بر اساس فهرستی که مسعود پزشکیان از وزرای پیشنهادی خود به مجلس ارائه داده، اسکندر مومنی برای وزارت کشور ایران در نظر گرفته شده است. مومنی سال ۱۳۴۱ در قائمشهر متولد شد. او پس از انقلاب ۵۷ به سپاه پاسداران پیوست.
در اوایل سال ۱۳۶۰ گروهی حدودا ۱۰۰ نفره از افرادی که گرایشات چپ داشتند و مشغول مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی بودند، در جنگلهای آمل گرد هم آمدند. مومنی یکی از کسانی بود که برای سرکوب آنان راهی این منطقه شد.
او در دوران جنگ ۸ ساله با عراق، فرمانده «گردانهای یا زهرا»، رییس ستاد «لشکر ویژه ۲۵ کربلا» و همچنین رییس ستاد «تیپ مالک اشتر» بود.
مومنی پس از پایان جنگ، از سپاه پاسداران به نیروی انتظامی رفت و از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲، فرمانده انتظامی خراسان، پیش از تقسیم شدن به سه استان بود.
او در سال ۱۳۸۳ ریاست مرکز فوریتهای پلیس را بر عهده گرفت. مومنی در سال ۱۳۸۴ و با آغاز دوران فرماندهی انتظامی محمود احمدیمقدم، معاون عملیات نیروی انتظامی شد و سه سال در آن مسئولیت باقی ماند.
مومنی از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۳ رییس پلیس راهور کشور بود و از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷، در دوره فرماندهی حسین اشتری بر نیروی انتظامی، جانشینی فرماندهی انتظامی کل کشور را بر عهده گرفت.
مومنی از سال ۱۳۹۷ تاکنون، دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بوده است.
اعتراضات سراسری دی ۹۶
دیماه سال ۱۳۹۶، بیش از ۱۰۰ شهر ایران شاهد اعتراضات سراسری مردم علیه جمهوری اسلامی بود. مومنی در آن زمان، جانشین فرمانده انتظامی کل کشور بود و میتوان از روی همین جایگاه، به نقش او در سرکوب خونین اعتراضات پی برد.
او در یک سخنرانی پس از سرکوب اعتراضات مردم، آن را «اغتشاشات ایجاد شده از سوی دشمنان» خواند و گفت: «دشمنان خارجی و استکبار جهانی به دنبال این هستند تا میان مردم و تامین کنندگان نظم جامعه تنش ایجاد کنند اما رویکرد اقتدار توام با رافت پلیس در ایام اغتشاشات سبب شد تا مردم راه خود را از آشوبگران جدا کرده و دشمن را ناامید کنند.»
او همچنین چند ماه پس از سرکوب اعتراضات مردمی اعلام کرد: «بهرغم هجمه گسترده دشمنان علیه کشور، ایران ۹۷ امنتر از سال ۹۶ است.»
در سال ۱۳۹۷ و زمانی که مراسم تودیع او برگزار شد، احمدرضا رادان، فرمانده فعلی انتظامی کل کشور گفت: «مومنی در ناجا مدیر بحران بود و در بحرانها تلاش کرد تا ضمن اداره خوب و گرفتن تدابیر از فرمانده، هیچ استرسی را به نیروهای زیرمجموعهاش وارد نکند.»
•
•
وقتی رهبران جنبش سبز را سران فتنه خواند
در روزهای تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری، بارها شعار «یا حسین، میرحسین» در تجمعات حامیان مسعود پزشکیان سر داده شد. حامیان پزشکیان مشخصا خواهان پایان دادن به حبس خانگی او و زهرا رهنورد بودند.
وزیر کشور پیشنهادی پزشکیان اما نظر دیگری دارد. او روز ۸ دی سال ۱۴۰۰، در یک سخنرانی عمومی گفت: «روز ۹ دی روز نَه گفتن ملت ایران به سران فتنه و آری گفتن به نظام اسلامی و بیعت مجدد مردم با آرمانهای امام و رهبر انقلاب است.»
۹ دی سالروز برگزاری تظاهرات حامیان حکومت علیه جنبش سبز است.
او در یک سخنرانی عمومی دیگر نیز گفته بود: «دشمنان نظام منتظرند تا اتفاقی توسط عناصر داخلی رخ دهد و از آن نهایت سوءاستفاده را بکنند. در فتنه ۸۸ شاهد آن بودیم.»
حمایت از ادامه تحمیل حجاب اجباری
مسعود پزشکیان در دوره تبلیغات انتخابات، بارها از حضور گشت ارشاد در خیابانها و برخورد با زنان بدون حجاب انتقاد کرد. وزیر کشور پیشنهادی او اما از هواداران برخورد با زنانی است که تن به حجاب اجباری نمیدهند.
مومنی زمانی که جانشین فرماندهی انتظامی بود، برای تحمیل حجاب اجباری به زنان حتی پای مامورین راهنمایی و رانندگی را هم وسط کشید.
او روز ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ گفت: «موضوع رعایت شئونات و حجاب موضوع بینبخشی است؛ همه پلیسهای تخصصی از جمله راهور و پیشگیری برابر وظایف خود عمل میکنند و حتما برخورد قانونی در این زمینه اعمال خواهد شد.»
تقدیر از سپاه به دلیل بازگرداندن روحالله زم
۲۲ مهر ۱۳۹۸ رسانههای ایران خبر دادند روحالله زم، روزنامهنگار و مدیر کانال تلگرامی «آمدنیوز»، در یکی از کشورهای همسایه بازداشت و به ایران بازگردانده شد.
زم روز ۲۲ آذر ۱۳۹۹ و در ۴۴ سالگی توسط جمهوری اسلامی اعدام شد.
اسکندر مومنی در مهرماه ۱۳۹۸ و زمانی که دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر بود، بازداشت روحالله زم را به سپاه پاسداران تبریک گفت و افزود: «این عملیات اطلاعاتی هوشمندانه نشان از اقتدار اطلاعاتی کشور به ویژه اطلاعات سپاه دارد.»
مومنی با این سوابق و اظهارات، به عنوان وزیر کشور به مجلس معرفی شده و میتوان گفت مشکل خاصی برای کسب رای اعتماد ندارد و راه برای او هموار است.
نسبت شعارها و تبلیغات انتخاباتی پزشکیان با او و همچنین تفاوت او با احمد وحیدی، وزیر فعلی کشور اما مشخص نیست.
ناهید خداجو، فعال کارگری زندانی در نامهای از اوین ضمن محکوم کردن حکم اعدام پخشان عزیزی و تهدید شدن وریشه مرادی و نسیم غلامی سیمیاری، دو همبندی دیگرش به اعدام نوشت صدور حکم اعدام برای هر انسانی را محکوم میکند. او تاکید کرد اعدام قتل عمد حکومتی و خیانت علیه بشریت است.
خداجو در این نامه شنیدههایش از چگونگی بازداشت، بازجویی، شکنجه، اعتصاب غذا و در نهایت صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و تجربه زیسته خود را با این زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین روایت کرد.
این فعال کارگری زندانی افزود: «اتهامات و پروندهسازیهای نخنمایی که در این ۴۶ سال به انسانهای آزادیخواه و برابریطلب منتسب کردهاند، اقدام همیشگی و دروغین نیروهای حکومتی قوه قضاییه بوده و بر کسی پوشیده نیست که با توسل به چنین پروژههایی، شریفترین انسانهای جامعه را به چوبههای دار برده و یا تیربارانشان کردند.»
پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد، روز سوم مرداد با اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد. زندانیان سیاسی زن محبوس در زندان اوین روز ۹ مرداد در حمایت از عزیزی دست به اعتصاب غذا زدند.
خداجو در ادامه نامه خود در خصوص روند دادرسی عزیزی تاکید کرد در پرونده این زندانی هیچ نکته، موضوع و مدرکی وجود ندارد که با استناد به آن او را محکوم به اعدام کنند.
او از مسئولان قوه قضاییه جمهوری اسلامی خواست پرونده عزیزی را «به مردم و افکار عمومی که بهترین قضاوتکنندگان جامعهاند، بسپارند» تا مشخص شود این زندانی و دیگر محکومان به اعدام چگونه و با استناد به چه مدارکی محکوم میشوند.
خداجو در بخش دیگری از نامهاش نوشت دو نفر دیگر از همبندیهایش به نامهای وریشه مرادی و نسیم غلامی سیمیاری از زمان بازداشتشان تاکنون بارها به اعدام تهدید شدهاند و آنها را به شیوههای مختلف جهت اخذ اعترافات اجباری علیه خودشان تحت فشار قرار دادهاند تا بتوانند احکام موردنظرشان را موجه جلوه دهند.
به گفته او، مرادی و غلامی مانند عزیزی «در انتظار حکم قرونوسطایی بهسر میبرند و این بزرگترین شکنجه و جنایت است».
این فعال کارگری افزود: «طی ۴۶ سال اخیر هزاران هزار انسان آزادیخواه و برابریطلب به صرف مخالفت با سیاست اعمال شده حکومتیان به چوبههای دار آویخته شدند. از بدو گماردن حاکمان سرمایه به قدرت برای تثبیت قدرتشان به سرکوب خونین و اعدامهای وسیع در شهرهای مختلف متوسل شدند تا هر اعتراضی را در نطفه خفه کنید.»
خداجو تیرماه نیز در نامهای ضمن محکوم کردن صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، خطاب به دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نوشت جامعه به چنان حدی از آگاهی رسیده که حکم اعدام را نه فقط برای اتهامات سیاسی بلکه تحت هیچ شرایطی و برای هیچ انسانی نمیپذیرد.
در هفتههای گذشته، صدور حکم اعدام برای عزیزی و محمدی و احتمال صدور حکمی مشابه برای دو تن دیگر از همبندیهای آنان، اعتراضات فراوانی را برانگیخته است.
در اعتراض به این احکام، زندانیان بند زنان زندان اوین، دو بار در حیاط زندان تحصن کردند. به دنبال این موضوع، دفتر بند زنان زندان اوین ۳۷ تن از آنان را از حق ملاقات با خانواده محروم کرد.
احمدرضا رادان، فرمانده انتظامی کل ایران، در واکنش به ویدیوی منتشر شده از برخورد خشونتآمیز گشت ارشاد با دو دختر نوجوان برای اعمال حجاب اجباری، این دختران را متهم به فحاشی به ماموران کرد و افزود آنها در برابر بازداشت مقاومت کردند.
رادان در یک مراسم به مناسبت «روز خبرنگار» در این باره افزود که دو دختر نوجوان بازداشتی گفت چرا هیچ کس نمیگوید رفتار آن دو دختر «بد است».
رادان مقاومت این دو دختر در برابر بازداشت را «غیرقانونی» دانست و برخورد خشونتآمیز پلیس با آنها را صرفا «کمی غیرحرفهای» توصیف کرد.
در روزهای اخیر، انتشار فیلمی از برخورد ماموران گشت ارشاد با دو دختر ۱۴ ساله برای اعمال حجاب اجباری موجی از واکنشها را برانگیخت.
مرکز اطلاعرسانی نیروی انتظامی تهران روز ۱۷ مرداد با انتشار بیانیهای اعلام کرد که این فیلم مربوط به اول تیرماه امسال است.
نیروی انتظامی تهران برخورد خشونتآمیز گشت ارشاد با این دو دختر را تایید کرد، اما گفت که این برخورد صرفا منجر به «جراحتی جزئی» شد.
دادستان نظامی استان تهران هم در این مورد گفت: «از اولین اقدامات در نظر گرفته شده در این پرونده، شناسایی و معرفی ماموران حاضر در صحنه بود که ماموران حاضر، شناسایی و به نحو قانونی احضار شدهاند.»
این ویدیوی خشونتآمیز آخرین نمونه از برخوردهای گشت ارشاد با دختران و زنان ایران برای اعمال حجاب اجباری است.
شهریور دو سال پیش، مهسا ژینا امینی پس از بازداشت به دست عوامل گشت ارشاد جان باخت و موجی از اعتراضات سراسری به مدت چندین ماه ایران را فرا گرفت.
با وجود این اعتراضات، حکومت محدودیتها را علیه زنان و دختران افزایش داده، زنان و دختران ایرانی همچنان با سیاست حجاب اجباری مخالفت میکنند.
در روزهای اخیر، حدود ۷۰ هزار نفر یک کارزار توقف فعالیت گشت ارشاد را امضا کردهاند.
امضاکنندگان از مسعود پزشکیان خواستهاند تا به فعالیت گشت ارشاد پایان دهد.
اسکندر مومنی، گزینه پیشنهادی پزشکیان برای وزارت کشور در سال ۱۳۹۷ و زمانی که جانشین وقت رییس پلیس بود، گفته بود: «وظیفه پلیس در موضوع رعایت حجاب اعمال برخورد است. ما کوتاه نمیآییم.»
در فهرست رسمی وزرای پیشنهادی دولت مسعود پزشکیان، عبدالناصر همتی به عنوان وزیر پیشنهادی اقتصاد و دارایی معرفی شده است؛ نامزد اصلاحطلبان که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ با کسب ۲.۴ میلیون آرا سوم شد و حتی از آرای باطله که ۳.۷ میلیون اعلام شده بود، شکست خورد.
همتی در دولت حسن روحانی ابتدا سفیر جمهوری اسلامی در چین و پس از آن رییس بانک مرکزی شد. او در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران ثبتنام کرد، اما برخلاف دوره پیشین رد صلاحیت شد.
برخی اصلاحطلبان در انتخابات سال ۱۴۰۰ از او که با ابراهیم رئیسی رقابت میکرد حمایت کردند، ولی همتی تنها توانست حدود هشت درصد آرا را کسب کند.
این مقام اقتصادی در جریان مبارزات انتخاباتی آن سال، در یک مناظره از پشت میز بلد شد و لیست ۱۱ نفره بدهکاران بانکی را به رئیسی ارائه کرد.
او پس از شکست در انتخابات، در تمام مدت ریاست جمهوری رئیسی، سعی کرد با انتشار مطالب و ویدیوهایی در حسابهای کاربریاش همچنان نام و حضور خود را در رسانهها حفظ کند.
همتی متولد ۲۰ فروردین ۱۳۳۶ در کبودرآهنگ در استان همدان است.
او که مدرک دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه تهران گرفته، فعالیت سیاسیاش را از سال ۱۳۵۹ در سازمان صدا و سیما آغاز کرد و تا ۱۳۶۸ به عنوان مدیرکل خبر فعالیت کرد. او از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ با حکم محمد هاشمی معاون سیاسی این سازمان زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی بود.
حدود یک سال پس از آغاز ریاست لاریجانی در سازمان صدا و سیما، همتی از این مجموعه به دولت رفت.
او از سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۵ به مدت ۱۲ سال و سه دوره ریاست بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران برعهده داشت.
همتی که رییس شورای عالی بیمه هم بود، نقشی کلیدی در طراحی و اجرای سیاستهای خصوصیسازی در صنعت بیمه داشت، به طوری که در جمهوری اسلامی ایران، از او به عنوان پدر بیمههای به اصطلاح خصوصی یاد شده است.
همتی از ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲ برای مدت ۷ سال مدیرعامل بانک سینا و از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ نیز به پیشنهاد علی طیبنیا، وزیر اقتصاد اول دولت روحانی، مدیرعامل بانک ملی ایران بود.
بانک سینا یکی از زیرمجموعههای بنیاد مستضعفان است و همتی در دوره ریاستش در بانک سینا توانست تحریمهای بینالمللی علیه این بانک زیرمجموعه خامنهای را رفع کند.
پس از افشای فیشهای حقوقی نجومی در دولت روحانی، طیبنیا در سال ۱۳۹۵ همتی را به ریاست بیمه مرکزی منصوب کرد.
در سال ۱۳۹۶، رسانههای منتقد دولت روحانی و برخی از نمایندگان مجلس، خواستار عزل ولیالله سیف، رییس کل بانک مرکزی شدند. سال ۱۳۹۷، حدود دو سال پس از انتصاب در بیمه مرکزی، همتی این بار با حکم روحانی به سمت ریاست بانک مرکزی رسید. او تا پایان دولت روحانی در سال ۱۴۰۰ در این سمت باقی ماند.
همتی همچنین به مدت پنج سال در زمان ریاست جمهوری روحانی عضو کمیته اقتصادی شورای عالی امنیت ملی بود.
همتی میگوید در آغاز دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، پیشنهاد اولیه تاسیس «صندوق ذخیره ارزی» را که بعدا «صندوق توسعه ملی» نام گرفت، به خاتمی ارائه داده است.
اما عملکرد او به ویژه در زمان ریاستش بر بانک مرکزی شدیدا مورد انتقاد است.
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران نرخ تورم میانگین سالانه در مرداد ماه سال ۹۷، زمان ورود همتی به بانک مرکزی ۹.۷ درصد بود، نرخ تورم نقطه به نقطه مرداد ۹۷ در آن گزارش ۱۹.۳ درصد بود.
اما نرخ تورم سالانه منتهی به اردیبهشتماه ۱۴۰۰ که آخرین گزارش تورمی مرکز آمار ایران پیش از خروج همتی از بانک مرکزی است به ۴۱ درصد رسید که به معنای افزایش بیش از ۴ برابری این نرخ در دوره کاری او است.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران نوشت: «برخی اقتصاددانان این دوره را دوران سیاه متغیرهای پولی نامگذاری کردهاند.»
همچنین همتی در زمان ریاست خود بر بانک مرکزی، دستور عدم انتشار آمارهای نرخ تورم از آذرماه ۱۳۹۷ را داد.
بانک مرکزی ایران در آن زمان اعلام کرد که آمار نرخ تورم در کشور «فعلا» اعلام نمیشود تا زمانی که کارشناسان این بانک و مرکز آمار ایران راهکاری برای «به حداقل رساندن اختلافات آماری» پیدا کنند.
چند روز پیش از این تصمیم بانک مرکزی، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی نسبت به بروز «تورمی افسارگسیخته» در ایران هشدار داده بود.
این مرکز از مواردی چون رشد نقدینگی، نوسان در بازار ارز و همچنین افزایش قیمتها به عنوان دلایل این مساله یاد کرده بود.
در شهریور ۱۳۹۹، احسان سلطانی، پژوهشگر و کارشناس اقتصادی، ضمن انتقاد از «عددسازی» درباره نرخ تورم در ایران، درباره اینکه چرا مرکز آمار نرخ تورم بالای ۶۰ درصد را اعلام نمیکند، گفت: «کاملا روشن است؛ مرکز آمار ایران نهادی است که رییس آن را دولت تعیین میکند. بالاخره هرچه دولت میگوید و میخواهد آنها به عنوان نرخ تورم اعلام میکنند.»
در فهرست وزاری پیشنهادی مسعود پزشکیان نام عباس عراقچی به عنوان گزینه وزارت امور خارجه به چشم میخورد؛ معاون محمدجواد ظریف در دولت حسن روحانی که حضورش در مذاکرات منجر به امضای توافق اتمی برجام در دهه ۹۰ شمسی پررنگ بود و برای بسیاری از شهروندان چهره و نام آشنایی است.
عراقچی که مدرک دکترای علوم سیاسی خود را در دانشگاه کنت بریتانیا گرفته متولد سال ۱۳۴۱ در تهران است و مانند اغلب مدیران جمهوری اسلامی اوایل انقلاب به سپاه پاسداران پیوست.
او در سال ۱۳۶۸ با پایان کارش در سپاه، کارمند وزارت امور خارجه شد. عراقچی در سال ۱۳۹۲ در گفتوگو با هفتهنامه «پنجره» در خصوص آن دوران گفته بود: «توسط یکی از دوستان حسین شریعتمداری، (مدیر مسئول کنونی روزنامه کیهان) جذب سپاه شدم… قلبم هنوز آنجاست، لباسهای مقدس آن زمانها را هم هنوز خیلی خوب نگه داشتهام.»
عراقچی یک دختر و دو پسر دارد. او در همین گفتوگو با اشاره به اینکه دامادش یک روحانی است، گفته بود: «از نظر من لباس طلبگی، لباس مقدسی است، حسن است و هیچ عیبی ندارد.»
او در گفتوگو با هفتهنامه «پنجره» از علی خامنهای به عنوان «همه چیز ما» یاد کرده و افزوده بود: «واقعا برای من از رهبر و ولی فقیه بالاتر است، در یک کلمه آقاست، آقا.»
عراقچی در سال ۱۳۷۸ سفیر جمهوری اسلامی در فنلاند شد. پس از بازگشت از فنلاند در سال ۱۳۸۲ ریاست اداره اول غرب اروپا را بر عهده گرفت و از سال ۱۳۸۶ به مدت چهار سال سفیر جمهوری اسلامی در ژاپن بود.
او پس از بازگشت از ژاپن معاون بخش آسیا و در دوره کوتاهی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی شد.
عراقچی که قاسم سلیمانی را «اسوه ایران» و حسن نصرالله را اسوه «لبنان» میدانست، با روی کار آمدن دولت روحانی در دوره وزارت ظریف، در دوره اول معاون بینالملل و در دوره دوم معاون سیاسی وزارت خارجه شد.
با آغاز مذاکرات برجام، او هم به تیم مذاکرهکننده در کنار ظریف پیوست. از همین زمان بود که نام عراقچی بر سر زبانها افتاد. البته او پیشتر و در دورههایی که علی لاریجانی و سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند نیز در مذاکرات هستهای ایران و کشورهای غربی شرکت کرده بود.
در زمان مذاکرات برجام، بسیاری او را گزینه مورد اعتماد خامنهای در تیم مذاکرهکننده هستهای میدانستند؛ گمانهزنیهایی که با انتصابات بعدی مشخص شد چندان دور از واقعیت نبوده است.
عراقچی پس از روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی که رویکرد خارجی کاملا متفاوتی با دولت روحانی داشت و در عمل تمام اعضای تیم ظریف مجبور به ترک وزارت خارجه کرد، به عنوان دبیر «شورای راهبردی روابط خارجی» منصوب شد و تا به امروز نیز در این سمت باقی است.
شورای راهبردی روابط خارجی نهادی است که در سال ۱۳۸۵ به دستور رهبر جممهوری اسلامی تشکیل شد و اعضای آن را خامنهای منصوب میکند.
کمال خرازی، رییس این شورا، در مهر ۱۴۰۰ گفت: «نظر مقام رهبری در مورد عباس عراقچی این بود که از او در شورا استفاده شود، بنابراین برای دبیری شورا در نظر گرفته شد.»
او در روزهای پایانی دولت روحانی، به عنوان رییس تیم مذاکرهکننده هستهای راهی وین شد تا مذاکرات احیای برجام را با دولت جو بایدن، رییس جمهور دموکرات آمریکا پیش ببرد؛ مذاکراتی که البته نتیجهای در پی نداشت و روحانی و ظریف، کارشکنیهای داخلی و اقدامات مجلس را مانع آن دانستند.
در دولت رئیسی، علی باقری کنی، از نزدیکان سعید جلیلی، مسئولیت مذاکره با غربیها را به عهده داشت؛ کسی که گفته میشد در مذاکرات پیرو سیاستهای جلیلی است و با همین نگاه نمیتواند توافقی به ارمغان بیاورد.
عراقچی در سال ۱۳۹۲ درباره باقری کنی گفته بود: «با هم در مذاکرات مختلف بودیم، به او خیلی ارادت داشتم و دارم.»
حواشی خانوادگی، فساد اقتصادی برادرزاده
عباس عراقچی در دوره معاون وزارت امور خارجه در دولت روحانی به شکل غیرمستقیم درگیر یک پرونده فساد اقتصادی شد.
احمد عراقچی، برادرزاده او که در مرداد ۹۶ از سوی ولیالله سیف، رییس وقت بانک مرکزی به عنوان معاون ارزی این نهاد منصوب شده بود، در مرداد ۱۳۹۷ و در خصوص یک پرونده فساد ارزی در بانک مرکزی بازداشت شد.
در همان زمان برخی رسانههای اصولگرا، انتصاب برادرزاده او در بانک مرکزی را حاصل «فامیلبازی و رانت خانوادگی» میخواندند.
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی وقت قوه قضاییه، اتهام عراقچی کوچک را «اخلال در نظام اقتصادی، ارزی و پولی کشور» عنوان کرده بود.
احمد عراقچی دو ماه بعد با تودیع وثیقه از زندان آزاد شد، اما پرونده قضایی او روند طولانی و پیچیدهای را طی کرد.
او ابتدا در دادگاه انقلاب تهران و به عنوان متهم ردیف دوم پرونده به ۸ سال حبس محکوم شد. این حکم بعدتر در دیوان عالی کشور نقض شد و شعبه هم ارض در نهایت او را مجرم شناخت اما، به جای حبس، او و سیف به جریمه نقدی محکوم شدند. حکم حبس دیگر متهمان این پرونده اما تایید شد.
مخالفت با تظاهرات ایرانیان خارج از کشور
پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» به دنبال کشته شدن مهسا ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد که یکی از بزرگترین تبعات آن برگزاری دهها تظاهرات بزرگ ایرانیان خارج از کشور علیه جمهوری اسلامی بود، عراقچی به عنوان دبیر «شورای راهبردی روابط خارجی» به میدان آمد و گفت: «نباید اجازه دهیم اینطور مرتب علیه ما تظاهرات شود و مرتب پیامهایی داده شود.»
او همچنین اضافه کرده بود: «علیرغم اینکه معتقدم جمهوری اسلامی قویتر از اینهاست و بیدی نیست که با این بادها بلرزد، ولی به هرحال نباید اجازه دهیم هزینههای آن بیشتر شود.»
پیشنماز رییس جمهور جدید
با تایید صلاحیت پزشکیان برای انتخاب جانشین رئیسی، عراقچی مانند دیگر اعضای دولت روحانی، از او حمایت کردند.
۱۹ خرداد ۱۴۰۳ و در بحبوحه تبلیغات انتخاباتی، تصویری از ستاد انتخاباتی پزشکیان منتشر شد که نشان میداد، او و ظریف در نماز به عراقچی اقتدا کردند؛ تصویری که حامیان پزشکیان را سر ذوق آورد و از همان روز عراقچی را گزینه قطعی وزارت خارجه دولت چهاردهم دانستند.
اکنون و پس از آغاز دوره ریاست جمهوری پزشکیان، عراقچی ممکن است به بالاترین جایگاه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی باز گردد.
دولت پزشکیان که با شعار تنشزدایی در سیاسی خارجی آغاز به کار کرده، یک روز پس از تحلیف در مجلس و با ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس در تهران، درگیر سایه جنگی شده که اگر چه خود در آن نقشی نداشته، اما باید با آن دست و پنجه نرم کند.
کشته شدن هنیه و احتمال تلافی جمهوری اسلامی علیه اسرائیل، میتواند مهمترین پرونده روی میز عراقچی را از احیای برجام به جنگ منطقهای تغییر بدهد.
در پی تهدیدهای پیدرپی مقامهای جمهوری اسلامی درباره انتقام کشته شدن اسماعیل هنیه، رهبر حماس در تهران، مراد باباخانی، معاون سیاسی فرماندار قصرشیرین اعلام کرد که سپاه پاسداران در روزهای ١٩ تا ٢٣ مرداد ماه در منطقه عمومی «کاسه کبود» رزمایش برگزار میکند.
باباخانی روز یکشنبه ۲۱ مرداد با اشاره به این رزمایش پنج روزه افزود که صدای انفجار در این شهرستان مربوط به این عملیات سپاه پاسداران است و «برگزاری این رزمایش جای کوچکترین نگرانی برای شهروندان منطقه ندارد».
پیشتر و در روز ۱۸ مرداد ایراناینترنشنال گزارش داد مسعود پزشکیان در دیدار با علی خامنهای از او خواسته از حمله مستقیم به اسرائیل ممانعت کند تا از تشدید درگیری به جنگی ناخواسته، جلوگیری شود.
طبق اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال از قول چند منبع آگاه، پزشکیان در جلسه با رهبر جمهوری اسلامی هشدار داد که احتمال تلافی شدید اسرائیل علیه زیرساختهای ایران و منابع انرژی کشور وجود دارد و این مساله میتواند اقتصاد ایران را فلج کند و باعث فروپاشی شود.
جمهوری اسلامی در واکنش به ترور هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس در تهران، تهدید کرده که اسرائیل را مستقیما با موشک هدف قرار خواهد داد.
این در حالی است که بسیاری از دوستان و دشمنان جمهوری اسلامی بر لزوم کاستن از تنشها تاکید و تهران را به خویشتنداری دعوت کردهاند.
روزنامه گاردین روز پنجشنبه گزارش داد جمهوری اسلامی ممکن است در حال تجدیدنظر درباره میزان گستردگی و چگونگی حمله تلافیجویانه خود علیه اسرائیل باشد.
این روزنامه بریتانیایی افزود جمهوری اسلامی در روزهای اخیر تحت فشارهای دیپلماتیک قابل توجه قرار داشته تا از تلفات غیرنظامی در حمله احتمالی خود به اسرائیل جلوگیری کند.
گاردین با اشاره به عدم حمایت صریح کشورهای اسلامی از پاسخ نظامی جمهوری اسلامی به اسرائیل نوشت به نظر نمیرسد چنین موضعی تهران را از تصمیم خود برای هدف قرار دادن اسرائیل منصرف کند.
روزنامه بریتانیایی تلگراف یک روز بعد و در روز جمعه گزارش داد که سپاه پاسداران برای حمله موشکی به تلآویو فشار میآورد، اما پزشکیان پیشنهاد کرده مراکز مرتبط با اسرائیل در جمهوری آذربایجان یا کردستان عراق هدف قرار داده شود و قبل از حمله نیز این کشورها مطلع شوند.
همزمان با این گزارشها، نشریه آمریکایی پولیتیکو هم به نقل از مقامات آمریکایی نوشت ایران ممکن است در مورد حمله چندجانبه به اسرائیل تجدیدنظر کند.
به نوشته این نشریه، دولت جو بایدن در روزهای اخیر از طریق کانالهای دیپلماتیک تلاشهایی انجام داده و متحدان خاورمیانهای خود را برای لابیکردن با تهران برای بازنگری در پیشبرد حمله نظامی به اسرائیل به کار گرفته است.
دو مقام ارشد آمریکایی به پولیتیکو گفتند به ایران هشدار داده شده که یک حمله گسترده تنها باعث تشدید تنشها و خطر رویارویی مستقیم بین دو کشور میشود.
جمهوری اسلامی شامگاه ۲۵ فروردین با بیش از ۳۰۰ موشک کروز و بالستیک و پهپاد به اسرائیل حمله کرد. این اولین حمله مستقیم حکومت ایران به خاک اسرائیل بود.
در پی این رویدادها، به نظر میرسید سالها جنگ در سایه میان ایران و اسرائیل پایان یافته و رویارویی مستقیم میان دو کشور، که بسیاری آن را غیر ممکن میدانستند، ناگهان به واقعیت بدل شده است.