیع برق کشور، با «دور کند کولر» برطرف نشد و نمیشود.
حالا و در آبان ماه که شهروندان دیگر از کولر استفاده نمیکنند، دولت میگوید مردم باید انتخاب کنند: «مازوت سوزی» یا «خاموشی».
به گفته برخی ناظران، طرح موضوع مازوتسوزی، آدرس غلط جدید جمهوری اسلامی در فصل سرد است. ۸۰ درصد برق در ایران به وسیله نیروگاههای حرارتی تولید میشود که این نیروگاهها برای این تولید، عمدتا به گاز متکیاند.
از ۱۴۰ نیروگاه بزرگ کشور، تنها ۱۴ نیروگاه امکان مازوتسوزی دارند.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسدران، در گزارشی با استناد به دادههای وزارت نیرو نوشت از شهریور امسال (۱۴۰۳) فرآیند پر شدن ذخایر سوخت مایع نیروگاهها متوقف شده و به مرور، حجم این ذخایر به یکسوم رسیده است.
بر اساس این گزارش، تامین گاز نیروگاهها در دو هفته اول آبان، ۳۰ درصد نسبت به سال ۱۴۰۲ کم شد و ذخیره گازوئیل نیروگاهها هم به کمتر از هزار و ۲۶۰ میلیون لیتر رسید تا شبکه برق ایران در یک قدمی شرایط فوق اضطراری قرار گیرد.
در واقع نیروگاهها سوختی ندارند که بتوانند بسوزانند. به این ترتیب راهکار دولت در گام اول، اعلام جدول خاموشی سراسری به بهانه توقف مازوتسوزی بود.
اما در کنار خاموشی، افزایش بهای برق هم به صورت چراغ خاموش در دستور کار قرار گرفته است.
روزنامه خراسان در شماره چهارشنبه ۳۰ آبان خود، در گزارشی مفصل به افزایش ناگهانی تعرفه برق واحدهای صنعتی پرداخته است.
بر اساس این گزارش، حدود دو هفته است قبوض برق واحدهای تولیدی و صنایع خراسان رضوی، بابت مصرف دوره مهر صادر شده و در اختیار مشترکین قرار گرفته: «قبوضی که مبلغ آنها شوک برقی جدیدی به مشترکین و تولیدکنندگان وارد کرده است.»
این روزنامه با بررسی مقایسهای قبوض برق یک واحد صنعتی نوشته است بهای برق مصرفی آن حدود شش میلیون و ۶۰۰ هزار تومان درج شده اما حدود ۵۰ میلیون تومان «تعرفه ترانزیتی» برای این واحد در همین قبض در نظر گرفته شده است.
یعنی حدود ۹ برابر برق مصرفی این واحد تولیدی، باید بهای ترانزیت به اداره برق پرداخت شود.
سهشنبه ۲۹ آبان، عباس علیآبادی، وزیر نیرو، در حاشیه دیدار با سرگئی تیسیویلف، وزیر انرژی روسیه، گفت: «هر دو کشور روسیه و ایران دارای شبکههای بزرگ الکتریکی هستند و در صورتی که این دو شبکه بزرگ به یکدیگر متصل شوند میتوانند یک قدرت بزرگ الکتریکی در منطقه به وجود آورند که سایر کشورها نیز میتوانند از آن بهرهمند شوند.»
این اولین بار نیست که یک مقام جمهوری اسلامی درباره اتصال شبکه برق ایران و روسیه ابراز امیدواری میکند.
سال ۱۳۹۴ و در زمان دولت حسن روحانی، مقامات جمهوری اسلامی هنگام دیدار الکساندر نوآک، وزیر وقت انرژی روسیه با حمید چیتچیان، وزیر وقت نیرو، وعده دادند مقدمات این اتصال ظرف شش ماه فراهم شود.
پس از آن هم بارها وعده اتصال قریبالوقوع شبکه برق ایران و روسیه مطرح شده اما هرگز عملیاتی نشده است.
رسانهها در ایران از خواسته کشورهای غربی برای اطلاعرسانی فوری درباره ذرات اورانیوم با منشاء انسانی در دو مکان اعلام نشده فعالیتهای هستهای در ایران خبر دادند. خبرگزاری ایرنا با اعلام مشاهده پیشنویش قطعنامه شورای حکام، مبنای آن را «ادعاهای سیاسی و اسناد جعلی اسرائیل» دانست.
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روز چهارشنبه ۳۰ آبان در گزارش خود به شورای حکام این نهاد اعلام کرد یافتههای آژانس در مورد ذرات اورانیوم با منشاء انسانی در مکانهای اعلامنشده در ایران مطابقت ندارد و آژانس نیازمند اطلاع از مکان فعلی مواد هستهای یا تجهیزات آلوده مرتبط است.
بر اساس این گزارش، ذخایر اورانیوم ۲۰ درصد و ۶۰ درصد ایران پس از گزارش قبلی آژانس همچنان افزایش یافته است.
همزمان خبرگزاری فرانسه «به نقل از دیپلماتها» خبر داد که سه کشور اروپایی آلمان، بریتانیا و فرانسه با همراهی آمریکا، قطعنامهای را درباره عدم همکاری تهران با آژانس به نشست شورای حکام ارائه کردهاند و انتظار میرود این قطعنامه روز پنجشنبه به رای گذاشته شود.
به گزارش خبرگزاری ایرنا در قطعنامه پیشنهادی شورای حکام علیه فعالیتهای هستهای ایران، از تهران خواسته شده تا بدون فوت وقت در خصوص ذرات اورانیوم با منشاء انسانی در دو مکان اعلام نشده در ایران، توضیحات معتبر ارائه کرده و آژانس را از مکان(های) فعلی مواد هستهای یا تجهیزات آلوده مطلع کند.
بر اساس این گزارش، از مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواسته شده تا یک «گزارش جامع» درباره فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، برای بررسی در نشست اسفند ماه ۱۴۰۳ شورای حکام تهیه کند.
روزنامه ستاره صبح: سفر گروسی بیفایده بود
روزنامه ستاره صبح در سرمقاله امروز خود با «بیاثر» خواندن سفر گروسی به تهران در روزهای گذشته نوشت: «شواهد و قرائن نشان میدهند قبل از اجلاس شورای حکام که دوشنبه آغاز شد، سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان پیشنویس قطعنامهای را بین ۳۷ عضو شورای حکام توزیع کردهاند.»
بر اساس این گزارش، اروپاییها قصد دارند با همکاری آمریکا، پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارسال کنند.
به گفته این روزنامه، دلیل تغییر موضع اروپا در قبال ایران نسبت به گذشته، اتهام ارسال سلاح به روسیه برای جنگ اوکراین از سوی ایران است.
هزینهسازی لاریجانی و خرازی برای یک کشور
ستاره صبح با انتقاد از مواضع اخیر محمدجواد لاریجانی درباره توانایی ایران برای ساخت سلاح اتمی ظرف ۲۴ ساعت، از آن به عنوان «هزینهسازی» یاد کرده و صحبتهای کمال خرازی، رییس شورای راهبردی و روابط خارجی مبنی بر ضرورت تغییر دکترین هستهای ایران را امنیتسازی برای اسرائیل دانسته است.
این رسانه تاکید کرده چنین فرایندی «نه تنها بازدارندگی به دنبال ندارد» بلکه پیامش برای غرب و سازمان ملل این است که ایران به دنبال ساخت بمب اتم است.
قبل از هر کاری، نظر مردم را بپرسید
سرمقالهنویس ستاره صبح معتقد است مقامات هر کاری که میخواهند انجام دهند، قبل از آن باید نظر مردم را بگیرند و بعد عمل کنند.
او با اشاره به احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه تاکید کرد که ایران به یک «چرخش معنادار در روابط خارجی، دکترین هستهای و اعلام بیطرفی در جنگ روسیه و اوکراین» نیاز دارد چون: «در غیر این صورت سیاست تهدید، توپ و تشر نتیجه عکس داده و ممکن است به رویارویی ایران و غرب بینجامد.»
مکانیسم ماشه (Trigger mechanism) در راستای حل اختلاف پیشبینی شده در برجام است و فرآیندی است که در آن اگر یکی از طرفهای توافق به این جمعبندی برسد که طرف دیگر به تعهدات ذکر شده پایبند نیست، میتواند به کمیسیون مشترک شکایت کند.
روزنامه اعتماد نیز در آستانه صدور احتمالی قطعنامه کشورهای اروپایی علیه فعالیتهای هستهای تهران نوشت به باور گروهی از ناظران داخلی و خارجی، صدور قطعنامههای مكرر علیه تهران در نشستهای فصلی شورای حكام میتواند زمينهساز فعالسازی مكانيسم ماشه در بازه زمانی پيش از آبان ۱۴۰۴ شود.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در دو روز اخیر در تماسهای جداگانهای با همتایان خود در فرانسه و آفریقای جنوبی، صدور احتمالی چنین قطعنامهای را «اقدامی ناموجه و تحریکآمیز» خواند و گفت که اگر طرفهای دیگر به دنبال رویارویی باشند، ایران واکنش مناسبی نشان خواهد داد.
صدها معلم بازنشسته روز چهارشنبه ۳۰ آبان مقابل مجلس شورای اسلامی و سازمان برنامه و بودجه تجمع اعتراضی کردند و خواستار پرداخت مطالباتشان شدند.
کانالهای اطلاعرسانی مرتبط با فرهنگیان تعداد افراد حاضر در تجمع روز چهارشنبه را حدود هفت هزار نفر اعلام کردند.
بر اساس گزارشها، گروهی از بازنشستگان فرهنگی در این تجمع، به اجرا نشدن دستورالعمل متناسبسازی حقوق بازنشستگان در سال ۱۴۰۰ مبنی بر «اعمال ۹۰ درصد از فوقالعاده رتبهبندی در حقوق بازنشستگی» اعتراض کردند.
ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهند تجمعکنندگان با در دست گرفتن اسکناسهای ۱۰ هزار تومانی و سر دادن شعارهایی مانند «فقط یه ۱۰ هزاری/ حاصل رتبهبندی» و «رتبهبندی حق ماست/ حاصل دسترنج ماست»، نسبت به رسیدگی نشدن به مطالباتشان اعتراض کردند.
تجمعکنندگان همچنین شعارهایی مانند «معلم داد بزن/ حقت رو فریاد بزن» و «سه سال سرگردانی/ لعنت به این تبانی» سر دادند.
طبق وعده دولت قرار بود با اجرای قانون همسانسازی، حقوقهای پرداختی فرهنگیان بازنشسته معادل ۹۰ درصد از حقوق کارکنان همسان در گروههای خود افزایش یابد.
با محقق نشدن این وعده، تجمعکنندگان خواهان پرداخت معوقات ناشی از اصلاح احکام بازنشستگان فرهنگی سال ۱۴۰۰ شدند.
روز شنبه ۲۶ آبان نیز جمعی از بازنشستگان فرهنگی سال ۱۴۰۰ در اعتراض به رسیدگی نشدن به مطالباتشان مقابل ساختمان نهاد ریاست جمهوری در تهران تجمع اعتراضی برگزار کرده بودند.
این اعتراضات، نخستین تجمعهای بازنشستگان فرهنگی در سال جاری نبوده است.
طی رورهای ۲۰ و ۲۱ آبان نیز بازنشستگان فرهنگی سال ۱۴۰۲ در اعتراض به رسیدگی نشدن به مطالباتشان در مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش در تهران دست به تجمع زدند.
فرهنگیان بازنشسته معترض از سراسر ایران روز اول آبان مقابل سازمان تامین اجتماعی در تهران تجمع کردند.
با وجود وعدههای جمهوری اسلامی، وضعیت معیشتی بازنشستگان در ایران روز به روز وخیمتر میشود.
کارگر اخراج شده یک شرکت پیمانکاری ذوب آهن اصفهان، در حضور مدیرعامل کارخانه، خودسوزی کرد. بر اساس گزارشها، حاضران در محل تلاش کردند آتش را مهار کنند اما بنزین در لحظهای کوتاه شعلهور و باعث سوختگی شدید و تا ۵۰ درصدی این کارگر شد.
خبرگزاری ایلنا به نقل از شاهدان عینی نوشت کارگری به نام اصغر موسوی که «ظاهرا تعدیل شده بود»، روز سهشنبه ۲۹ آبان با ریختن بنزین روی بدن خود، مقابل ساختمان یکی از شرکتهای پیمانکاری ذوب آهن اصفهان که در آن کار میکرد، خود را آتش زد.
ساعاتی بعد از این حادثه، روابط عمومی شرکت ذوب آهن اصفهان با صدور اطلاعیهای، اصغر موسوی را «کارگر سابق» پیمانکاری طرف قرارداد این شرکت خواند.
این اطلاعیه گفت: «اقدامات لازم در محل حادثه برای رسیدگی به وضعیت کارگر حادثهدیده انجام گرفت.»
بر اساس این اطلاعیه، موسوی برای درمانهای تکمیلی به مراکز تخصصی اعزام شده است.
شرکت ذوب آهن اصفهان وضعیت کنونی سلامت این کارگر را «پایدار و در حال بهبود» ارزیابی کرد.
طی سالهای گذشته موارد دیگری از اقدام به خودسوزی و خودکشی کارگران در ایران به دلیل اخراج، شرایط سخت کار، تاخیر در پرداخت یا عدم پرداخت دستمزد، مشکلات اقتصادی و دلایل دیگر اتفاق افتاده است.
اواخر مهر امسال یکی از کارگران فصلی شاغل در شرکت نیشکر هفتتپه به نام فالح سعدی در محل کار خود خودسوزی کرد و دو روز بعد در ۲۱ مهر ماه جان باخت.
گفته شد این کارگر ۴۸ ساله که پدر چهار فرزند بود، به دلیل تعلیق و تمدید نشدن قرارداد کاری خود، دست به خودسوزی زد.
چند روز پیش از این واقعه و در ۱۶ مهر، خبرگزاری ایلنا از «خودسوزی نافرجام» دو نفر در جریان تجمع کارگران پتروشیمی ارغوان گستر خبر داد.
در فاصله روزهای پایانی آذر تا اوایل دی سال گذشته نیز در دو رویداد مجزا، در مجموع سه تن از کارگران اقدام به خودکشی کردند.
روز ۳۰ آذر ۱۴۰۲ دو تن از کارگران پتروشیمی چوار ایلام در اعتراض به اخراج از کار خودکشی کردند.
روز ششم دی همان سال نیز خودسوزی یک کارگر پیمانکاری شهرداری مشهد به دلیل ترس از تغییر محل کار و احتمال اخراج و تعدیل گزارش شد.
پیش از آن و در بازه زمانی مرداد ۱۴۰۱ تا مرداد ۱۴۰۲ چهار کارگر پتروشیمی ایلام با خودکشی به زندگی خود پایان دادند.
کارشناسان توصیه میکنند اگر با فرد یا افرادی مواجه شدید که از جملات یا عباراتی حاکی از افسردگی یا تمایل به پایان دادن به زندگی استفاده میکنند، از آنها بخواهید با پزشک معتمد، مراکز تخصصی مرتبط یا فردی قابل اعتماد درباره نگرانیهایشان صحبت کنند. اگر خودتان به خودکشی فکر میکنید، در ایران میتوانید با اورژانس اجتماعی به شماره ۱۲۳ تماس بگیرید.
فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» به نویسندگی و کارگردانی فرشاد هاشمی، سه جایزه را در جشنواره فیلم افسانه طلایی پالرموی ایتالیا از آن خود کرد. هاشمی این جوایز را به هنرمندان مستقلی تقدیم کرد که «برای تغییر و آزادی»، مقاومت مستمر میکنند.
فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر»، موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و همچنین جایزه ویژه «مانچینی» از چهلوششمین دوره جشنواره فیلم افسانه طلایی پالرمو ایتالیا شد.
فرشاد هاشمی، نویسنده و کارگردان این فیلم، پس از دریافت این جوایز گفت قصد داشته تصویری واقعی از مردم ایران نمایش دهد: «تصویری که سالهاست زیر بار سنگین کلمه سانسور خدشهدار شده است.»
هاشمی با اشاره به سانسوری که مشکلاتی بیشمار برای هنرمندان ایران به وجود آورده است، گفت که بسیاری همچنان با شجاعت در حال مبارزه با این سانسور هستند «تا سایه سیاهی را از بین ببرند که واقعیت را پوشانده» است.
او گفت جایزه خود را به تمام هنرمندان مستقلی تقدیم میکند که بهطور ویژه در دو سال اخیر برای به دست آوردن آزادی مقاومت کرده و بر باورهای خود برای ایجاد تغییر، پایدار ماندهاند.
«من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» جزو نخستین آثاری است که داخل ایران و بدون رعایت ممیزیها و محدودیتهای معمول سینمای داخل کشور، از جمله حجاب اجباری، ساخته شد.
این فیلم داستان زنی تنها و جوان در تهران است که خانهاش را به یک گروه فیلمسازی اجاره میدهد.
بهمن سال گذشته نیز «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» توانست برنده جایزه اینگمار برگمان جشنواره فیلم گوتنبرگ سوئد شود.
شمار تولیدات سینمایی زیرزمینی و بدون مجوزهای رسمی جمهوری اسلامی در ایران در دو سال اخیر افزایشی چشمگیر داشته است که «دانه انجیر معابد» ساخته محمد رسولاف، «کیک محبوب من» ساخته مشترک مریم مقدم و بهتاش صناعیها و «شاهد» ساخته نادر ساعیور از جمله آنها هستند.
بلومبرگ با انتشار گزارشی تحقیقی هشدار داده یک گروه رو به رشد از کشتیهای «ناوگان تاریک» که مصون از پیگیری و مجازات در حاشیه یک گذرگاه دریایی شناختهشده فعالیت میکنند، در ماههای اخیر، صدها میلیون بشکه نفت تحریمشده ایران را جابهجا کرده و به چین قاچاق کردهاند.
بلومبرگ در گزارش خود هشدار داده که این جابهجایی نظارتنشده نفت میتواند منجر به یک فاجعه زیستمحیطی منجر شود. ناوگان اشباح، اصطلاحی است که برای اشاره به کشتیهای حامل نفت تحریمشده ایران به کار میرود.
بنا بر این گزارش، ۶۵ کیلومتری شرق شبهجزیره مالزی، بزرگترین نقطه تجمع نفتکشهای ناوگان تاریک در جهان قرار دارد. کشتیهایی قدیمی، که اغلب تحت پرچمهای مصلحتی و بدون بیمه فعالیت میکنند، روزانه به اینجا میآیند تا محمولههای خود را دور از چشمهای کنجکاو منتقل کنند.
این همان راهی است که میلیاردها دلار نفت تحریمشده ایران هر ساله به چین میرسد، حتی با وجود اینکه این کشور، رسما بیش از دو سال است که حتی یک قطره از ایران وارد نکرده است.
تحلیل بلومبرگ از نزدیک به پنج سال تصاویر ماهوارهای از شروع سال ۲۰۲۰ تا ۴ اکتبر ۲۰۲۴ از این منطقه نشان میدهد با وجود تحریمهای ایالات متحده، صنعت سایه وسیعی مبتنی بر نفت ایران در این بخش از جهان در حال توسعه است.
بر اساس تحلیل بلومبرگ، در ماههای اخیر احتمالا دستکم دو برابر بیشتر از سال ۲۰۲۰ در این منطقه بین کشتیها نفت جابهجا میشود، اما تخمین دقیق مقدار نفتی که از طریق این کانال جابهجا میشود، غیرممکن است.
۲۰ میلیارد دلار درآمد نفت تحریمشده
بلومبرگ نوشته با فرضیات محافظهکارانه درباره اندازه نفتکشها، دادهها نشان میدهد که حدود ۳۵۰ میلیون بشکه نفت در نه ماه نخست سال جاری در این منطقه دست به دست شده است.
به این ترتیب با در نظر گرفتن قیمت متوسط نفت در سال ۲۰۲۴ و تخفیف اعمالشده بر نفت تحریمشده، مبلغ پرداخت شده بیش از ۲۰ میلیارد دلار است، هرچند بلومبرگ تاکید میکند ارزش واقعی احتمالا بسیار بیشتر از این مقدار است.
بلومبرگ بر اساس گفته هفت نفر آشنا با موضوع که در صنعت نفت، کشتیرانی یا امنیت دریایی فعالیت میکنند گزارش داده بیشتر این نفت قاچاق از ایران میآید و کشتیهایی هم که بلومبرگ در گزارش خود بررسی کرده به محمولههای ایرانی مرتبط بودند.
بنا بر این گزارش، برای تهران که به درآمد نیاز دارد و در نتیجه تحریمها به شدت با کمبود خریدار مواجه است، قمار دریای چین جنوبی وسیلهای برای بقا است. در همین حال برای چین، که به تحریمهای اعمالشده ایالات متحده پایبند نیست، این شبکه پیچیده از واسطهها و کشتیهای متعلق به شرکتهای صوری، به پالایشگاههای کوچک این کشور امکان میدهد به نفت ارزان دسترسی پیدا کنند.
این وضعیت و ناوگان تاریک، تهدید مستقیمی برای تلاشهای غرب برای کاهش درآمدهای تهران، مسکو و کاراکاس است و نشان میدهد که چرا تحریمها به سختی اجرا میشوند.
ناوگان در حال رشد
وزارت خارجه چین، بدون اظهار نظر مشخص درباره انتقال نفت ایران به چین، به بلومبرگ گفت تجارت این کشور با ایران اصولی و در چهارچوب قانون است و باید مورد احترام و حفاظت قرار گیرد.
کارشناسان امنیت دریایی به بلومبرگ گفتهاند نتیجه فعالیت گسترده یک گروه متنوع از کشتیها، که بدون نظارت نفت جابهجا میکنند، میتواند یک نشت فاجعهبار زیستمحیطی باشد و فقط مسئله زمان است.
در همین حال، صاحبان کشتیهای قانونی، نگران خطرات ناشی از تعداد زیادی کشتیهای بدون بیمه و فعال در ناوگان تاریک هستند که از طریق آبراهههای شلوغ با فرستندههای خود که اغلب خاموش است، عبور میکنند.
این امر، شناسایی آنها را مثلاً در شب یا در هوای طوفای بسیار سخت میکند و خطر برخورد را افزایش میدهد.
از زمان تهاجم به اوکراین و اقدامات متعاقب غرب برای محدود کردن درآمدهای انرژی روسیه، ناوگان تاریک جهانی بهطور چشمگیری گسترش یافته است و فعالیت در نقاط کلیدی انتقال فراساحلی از جمله در امتداد سواحل یونان، خلیج عمان و درست فراتر از این نوار نازک آب بین مالزی و اندونزی، افزایش یافته است.
بلومبرگ گزارش داده در اینجا گروهی که به ایران خدمت میکند رشد کرده است. مانند همتایان خود در جاهای دیگر، آنها به دنبال اجتناب از بنادر و آبهای سرزمینی هستند که نظارت یا رصد در آنها تهاجمیتر است.
فروش نفت ایران به نام نفت مالزی
بر اساس دادههای گمرک چین، این کشور از اواسط سال ۲۰۲۲ حتی یک قطره نفت از ایران وارد نکرده است. اما در عالم واقع، برآوردهای تحلیلگران و دانشگاهیان و دادههای ردیابی کشتیها نشان میدهد شرکتهای چینی نزدیک به ۹۰ درصد از صادرات نفت ایران را خریداری میکنند که این مقدار نزدیک به ۱۰ درصد از واردات نفت چین است.
شواهد دیگر این قاچاق وسیع نفت را تائید میکند. در نه ماه اول امسال، واردات نفت از مالزی که بخش زیادی از این نفت جابهجا شدهی ایران به نام آنجا ثبت میشود، تقریبا هشت برابر این میزان در همان دوره در سال ۲۰۱۸، درست قبل از اعمال مجدد کامل تحریمهای ایالات متحده علیه ایران، بوده است.
بر اساس دادههای گمرک چین، این کشور در سال ۲۰۲۳، روزانه بیش از ۱٫۱ میلیون بشکه نفت از مالزی وارد کرده است، در حالیکه تولید نفت خام مالزی روزانه تنها ۵۰۸ هزار بشکه است.
ناوگان تاریک به طور کامل از ابهامات بهره میبرد. کشتیها نفت را حمل میکنند، محمولهها را منتقل میکنند و در صورت لزوم، با کمک واسطهها و تعمیرکاران، تدارکات و خدمه دریافت میکنند.
بلومبرگ مینویسد با شروع به کار ترامپ انتظار میرود فشار بر تهران افزایش یابد و دولت ترامپ با وضع تحریمهای سختتر برای ایران و هر کسی که با آنها تجارت میکند، هزینهها را افزایش میدهد، موانع را بالا میبرد و تجارت را بیشتر به سمت کشتیهای قدیمی و سایهدار سوق میدهد، اما بعید است که مانع از رفتن نفت به چین شود.
بنا بر این گزارش، نقطه شروع افزایش نظارت خواهد بود: قانون دریایی مستلزم آن است که کشتیهایی که درگیر انتقال کشتی به کشتی هستند، کشورهای ساحلی را از قصد خود مطلع کرده و از روشهای توافقشده پیروی کنند.