ابهامها درباره آمار رسمی دور دوم انتخابات ریاست جمهوری
نتایج رسمی دور دوم انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری ۱۴۰۳ اعلام شد. در این دور هم مثل دور اول، درباره اعداد اعلامشده تردیدهای جدیدی وجود دارد. در حالی که آمارهای رسمی از افزایش میزان مشارکت خبر میدهند، مشاهدات شهروندان چیز دیگری میگویند.
درحالی طبق آمارهای رسمی، نرخ مشارکت در دور دوم انتخابات، حدود ۱۰ واحد درصد افزایش داشته که تصاویر و مشاهدات شهروندان که آنها را در فضای مجازی به اشتراک گذاشتند، نشان میدهد تغییر محسوسی در دور دوم نسبت به دور اول وجود نداشته است.
از طرفی، جهش عجیب تعداد آراء در پروسه اعلام نتایج تدریجی توسط وزارت کشور هم مورد توجه ناظران قرار گرفته است.
طبق آمار رسمی، سعید جلیلی در دور اول و دوم انتخابات ۱۴۰۳، به ترتیب حدود ۹/۵ میلیون و ۱۳/۵ میلیون رای کسب کرد.
او در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ نیز نامزد شده بود که جمعا ۴/۲ میلیون رای کسب کرده بود.
در واقع آمار رسمی جمهوری اسلامی میگوید رای جلیلی در دور اول انتخابات ۱۴۰۳، پس از بیش از ۱۰ سال، حدود ۵/۳ میلیون، یعنی ۱۲۷ درصد نسبت به انتخابات سال ۱۳۹۲ افزایش یافته است.
دقیقا مشخص نیست این تحول بزرگ در سبد رای جلیلی از کجا ناشی است؟
طبق آمار رسمی، رای جلیلی در دور دوم نسبت به انتخابات سال ۹۲، حدود ۹/۴ میلیون، برابر با ۲۲۵ درصد افزایش پیدا کرده است.
تعداد رای سعید جلیلی در دور اول ۹/۵ میلیون و در دور دوم ۱۳/۵ میلیون گزارش شده است. این یعنی در دور دوم حدود چهار میلیون رای به پایگاه رای او افزوده شده است.
محمدباقر قالیباف، نامزد حذف شده جریان اصولگرا در دور نخست انتخابات، در دور دوم از جلیلی حمایت کرد؛ هر چند بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بخش بزرگی از رای قالیباف در دور نخست، در دور دوم به سمت پزشکیان متمایل شد.
قالیباف حدود ۳/۴ میلیون رای داشت. به نظر میرسد در اعلام نتایج نهایی، تعداد آرای قالیباف افزوده شده است.
اصلاحطلبان و برآورده کردن آرزوی خامنهای
جمع آرای اخذ شده در دور اول که نشاندهنده نرخ مشارکت حدود ۴۰ درصدی بود، با همه ابهامات طبق آمار رسمی ۲۴/۵ میلیون رای بود.
در دور دوم مجموع آرای اخذ شده طبق آمار وزارت کشور به ۳۰/۵ میلیون رسید. یعنی حدود شش میلیون رای به آمار قبلی اضافه شد.
وزارت کشور تعداد آرای پزشکیان را در دور اول حدود ۱۰/۴ میلیون اعلام کرد. این عدد در دور دوم به ۱۶/۴ میلیون رسید. یعنی حدودا همان اختلاف جمع آرای دور دوم نسبت به دور اول که حدود شش میلیون رای است.
علاوه بر تردیدهایی که درباره آمار رسمی اعلام شده در دور اول و دوم مطرح شده است، این رُندی اعداد در دور دوم نسبت به دور اول نیز قابل توجه است.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی که چند روز بعد از اعلام نتایج دور اول، به طرز کمسابقهای سکوت کرد، پیش از انتخابات دور دوم در اظهار نظری کوتاه، شکست تاریخی و کمترین نرخ مشارکت مردم در انتخابات را پذیرفت اما در همان دیدار آرزو کرد نرخ مشارکت در دور دوم بالاتر برود.
او صبح روز رایگیری دور دوم نیز پس از اینکه رای خود را به صندوق انداخت، پیشبینی کرد نرخ مشارکت نسبت به دور اول بهبود پیدا کند.
با اعلام نرخ مشارکت دور دوم، نصف شدن تعداد آرای باطله و افزایش شش میلیونی مجموع آرا، در حالی که هیچ گزارش مستقلی افزایش نرخ مشارکت را در دور دوم نسبت به دور اول تایید نمیکند، همه در جمهوری اسلامی راضی هستند.
تعداد رای جلیلی از چهار میلیون سال ۱۳۹۲ به ۱۳/۵ میلیون رسیده است. پزشکیان با شش میلیون رایی که در دور دوم به دور اول اضافه شد، به عنوان نهمین رییسجمهوری تعیین شد و ۱۰ واحد درصد هم به نرخ مشارکت در دور دوم افزوده شد. درست همانطور که خامنهای آرزو کرده بود.
طی ۱۰ سال گذشته دستکم ۴۸ کودک به دنبال افتادن در هوتکهای شهرستان دشتیاری در استان سیستان و بلوچستان جان خود را از دست دادهاند. هوتک برای ذخیره آب به منظور استفاده احشام است اما با بحران کمبود آب، مردم منطقه از این آب برای شرب استفاده میکنند.
سایت خبری رکنا روز شنبه ۱۶ تیر در گزارشی با اشاره به اینکه هوتکها همچنان در سیستان و بلوچستان جان میگیرند و سلامت و بهداشت منطقه را درگیر خود کردهاند، مرگ ۴۸ کودک در هوتکهای دشتیاری طی ۱۰ سال گذشته را آماری تلخ خواند.
نویسنده این گزارش، «عقبماندگی شدید در حصارکشی هوتکها» را نشانهای از کمتوجهی به مطالبه رسانهها، فعالان اجتماعی و مردم منطقه دانست و از عدم آبرسانی به چهار هزار و ۷۴۰ روستا در این استان خبر داد.
«هوتَک یا هوتَگ» گودال حفر شده برای ذخیره آب است که بیشتر برای مصرف احشام به کار میرود.
در سالهای گذشته و با بالا گرفتن بحران کمبود آب در جنوب استان سیستان و بلوچستان، اهالی این مناطق به دلیل فقدان آب لولهکشی و عدم مدیریت صحیح بارشهای حداقلی، از آب هوتکها برای شرب و مصارف خانگی استفاده میکنند.
نویسنده گزارش رکنا با بیان اینکه وزارت نیرو از سالها پیش طرحهایی برای آبرسانی به روستاهای سیستان و بلوچستان دارد، از پایین بودن سرعت به سرانجام رسیدن این طرحها انتقاد کرد.
علی علیجانی، مدیر سابق ایمنسازی هوتکها و نقاط پرخطر جنوب سیستان و بلوچستان، بهمن ماه ۱۴۰۲ با اشاره به اینکه در چهار شهرستان دشتیاری، چابهار، کنارک و قصرقند بیشترین تعداد هوتکها وجود دارد، گفت که تنها در چابهار، هزار و ۷۰ هوتک و گودال هست که برای کشاورزی و آبدهی به احشام استفاده میشوند.
ساجد جوهر، عضو شورای شهر دشتیاری نیز همان زمان گفت تنها ۱۰ هوتک از ۳۰۰ هوتک این شهرستان حصارکشی شدهاند.
محمدرضا علیمرادی، سرپرست اداره کل محیط زیست سیستان و بلوچستان، مرداد ماه ۱۴۰۲ در پی طغیان رودخانههای این استان گفت: «بارشهای فصلی و جریانهای آبی در جنوب استان موجب جابهجایی تمساح پوزهکوتاه یا همان گاندوها بین آبگیرها و هوتکها میشود.»
انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری برای تعیین جانشینی ابراهیم رئیسی به پایان رسید و مسعود پزشکیان، نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان، بر کرسی ریاست دولت خواهد نشست. مساله اصلی این انتخابات نه پیروزی این یا آن نامزد و جناح که جنگ مشارکت با تحریم بود.
میانگین مشارکت دور اول و دوم انتخابات ۱۴۰۳ بر اساس آمار حکومت، حدود ۴۵ درصد است که نشان از تن ندادن اکثریت مردم ایران به انتخابات حکومت دارد.
حکایت برنده انتخابات اما حدیث دیگری است. پزشکیان رییس دولتی خواهد شد که وارث سیاستهای اجرایی رئیسی و سیاستهای کلی نظام و علی خامنهای است.
او البته بارها در کمپین انتخاباتیاش تاکید کرد که مجری سیاستهای خامنهای خواهد بود.
این آغاز شرایطی است که طی آن دولت او خیلی زود و پس از طی شدن بار روانی پیروزی «جناح معتدل جمهوری اسلامی»، باید پاسخگوی موج بزرگی از مطالبات مردم باشد؛ مطالباتی که اساسا در چارچوب نظام جمهوری اسلامی قابل تحقق نیستند.
هنوز دو سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» نگذشته؛ جنبشی که پایههای نظام را به شکل جدی لرزاند و به کمتر از سرنگونی حکومت راضی نبوده و البته از سوی حکومت به خشونتبارترین شکل ممکن سرکوب شد.
به نظر می رسد مردمی که پس از آن جنبش موفقترین پروژه تحریم انتخابات را نه یکبار که چند بار به انجام رساندند، به تغییرات حداقلی که پزشکیان وعده داده، راضی نخواهند شد.
هنوز بسیاری از مردم در ایران دادخواه کشتهشدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ هستند، زندانیان سیاسی پرشماری در حبساند و چندین نفر از آنان زیر حکم اعدام قرار دارند. وضعیت حقوق بشری ایران بنا بر گزارشهای رسمی، اسفبار است و رییس دولتی بر سر کار آمده که در کارنامهاش، نکته روشن حقوق بشری وجود ندارد.
مساله حجاب اجباری و وضعیت زنان از ابرمسالهها و چالشهای جامعه ایران با حکومت است.
پزشکیان در طول فعالیت انتخاباتی خود نشان داد که مانند کلیت حکومت اعتقاد راسخ به حجاب اجباری دارد و تنها بر سر چگونگی تحمیل آن به زنان، با بخشهایی از حکومت دچار اختلاف است.
وضعیت اقتصادی کشور هم در مرحله بحران قرار دارد. کسری بودجه، افزایش نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی و تورم بالا تنها بخشی از این مشکلات هستند.
همه اینها در حالی است که سهم دولت از اقتصاد نسبت به نهادهای تحت مدیریت خامنهای و مافیای سپاه پاسداران، ناچیز است.
بحران هستهای و مشکلات در روابط دیپلماتیک ایران با غرب همچنان به شکلی پررنگی وجود دارند. مذاکرات برجام در بنبست است و تصمیمگیری در خصوص برنامه اتمی جمهوری اسلامی اساسا از قد رییس جمهوری در ایران بلندتر است و صفر تا ۱۰۰ آن در اختیار رهبر نظام است.
بحران آب و محیط زیست در ایران نیز که تا حد زیادی از وضع قابل کنترل خارج شده، در مناظرههای انتخاباتی چندان مطرح نشد.
در مقابل این شرایط، پزشکیان رییس دولتی است که نه تیم دارد نه کاریزما. او با حمایت اصلاحطلبانی به قدرت رسید که به گواه اعداد، پایگاه اجتماعی حتی هشت سال قبل خود را ندارند و موفق نشدند با همراهی اصولگرایان، نصف به علاوه یک مردم ایران را راضی کنند تا در انتخابات شرکت کنند.
با در نظر گرفتن این شرایط، به جد میتوان گفت جریان اصلاحات در عمل شاخش شکسته؛ نه در حاکمیت کسی حرفش را میخواند و نه مردم از آنها حمایت شایانی میکنند.
دولت پزشکیان نیز دولتی است که احتمالا اکثر وزیرانش ابتدا باید از فیلتر خامنهای عبور کنند و بعد از مجلسی رای بگیرند که تندروترین مخالفان او در آن دارای اکثریتاند.
اساسا پزشکیان در مناظرهها و فعالیتهای انتخاباتی خود نیز با تاکید مکرر بر پیروی از سیاستها و اهمیت مبانی اعتقادی رهبر جمهوری اسلامی نشان داد اصول سیاسی خاصی ندارد و اهل مبارزه با هسته اصلی قدرت بر سر اصول نیست و به احتمال زیاد، برای انتخاب کابینهاش آن هم در آغاز راه، چندان نخواهد جنگید.
کابینه حداقلی او توان پاسخ دادن به مطالبات حداکثری مردم را نخواهد داشت.
اگر دولت دوم حسن روحانی تنها چند ماه پس از انتخابات سال ۱۳۹۶ با خیزشهای سال به سال مردمی علیه کلیت حکومت روبهرو شد، ماه عسل دولت پزشکیان نیز میتواند همانقدر کوتاه باشد.
با اعلام نتایج رسمی دور دوم انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳، مسعود پزشکیان به عنوان نهمین رییس دولت جمهوری اسلامی انتخاب شد. نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان در رقابتهای انتخاباتی خود مثل سایر نامزدها با دغدغههای شهروندان در حوزههای اقتصاد، معیشت و مسائل فرهنگی و اجتماعی روبهرو بود.
حالا حامیان پزشکیان هستند و وعدههایی که او داده؛ از افزایش قیمت بنزین، تا کاهش سقف معافیت مالیاتی. گرچه پزشکیان در مناظرات و تبلیغات خود، مثل حسن روحانی یا ابراهیم رئیسی، وعده ویژهای نداد و بیشتر توان تبلیغیاش را روی انتقاد از وضعیت فعلی و دولتهای گذشته متمرکز کرد.
این گزارش، برخی از مهمترین وعدههای او را بررسی کرده است.
پزشکیان، سیاست و معیشت
در حوزه اقتصادی، ترجیعبند وعدههای پزشکیان در برنامههای تبلیغاتی دوری از اقتصاد دستوری بود.
او گفت با کمک کارشناسان اقتصادی رابطه مالی بینالمللی جمهوری اسلامی را برقرار خواهد کرد؛ با این حال درباره راه برقراری مجدد این رابطه توضیح بیشتری نداد.
برجام-نامزد اصلاحطلبان وعده داد راجع به برجام با کمیسیون امنیت مجلس شورای اسلامی و شورای امنیت (احتمالا منظورش شورای عالی امنیت ملی بوده است) تا رسیدن به زبان مشترک صحبت خواهد کرد.
تحریم-پزشکیان در جریان تبلیغات انتخاباتی خود بارها اهمیت تحریمهای خارجی را تایید کرد.
با این حال او در دومین مناظره انتخاباتی دور دوم گفت: «هیچ وقت قرار نیست تمام تحریمها را لغو کنیم بلکه باید ببینیم ما چه میدهیم و آنها چه میدهند.»
افایتیاف-گره اصلی در رابطه مالی عادی جمهوری اسلامی با جهان، قرار گرفتن نام ایران در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی پولشویی موسوم به «افایتیاف» است.
یکی از وعدههای اصلی پزشکیان، تلاش برای خروج از این لیست است. او راهکار خاصی برای خروج از این لیست ارائه نداد اما گفت: «افایتیاف مثل فیفا است. اگر قبولش نکنیم، نمیتوانیم وارد بازیهای بین المللی بشویم. بانکها به خاطر آن ما را بازی نمیدهند.»
مسعود پزشکیان در کنار اکبر هاشمی رفسنجانی
رشد اقتصادی- پزشکیان رشد اقتصادی هشت درصدی طبق برنامه توسعه را منوط به جذب سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی دانست. به گفته او این ۲۰۰ میلیارد دلار سالانه از طریق باز کرد مرزها و ایجاد ارتباط با دولتهای منطقه محقق خواهد شد.
آزادسازی نرخ ارز- به گفته نامزد جریان اصلاحات، دولت باید تنها به بخش دارو و کالاهای اساسی ارز دولتی پرداخت کند. به اعتقاد او، در سایر بخشها باید قیمت ارز بدون دخالت دولت و از سوی بازار کشف شود.
یارانه نقدی- پزشکیان که سال ۱۳۹۶ در دانشگاه علوم پزشکی قم گفته بود «یارانه ۴۵ هزار تومانی کمر کشور را خرد کرده»، در جریان مناظرات انتخاباتی گفتههای پیشین خود را تکذیب کرد.
او در جریان رقابتهای انتخاباتی درباره پرداخت یارانه نقدی به اینکه یارانهها باید با عدالت پرداخت شوند، بسنده کرد.
سیاست رابینهودی-پزشکیان درباره یارانههای نقدی موضع گیری صریحی نداشت و عدد مشخصی اعلام نکرد.
او گفتههای کلی و غیرقابل سنجشی درباره یارانه ها داشت؛ از جمله اینکه: «از پولدارها یارانه را خواهم گرفت و به کسانی که ندارند میدهم.»
بنزین-در دور دوم انتخابات، علی عبدالعلیزاده، رییس ستاد پزشکیان، رسما از افزایش قیمت بنزین حرف زد.
عبدالعلیزاده حتی به قیمت احتمالی هم اشاره کرد و گفت: «کارشناسان میگویند قیمت بنزین باید ۵۰ هزار تومان باشد؛ درست است؟»
خود پزشکیان هم افزایش قیمت را رد نکرد اما در مناظره ۱۱ تیر ۱۴۰۳ تاکید کرد «بدون رضایت مردم» این کار را نخواهد کرد.
خودرو-پزشکیان در دومین مناظره دور دوم انتخابات صراحتا گفت: «من واردات خودرو را آزاد میکنم.»
حقوق و دستمزد- نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان با اشاره به عدم افزایش حقوق و دستمزد در دولتهای روحانی و رئیسی با نرخ تورم، تلویحا وعده افزایش حقوق و دستمزد با نرخ تورم را ارائه کرد.
کاهش مالیاتها-شخص پزشکیان در بازار شوش تهران وعده داد از اقشاری که تحت فشار هستند مالیات دریافت نکند.
علی طیبنیا، مشاور اقتصادی او هم وعده داد در دولت پزشکیان، سقف معافیت مالیاتی افزایش خواهد یافت.
استخدام-پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی خود بارها به استخدام نیروهای همسو از نظر سیاسی انتقاد کرد. او تلویحا وعده داد در دولت او استخدامها «بر اساس شایستگی» خواهد بود «نه نزدیکی سیاسی» به او.
شفافیت-پزشکیان در دور اول انتخابات و در جمع اصلاحطلبان نسبت به رانت اطلاعاتی که بیشتر در بازار بورس موضوعیت دارد انتقاد کرد.
او ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ گفت: «اینکه یکی رانت اطلاعاتی دارد و دیگری فاقد چنین رانتی است به معنای بیعدالتی است. اطلاعات باید شفاف و آزاد باشد تا همه بتوانند از آن استفاده کنند.»
بورس-در تبلیغات انتخاباتی، پزشکیان وعده داد جلوی دخالت دولت در بورس را خواهد گرفت. او گفت ثبات را به بورس تهران باز میگرداند و کسری دولت را از بورس جبران نخواهد کرد.
مسکن-پزشکیان و رییس ستادش هر دو منتقد طرحهایی مثل ساخت مسکن مهر یا مسکن هستند. آنها هیچ طرح خاصی برای مسکن حمایتی ندارند و به جای آن معتقدند دولت نباید در این بازار ورود کند.
تورم-نهمین رییس دولت جمهوری اسلامی، در تبلیغات انتخاباتی مثل همه نامزدهای دیگر تاکید کرد که تورم باید کنترل شود.
او راهکار مشخصی برای کنترل تورم ارائه نکرد اما دلایل تورم فعلی را چاپ پول، کسری بودجه و ناترازی مالی دانست.
با این حساب او برای کنترل تورم باید سیاست جدیدی درباره این سه مورد در پیش بگیرد.
پزشکیان، سیاست و جامعه
یکی از مسائل محوری تبلیغات انتخاباتی، «حجاب اجباری» بود؛ موضوعی که به خصوص پس از وقایع سال ۱۴۰۱، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
حجاب اجباری- در رقابتهای انتخاباتی، پزشکیان وعده صریحی درباره گشتهای ارشاد نداد اما اشارات و انتقادات غیرمستقیمی مطرح کرد.
او در شبکه ایکس، در پاسخ به هواداری که از او خواسته بود برای مقابله با «گشت ارشاد» تضمین دهد، نوشت تضمین میدهم تمام دولت در برابر «گشتهای اجباری» بایستد.
او «طرح نور» - طرح فراجا برای تشدید گشتهای ارشاد - را طرح سیاهی نامید و در یک برنامه تبلیغاتی گفت: «همه خانواده من با حجاب هستند. عروسها و خواهرهایم باحجاب و چادری هستند.»
با این حال او گفت که «با زور نمیتوان زنان را باحجاب کرد».
پزشکیان در یکی از مناظرات هم گفت: «اگر اشکالی هست، دختران و زنان ایران را ما تربیت کردیم. بهجای نقد خودمان به آنها میتازیم.»
سانسور- پزشکیان در حوزه فرهنگ، با اصل سانسور که در ادبیات جمهوری اسلامی آن را «ممیزی» مینامند مشکلی ندارد. او در سومین مناظره دور اول انتخابات گفت: «ممیزیها نباید سلیقهای باشد و باید شفاف و طبق قانون ممیزی انجام شود.»
هنر-در این بخش پزشکیان وعده داد موانعی که هنرمندان را به تولید آثار زیرزمینی کشانده، حذف کند.
او همچنین گفت اختیار را به خانه سینما و خانه تئاتر - دو تشکل غیر دولتی و صنفی این حوزهها - باز خواهد گرداند.
تصویری از گذشته مسعود پزشکیان
زنان-نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان وعده داد نگاه برابر به زن و مرد را از دوره کودکی آموزش خواهد داد.
پزشکیان همچنین وعده داد لایحه تامین امنیت زنان را پیگیری خواهد کرد.
او گفت نگاه درجه دو به زنان - در اختصاص پست و مناصب دولتی - را حذف خواهد کرد.
پزشکیان آذر ماه سال ۱۳۹۳، در جریان یک برنامه تلویزیونی گفت پیش از اینکه حجاب اجباری در قوانین جمهوری اسلامی بیاید، او حجاب اجباری را در دانشگاههایی که حضور داشت، اجباری کرده بود.
این موضوع را شاهدان عینی که با او در دانشگاه تبریز همدوره بودند تایید کردهاند.
فیلترینگ- پزشکیان ضمن وعده توسعه زیرساختهای اینترنت در کشور گفت در برابر فیلترینگ و فیلترشکن خواهد ایستاد.
او در یک مناظره انتخاباتی با انتقاد از فروش فیلترشکن در ایران گفت که با رواج فیلترشکن، امکان رصد و تشخیص کاربران اینترنت و به تبع آن کنترل آنها از بین خواهد رفت.
نامزد اصلاحطلبان گفت در همه کشورهای دنیا در مواقع خاصی اینترنت بسته یا کنترل میشود اما به اعتقاد او در شرایط عادی، فیلترینگ باید کاهش یابد.
تبعیض آموزشی-پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی خود منتقد پایین بودن کیفیت آموزشی در مدارس دولتی بود. او معتقد است ۷۰ درصد دانشآموزانی که در مدارس عادی درس میخوانند پایشان به دانشگاه نمیرسد زیرا این مدارس فاقد امکانات هستند.
اخراج دانشجویان و اساتید- او در یک تجمع انتخاباتی در ورزشگاه تختی تبریز گفت: «من از حقوق دختران، زنان، اساتید و دانشآموزان و دانشجویان دفاع میکنم و اجازه نمیدهم دانشجو و استاد را از دانشگاه اخراج کنند.»
پزشکیان در دهه ۸۰ در یکی از گفتوگوهای خود به سابقهاش در اجرای «انقلاب فرهنگی» نیز اشاره کرد و گفت انقلاب فرهنگی از دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز و پس از اینکه «چپها را از دانشگاه بیرون انداختند» شروع شد.
او گفت: «انقلاب فرهنگی از دانشکده ما شروع شد ... چپیها جلسه ما را به هم زدند. ما دانشگاه را بستیم و آنها را بیرون ریختیم ....»
دریاچه ارومیه- پزشکیان هفتم تیر ماه صراحتا وعده داد که دریاچه ارومیه را نجات خواهد داد.
به نظر نمیرسد نهمین رییس دولت در جمهوری اسلامی راه سختی در پیش رو داشته باشد.
او مثل روسای جمهوری گذشته وعده خاصی نداده است که منتقدان بتوانند با استناد به آن، او را در آینده نقد کنند.
پزشکیان در تبلیغات، برای جذب آرا روی انتقاد از سه سال دولت رئیسی تمرکز کرد و مشخصا برنامه و وعدهای ارائه نداد.
وقتی که علی خامنهای، صبح جمعه ۱۵ تیرماه، از «افزایش شوق و علاقه مردم به رای دادن» گفت، برای بسیاری از کسانی که با شخصیت و روش و منش او آشنا هستند، مسجل شد که ولی فقیه و حلقه قدرت پیرامونش تصمیم قطعی خود را گرفتهاند تا شکست تحقیرآمیز هفته گذشته را به هر شکل ممکن جبران کنند.
خامنهای پس از انداختن رای خود، با لحنی یکسره متفاوت با زمان رای دادن در دور اول، گفت: «شنیدم که شوق و علاقه مردم بیشتر از قبل است؛ خدا کند اینجور باشد و اگر اینجور باشد خرسندکننده است.»
در طول سه دهه رهبری او، بسیاری از دستورات، مثل دستور توقیف فلهای مطبوعات در اردیبهشت ۱۳۷۹، به همین شکل داده شده است.
او که ناخرسندی خود از رای ندادن اکثریت مردم ایران را با سکوتی چهار روزه نشان داده بود، روز چهارشنبه اگرچه ناگزیر شد میزان مشارکت پایین مردم در انتخابات را بپذیرد، اما در کوششی آشکار برای روحیه دادن به هواداران خود که به روشنی دیده بودند اقلیت کوچکی از جامعه متنوع و متکثر ایران را تشکیل میدهند، گفت رای ندادن مردم ایران به معنای این نیست که آنها با نظام جمهوری اسلامی مخالف هستند.
جمهوری اسلامی در قلب و جعل واقعیت و دروغگویی، که در فقه شیعی تقیه و خدعه خوانده میشود، و بهویژه تقلب و سازماندهی انتخابات سابقهای طولانی دارد.
با این همه، بهکارگیری روشهایی مانند عددسازی و زیاد و کم کردن آرا در مجموع یا به سود یک نامزد، نیازمند زمینههایی است و انجام آن روز به روز، بهویژه بهدلیل سهولت ضبط و ثبت مستقل واقعیت، یعنی فیلمبرداری و عکاسی و بیان روایت شاهدان عینی از حوزههای رایگیری، دشوارتر میشود.
مردم ایران در روندی پیگیر، همزمان با گسترش اعتراضات سیاسی و مدنی در سالهای اخیر، در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری و دو دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، حتی براساس آمار رسمی اما تایید نشده از سوی منابع مستقل، در شیبی نزولی از شرکت در انتخابات خودداری کردهاند تا آنجا که در دور اول انتخابات ۱۴۰۳ حتی براساس همین آمار، بیش از ۶۰ درصد واجدان حق رای، انتخابات در جمهوری اسلامی را نمایشی و فرمایشی خواندند و آن را تحریم کردند.
افزایش انسداد سیاسی، تشدید سرکوب گسترده مخالفان و معترضان با افزایش اعدامها و بازداشتها و محدودتر کردن آزادی بیان شهروندان در کنار ناکارآمدی همهجانبه و فساد فراگیری که به فروپاشیدن بنیانهای اقتصادی کشور، تورم و گرانی و بیکاری و در نتیجه روزانه شدن اعتراضات صنفی و معیشتی، بحران مشروعیت نظام را پررنگتر از هر زمان دیگر کرده است.
در چنین شرایطی بود که هسته مرکزی قدرت، با هدف افزایش میزان مشارکت مردم در انتخابات به اصلاحطلبان حکومتی، مجوز حضور در انتخابات را داد و نامزد آنها را برخلاف دوره قبل از صافی شورای نگهبان گذراند. تحقق هدف اعلام برگزاری انتخاباتی با مشارکتی بیش از سه دوره انتخابات قبلی، با کشیده شدن انتخاب جانشین ابراهیم رئیسی به دور دوم، بهویژه برای جبران شکست روز هشتم تیر بیش از پیش ضرورت یافت.
اصلاحطلبان حکومتی که دوری از قدرت و مواهب آن را بهسختی تحمل میکردند، در مقابل بی هیچ مشکلی، شروط هسته مرکزی قدرت را پذیرفتند و نماینده آنها، مسعود پزشکیان، در جریان مناظرههای تلویزیونی بارها و بارها بر این نکته تاکید کرد که خود سیاستی ندارد و هدفش صرفا اجرای دستورات و سیاستهای ابلاغشده از سوی علی خامنهای است.
پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی خود بارها تاکید کرد که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، خط قرمز اوست و حتی تا آنجا پیش رفت که در دانشگاه تهران خطاب به دانشجویان گفت: «اصلا من ذوب در او هستم و نباید به کسی که من به او اعتقاد دارم توهین کنید.»
همزمان، شماری از حامیان و مشاوران مسعود پزشکیان، مانند عباس عبدی، نیز بیپرده گفتند که هدف اصلی آنان نه پیروزی پزشکیان بلکه افزایش مشارکت مردم در پای صندوقهای رای است.
اصلاحطلبان با همان اسلحه همیشگی یعنی ترساندن مردم از رقیب به میدان آمدند و به جای آنکه بگویند نامزد مورد حمایت آنها با تعریفی که از خطوط قرمز و وظایف خود کرده، چه چیزی را و چگونه اصلاح خواهد کرد، صرفا مردم را از رقبای اصولگرا ترساندند، حال آنکه در عمل پس از اعتراف علنی و داوطلبانه آنها به سرسپردگی کامل به رهبر جمهوری اسلامی، مرز متمایزکنندهای باقی نمانده است که آنها را از جناح دیگر در جمهوری اسلامی جدا و قابل شناسایی کند.
به سخن دیگر، همانطور که اصلاحطلبان حکومتی درباره رقبای اصولگرای خود میگویند که با استفاده از راهبرد النصر بالرعب یا پیروزی از راه دهشتافکنی و ترسآفرینی به دنبال کسب و حفظ قدرت هستند، خود نیز دقیقا از همین راهبرد استفاده کردهاند تا با ترساندن مردم از رقیب، رای آنان را به دست آورند.
با وجود این، بهنظر نمیرسد که این اقدامات تاثیری قابل توجه بر نظر کسانی گذاشته باشد که دور اول انتخابات را تحریم کرده بودند. شواهد و اسناد، از عکسها، ویدیوها و روایت شاهدان عینی و شهروندان از حوزههای رایگیری گرفته تا نحوه شمارش و اعلام خبر میزان مشارکت و آرای سعید جلیلی و مسعود پزشکیان، آمارهای اعلامشده در این زمینه را بهطور جدی زیر سوال میبرد.
مردم ایران، در دهههای گذشته خود شاهدان بیواسطه انتخاباتی با نرخ مشارکتهای متفاوت بودهاند و معیارهایی عینی در اختیار دارند که به این پرسشها، به رغم تبلیغات منسجم و یکپارچه هر دو جناح درباره میزان مشارکت ۵۰ درصدی، پاسخ دهند.
اگر گذشته و تاریخ جمهوری اسلامی، مبنایی برای پیشبینی آینده آن باشد باید گفت شادمانی شمار وسیعی از کسانی که به پزشکیان رای دادهاند چندان طول نخواهد کشید و با تداوم رویکردها و سیاستهای اصلی جمهوری اسلامی، موج اظهار پشیمانی از دادن این رای بهزودی آغاز خواهد شد.
کمک همهجانبه اصلاحطلبان برای حفظ وضع موجودی که اکثریت شهروندان از آن ناراضی هستند، و تلاش آنها برای دوگانهسازی جعلی بین دو جناح یا نامزدهای آنان از همین امروز به پایان میرسد و بار دیگر، دوگانه حقیقی ملت ایران- جمهوری اسلامی مبنا و محور مرزبندیها، تحولات و رخدادهای آینده خواهد بود.
زینب جلالیان، قدیمیترین زندانی سیاسی زن در ایران، در هفدهمین سال از حکم حبس ابد خود بدون رعایت اصل تفکیک جرایم در زندان یزد بهسر میبرد.
سایت حقوق بشری هرانا با اعلام این خبر نوشت که او با وجود مشکلات جسمانی متعدد از رسیدگی پزشکی مناسب و حق اعزام به بیمارستان محروم مانده است.
هرانا در گزارشی که جمعه ۱۵ تیرماه منتشر کرد نوشت که جلالیان به بیماری ناخنک چشم و بیماریهای کلیوی و گوارشی مبتلاست و چندی پیش به دلیل درد در ناحیه پهلوی سمت راست به بهداری زندان منتقل شد و پس از معاینه از سوی پزشک زندان درمان تخصصی نگرفت و به بند بازگردانده شد.
بنابر این گزارش، این زندانی سیاسی کُرد با وجود نیاز به اعزام به بیمارستان و دریافت رسیدگی تخصصی پزشکی، با ممانعت مسئولان زندان مواجه شد و از اعزام برای درمان محروم مانده است.
زینب جلالیان هفتم اسفند سال ۱۳۸۶ بازداشت و در سال ۱۳۸۸ به اتهام «محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک» از سوی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد که در سال ۱۳۹۰ با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد.
جلالیان در این سالها بارها با رد اتهام مطرح شده علیه خود اعلام کرده که در زمان بازداشت به شیوههایی چون شلاق زدن به کف پا، مشت به شکم، کوبیدن سر به دیوار و تهدید به تجاوز، مورد آزار و شکنجه قرار گرفته است.
پیش از این برخی نهادهای مدافع حقوق بشر، شرح شکنجههای او برای اعتراف را منتشر کردهاند.
جلالیان در نزدیک به ۱۷ سال گذشته بدون مرخصی در زندان به سر میبرد و با وجود مشکلات جسمی از جمله بیماری چشم، ناراحتی کلیه و بیماری آسم، بارها بین زندانهای خوی، قرچک ورامین، اوین، کرمان، دیزلآباد کرمانشاه و یزد جابهجا و تبعید شده است.
او در اسفندماه ۱۴۰۲ در متنی از زندان یزد خطاب به مردم درباره انتخابات مجلس شورای اسلامی نوشت: «من به خاطر شما پشت میلههای زندان میمانم و شما هم به خاطر من فقط یک روز در خانههای خود بمانید و در این انتخابات فرمایشی شرکت نکنید.»
در سالهای گذشته گزارشهای متعددی درباره عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان سیاسی در ایران و زیر پا گذاشته شدن حق دسترسی آنان به درمان مناسب از سوی مسئولان زندانها منتشر شده است.
در این سالها زندانیان سیاسی زیادی از جمله ساسان نیکنفس، بهنام محجوبی، بکتاش آبتین و جواد روحی، جان خود را در زندان از دست دادند.
جمهوری اسلامی هیچ مسئولیتی در قبال مرگ این افراد که به دلیل اعمال فشار، شکنجه و ارائه ندادن خدمات پزشکی بوده، نپذیرفته است.