حضور زنان با پوشش آزاد در خیابانها همزمان با تلاش برای سرکوب مخالفان حجاب اجباری
علیرغم تلاش مقامات جمهوری اسلامی برای پیشبرد طرحهای مرتبط با تحمیل حجاب اجباری، نافرمانی مدنی و حضور زنان با پوشش آزاد در عرصه عمومی ادامه دارد. ۶۱ وکیل دادگستری در بیانیهای اجرای «طرح نور» را خلاف آزادیهای عمومی و در تعارض با قانون اساسی و اسناد بینالمللی حقوق بشر دانستند.
ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه، در پیامی به احمدرضا رادان، فرمانده انتظامی کل کشور، با حمایت از طرح تحمیل حجاب اجباری به زنان گفت: «سست نشوید و با قوت و محکم این طرح را ادامه دهید.»
رادان روز جمعه هفتم اردیبهشت گفت: «اگر دشمن از خاکریز عفاف و حجاب بگذرد و موفق شود، دیگر چیزی برای ما نخواهد ماند.»
حشمتالله فلاحتپیشه، رییس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس، روز شنبه هشتم اردیبهشت در گفتوگو با روزنامه هممیهن گشت ارشاد را طرحی ناموفق توصیف کرد و گفت هر دو گشت ارشاد حجاب و گشت ارشاد مدیران، طرحهایی شکست خوردهاند و جزو موضوعات منفی کارنامه دولت هستند.
فلاحتپیشه با بیان اینکه «گشت ارشاد عفاف و حجاب» بدون قانون، کار خود را انجام میدهد، گفت: «وقتی قانون وجود ندارد مردم در بلاتکلیفی دچار ظلم میشوند. متاسفانه اصرار جدی نیز در این رابطه صورت گرفته و در حالی که هنوز لایحه حجاب و عفاف تعیین تکلیف نشده، عدهای بدون پشتوانه قانونی در حال وارد آوردن فشار بر مردم هستند.»
۶۱ وکیل دادگستری سرکوب زنان مخالف حجاب اجباری را محکوم کردند
۶۱ تن از وکلای دادگستری با صدور بیانیهای سرکوب خشونتآمیز زنان به دست ماموران گشت ارشاد را محکوم کرده و اجرای طرح موسوم به «نور» را خلاف قانون و آزادیهای عمومی و در تعارض با قانون اساسی و اسناد بینالمللی حقوق بشر دانستند.
دور تازه برخورد با شهروندان معترض به حجاب اجباری از روز ۲۵ فروردین و پس از سخنرانی تاکیدی علی خامنهای آغاز شد.
وکیلان امضاکننده این بیانیه اعلام کردند: «بهطور قطع ادامه این سیاستها، به ستیز و برخورد و ناامنی بیشتر در جامعه دامن زده و جنبههای ایذایی بیشتری را برای زنان فراهم خواهد آورد.»
مصطفی احمدیان، مریم انصاریپور، نگین غلامی، عثمان مزین، پیام درفشان، علی شریفزاده اردکانی و مصطفی نیلی، شماری از وکلای امضاکننده این بیانیه هستند.
از روزهای گذشته گزارشهای متعددی درباره برخوردهای خشونتآمیز با زنان و علیه برخی شهروندان در اجرای طرح موسوم به «نور» منتشر شده است.
پگاه پوراحمد، دختر کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامهنویس فقید سینمای ایران در مصاحبه با روزنامه اعتماد «خودکشی» پدرش را تکذیب کرد و بدون اشاره به جزییات، گفت که او میدانست «چه بلایی» قرار است سرش بیاید.
همان زمان مرکز اطلاعرسانی پلیس و دادستان مركز گيلان مرگ پوراحمد را خودکشی اعلام کردند و همزمان گفتند پس از بررسیهای پزشکی قانونی، اخبار تکمیلی درباره «علت تامه» مرگ این فیلمساز شهیر ایرانی منتشر خواهد شد.
با گذشت بیش از یک سال از این ماجرا، هنوز گزارشی از سوی منابع رسمی درباره علت مرگ پوراحمد منتشر نشده است اما پس از انتشار تصویر حلقآویز شده او، بسیاری با اشاره به آثار جراحت روی دستانش، مرگ این کارگردان را قتلی حکومتی توصیف کردند.
۱۶ فروردین امسال و در نخستین سالمرگ این کارگردان، توران پوراحمد، خواهر او، در کامنتی اینستاگرامی نوشت: «برادرم را اول شکنجه کردند، بعد جسد بیجانش را به دار آویختند.»
پگاه پوراحمد، دختر این کارگردان و فیلمنامهنویس، هشتم اردیبهشت در مصاحبه با روزنامه اعتماد تاکید کرد: «هرچه عمهام نوشته، درست است اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییاتش فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب فرا برسد.»
او ادامه داد: «این را بگویم كه پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»
به گفته پگاه پوراحمد، پدرش «اکثرا هر چند وقت یکبار» از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به آنجا میرفت؛ چون میخواست بنویسد و خلوت کند اما قصد داشت به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت.
روز حادثه، صاحب ویلا به آنجا رفته و با صحنه حلقآویز شدن کیومرث پوراحمد روبهرو شده و به پلیس اطلاع داده است.
دختر کیومرث پوراحمد گفت: «همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
۳۰ اردیبهشت سال گذشته و در چهلمین روز مرگ کیومرث پوراحمد، دختر او در پستی اینستاگرامی نوشت: «همه صحبتها، مسیجها و ویسهای پدرم در ساعتهای آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو-سه ساعت تصمیم میگیرد به زندگی خودش خاتمه بدهد؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیبدیده حلقآویز کند؟»
۱۸ فروردین سال گذشته و در مراسم خاکسپاری کیومرث پوراحمد، کیانوش عیاری، کارگردان سینما، بر شخصیت معترض کیومرث پوراحمد تاکید کرد و افسردگی و مرگ خودخواسته او را زیر سوال برد.
او گفت که پوراحمد از شرایط پیرامون زندگی ایرانیان بسیار ناراضی بود و از زمین و زمان گله میکرد اما در عین حال به فکر طرح فیلم بعدیاش بود.
شماری از دستاندرکاران فرهنگ و هنر ایران اواخر اسفند سال گذشته با انتشار بیانیهای از بر دار شدن کیومرث پوراحمد و پرسشهای بیشماری که بیپاسخ ماند تا سرانجامِ دگراندیشانی یاد کردند که قربانی قتلهای سياسی يا «مرگهای مشکوک» شدند و دادخواهیشان با سرکوب و فشار، «مختومه» اعلام شد.
به گفته امضاکنندگان بیانیه که در میانشان نام بهرام بیضایی، داریوش آشوری، شبنم طلوعی، آذر نفیسی و جعر پناهی دیده شد، این نمونهها بیانگر الگویی است که در آن حذفهای «سازمان یافته و موذیانه» رخ میدهد و جنایتها با لاپوشانی دستگاه قضایی مخدوش میشوند.
آخرین فیلمی که با کارگردانی پوراحمد نمایش داده شد، «پرونده باز است» نام داشت که به بخش مسابقه چهلویکمین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد.
پوراحمد در یکی از آخرین اظهارنظرهای اعتراضی خود گفت حضور فیلمش در جشنواره تصمیم تهیهکننده به عنوان مالک فیلم و برخی دیگر از عوامل بوده، نه او.
این کارگردان در اینستاگرامش با اشاره به خیزش انقلابی ایرانیان، سال گذشته را «خونبار و دردناک» توصیف کرد و نوشت: «با اين همه داغى كه بر دل داريم ديگر چه جشنى، چه جشنوارهاى؟»
قصههای مجید، شب یلدا، خواهران غریب، بهخاطر هانیه و اتوبوس شب، از جمله سریالها و فیلمهای او در چهار دهه از عمر فیلمسازیاش هستند که بین عموم مردم شناخته شده و محبوباند.
تیغ و ترمه، کفشهایم کو؟، ۵۰ قدم آخر، بیبی چلچله، نوک برج، گل یخ و سرنخ، تعدادی دیگر از آثاری هستند که این فیلمساز متولد سال ۱۳۲۸ کارگردانی کرد.
حملات متقابل اسرائیل و جمهوری اسلامی که با انفجارهای روز جمعه ۳۱ فروردین در خاک ایران به اوج خود رسید، تهدید هستهای را به پیامدهای منطقهای ناشی از جنگ غزه افزوده است. واشینگتنپست در مطلبی تحلیلی به قلم آدام تیلور، خبرنگار خود، به این موضوع پرداخته است.
اکنون جهان شاهد دو قدرت دارای فنآوری هستهای است؛ یکی با سلاحهای نه چندان محرمانه و دیگری با جاهطلبیهای مبهم تسلیحاتی که هر دو تهدید به حمله به تاسیسات هستهای یکدیگر میکنند.
داریل کیمبال، مدیر اجرایی انجمن کنترل تسلیحات مستقر در آمریکا در گفتوگو با واشینگتنپست تاکید کرد: «وضعیت موجود بسیار نگرانکننده و بیانگر این حقیقت تلخ است که چرا در اختیار داشتن سلاحهای هستهای بیشتر مایه دردسر محسوب میشود تا نوعی دارایی تامین کننده امنیت ملی.»
اشاره کیمبال به سلسله حملات تلافیجویانه در ماه جاری است که ابتدا با حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی در سوریه آغاز شد و سپس با پرتاب صدها پهپاد و موشک از خاک ایران به اسرائیل به بهانه تلافیجویی ادامه یافت که همین مساله، منجر به تلافی بیشتر از سوی اسرائیل شد.
انفجارهای حمله موشکی اسرائیل، چندین سایت را در سراسر ایران از جمله در اصفهان لرزاند؛ جایی که محل قرارگیری آزمایشگاههای هستهای جمهوری اسلامی است. با این حال دامنه حملات محدود بود و به سایتهای هستهای آسیب نرساند.
اسرائیل قصد داشت نشان دهد توانایی انجام حملات به سایتهای اتمی ایران را دارد.
تصاویر ماهوارهای نشان دادند که موشکهای اسرائیل دقیقا به رادار پدافند دفاع هوایی اِس-۳۰۰ ساخت روسیه اصابت کردهاند.
این حملات یادآور تهدیدهای هستهای بالقوهای است که در کشمکشهای منطقهای وجود دارد. اسرائیل تنها قدرت دارای سلاح هستهای در خاورمیانه است. این یک راز آشکار است؛ حتی اگر از سوی مقامهای اسرائیل یا توافقهای بینالمللی به رسمیت شناخته نشده باشد. در مقابل، جمهوری اسلامی هنوز سلاح هستهای در اختیار ندارد.
تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به فنآوری هستهای که مدعی استفاده از آن برای اهداف صلحآمیز است، این کشور را در سطح بینالمللی منزوی کرده است.
موضوع نگرانکننده این است که به نظر میرسد هنجارها در منطقه در حال تغییرند. حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل در هفته گذشته، اولین عملیات مستقیم از خاک ایران به این کشور بود.
یک مقام جمهوری اسلامی روز پنجشنبه ۳۰ فرودین هشدار داد اگر اسرائیل به سایتهای هستهای ایران حمله کند، ممکن است تهران درباره موضع رسمی خود در مورد توسعه تسلیحات هستهای تجدیدنظر کرده و احتمالا تاسیسات هستهای اسرائیل را هدف قرار دهد.
ابراهیم رئیسی، رییس دولت جمهوری اسلامی نیز گفت که اگر اسرائیل دوباره به ایران حمله کند، وضعیت متفاوت خواهد بود: «معلوم نیست که بعد از آن، چیزی از این رژیم باقی بماند.»
هیچیک از دولتهای اسرائیل هرگز به طور رسمی به در اختیار داشتن سلاح هستهای اعتراف نکردهاند. این کشور هرگز پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای ۱۹۶۸ را امضا نکرده و پروتکلهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نپذیرفته است.
در ماه نوامبر، آمیخای الیاهو، وزیر میراث فرهنگی اسرائیل در مصاحبه با رادیو کول براما اشارهای عجیب به استفاده از سلاحهای هستهای کرد.
مصاحبهکننده از او پرسید: «انتظار شما این است که فردا ما چیزی شبیه به نوعی بمب هستهای روی غزه بیندازیم و همه آنها را از بین ببریم؟»
الیاهو در پاسخ به این سوال گفت: «این هم یک راهحل است.»
الیاهو که به دلیل این اظهارات معلق شد، بعدا گفت که به صورت استعارهای صحبت کرده است.
نتانیاهو در این خصوص در ایکس نوشت: «اظهارات الیاهو بر اساس واقعیت نیست.»
کارشناسان میگویند اسرائیل ۹۰ کلاهک هستهای و پلوتونیوم مورد نیاز برای ساخت صدها کلاهک هستهای را در اختیار دارد. اگرچه این تعداد، کمتر از کشورهایی مانند روسیه و ایالات متحده است اما در مجموع تنها ۹ کشور مجهز به سلاح هستهای در جهان وجود دارد.
رابرت ایکِلی، کارشناس سابق تسلیحات هستهای وزارت انرژی آمریکا گفت حتی با در نظر گرفتن حداقل مقیاس، این تعداد سلاح هستهای اسرائیل برای تهران «تهدید بزرگی» است.
کِلی افزود اسرائیل بیشتر از تعداد اهدافش در ایران، بمب در اختیار دارد.
توسعه سلاحهای هستهای اسرائیل
توسعه سلاحهای هستهای اسرائیل به صورت مخفیانه انجام شده است.
اسرائیل مدت کوتاهی پس از اولین استفاده از این سلاح در سال ۱۹۴۵، به دنبال دستیابی به فنآوری تولید آن بود.
در سال ۱۹۵۷، اسرائیل برای ایجاد تاسیسات هستهای مبتنی بر پلوتونیوم در دیمونا، شهری کوچک در صحرای نِگب، به صورت پنهانی با فرانسه همکاری کرد.
در اواسط دهه ۱۹۶۰ اسنادی که از طبقهبندی خارج شده بودند نشان دادند مقامات آمریکایی به این نتیجه رسیدند که برنامه تسلیحات هستهای اسرائیل در حال پیشرفت است.
چندین دولت ایالاتمتحده برای جلوگیری از به وقوع پیوستن این برنامه تلاش کردند تا اینکه دولت ریچارد نیکسون با اکراه و مشروط بر مخفی ماندن این فعالیتها، آن را پذیرفت.
این رازداری تا حد زیادی حفظ شده است. در عمل، بدون انجام هیچ آزمایش علنی و بدون بازرسی بینالمللی، جزییات کمی در مورد نحوه عملکرد تسلیحات هستهای اسرائیل در دسترس است.
سایت دیمونا اکنون بهطور رسمی به عنوان «مرکز تحقیقات هستهای شیمون پرز نِگب» شناخته میشود.
کِلی که حالا با موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم کار میکند، گفت که تسلیحات هستهای اسرائیل احتمالا در پایگاههای نیروی هوایی، «نزدیک موشکها یا هواپیماهایی که آنها را حمل میکنند»، نگهداری میشوند.
اعتقاد بر این است که این کشور، موشک، زیردریایی و هواپیماهایی از جمله جنگنده اِف۳۵ تولید آمریکا در اختیار دارد که قادر به پرتاب سلاحهای هستهای هستند.
جمهوری اسلامی هفته گذشته بدون ارائه مدرکی ادعا کرد میتواند به سایتهای هستهای اسرائیل حمله کند.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، به نقل از احمد حقطلب، فرمانده ناظر بر امنیت هستهای سپاه پاسداران نوشت تاسیسات هستهای اسرائیل شناسایی شدهاند و جمهوری اسلامی اطلاعات لازم را درباره همه اهداف آن در اختیار دارد.
برنامه هستهای ایران در زمان حکومت محمدرضا پهلوی و قبل از سرنگونی او در سال ۱۹۷۹ آغاز شد اما این برنامه هرگز به طور رسمی بر ایجاد بمب متمرکز نبود.
طبق گزارشها، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در سال ۱۳۸۲ فتوایی علیه سلاحهای هستهای صادر کرد. با این حال کارشناسان در مورد دامنه و شمول این فتوا اختلافنظر دارند.
بر خلاف اسرائیل، ایران یکی از امضاکنندگان معاهده ۱۹۶۸ منع گسترش سلاحهای هستهای است و طی سالهای گذشته، مقامهای جمهوری اسلامی از طرح ایجاد منطقه عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه حمایت کردهاند.
جان قزوینیان، مدیر اجرایی مرکز خاورمیانه در دانشگاه پنسیلوانیا گفت که تهران از همان ابتدا موضع مبهم راهبردی خود را در قبال سلاحهای هستهای حفظ کرده است.
او که کتابی درباره برنامه هستهای ایران در دست چاپ دارد، گفت: «ایران همیشه جانب احتیاط را حفظ کرده و به توسعه توان هستهای خود ادامه میدهد. اکنون تهران در موقعیتی قرار دارد که در صورت نیاز میتواند برای ساخت بمب اقدام کند.»
اسرائیل و برخی متحدانش معتقدند جمهوری اسلامی جاهطلبیهای خود را در زمینه دستیابی به تسلیحات هستهای پنهان میکند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۸ (برابر با ۱۳۹۷)، شواهدی ارائه کرد که به گفته او، نشان میدادند تهران به توافق هستهای که سه سال قبل از آن با قدرتهای جهانی به آن دست یافته بود، پایبند نیست.
نتانیاهو گفت: «اسرائیل میداند که شما چه میکنید و کجا این کار را انجام میدهید.»
پیش از حملات هفته گذشته اسرائیل، کارشناسان تسلیحات هستهای نگرانی خود را درباره حمله مستقیم اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران ابراز کرده بودند.
کیمبال گفت: «حمله نظامی به تاسیسات هستهای، چه در اوکراین و از سوی روسیه، چه به دست اسرائیل علیه جمهوری اسلامی، یا برعکس، طبق قوانین بینالمللی ممنوع است و باید به صراحت از سوی جامعه بینالمللی و بهویژه ایالات متحده محکوم شود.»
اسرائیل سابقه چنین حملاتی را دارد؛ این کشور در سال ۱۹۸۱ از طریق حملات هوایی، رآکتور هستهای اوسیراک را در عراق منهدم کرد.
اسرائیل تا کنون از حمله آشکار به سایتهای هستهای جمهوری اسلامی خودداری کرده اما ترور دانشمندان ارشد هستهای و سایر اقدامات مشکوک خرابکارانه را ترتیب داده است.
نهادهای خلع سلاح بینالمللی همچنان در حال مبارزه برای منع گسترش سلاحهای هستهای هستند.
توافق سال ۱۳۹۴ که به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شناخته میشود میان ایالات متحده، پنج قدرت جهانی، اتحادیه اروپا و ایران صورت گرفت، از نظر فنی به قوت خود باقی است اما اجرای آن با تصمیم دولت دونالد ترامپ برای خروج از این توافق در سال ۲۰۱۸ عملا متوقف شد.
بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی که به سایتهای هستهای ایران دسترسی دارند، گفتهاند برنامه هستهای این کشور از آن زمان تا کنون دستاوردهای قابل توجهی داشته است و مقدار زیادی اورانیوم غنیشده تولید میکند که نزدیک به درجه تسلیحاتی است.
این اورانیوم میتواند به جمهوری اسلامی اجازه دهد تا به سرعت به سمت تولید سلاحهای هستهای حرکت کند.
گروسی به اسکاینیوز گفت: «گفتوگوهایی بسیار جدی در راه است.»
عبدالرسول دیوسالار، محقق غیر مقیم موسسه خاورمیانه در واشینگتن گفت: «هر گونه حمله به تاسیسات هستهای در ایران احتمالا بر کار آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این کشور تاثیر میگذارد و ممکن است جان بازرسان را به خطر بیندازد.»
او افزود: «این خطر بزرگی در کاهش توانایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای نظارت بر سایتهای هستهای ایران به همراه دارد.»
دیوسالار گفت از نظر تاریخی، برنامه هستهای جمهوری اسلامی بهعنوان راهی برای مقابله با هژمونی ایالات متحده در منطقه توجیه میشد اما اکنون موضوع اسرائیل است: «اسرائیل تا کنون بیشترین تاثیر را بر محاسبات هستهای ایران داشته است.»
دیوید پترائوس، فرمانده پیشین ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا، سنتکام، جمعه به نیوزمکس گفت در زمان سرپرستیاش بر سنتکام در فاصله سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰، آمریکا طرحی را برای نابود کردن برنامه هستهای ایران تهیه و حتی آن را تمرین کرد.
او گفت اسرائیل تمام تواناییهای لازم را برای نابود کردن برنامه اتمی ایران ندارد و برای این کار باید به آمریکا تکیه کند.
پترائوس تاکید کرد با وجودیکه جمهوری اسلامی به تولید اورانیوم غنیسازی شده در سطح تسلیحاتی نزدیک شده، آمریکا و اسرائیل هرگز به تهران اجازه نخواهند داد بمب اتم بسازد.
سازمان اطلاعات داخلی بریتانیا، MI5 هشدار داده است که روسیه، چین و جمهوری اسلامی دانشگاههای بریتانیا را هدف قرار دادهاند.
به گزارش جیبی نیوز (GB News)، روسای موسسات عالی و دانشگاههای بریتانیا روز پنجشنبه برای یک جلسه توجیهی بیسابقه با روسای امنیتی، به وایت هال فراخوانده شدند.
اولیور داودن، معاون نخست وزیر و میشل دونلان، وزیر علوم، میزبان مشترک این نشست بودند.
کن مک کالوم، مدیر کل MI5 و فلیسیتی اسوالد، مدیر اجرایی موقت مرکز امنیت سایبری ملی، در این جلسه هشدار دادند که کشورهای متخاصم تهدیدی برای امنیت ملی هستند.
این دو قرار است در مورد اقدامات لازم برای محافظت از تحقیقات حساس و فناوریهای نوظهور در دانشگاهها رایزنی کنند.
اعتقاد بر این است که مسکو، پکن و تهران دانشگاههای بریتانیا را برای سرقت مالکیت معنوی هدف قرار دادهاند تا تواناییهای اقتصادی و نظامی خود را افزایش دهند.
اولیور داودن، معاون نخستوزیر بریتانیا، گفت: «برای یک هزاره، دانشگاههای ما در باز بودن به روی ایدهها، باز بودن برای نوآوری و مستقل بودن از دولت فعالیت کردهاند.»
او افزود:«این جلسه برای برافراشتن حصارها نیست، بلکه برای ایجاد تعادل بین تهدیدات در حال تحول و محافظت از یکپارچگی و امنیت نهادهای بزرگ ما است.»
مسشل دونلان، وزیر علوم بریتانیا نیز در این جلسه گفت: «من معتقدم که دانشگاهها در خط مقدم نبرد اطلاعات هستند.»
او افزود:« حفظ شهرت پیشرو بودن بریتانیا در جهان بهعنوان یک ابرقدرت دانشگاهی متکی به داشتن پادمانهای قوی برای محافظت از تحقیقات در برابر کسانی است که می خواهند به ما آسیب برسانند.»
با این حال، نگرانیهایی در مورد وابستگی بریتانیا به دانشجویان خارجی وجود دارد. آنها بخش هنگفتی از بودجه مورد نیاز را برای سرپا نگه داشتن دانشگاههای بریتانیا تامین میکنند.
لوک دو پولفورد، مدیر اجرایی اتحاد بین پارلمانی در مورد چین (Ipac)،گفت:« مساله اصلی وابستگی ما به پول دانشجویان چینی است.»
دکتر تیم برادشاو، مدیر اجرایی گروه راسل، نیز گفت: «حفاظت از موقعیت بریتانیا به عنوان یک رهبر جهانی در تحقیق و توسعه نیازمند یک چارچوب امنیتی برای تحقیقات است که از کار مشترک بر روی چالشهای جهانی مانند تغییرات آب و هوایی حمایت می کند.
او گفت:«این یک مسئولیت مشترک است و دانشگاههای گروه راسل مایلند با دولت برای پیدا کردن راه حلی در این زمینه همکاری کنند.»
برادشاو افزود:«دانشگاههای گروه راسل مسئولیتهای امنیت ملی خود را بهطور باورنکردنی جدی میگیرند و از نزدیک با دولت و جامعه اطلاعاتی همکاری میکنند تا به حفاظت از پیشرفتهای بریتانیا در زمینههایی مانند هوش مصنوعی، که برای منافع ملی ما مهم هستند، کمک کنند.»
او گفت:«اما ما همچنین میدانیم که امنیت یک چالش پویا و در حال تحول است.»
امیر رئیسیان فیروزآباد، وکیل توماج صالحی، روز چهارشنبه پنجم اردیبهشت خبر داد شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان موکلش را به اتهام افساد فی الارض به اعدام محکوم کرده است. بررسیهای ایراناینترنشنال نشان میدهد محمدرضا توکلی، رییس دادگاه انقلاب اصفهان، قاضی صادر کننده این حکم است.
بر اساس بررسیهای ایراناینترنشنال، محمدرضا توکلی که اکنون رییس شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان است، همراه با روانمهر و ابراهیمی، مستشاران این شعبه دادگاه، حکم اعدام توماج را صادر کردهاند.
توکلی در آذر ماه ۱۴۰۲ در حکمی از سوی رییس قوه قضاییه به عنوان معاون قضایی رییس کل دادگاههای عمومی و انقلاب شهرستان اصفهان و رییس جدید دادگاه انقلاب اصفهان معرفی شد.
در جریان جلسه معارفه توکلی، جمشید رضایی، رییس کل دادگاههای عمومی و انقلاب شهرستان اصفهان جایگاه دادگاه انقلاب را بسیار ویژه توصیف کرد و گفت: «با توجه به اینکه دادگاه انقلاب مرجع رسیدگی به پروندههای امنیتی کشور است از حیث جایگاه از اهمیت ویژهای برخوردار است و قضاتی که به ریاست این دادگاه منصوب میشوند باید از خصایص علمی، تجربی و شخصیتی ویژهای برخوردار باشند.»
توکلی تا پیش از آن در سمتهای مختلفی در دستگاه قضایی مشغول به کار بود. او در سال ۱۳۹۸ دادستان شهرستان نجفآباد بود.
توکلی همان زمان در گفتوگویی درباره برخورد با زنان دوچرخهسوار در اماکن عمومی گفته بود: «در این مورد علاوه بر اینکه تابع سیاستهای کلان قوه قضاییه هستیم، ملزم به اجرای مصوبه ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر استان نیز هستیم و بنا به این مصوبه که وجاهت و الزام قانونی دارد، مکلف به برخورد با زنان دوچرخهسوار هستیم.»
این قاضی دادگاه انقلاب در تیر ماه ۱۳۹۳ در سمت رییس شعبه پنجم دادگاه عمومی-حقوقی شهرستان خمینیشهر، از سوی علی رنجبر، معاون دادسرای انتظامی در امور ارزشیابی قضات کشور، رسول زرگرپور، استاندار اصفهان، احمد خسرویوفا، رییس کل دادگستری استان اصفهان و محمدرضا حبیبی، دادستان عمومی و انقلاب استان اصفهان، بهعنوان «قاضی نمونه جمهوری اسلامی» مورد تقدیر قرار گرفت.
یکی از دوستان توماج صالحی درباره روند جلسه دادگاه این هنرمند معترض زندانی به ایراناینترنشنال گفت: «محمدرضا توکلی، قاضی صادر کننده حکم اعدام توماج در دادگاه گفته بود دیوان عالی کشور با عطوفت عمل کرده و ما در دادگاه انقلاب اصفهان شدت عمل بیشتری به خرج میدهیم.»
این منبع آگاه در ادامه گفت: «محمدرضا توکلی فردی به شدت کمسواد است و تمایل زیادی به ارتقا در قوه قضاییه دارد. برای همین کارهایی غیرقانونی را مثل تبدیل وثیقه به بازداشت موقت بهطور خودسرانه انجام داده و در پرونده توماج هم به دلیل قدرتطلبی و با این هدف که به چشم بالادستیهایش بیاید، اتهامات توماج را از سه اتهام به ۱۰ اتهام افزایش داد.»
توماج صالحی با وجود تعارضات حقوقی آشکار به اعدام محکوم شد
امیر رئیسیان، وکیل توماج صالحی، روز پنجشنبه ششم اردیبهشت با بیان اینکه به حکم صادر شده برای موکلش اعتراض و فرجامخواهی خواهد کرد، به سایت رویداد۲۴ گفت: «من توماج را دیدم. حکمش به او ابلاغ شده بود و مانند ما امیدوار بود در فرآیند قانونی شاهد تغییرات این حکم باشیم. او نگرانی نداشت و حالش خوب بود.»
او روز چهارشنبه پنجم اردیبهشت در گفتوگو با روزنامه شرق اقدام شعبه یک دادگاه انقلاب اصفهان را در اجرایی نکردن حکم دیوان عالی کشور درباره پرونده سال ۱۴۰۱ توماج صالحی «بیسابقه» خواند و گفت که دادگاه انقلاب اصفهان با «ارشادی» خواندن این حکم و تاکید بر استقلال دادگاه بدوی، صالحی را به اتهام افساد فی الارض، به اشد مجازات یعنی اعدام محکوم کرد.
به گفته این وکیل دادگستری، دادگاه انقلاب اصفهان صالحی را به «معاونت در بغی، اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و دعوت به آشوب» متهم کرده و این موارد را از مصادیق «افساد فی الارض» دانسته است.
رئیسیان افزود این حکم در حالی صادر شده که شعبه یک دادگاه انقلاب اصفهان پیشتر گستردگی اتهام افساد فی الارض را در خصوص این رپر معترض احراز نکرده بود.
بنابر اطلاع منابع ایراناینترنشنال، توماج صالحی تیر ماه ۱۴۰۲ از سوی قاضی مرتضی براتی در این شعبه دادگاه محاکمه شده بود.
رئیسیان در ادامه مصاحبه خود با شرق، حکم اعدام صادره را در تناقض با حکم دیوان عالی کشور دانست و گفت: «دادگاه بدوی، حکم دیوان عالی را در شرایطی ارشادی خوانده که دیوان عالی به عنوان مرجع تجدیدنظر، پرونده توماج صالحی را بررسی کرده و حکم به رفع نقص از سوی دادگاه بدوی داده بود.»
به گفته وکیل توماج صالحی، با وجود تاکید دیوان عالی برای در نظر گرفتن عفو در پرونده این خواننده، دادگاه اصفهان اتهامات جدید به پرونده او اضافه و او را به اشد مجازات محکوم کرد.
مصطفی نیلی، وکیل دیگر توماج صالحی در پیامی در رسانه اجتماعی ایکس، حکم صادره را «دارای تعارضات حقوقی عیان» خواند و افزود وکلای او در مهلت قانونی تقاضای فرجامخواهی خواهند کرد.
صالحی علاوه بر اعدام به مجازاتهایی شامل دو سال ممنوعیت از فعالیتهای هنری، دو سال ممنوعالخروجی و شرکت در کلاسهای مدیریت رفتار نیز محکوم شده است.
نیلی روز ۳۰ فروردین در رسانه اجتماعی ایکس نوشت در این پرونده شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان تیر ماه سال گذشته رای صادر کرده بود و پرونده پس از فرجامخواهی در دیوان عالی کشور نقض و مجددا برای رسیدگی به دادگاه بدوی بازگشته بود.
به گفته نیلی، در این جلسه با نظر قضات دادگاه انقلاب، به اتهامهای قبلی توماج صالحی، دو اتهام «اجتماع و تبانی و معاونت در بغی» نیز اضافه شد.
بازداشت دوباره و صدور حکم اعدام
توماج صالحی روز ۲۷ آبان پس از تحمل بیش از یک سال حبس که ۲۵۲ روز آن در انفرادی بود، با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
ماموران امنیتی نهم آذر ماه در خیابانی در شهر بابل، دوباره او را بازداشت و به زندان دستگرد اصفهان منتقل کردند.
دلیل بازداشت مجدد صالحی انتشار یک فایل تصویری از سوی این رپر بود که در آن درباره شکایت از ضابطان پرونده خود که در آبان ۱۴۰۱ او را بازداشت کرده بودند، اطلاعرسانی کرد.
صالحی در حالی آبان ۱۴۰۱ و در میانه خیزش انقلابی بازداشت شد که با پیامهایش در رسانههای اجتماعی از اعتراضات مردمی حمایت قاطع کرد.
این خواننده معترض پیشتر و در شهریور ماه ۱۴۰۰ بعد از خواندن آهنگ «سوراخ موش بخر» در اصفهان بازداشت و بعد از مدتی آزاد شد.
او در آثار خود به موضوعاتی چون فساد در جمهوری اسلامی، اعتصابات کارگری، اعدام و زندانی کردن مخالفان پرداخته است.
امضاکنندگان این بیانیه از حق آزادی و انتخاب نوع پوشش، مصونیت از هر گونه تعرض، بازخواست و بازداشت به واسطه اختیار عمل آزادانه در زندگی شخصی و آزادی عقیده و اندیشه به عنوان خواستهها و مطالبات معترضان در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ نام بردند.
آنان باور دارند به موازات این جنبش اعتراضی، دستاوردهای خوبی برای زنان به دست آمد که کمترین آن همراهی و همسویی بیشتر جامعه مردان با زنان بوده است که به عنوان «یک دستاورد تاریخی و گرانسنگ» به آن نگاه میشود.
نویسندگان این بیانیه در پایان تاکید کردند: «امروز وظیفه همه ماست در این راه کنار زنان باشیم و به حاکمان هشدار دهیم به جای این سیاستها، زمینه اجرای اصول امنیت، رفاه، آزادی و عدالت را در جامعه برای همگان فراهم آورند.»
این وکیلان دادگستری خواهان پایان «سیاستهای تخریبی جمهوری اسلامی نسبت به زنان» شدند.
در ۱۵ روز گذشته گزارشها و ویدیوهایی از تن ندادن زنان به حجاب تحمیلی و حمایت شهروندان از آنان و مقاومتشان در برابر بازداشت از سوی ماموران حکومتی منتشر شد.
گزارشهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهند در جریان دور تازه برخورد با زنان برای تحمیل حجاب اجباری، علاوه بر سرقت اموال برخی از شهروندان، ماموران انتظامی از آنها تقاضای انتقال پول به حساب بانکی در قبال آزادی کردهاند.
صدها زن از زمان آغاز دور جدید برخوردها از سوی ماموران در اماکن عمومی شهرهای مختلف ایران بازداشت شدهاند.
با وجود این سرکوبها، نافرمانی مدنی زنان که بهطور گسترده پس از خیزش انقلابی ایرانیان از مهر سال ۱۴۰۱ آغاز شده است، همچنان ادامه دارد.
بر اساس تصاویر و اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، یک شهروند زن که بدون حجاب اجباری به مجتمع قضایی بهشتی تهران رفته بود، بازداشت شده است.
به گفته یک شاهد عینی، این شهروند در مجتمع قضایی گفته است: «یک عمر با حجاب آمدم اینجا، اینبار بیحجاب آمدم حقم را پس بگیرم.»
اعتراضها به افزایش سرکوب زنان در ایران
کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل روز جمعه هفتم اردیبهشت از افزایش تلاش جمهوری اسلامی برای سرکوب زنان به دلیل پوشش آنان ابراز نگرانی کرد و نسبت به تصویب لایحه موسوم به «حجاب و عفاف» هشدار داد.
سخنگوی این دفتر گفت: «گزارشهایی درباره دستگیری و آزار گسترده زنان و دختران که بسیاری ۱۵ تا ۱۷ ساله هستند، وجود دارد.»
روز چهارشنبه پنجم اردیبهشت، ۹۶ زندانی سیاسی و فعال مدنی در ایران در واکنش به طرح خشونتبار «گشت نور» بیانیهای منتشر کردند و گفتند: «کوچه و خیابانهای ایران بار دیگر عرصه لشکرکشی حکومت علیه زنان بیپناه، آگاه و دلیر این سرزمین شده است.»
این بیانیه استانداردهای دوگانه و تعارضهای آشکار جمهوری اسلامی را در قبال پوشش دلخواهش در عرصههای سیاسی، نشاندهنده «استفاده ابزاری از حجاب اجباری، سماجتورزی خصمانه بر یکسانسازی سبک زندگی افراد و تداوم نمایش شوم سوءاستفاده از قوای قهریه برای ارعاب حداکثری مردم و کنشگران» توصیف کرد.
سازمان عفو بینالملل نیز روز پنجم اردیبهشت در گزارشی اعلام کرد جمهوری اسلامی پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی»، سرکوب حق آزادی بیان، تجمعهای مسالمتآمیز و زنان مخالف حجاب اجباری را شدت بخشیده است.
به گزارش عفو بینالملل، جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۳ همچنان به سیاست خود برای برخورد با زنان به عنوان «شهروند درجه دو» ادامه داد و این رویکرد تبعیضآمیز را در مواردی نظیر ازدواج، طلاق، حضانت کودکان، اشتغال، سهمالارث و مشارکت در مناصب سیاسی اعمال کرد.